مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
123 - 148
حوزههای تخصصی:
تزاحم حفظی، در تبیین احکام ظاهری مبنایی است که شهید سید محمد باقر صدر آن را بنیان نهاده و یا تنقیح نموده است. روش فقه النظریه نیز روش ابداعی ایشان در کشف مکاتب اجتماعی اسلام می باشد که آن را در کتاب اقتصادنا بیان کرده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر استفاده از مبنای تزاحم حفظی در توضیح حجیت و اعتبار فقه النظریه می باشد. در این پژوهش با گردآوری داده از طریق مطالعه کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-تحلیلی بیان شده که اگر بتوان حجیت و اعتبار فقه النظریه را بر استقراء مبتنی کرد، آن چه که اهمیت می یابد ارزش احتمالی مفردات استقراء است تا استقراء و ترکیب مجموعه ای از احکام ما را به زیربنای قطعی معتبر برساند. چنانچه مفردات استقراء که همان احکام روبنایی شریعت می باشند از احکام ظاهری نیز باشند قدحی به حجیت فقه النظریه وارد نمی شود؛ زیرا شهید صدر با توجه به مبنای تزاحم حفظی تمام الملاک جعل حجیت برای امارات و هم چنین بعض الملاک جعل حجیت برای اصول محرزه را همان قوت احتمال آن ها می داند؛ پس احکام مستفاد از آن دو دارای ارزش احتمالی می باشند و می توانند در تراکم احتمالات برای رسیدن به یقین به نظریه و زیر بنا استفاده شوند.
تحلیل ساختاری اثر یادگیری از خطا و شکست سازمانی بر عملکرد نوآورانه با میانجی گری ظرفیت جذب دانش (مورد مطالعه: شرکت های تعاونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
233 - 245
حوزههای تخصصی:
هدف: یادگیری از شکست و خطا، منبع دانشی پایدار برای سازمان هاست که خود منجر به افزایش ظرفیت جذب در کارکنان می شود. توانایی و انگیزه بالا که از عوامل مهم ظرفیت جذب کارکنان است، انتقال دانش در سازمان را تسهیل نموده و نوآوری سازمانی را بهبود می بخشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر یادگیری از خطا و شکست سازمانی بر عملکرد نوآورانه سازمان و نیز بررسی نقش میانجی ظرفیت جذب دانش است.روش شناسی پژوهش: این مطالعه ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شرکت های تعاونی شهر اهواز بوده که 348 نفر از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و موردبررسی قرار گرفته اند. جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد وانگ و الینگر [1]، مینباوا و همکاران [2]، رایبویک و همکاران [3]، ون دیک و همکاران [4] استفاده شده که روایی و پایایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ (بالاتر از 0/7) تایید شده است.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS-3 نشان داد که اگرچه یادگیری از خطاهای سازمانی تاثیر مستقیم و معناداری بر عملکرد نوآورانه دارد، اما به واسطه ظرفیت جذب دانش کارکنان، موجب افزایش بیش تر عملکرد نوآورانه می شود. به عبارتی ظرفیت جذب دانش کارکنان نقش تسهیل گری و میانجی در رابطه بین یادگیری از خطاهای سازمانی و عملکرد نوآورانه در سازمان ایفا می کند. هم چنین نتایج، تاثیر مثبت و معنادار یادگیری از خطاهای سازمانی بر ظرفیت جذب دانش و ظرفیت جذب دانش بر عملکرد نوآورانه را تایید نموده است.اصالت/ارزش افزوده علمی: تاثیر مثبت یادگیری از خطا بر عملکرد نوآورانه به طور مستقیم و نیز به واسطه ظرفیت جذب دانش نشان داد شرکت می تواند عملکرد خود را از طریق بهبود ظرفیت جذب دانش و تجربه اندوزی از خطاهای پیش آمده در شرکت بیش ازپیش بهبود بخشد.
سنجش و ناهنجاریابی پیچیدگی در ثبت های حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
598 - 634
حوزههای تخصصی:
هدف: طبق استانداردهای بین المللی حسابرسی، پیچیدگی رویدادهای مالی، به عنوان یکی از عوامل خطر ذاتی تقلب، جزء معیارهای انتخاب ثبت های حسابداری برای آزمون و اجرای روش های تحلیلی برای ناهنجاریابی در راستای ارزیابی ریسک تقلب محسوب می شود. با وجود این، تاکنون تعریف ساختاری برای سنجش پیچیدگی ثبت های حسابداری در ادبیات دانشگاهی و حرفه ای ارائه نشده است. هدف این پژوهش، رفع خلأ مذکور، از طریق طراحی یک شاخص کمّی برای سنجش پیچیدگی در ثبت های حسابداری و کاربست آن برای ناهنجاریابی، در راستای شناسایی و ارزیابی ریسک تحریف بااهمیت است.روش: به اقتضای هدف پژوهش، از روش شناسی علم طراحی (هونر و همکاران، ۲۰۰۴) استفاده شد. این روش شناسی از دو مرحله طراحی مصنوع و ارزیابی تشکیل شده است. در مرحله طراحی، ابتدا به تحلیل محتوای استانداردهای حسابرسی و مرور کتابخانه ای ادبیات پیچیدگی و تنوع برای فراهم آوردن مبنای تعریف پیچیدگی در ثبت حسابداری اقدام شد. در ادامه، به تطبیق رهیافت های تنوع سنجی در علوم زیستی و تعدیل آن متناسب با مقتضیات مسئله سنجش پیچیدگی ثبت های حسابداری اقدام شد تا نوآوری شاخص پیشنهادی، درجاتی از اقتباس و ارتقا را شامل شود. در مرحله ارزیابی، با اتخاذ رویکردهای توصیفی و مشاهده ای، بداعت و سودمندی مصنوعِ طراحی شده تأیید شد.یافته ها: در فقدان تعریف صریح از پیچیدگی معاملات در استانداردها و رهنمودهای حسابرسی، تحلیل محتوای استانداردهای بین المللی حسابرسی، به استخراج پنج بُعد مفهومی از پیچیدگی انجامید که عبارت اند از: ۱. تعداد و روابط اجزا؛ ۲. ماهیت و شکل معاملات؛ ۳. سنجش و پردازش اطلاعات؛ ۴. کمیت و کیفیت آگاهی؛ ۵. میزان ثبات و اطمینان در خصوص موضوع رسیدگی. سپس، بر اساس بُعد نخست این مفهوم پردازی و تطبیق آن با مفاهیم نظری تنوع در علوم زیستی، شاخص پیچیدگی در ثبت حسابداری از منظری ساختاری و داده محور، به عنوان تابعی از تعداد و تنوع حساب های موجد آن تعریف شد. در ادامه، ضمن تطبیق شاخص تنوع زیست بوم (کلارک و وارویک، ۱۹۹۸) و اتخاذ سنجه فاصله تکسنومیک مبتنی بر طول مسیر برای فاصله یابی حساب ها، به تعریف عملیاتی و طراحی شاخص کمّی پیچیدگی ثبت های حسابداری، به عنوان یک مصنوع علم طراحی از نوع مدل و نیز، کاربرد آن در شناسایی ناهنجاری های سراسری و بافتاری در ثبت های حسابداری اقدام شد. مرحله اجرا و ارزیابی، در قالب یک موردکاوی دنبال شد که طی آن با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون، به تجزیه وتحلیل پیچیدگی ثبت های حسابداری برای شناسایی ناهنجاری های سراسری و در سطح بافت های اندازه و الگوی ثبت برای شناسایی ناهنجاری های بافتاری در ۲۸۹۵ ثبت دفتر روزنامه یک شرکت تولیدی اقدام شد و نتایج و بینش های حاصل از کاربرد شاخص یادشده مورد تشریح و ارزیابی قرار گرفت.نتیجه گیری: این پژوهش، با اتخاذ رویکردی بین رشته ای به مسئله شناسی و راه حل یابی پیچیدگی ثبت های حسابداری، ضمن تطبیق مبانی نظری و روش های تنوع سنجی زیست بوم در علوم زیستی، سازوکاری نظام مند و منعطف برای سنجش پیچیدگی ثبت های حسابداری طراحی کرد که همچنین برای شناسایی پیچیدگی های ناهنجار در ثبت های حسابداری نیز راه گشاست و از این طریق، زمینه ارتقای رویه های شناسایی و ارزیابی ریسک تحریف بااهمیت را در روش های تحلیلی حسابرسی فراهم می کند. به علاوه، کاربست این شاخص، برای اهداف برنامه ریزی و بهینه سازی تخصیص منابع حسابرسی، مبتنی بر سطح پیچیدگی کار حسابرسی و نیز بهبود نمونه گیری حسابرسی و اولویت سنجی در رسیدگی به ثبت های حسابداری بر اساس میزان پیچیدگی به عنوان یک عامل ریسک ذاتی کمک می کند.
سناریونگاری به مثابه روشی برای آزمایشگاه سیاستی (مطالعه موردی: ساختار نهادی سیاست علم و فناوری در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
119 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، توسعه سناریونگاری به عنوان روشی برای آزمایشگاه سیاستی است. به این منظور ساختار نهادی سیاست علم و فناوری در ایران به عنوان مورد مطالعه، انتخاب و با 20 نفر از خبرگان و مطلعین سیاست علم وفناوری در ایران، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. همچنین برای سناریونگاری از روش هشت مرحله ای شوارتز استفاده شد. بر این اساس، دو عدم قطعیت کلیدی، 1- ساختار (باز/ بسته) و 2- قواعد رفتار (مشارکت همکارانه و مجادله منازعانه) و چهار سناریوی، 1- شبکه سیاستی مشارکتی، 2- نظام دولتی، 3- رویکرد رفع تکلیفی و 4- ساختار جزیره ای، شناسایی شد. همچنین پیامدهای هر سناریو، احصا و سناریوی مطلوب (سناریوی شبکه سیاستی مشارکتی) انتخاب شد. به این ترتیب، نشان داده شد که سناریونگاری به عنوان یک روش متداول در مطالعات آینده پژوهی می تواند با شناسایی پیامدهای یک سیاست، به مثابه روشی برای آزمایشگاه سیاستی نیز مورد استفاده قرار گیرد. این ادعا از طریق بررسی یک مورد واقعی (ساختار نهادی سیاست علم وفناوری در ایران) به آزمایش گذاشته شد. به این ترتیب، مفهوم آزمایشگاه سیاستی به لحاظ روش شناسی، توسعه پیدا کرد. بر این مبنا، توصیه می شود که سیاست گذاران علم و فناوری پیش از اجرای هر سیاست در گستره جامعه و آزمون و خطای آن در عرصه عمومی، به ارزیابی پیامدهای آن در آزمایشگاه سیاستی، به روش های مختلف ازجمله روش سناریونگاری بپردازند.
نقد و بررسی ایمان آنتی رئالیستی دان کیوپیت از مدخل بررسی مبانی فلسفه مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
117 - 142
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این نوشتار، بررسی ابعاد دین پژوهانه نظرگاه آنتی رئالیستی دان کیوپیت _ الهی دان انگلیسی _ از مدخل بررسی نظرگاه وی درباره خدا، دین، عرفان و نیز یافت تحلیلی ریشه های فلسفی آنتی رئالیسم و نقد آن ها می باشد. کیوپیت، رئالیسم را متعلق به جهان پیش از دوران نقد تاریخی و آنتی رئالیسم را متعلق به دوران انتقادی پس از مدرنیته می داند. از منظر کیوپیت، خدا، دین و جهان به مثابه واقعیتی مستقل از ذهن و زبان وجود ندارند و شناخت بشر از جهان نیز از طریق نظریات صورت می گیرد. پژوهش حاضر ضمن بررسی دقیق ابعاد مختلف آنتی رئالیسمِ دان کیوپیت، مبانی فلسفی آن را با تأکید بر پیشگامان اندیشه مدرن و مبانی فلسفی جدید در سه ساحت وجودشناختی، معرفت شناختی و دین شناختی تحلیل نموده و از رهگذر تحلیل مبانی فلسفی آنتی رئالیسم، به نقادی ایمان آنتی رئالیستی دان کیوپیت پرداخته است؛ منظری که شاید بتواند در درک ریشه های شکاکیت در عصر مدرن، مؤثر بوده و از منظری نو، جستجوی واقع گرایانه محفوف در شکاکیتِ بشرِ امروز را تحلیل نماید.
بازشناسی زمان فجر در لیالی مقمره از رهگذر اعتماد بر اذان موذنان عصر معصومان (علیهم السلام)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث تشخیص زمان نماز های روزانه، خصوصاً زمان فجر، از مباحث مهم در اسلام است. یکی از مسائلی که در قرون اخیر بین فقیهان مورد بحث قرار گرفته، زمان فجر در شب های مهتابی است که برخی قائل به تأخیر تا زمان رؤیت بالفعل فجر شده، ولی بیشتر فقیهان تفاوتی بین شب ها قائل نیستند. منشأ این اختلاف، تفاوت تلقی از ظهورات ادله ای است که به تبیین زمان فجر پرداخته است؛ بدین معنا که برخی تبین را حسی و فعلی، و مشهور فقیهان تبین را تقدیری دانسته اند. در این مقاله به قرینه حالیه در زمان معصومان اشاره شده است که توجه به آن می تواند در تشخیص دقیق تر این ظهورات مفید باشد. بر این اساس، مؤذنانی که وظیفه اعلان اوقات شرعی را بر عهده داشتند، در تمامی شب های یک ماه، تنها بر اساس رؤیت فعلی فجر اذان می گفتند و با توجه به اینکه در آن دوران ابزار سنجشِ زمان، دقت لازم را نداشت، درک تفاوت زمان اذان گفته شده در شب های مهتابی و غیر مهتابی اساساً مقدور نبود. در نتیجه مؤذنان در شب های مهتابی با رؤیت فجر اذان گفته و تمامی مردم از جمله خود معصومان با اذانی که با تأخیر در شب های مهتابی گفته می شده، امساک می کردند و نماز می گزاردند. نتیجه این بحث تعیین قول به تفصیل و لزوم رؤیت حسی فجر و عدم کفایت فجر تقدیری خواهد بود.
سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران از منظر نهادگرایی نوین (مطالعه موردی: منازعه هسته ای ایران و امریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
84 - 59
حوزههای تخصصی:
برنامه هسته ای ایران از اوایل دهه 80 تا کنون، به یک پرونده بین المللی و منازعه دامنه دار بین ایران و قدرت های جهانی به سردمداری ایالات متحده تبدیل شده است. حجم انبوه تبلیغات، بزرگنمایی ها، گزارش ها، پژوهش ها، بیانیه ها و قطعنامه های صادر شده در این حوزه، نشان دهنده میزان حساسیتی است که نسبت به این موضوع و ابعاد پیدا و پنهان آن وجود دارد. مناقشه هسته ای ایران توسط پژوهشگران و صاحب نظران از زوایای گوناگونی مورد مطالعه قرار گرفته است، اما از جمله وجوهی که کمتر بدان پرداخته شده است، جنبه انگاره ها و هنجارهای درگیر در این جریان است. پژوهش حاضر تلاش دارد با کاربست روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای و نیز با تاکید بر رهیافت نهادگرایی نوین به مثابه چارچوب نظری، بر روی همین جنبه از پدیده مورد اشاره تمرکز کند و به این سوال اصلی پاسخ دهد که «چرا منازعه هسته ای ایران تا امروز استمرار یافته و پرونده بسته نشده است؟» یافته های پژوهش حاکی از آن است که انگاره ها سهم ویژه ای در شکل دهی به رفتارها و در نتیجه، تحولات سیاسی دارند، به این صورت که رویدادهای خاص و نقاط عطف تاریخی موجب می شود انگاره های ویژه ای تولید یا تقویت گردند و انگاره ها نیز پس از نهادینه شدن، رفتارهای سیاسی را به سمت و سوی خاص خود، جهت می دهند. بر این اساس، استمرار منازعه هسته ای ایران و آمریکا قابل تحلیل است.
تاثیر ترور سردار سلیمانی بر روابط اقلیم کردستان عراق و آمریکا
حوزههای تخصصی:
منطقه اقلیم کردستان عراق از مدت ها پیش به یک صحنه مهم برای عملیات ضد تروریستی ایالات متحده به زعم کاخ سفید، در خاورمیانه تبدیل شده و آمریکا با نیروهای پیشمرگه وفادار به دولت اقلیم کردستان روابط نزدیکی داشته است. از سال 2016 که ایالات متحده و دولت اقلیم کردستان یک تفاهم نامه درباره کمک های امنیتی امضا کردند، حمایت هایی که پیشمرگه از ایالات متحده دریافت کرده به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نظریه نئو واقع گرایی با هدف بررسی سیاست خارجی آمریکا در قبال اقلیم کردستان عراق بعد از داعش انجام شده و اطلاعات لازم را از کتب، مقالات و منابع اینترنتی جمع آوری کرده است.لذا سوال این است که، با وجود شعار عملیات های ضد تروریستی توسط آمریکا و پایان داعش در عراق،با ترور سردار سلیمانی، اقلیم کردستان عراق چه جایگاهی در دستگاه دیپلماسی کاخ سفید پیداکرده است؟ فرضیه پاسخ میدهد؛با توجه به نظریه واقع گرایی تدافعی انجام شده بیان می دارد، بعد از ترور سردارسلیمانی، اقلیم کردستان عراق در راهبرد آمریکا و رژیم صهیونیستی اهمیت جدیدی پیداکرده است؛ ازیک طرف اقلیم کردستان به یک حیات خلوت برای جاسوسی، حمایت از معاندین جمهوری اسلامی و رصد غرب آسیا برای کاخ سفید ورژیم صهنیوستی تبدیل شده است. وازطرف دیگر این اهمیت در کمک های مالی و همکاری های اقتصادی، نظامی و امنیتی، سرمایه گذاری در مناطق نفت خیز، نزدیک شدن به مرز های ایران، رقابت با روسیه به شکل قابل توجهی قابل نمایان می باشد.
مطالعل هستی شناسیِ اثر موسیقایی در نظریۀ بداهۀ گفت و شنود موسیقایی نزد بروس الیس بنسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
1 - 12
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی اثر موسیقایی همواره مورد سؤال بسیاری از متفکران قرار گرفته است. بروس الیس بنسن در نظریه خود با عنوان «بداهه گفت و شنود موسیقایی» به این مهم اشاره می کند که در خلق و اجرای اثر موسیقی، همواره بستری برای بداهه پردازی وجود دارد که آهنگ ساز، اجراگر و شنونده را وارد نوعی گفت و شنود می کند که بر هر گونه تبدیل و تعدیلِ بعدی گشوده است. او به روش پدیدارشناسیِ هرمنوتیکی، نظریه خود را در بستر موسیقی کلاسیک با تکیه بر سنّت ها و کاربست های موسیقایی طرح می کند. هدف از انجام این پژوهش، تبیین مفاهیم هستی شناختیِ پیشنهادشده توسط بنسن در نظریه بداهه گفت و شنود موسیقایی است؛ نظریه ای پساساختارگرا که اساسِ موسیقی را «بداهه» می داند و خود نیز همواره سرشتی تفسیری دارد. سنّت و کاربست موسیقایی به مثابه یک جهان برای یک گفت و شنود در موسیقی دارای اهمیت است. بنسن به جای مفهوم «اثر» و «نقش آهنگ ساز» به عنوان تنها آفریننده آن، «قطعه موسیقی» را معرفی می کند که دارای هویتی سیال است و همواره با اجراها و تفسیرهای اجراگرِ کارآزموده و آشنا به سنّت و کاربست به حیات خود ادامه می دهد. در این پژوهش که در رده پژوهش های کیفی قرار می گیرد، روش پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر شیوه انجام، توصیفی - تحلیلی است و کلیه مطالب به روش کتابخانه ای به دست آمده اند.
تحلیل پاسخ هواداران به ویژگی های برند تیم های ورزشی در اینستاگرام (مطالعه موردی: تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ارتباطات در رسانه های ورزشی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
162 - 176
حوزههای تخصصی:
در صنعت ورزش امروزی، بهره گیری درست از شبکه های اجتماعی می تواند به عنوان یک استراتژی به ایجاد تمایز برای برند تیم های ورزشی در یک بازار بسیار رقابتی کمک کند. در این راستا، هدف از مقاله حاضر، تحلیل پاسخ هواداران به ویژگی های برند تیم های ورزشی در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بود. 577 پست در اینستاگرام از دو تیم ورزشی فوتبال تجزیه و تحلیل شد که در آن عکس ها بر اساس ویژگی های مرتبط (موفقیت تیم، بازیکنان ستاره و سرمربی) و غیرمرتبط (نشان برند، مدیریت، تاریخ و سنت باشگاه، ارزش ها و فرهنگ باشگاه، تصویر رویداد، حامی مالی، هواداران و استادیوم) با محصول طبقه بندی شدند. تجزیه و تحلیل آماری شامل تحلیل محتوای پست های اینستاگرامی مربوط به تیم ها و بررسی تعداد لایک و کامنت های مرتبط با پست ها بود. یافته ها نشان داد؛ بیشترین پست به اشتراک گذاشته شده از سوی هر دو تیم مربوط به موفقیت تیم، بازیکنان ستاره و سرمربی تیم بودند. همچنین بیشترین تعداد لایک و کامنت ها مربوط به پست هایی با محتوای موفقیت تیم، بازیکنان ستاره، سرمربی، هواداران برای تیم استقلال و بیشترین تعداد لایک و کامنت ها برای تیم پرسپولیس مربوط به پست هایی با محتوای تصویر رویداد، موفقیت، بازیکن ستاره و سرمربی بودند. این مطالعه اهمیت هر یک از ویژگی های برند تیم های ورزشی را در میان تعامل و درگیری آنلاین هواداران برجسته کرده است. پیشنهاد می شود مدیران بازاریابی و ورزشی تیم ها درک بیشتری از نشانه شناسی تصاویر برای پست های اینستاگرامی جهت افزایش تعداد کامنت و لایک و در نهایت افزایش تعامل با آنان داشته باشند.
رویکرد نظام های دادرسی کیفری ایران،فرانسه و امریکا به اصل ترافعی در مرحله تحت نظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول راهبردی که در فرانسه و آمریکا تصریح و در قانون ایران تصریح نشده، اصل ترافعی است . اصل ترافعی به این معنا است که در فرآیند کیفری ، ادله و تحقیقات باید به اطلاع متهم رسیده و آزادانه مورد بحث قرار گیرند. در مرحله تحت نظر ، امکان به خطر افتادن حقوق مظنون بیشتر است. با نهادینه شدن این مرحله ، جلوه های اصل ترافعی، شامل حق بر آگاهی و اطلاع از موضوع اتهام و حقوق دفاعی، داشتن مترجم، حق سکوت، استفاده از معاضدت وکیل و حق بر شنیده شدن مورد توجه قرار گرفته و با توجه به تفاوت نظام های رومی ژرمنی و کامن لا از منظر هر دو نظام تحلیل شده است . چالش های مهمی جهت تحقق کامل اصل ترافعی در ایران وجود دارد. هرچند در تحولات قانون 1392 شاهد حرکت به سمت رعایت نسبی اصل ترافعی و پذیرش جلوه هایی از آن هستیم، ولی کماکان با وضعیت مطلوب فاصله دارد.
بررسی تطبیقی تعیین حداقل مجازات حبس در نظام مجازات قابل انعطاف در حقوق ایران و انگلستان
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
143 - 174
حوزههای تخصصی:
مجازات حبس به عنوان شدیدترین نوع مداخله دولت در آزادی های شهروندان، ضمانت اجرای بسیاری از جرائم را در حقوق ایران و انگلستان تشکیل می دهد. قانون گذار ایران، هیچ سازوکار مشخصی برای تعیین کیفر حبس، چه در مرحله تقنین و چه در مرحله قضا، پیش بینی نکرده است. عاملی که موجب شده از این کیفر به نحو زیادی در بیشتر جرائم استفاده شود. درحالی که با توجه به ویژگی های فردی متهم در تعیین مجازات و ضرورت توجه به قاعده تناسب در تعیین کیفر، استفاده از مجازات حبس در جرائم را نیازمند علت موجهه می کند. هدف این پژوهش، به کارگیری ضوابطی مشخص در تعیین مجازات حبس با بهره گیری از مطالعه تطبیقی در حقوق انگلستان است. پژوهش کنونی براساس روش، توصیفی و تحلیلی و بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای نگارش شده است. در این راستا با اهداف علمی و عملی، اطلاعات به دست آمده تحلیل می شود.در حقوق انگلستان، مقنن با تفکیک میان جرائم شدید و خشن از جرائم سبک، در بیشتر جرائم از کیفر حبس استفاده نکرده است، بلکه کیفر حبس را با تفکیک مرحله تقنین از مرحله قضا، در مرحله تقنین ناظر به جرائم شدید توأم با ملاحظات ضرورت حمایت از عموم و در مرحله قضا، در قبال مجرمان خطرناک اِعمال می کند. درحالی که در نظام کیفری ایران در بیشتر جرائم، مقنن بدون تفکیک میان جرائم شدید و سبک، به قاضی اجازه استفاده از کیفر حبس داده است. نظر به مشکلات اصل تعیین حداقل مجازات حبس در نظام حقوقی ایران و فواید به کارگیری ضوابط تعیین حبس در حقوق انگلستان، می توان از تجربه این نظام حقوقی با اصلاح مقررات حبس و تعیین سلسله مراتب بین مجازات ها، از مجازات حبس در قبال جرائم خشن با ملاحظات اجتماعی و مجرمان خطرناک و حرفه ای استفاده کرد.
مطالعه کیفی علل دین گریزی نوجوانان پسر در خانواده های مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
37 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر کشف مؤلفه های دین گریزی در بین نوجوانان پسر بود. این پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای ساخت گرایی اجتماعی چارمز (2005) بود. برای نمونه گیری از روش هدفمند از نوع متجانس استفاده شد. معیار تعداد شرکت کنندگان بر اساس اشباع نظری بود؛ به این منظور، پس از مراجعه به هفت مدرسه پسرانه مذهبی اصفهان، تعداد 10 دانش آموز با توجه به ملاک های ورودِ علاقه به همکاری، اجازه ضبط و پیاده سازی مصاحبه ها و بازه سنی 15 تا 18 سال و ملاک های خروجِ نداشتن مشکلات جسمانی و روان شناختی حاد و نداشتن تمایلات دین گریزی، انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته از نوع کانونی استفاده شد. تحلیل نظریه زمینه ای به روش چارمز (2014) سه مؤلفه را آشکار کرد؛ الف) چیستی دین گریزی حاوی سه کد محوری بود که عبارت بودند از: 1) میل به تصمیم گیری بر اساس تشخیص فردی، 2) انتخاب دین در جایگاه یکی از انواع ارزش های زندگی، 3) رفتار کردن بر اساس تشخیص های فردی؛ ب) طبقه چرایی دین گریزی با کدهای محوری؛ 1) علل فردمدار (با کدهای بازِ بیدار شدن غرایز، کنجکاوی و نصیحت گریزی، ناتوانی از مدیریت غرایز) و 2) علل دیگرمدار (با کدهای بازِ دوستان و خانواده، نقش جامعه و رسانه و برخوردهای اجتماعی) و ج) طبقه چگونگی دین گریزی با کدهای محوری: 1) همرنگی با جماعت (با کدهای بازِ همرنگی با دوست و همرنگی با خانواده)، 2) پیداکردن شواهد خلاف برای دین داری (برداشت به نفع دین گریزی از رویدادهای اجتماعی، بیش تعمیم دهی به نفع دین گریزی) و 3) پیدا کردن شواهد موافق برای دین گریزی (خطایابی از دینداران و برداشت های خود مؤید از دین). با توجه به نتایج حاصل، می توان گفت برای اصلاح دین گریزی راهبردهایی باید طراحی شوند که هر چهار بُعد دین گریزی را پوشش دهند؛ در غیر این صورت، ممکن است، راهبردهای اصلاحی نتیجه لازم را نداشته باشند.
تأثیر درمان شناختی رفتاری توحیدی برکاهش پرخاشگری نوجوانان زندانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
7 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری توحیدی بر کاهش پرخاشگری نوجوانان زندان عادل آباد شیراز بود. در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون ۳۰ نوجوان زندانی با جرم درگیری یا قتل به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه گواه) مورد مطالعه قرار گرفتند، که گروه آزمایش ۸ جلسه درمان شناختی رفتاری توحیدی و گروه گواه درمانی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان پرسش نامه پرخاشگری را قبل و پس از درمان تکمیل کردند. استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان منجر به کاهش پرخاشگری در نوجوانان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه گردیده است. توصیه می شود ضمن فراهم کردن زندان جداگانه برای افراد نوجوان و برخوردار از روان شناسان به طور شبانه روزی درمان شناختی رفتاری توحیدی جهت کاهش پرخاشگری و دیگر مشکلات روانی در نوجوانان و سایر افرادی که در زندان فعالیت می کنند استفاده شود.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر در اثربخش بودن آموزش مهارتی با استفاده از روش های دلفی فازی و بهترین - بدترین فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
7 - 39
حوزههای تخصصی:
شاخص ها و معیار های زیادی در اثربخش بودن آموزش مهارتی وجود دارد تا فرد آموزش دیده بتواند بعد از آموزش وارد بازار کار شود.این شاخص ها و زیرشاخص ها باید جنبه عملیاتی داشته باشند و برای اساس روش های نوین وزن دهی و رتبه بندی شوند هدف این پژوهش شناسایی، وزن دهی و رتبه بندی این معیار ها است تا بتوان در تدوین و ارزیابی مدل های آموزش مهارتی استفاده شود. جامعه آماری پژوهش 7 نفر از مدیران و متصدیان شرکت های صنعتی، مدیران مدارس آموزش مهارتی و افراد خبره در حوزه تدوین دروس آموزشی فنی هستند که ابتدا با مرور پژوهش های و مصاحبه با خبرگان به شناسایی شاخص ها و معیار های پژوهش پرداخته شده است. سپس با روش دلفی فازی ۵ شاخص اصلی و ۱۲ زیر شاخص مورد تأیید قرار گرفته است. در انتها با روش بهترین - بدترین فازی رتبه بندی شاخص ها و زیر شاخص ها نشان داده شده است که معیار هم راستایی آموزش با وضعیت اشتغال مهم ترین شاخص اصلی و معیار مشارکت صاحبان مشاغل در برنامه ریزی درسی مهم ترین زیر شاخص در اثربخش بودن آموزش مهارتی به دست آمده است.
اثر بیمه ای مسئولیت پذیری اجتماعی بر عملکرد شرکت در مقابل خروج از برجام: رویکرد تفاوت - در- تفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش در وهله اول بررسی اثر بیمه ای مسئولیت پذیری اجتماعی بر عملکرد شرکت در مقابل خروج از برجام است. در مرحله دوم، این پژوهش این اثر بیمه ای را در دوره های زمانی کوتاه و بلندمدت بررسی کرده است. برای این منظور، از رویکرد تفاوت - در- تفاوت با استفاده از اطلاعات مربوط به 105 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 9ساله در بازه زمانی 1394 تا 1402 استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد خروج از برجام تأثیری منفی و معنادار بر عملکرد شرکت ها داشته است. نتایج رگرسیونی بیانگر آن است که این تأثیر منفی به ویژه در سال های اول تا چهارم پس از خروج از برجام بیشترین شدت را داشته و در سال های پنجم و ششم معنادار نبوده است. همچنین، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها نه فقط اثری مثبت بر عملکرد آن ها دارد، بلکه به عنوان یک ابزار بیمه ای در مقابل تأثیرات منفی خروج از برجام عمل کرده است. این اثر بیمه ای در سال اول تا سوم خروج از برجام با اطمینان بالای 95 درصد تأیید شده است؛ بنابراین، وجود مسئولیت پذیری اجتماعی هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت بسیار مهم و ضروری است.
واکاوی چالش های تحول دیجیتال در بخش عمومی ایران: رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تحول دیجیتال در بخش دولتی به ضرورتی اساسی و استراتژیک برای دولت های سراسر جهان مبدل شده است؛ چراکه در عصر دیجیتال، نیازها و انتظارات شهروندان تغییر یافته و سازمان های دولتی باید در راستای نیاز شهروندان به سمت تحول دیجیتال حرکت کنند. بااین حال، گاه بخش دولتی مطابق با تصویر ناکارآمدی که در نزد جامعه دارد ممکن است نتواند چنین نقشی را به خوبی ایفا کند و در این مسیر با چالش هایی روبرو باشد. بنابراین، به سبب کمبود مطالعات در خصوص چالش های تحول دیجیتال در بخش دولتی ایران، پژوهش حاضر با هدف واکاوی چالش های تحول دیجیتال در بخش دولتی ایران انجام شده است. برای تحقق این هدف، از یک فرایندی دو مرحله ای در بخش روش استفاده شده است. در مرحله اول، ابتدا چالش های تحول دیجیتال از ادبیات موضوع و تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه با خبرگان استخراج و در مرحله دوم، به منظور تقدم و تأخر چالش ها از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. درنهایت، 12 چالش به عنوان مهم ترین چالش های تحول دیجیتال در سازمان های دولتی انتخاب شد. طبق یافته ها، چالش ها در 5 سطح قرار گرفتند که «محدودیت های قانونی»، «وجود نسل های قدیمی در جایگاه مدیریتی» و «تغییرات مدیریتی پی درپی» به عنوان چالش های اساسی مطرح شدند و مدیران به منظور پیاده سازی تحول دیجیتال در وهله اول باید آن ها را مدنظر قرار دهند. یافته های پژوهش می تواند راهگشای برنامه ها و سندهای آتی تحول دیجیتال باشد و بینش لازم برای سیاست گذاران و مدیران دولتی به منظور تعیین اولویت ها و غلبه بر چالش های تحول دیجیتال ارائه دهد.
اثر تجربه سرمایه گذاری اولیه ی سرمایه گذاران مبتدی بر رفتارهای آتی آن ها از طریق ادراک ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
108 - 129
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی چگونگی تأثیر تجربیات اولیه سرمایه گذاری سرمایه گذاران مبتدی بر رفتارهای آتی آن ها از طریق درک ریسک می پردازد. هدف این تحقیق پر کردن شکاف های موجود در تحلیل های مالی سنتی با در نظر گرفتن عوامل روان شناختی مؤثر بر تصمیمات سرمایه گذاری است. با ایجاد یک محیط آزمایشگاهی کنترل شده که شرایط بازار سهام را شبیه سازی می کند، این پژوهش قصد دارد بررسی کند که چگونه مواجهه اولیه با سطوح مختلف ریسک، فرآیندهای تصمیم گیری و استراتژی های سرمایه گذاری بلندمدت را شکل می دهد. هدف اصلی این است که مشخص شود آیا این ادراکات اولیه از ریسک تأثیر پایداری بر اقدامات سرمایه گذاری بعدی دارند یا اینکه بازخورد مداوم از شرایط بازار، سرمایه گذاران را قادر می سازد تا به مرور زمان به تعصبات شناختی خود آگاه تر شده و تصمیمات سرمایه گذاری خود را اصلاح نمایند. این تحقیق با تأکید بر نقش حیاتی تجربیات اولیه در شکل دهی ذهنیت و قابلیت ارزیابی ریسک سرمایه گذار، به درک ما از امور مالی رفتاری کمک می کند و در نهایت بر مسیر کلی سرمایه گذاری آن ها تأثیر می گذارد.روش: برای بررسی ارتباط بین تجربیات اولیه سرمایه گذاری و ادراک ریسک، یک آزمایش روان شناختی طراحی شد که پویایی های بازار سهام را شبیه سازی می کند. این مطالعه از آزمایش SIT که اقتباسی از آزمایش BART است و به دقت سناریوهای سرمایه گذاری واقعی را بازسازی می کند، استفاده کرده است. نمونه ای از ۱۵۳ سرمایه گذار مبتدی در شبیه سازی آزمایشگاهی شرکت کردند. شرکت کنندگان به سه گروه بر اساس میزان مواجهه اولیه با ریسک تقسیم شدند: افرادی با تجربه سرمایه گذاری اولیه کم (LIE)، افرادی با تجربه سرمایه گذاری اولیه زیاد (HIE)، و گروه کنترل با تجربه سرمایه گذاری مدیریت شده (CIE). در طول ۳۰ دور آزمایش سرمایه گذاری SIT، داده هایی در مورد درک ریسک و رفتار شرکت کنندگان جمع آوری شد. این اطلاعات با استفاده از مدل زنجیره ای واسط تحلیل شدند که امکان بررسی جامع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم تجربیات اولیه سرمایه گذاری بر تصمیمات و رفتارهای بعدی را فراهم کرد. یافته های این مطالعه به درک عمیق تر چگونگی تأثیر تجربیات اولیه در زمینه های سرمایه گذاری بر درک ریسک و استراتژی های تصمیم گیری سرمایه گذاران مبتدی کمک می کند.یافته ها: تحلیل سرمایه گذاران مبتدی نشان داد که تجربیات اولیه سرمایه گذاری تأثیر قابل توجهی بر رفتار بعدی آن ها دارد. شرکت کنندگانی که در گروه تجربه اولیه بالا (HIE) قرار داشتند، پس از متحمل شدن زیان های قابل توجه اولیه، افزایش گرایش به اجتناب از ریسک را نشان دادند. در مقابل، افرادی که در گروه تجربه اولیه کم (LIE) بودند، سطح بالاتری از اعتماد به نفس و گرایش به پذیرش ریسک از خود نشان دادند. در همین حال، گروه کنترل با تجربه سرمایه گذاری مدیریت شده (CIE) سطوح متوسط ریسک را حفظ کردند که نشان دهنده این است که تجربیات اولیه متعادل ممکن است رفتار سرمایه گذاری پایدار بلندمدت را تقویت کند. شایان ذکر است که این مطالعه شواهدی در حمایت از فرضیه تأثیر مستقیم درک اولیه از ریسک بر ارزیابی های آینده پیدا نکرد. این یافته نشان می دهد که سرمایه گذاران با دریا بازخورد مداوم از بازار، به مرور زمان درک بهتری از شرایط پیدا می کنند و دیدگاه خود را اصلاح می کنند. با ادامه فعالیت سرمایه گذاری، سوگیری های اولیه آن ها به تدریج کاهش یافت و توانایی آن ها برای یادگیری از تجربیات و تطبیق با شرایط متغیر بازار را به نمایش گذاشت.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر نقش حیاتی تجربیات اولیه سرمایه گذاری در تأثیرگذاری بر رفتارهای آینده سرمایه گذاران مبتدی تأکید دارد. اگرچه به نظر می رسد که ادراک اولیه از ریسک تأثیر پایدار ندارد، وجود سازوکارهای بازخورد مداوم برای اصلاح استراتژی های سرمایه گذاری ضروری است. این تحقیق نشان می دهد که آموزش مالی، همراه با مواجهه با شرایط متنوع بازار، می تواند به طور قابل توجهی پیامدهای منفی ناشی از زیان های اولیه یا احساس اعتماد به نفس بیش از حد را کاهش دهد. برای ایجاد محیطی مناسب برای یادگیری، مؤسسات مالی باید شبیه سازی هایی از بازار را پیاده سازی کنند که به سرمایه گذاران مبتدی امکان تمرین و ارتقای مهارت های تصمیم گیری را می دهد. این گونه ابتکارات نه تنها درک آن ها از پویایی های بازار را بهبود می بخشد، بلکه شیوه های مدیریت ریسک سالم تری را نیز ترویج می کند. در نهایت، این مطالعه به حوزه گسترده تر مالی رفتاری کمک می کند و ماهیت پویا درک ریسک و تأثیر عمیق آن بر رفتار سرمایه گذاری را نشان می دهد. با در نظر گرفتن این عوامل، سرمایه گذاران و مؤسسات مالی می توانند برای شکل دهی به رویکردهای سرمایه گذاری آگاهانه تر و مقاوم تر با یکدیگر همکاری کنند.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
اهداف: این پژوهش، در پی بررسی سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1402-1401 بود. چارچوب نظری این پژوهش بر اساس نظریه سلامت اجتماعی کییز بود. روش پژوهش: روش پژوهش کمی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان دانشگاه شیراز بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای و حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 376 نفر بود. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه ساختارمند شامل مقیاس های سلامت اجتماعی کییز و شاپیرو (2005) و سرمایه اجتماعی میرفردی و ولی نژاد (1394)، استفاده شد. اعتبار ابزار به روش اعتبار صوری مورد تائید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی دانشجویان در سطح متوسطی است. تفاوت معناداری بین سلامت اجتماعی دانشجویان زن و مرد وجود نداشت. بین سلامت اجتماعی با توجه به مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، گروه سنی و قومیت تفاوت معناداری وجود نداشت. میزان سلامت اجتماعی دانشجویان برحسب پایگاه اقتصادی- اجتماعی متفاوت بود و طبقه بالا، بیشترین سلامت اجتماعی را داشت. بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری در سطح 99 درصد وجود داشت. در مجموع، متغیرهای سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی، 12 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند. نتیجه: همراستایی بین سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی، نشانگر کارکردهای اجتماعی آنها برای اهداف عمومی جامعه است.
تبیین مؤلفه های صلاحیت های حرفه ای معلمان هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف تبیین صلاحیتهای حرفهای معلمان هنر در دو بخش کمی و کیفی انجام شد. فاز اول پژوهش در چارچوب سنت پژوهش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری با رویکرد سیستماتیک انجام گردید. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 15 نفر از معلمان هنر با استفاده روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) مصاحبه نیمه ساختارمند اکتشافی به عمل آمد. برای سنجش اعتبار دادهها از روش سه سویهسازی استفاده گردید. روش تحلیل دادهها در بخش کیفی، رویکرد گراندد تئوری بوده است. بر این اساس، دادهها در طی سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه خروجی فازکیفی 97 کد باز، 18 کد محوری و 8 کد گزینشی بود. روش پژوهش در فاز کمی، توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری بخش کمی شامل معلمان درس هنر شهر شیراز که 362 نفر بودند، شد که از این تعداد به روش نمونهگیری در دسترس تعداد 187 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از فاز کیفی بود که اعتبار محتوایی و صوری آن توسط 15 نفر از متخصصان تأیید گردید و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی انجام پذیرفت. پایایی ابزار نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 7/0 برآورد گردید. دادهها در بخش کمی با استفاده از نرمافزار آماری SPSS26 و 3 Smart pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتههای مربوط به بخش کیفی پژوهش نشان داد