ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: نصرت-رحمانی حذف فیلترها
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

هنجارگریزی نوشتاری در اشعار نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برجسته سازی آشنازدایی هنجارشکنی نوشتاری نصرت رحمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۰۳
برجسته سازی ویژگی و مشخصه زبان ادبی است. اثر ادبی به این وسیله از واقعیت موجود جهان واقع و نیز ساخت آشنای متن آشنایی زدایی می کند. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی زبانی، یعنی انحراف هدف مند، نقش مند و غایت مند از قواعد کلی زبان، یک سان شمرد. هنجارگریزی نوشتاری یکی از انواع هشت گانه هنجارگریزی است که «لیچ» از آن ها نام برده است و بسیاری از شاعران معاصر از این شیوه برای افزودن معنا یا معناهایی ثانوی بر واحد اولیه زبانی سود برده اند. نصرت رحمانی یکی از شاعرانی است که در اشعار خود به شکل مناسب نوشتار و پیوند آن با معنا و عاطفه شعر توجه کرده است. شکستن سطرهای شعر، تکرار واژگان و نوشتن پلکانی سطرهای شعر، استفاده از شکل تصویری اعداد، جدانویسی حروف واژه ها و استفاده از علامت نگارشی مکث (...)، مهم ترین شیوه هایی اند که شاعر از آن ها سود برده است تا تصاویر، صداها، شکل طبیعی گفتار و کنش، وقفه ها و امتداهای زمانی، حالت تأمل و تفکر و کتمان واژه، و سطر یا بندی از شعر را به خواننده نشان دهد. استفاده از این شیوه های نوشتار بر تأثیر عاطفی شعر می افزاید، خواننده را در سطح آگاهی بالاتری نسبت به شنونده قرار می دهد و او را در آفرینش شعر شریک می کند.
۲.

شورش در شعر امل دنقل و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

۳.

مقایسه شعر سیاه فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات معاصر فارسی شعر نصرت رحمانی شعر فروغ فرخزاد شعر سیاه در ادبیات معاصر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۳۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۷۳
در این مقاله قصد نگارندگان این است که ضمن بیان مبانی فکری شعر سیاه در غرب و بیان مناسبتهای آن با مکتبهایی همچون مکتب باروک، رمان گوتیک، گروتسک، ابسوردیته و ... عناصر زیرساختی شعر سیاه را در شعر معاصر فارسی، که عمدتا شامل برخی از نظریات فلسفی و نیز اوضاع اجتماعی و تاریخ سیاسی درهم تنیده شده ای است، گذرا تبیین کنند و جلوه های گوناگون این نوع شعر را در آثار فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی نشان دهند و تا حد امکان به مقایسه آنها بپردازند. با شیوه تحلیل توصیفی تطبیقی در خواهیم یافت که اشعار فروغ و رحمانی از جهت دربرداشتن مفاهیمی همانند 1- اندوه 2- شکست 3- ناامیدی 4- ظلمت/شب 5- تنهایی 6- سخنان هنجارستیزانه عقیدتی 7- سخن از کامجویی جسمانی نظیر هم است و در اموری نیز با هم متفاوت است که عبارت است از: 1- اختلاف در انگیزه تلخکامی 2- استنباط متفاوت از عشق 3- شیوه های گوناگون بیان طنز 4- تفاوت در تصویرسازی 5- تفاوت در روش ستیز با هنجارها.
۴.

نماد پردازی سیاسی - اجتماعی در اشعار نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

۵.

بازخوانی شعرِ نصرت رحمانی بر اساس سبک گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۶
بازخوانی شعرِ نصرت رحمانی بر اساس سبک گوتیک   چکیده گوتیسم و گوتیک، افزون بر هنر به عنوان سبک و شیوه ای در ادبیات شناخته و پذیرفته شده است. مؤلفه های این سبک عموماً در آثار داستانی نمود داشته؛ ولی تجلیات آن را در شعر برخی شاعران امروز ازجمله نصرت رحمانی می توان یافت. در نوشتار پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی کوشش شده تا ابعاد و کیفیت بهره مندی ناخودآگاهانه و گاه تعمدی رحمانی از مؤلفه های گوتیسم بررسی و تحلیل شود. در این راستا اشعاری که بر اساس گوتیسم قابل ارزیابی و تحلیل بوده یا اشعاری که تکوین هنجار و محتوای آن ها مبتنی بر شاخصه هایی است که با مؤلفه های گوتیک نسبت و قرابت دارند، انتخاب و ازمنظر گوتیسم بررسی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد رحمانی روایاتی همراه با رویداد، توصیف، فضاسازی و مضمون آفرینی نامتعارف و شگفت آور در شعر خود آورده که می شود آن ها را روایاتی با ماهیت گوتیک ارزیابی کرد. این روایت ها که روندی ماجراجویانه و کابوس گونه دارند و بی فرجامی عشق های جنون آمیز و تراژیک را گزارش می کنند، همچنین رویدادهایی شگفت آور، شوم و عموماً مربوط به مرگ، گور، کفن و ازاین دست موارد را دربردارند، با عناوین روایت های «گوتیک و سوررئال»، «توصیف گوتیک»، «فضاسازی گوتیک»، «گوتیک و مکان» و «گوتیک و اشیا» طبقه بندی شده است. در این روایات، تصاویر، تعبیرات و توصیفاتی به کاررفته که دارای وجه وهمی و مالیخولیایی هستند، بدین واسطه می توانند فضاهایی عجیب، تاریک و ترسناک را فراروی نگاه و نظر خواننده قرار دهند و موجب هراس و آزار او شوند. این مختصات میان روایات رحمانی و آثار گوتیک، گونه ای نزدیکی و همسانی رقم زده و رحمانی را به عنوان یکی از شاعرانی مطرح می کند که به مؤلفه های گوتیسم گرایش یافته است.    
۶.

بررسی تحلیلی رمانتیسم سیاه در سروده های نصرت رحمانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر ادبیات اجتماعی و سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی رمانتیسیسم
تعداد بازدید : ۲۹۰۴ تعداد دانلود : ۱۴۹۹
وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر دوره، تأثیر مستقیم بر دیدگاه های شاعران بر جا می گذارد. ادبیات رمانتیک، از نوع سیاه و بدبینانه آن به عنوان یک گونه ادبی، پس از یک دهه تحرک و تنش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی در جامعه ایران پا به عرصه وجود گذاشت؛ در واقع گونه ای اعتراض به پیامدهای ویرانگر کودتای سال 1332 بود که بسیاری از فعالیت های فرهنگی و سیاسی را به یکباره در افول مطلق فرو برد. شاعران در این عصر، اعتراضات خود را با وجود اختناق و سانسور گسترده، به گونه های مختلف، گاه به صورت نیمه آشکار و زمانی به شیوه غیر مستقیم بیان کردند. سمبولیسم، یکی از شیوه های ناآشکار برای مبارزه با سانسور بود؛ اما ادبیات سیاه و رمانتیک گونه ای مبارزه آشکار و پنهان و البته تا حدی منفی با انسداد سیاسی بود که عصیان و اعتراض شاعر را با تمرکز بر پیامدهای مخرب ناشی از کودتا در حوزه مسائل سیاسی اجتماعی و فرهنگی بازگو می کرد. در این مقاله سعی بر آن است تا به بررسی برخی از عوامل پیدایش این گونه ادبی و بازتاب آن در شعر «نصرت رحمانی» به عنوان شاعر شعر سیاه پرداخته شود.
۷.

تحلیل باستان گرایی در اشعار سیاوش کسرایی و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی باستان گرایی سیاوش کسرایی نصرت رحمانی شعر معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
تحول و نوآفرینی در شعر چه در محتوا و چه در زبان و ساختار آن از راه هنجارگریزی رخ می دهد. هنجارگریزی می تواند از راه آفرینش های تازه که با ذهن و زبان ادبیات آشنایی ندارد حاصل شود یا آن که با غبارروبی از چهره ی کهن هنجارها که در لاتین به آن آرکائیسم گفته می شود و در زبان امروزی از آن با عنوان باستان گرایی یاد می کنند، به دست آید. مهم ترین جنبه ی رستاخیز کلمات در شعر سیاوش کسرایی و نصرت رحمانی باستان گرایی و بهره گیری از ساختار شعر کهن است. در بین شاعران مورد بحث، کسرایی به استفاده از مصادیق کهن زبان فارسی، چه از نظر واژگان و چه از نظر محتوا اقبال بیشتری نشان می دهد، به طور کلی باستان گرایی در شعر شاعران مورد نظر جایگاه خاصی دارد که به تشخص زبان و بیان شاعرانه ی آن ها منجر شده است. این پژوهش به بررسی و کاربرد باستان گرایی در اشعار این دو شاعر با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد.
۹.

باستان گرایی (آرکائیسم) در اشعار نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی باستان گرایی نصرت رحمانی موسوی گرمارودی شعر معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۷۳۵
یکی از شیوه های آشنایی زدایی و برجسته سازی کلام در نظر منتقدان فرمالیسم، استفاده از واژه ها و عبارات کهن است که در نقد ادبی به باستان گرایی (آرکائیسم) معروف است. کاربرد بجا و مناسب باستان گرایی، علاوه بر تعالی شعر، باعث اعجاب و التذاذ مخاطب نیز می شود. نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی از این شگرد زبانی به نحو چشمگیری استفاده نموده و علاوه بر زیبایی، زبان شعر خود را نیز تشخص بخشیده اند. گفتنی است بسامد این نوع آشنایی زدایی در شعر گرمارودی- به دلیل آشنایی و مطالعه عمیق در اشعار کلاسیک فارسی- بسیار بالاتر از رحمانی است و می توان آن را یکی از ویژگی های سبکی وی به شمار آورد. هدف این پژوهش بررسی و کاربرد باستان گرایی در اشعار این دو شاعر است که به تشخص زبان و بیان شاعرانه آنها منجر شده است.
۱۰.

بررسی و تحلیل تصویرپردازی در اشعار نادر نادرپور و نصرت رحمانی

تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۴۶۵
تصویرپردازی شعری یکی از پرکاربردترین اصطلاحات نقد ادبی است که در دوره ی شکوفایی نقد جدید مقبولیت فراوان یافته است و شاعران معاصر از آن برای ارائه ی ابعاد مختلف دیدگاه خود بهره جسته اند. نادر نادرپور از شعرای برجسته معاصر، پیرو مکتب رمانتیسم و شاعری توانمند در زمینه سرایش تغزل بوده است، که توانسته است با وصف ها و خیال پردازیهای خاص خود با کمک تشبیه های بدیع، جذابیت خاصی به سروده های خود ببخشد و بیشترین توانش هنری نادرپور، در نظام تصویرسازی و اندیشگانی و ترکیب سازی و بیان تصویرهای فشرده او دیده می شود. نصرت رحمانی از دیگر شاعران معاصر است که با به کارگیری کارکردهای هنری تصویر و هماهنگی آن با عواطف و اندیشه ها با فراخوانی واژگان خاص و ساخت توصیفات اصلی و حقیقی در دو محور تصاویر زبانی و تصاویر خیالی به تناسب ذهنیت و عاطفه به خلق تصاویری ملهم از فضای تیره و سیاه جامعه بپردازد. نگارنده این پژوهش بر آن است تا با رویکرد زیبایی شناسانه و ساختاری، به تحلیل و ارزیابی مهم ترین عناصر شعری تصویرآفرینی در سروده های نادرپور که بنیاد و شالوده اشعارش تصویر است و همچنین نصرت رحمانی را به شیوه تحلیلی - توصیفی مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. که نتیجه نشان می دهد بیشترین بار مضامین در اشعار دو شاعر برعهده ی تشبیهات است و دو شاعر به خوبی توانسته اند مولفه ها و ویژگی های فکری – محتوایی را به بهترین شکل ممکن با استفاده از تشبیهات بکر خود، بنمایانند.
۱۱.

بوطیقای شهر در شعر فارسی: بازنمایی فضاهای شهر در اشعار نصرت رحمانی

کلیدواژه‌ها: شهر فضاهای عمومی رمانتیسم نصرت رحمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۸۸
شهرها از نخستین اشکال آن ها تا امروزی ترین و مدرن ترین شان، همواره به عنوان پدیده هایی جغرافیایی، اجتماعی و سیاسی مطرح بوده اند؛ اتخاذ چنین نقش هایی در عرصه غیرادبی و همچنین قوت یافتن عنصر مکان در عرصه ادبیات مدرن، سبب گردیده است که شهر، هم به عنوان عاملی خوداتکا و هم به عنوان عنصری تأثیرگذار بر دیگر بخش های زندگی انسان مطرح گردد. بر همین اساس، شهر در شعر و داستان نیز جلوه ها و بازنمایی های خود را داشته است. در میان شاعران دهه سی ادبیات معاصر ایران، نصرت رحمانی از جمله شاعرانی است که نگاه ویژه ای به انسان شهری و شهر دارد. بازنمایی فضاهای عمومی شهری در آن سال ها از جمله فضاهایی هستند که بیشترین فراوانی را در دفاتر شعری او دارند. این مفاهیم در آثار نخستین رحمانی به چنان پیوندی با هم دست یافته اند که حتی در غیاب مفهوم و تصویر کلی «شهر»، فضاهای عمومی آن و به ویژه جغرافیای جنوب شهر را فرا خاطر می آورند. این امر از آن رو اهمیت دارد که دهه ی سی در حوزه جغرافیای شهری، آغاز نگاه مستقل به مفهوم شهر است و در عرصه ی ادبی نیز، با فاصله گرفتن از فضاهای غالباً عام، کلاسیک، روستایی و طبیعت محور شعر نیما یوشیج، نصرت رحمانی، اهمیت بازنمایی شهر را در شعرهای خود خاطر نشان کرده است. بر اساس همین نگاه، در این پژوهش تلاش می شود با توجه به نگاه رئالیستی آمیخته با رمانتیسم موجود در اشعار نصرت رحمانی، به بررسی تصویر شهر و مفصل بندی های اجزای آن در شعر بپردازیم، امری که سبب پدید آمدن تصاویر روشن، عینی، سطحی
۱۲.

بررسی تحول اندیشه ی نصرت رحمانی از رمانتیک فردگرا به رمانتیک جامعه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول اندیشه شعر رحمانی رمانتیک فردگرا رمانتیک جامعه گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۳ تعداد دانلود : ۷۸۹
محرک اصلی تغییر سبک در هر دوره ای وقایع سیاسی- اجتماعی است. در ایران، انقلاب مشروطه در کنار تحولاتی که در سطح جامعه پدید آورد، در عرصه ی ادبیات نیز بی تاثیر نبود و با طرح مضامین اجتماعی، موجب تحول و تغییر سبک ادبا شد. رخدادهای حکومت پهلوی، گرایش به رمانتیک جامعه گرا و در نتیجه تغییر سبک را در اشعار و برخی آثار گسترده تر کرد. رمانتیسم در واقع مکتبی ادبی است که به برتری احساس و تخیل بر استدلال و تعقل تاکید دارد. این مکتب دارای دو شاخه ی فردی و احساسی(پرداختن به عوالم شخصی) و اجتماعی(انعکاس وقایع جامعه وتلاش برای تغییر اجتماع) است. نصرت رحمانی از پیشروان جریان شعــری رمانتیک جامعه گــرا در دوره ی معاصر و از روشنفکران سرخورده ی پس از بیست و هشتم مرداد سی و دو بود که حوادث سیاسی- اجتماعی(بخصوص کودتای دهه ی سی) باعث شد به اجتماع و مردم روی آورد. در نتیجه از این زمان به بعد است که رحمانی بیان و عواطف و احساسات انسانی را مهم تر از عواطف فردی و شخصی می داند. این پژوهش برآن است که با تکیه بر اشعار نصرت رحمانی به بررسی تحول اندیشه ی او از حوزه ی رمانتیک فردگرا به رمانتیک جامعه گرا بپردازد و خصیصه های برجسته ی رمانتیک فردگرایی و جامعه گرایی را در اشعار او بکاود و با ذکر شواهد شعری ابعاد و مختصات این مقوله را بنمایاند
۱۳.

آشنایی زدایی و کارکرد آن در اشعار نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی هنجار گریزی فرمالیسم موسوی گرمارودی نصرت رحمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۳۷۲
آشنایی زدایی (غریب سازی) یکی از شگردهای آفرینش شعر و از مباحث مهم نقد ادبی معاصر است که نخستین بار توسط فرمالیست ها (صورتگرایان) روس مطرح شد. آنها اعتقاد داشتند استفاده مکرر از واژگان و ترکیبات کهن در شعر، از ارزش و زیبایی متن کاسته و انگیزه مخاطبِ شعر نیز از آن سلب خواهد شد. به همین دلیل آنها بحث آشنایی زدایی را مطرح کردند و هدف اصلی آن را جلوگیری از تکرار و ابتذالِ واژگان، ترکیبات و تصاویر کلیشه ای در متون ادبی دانستند. آشنایی زدایی یکی از عوامل تعیین سبک شاعران نیز به شمار می رود. نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی در آثار خود به شیوه های گوناگون آشنایی زدایی توجه داشته و از همین رهگذر، واژگان، ترکیبات و تصاویر تازه ای خلق کرده اند که در این مقاله به بخش هایی از آنها خواهیم پرداخت.
۱۴.

وجوه زیباشناختی تصویر و هماهنگی آن با عاطفه و اندیشه در شعر نصرت رحمانی

کلیدواژه‌ها: نصرت رحمانی رمانتیسم سیاه تصویر زبانی تصویر خیالی عاطفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۰۸
تصویر که بازتابی از عواطف و اندیشه های شاعر و راهی برای محسوس ساختن درونیات وی است، هنگامی ارزش بلاغی خواهد یافت که در راستای پروراندن اندیشه ها و عواطف سراینده قرار گیرد. هدف این مقاله نشان دادن کارکرد های هنری تصویر در شعر نصرت رحمانی و هماهنگی آن با  عواطف و اندیشه های اوست که با روش توصیفی تحلیلی در دو محور تصاویر زبانی (Verbal Images) و تصاویر خیالی (Images Figurative)  به تناسب ذهنیت و عاطفه رحمانی با تصاویر شعری پرداخته است. رحمانی  با فرا خوانی واژگانی خاص و ساخت توصیفات اصلی و حقیقی به خلق تصاویر زبانی ملهم از  فضای تیره و سیاه جامعه پرداخت؛ این نگرش فضای مزبور را که متناسب با اندیشه خود او بود، تحت گونه ای از ادبیات که به رمانتیسم سیاه مشهور است، به تصویر کشی.. تصاویر خیالی او نیز که بازتاب عواطف اوست در وجوهی مانند تشبیه، استعاره، اسنادهای مجازی و دیگر صورخیال ارائه شده که تجسم بخش روحیه شکست و ناامیدی شاعر است.
۱۵.

خوانشی لکانی بر عصیان و مرگ اندیشی در اشعار نصرت رحمانی و هنری چارلز بوکوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۰
مقاله حاضر، پژوهشی تطبیقی در باب تبیین علل عصیان و مرگ اندیشی در آثار دو شاعر معاصر، نصرت رحمانی و هنری چارلز بوکوفسکی، به کمک نظریات ژاک لکان در سه ساحت خیالی، نمادین و امر واقع است. هدف تحقیق، ابتدا آشکارسازی این موارد در اشعارآن دو و سپس یافتن دلایل روانی، اجتماعی آن است. یکی از اشکال عصیان گری در آثار این دو شاعر، بیان صریح اعتیاد راویان آن ها به مواد مخدر و الکل است. این عصیان و اعتیاد، راویان را به مرز مرگ، یأس و بدنامی کشانده است و در عین حال هیچ یک از این پیامدها سبب ترک این فانتزی از طرف آن ها نمی شود. درواقع ژوئَسانس یا لذتی که با درد و گناه همراه است، آن ها را به سمت مرگ سوق می دهد. با بررسی عصیان گری و مرگ اندیشی در شخصیت های این دو شاعر، درخواهیم یافت که ریشه این معضلات، عواطف سرکوب شده ای است که در نتیجه تقابل سوژه ها با دیگری بزرگ به وجود می آیند. درواقع آن ها اسیر چرخه ای در ساحت نمادین هستند که برای خاتمه دادن به آن چاره ای جز عصیان گری و مرگ اندیشی ندارند. با ورود به امر واقع و درک این فقدان، راویان دچار روان ضربه شده اند و با آرزوی بازگشت به ساحت خیالی مادر، سعی در تسکین آلام خود دارند.
۱۶.

تضّاداندیشی در مضمون مرگ در شعر رمانتیک فارسی (با تأکید بر اشعار نصرت رحمانی و سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تضادگرایی مرگ اندیشی رمانتیسیسم نصرت رحمانی سهراب سپهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۳
رمانتیسیسم، در تعریف، اصول، گرایش، دسته بندی و مضمون، تقابل پذیر و تضّادگراست. از مضامینی که در مواجهه با تضّادگرایی رمانتیسیسم دچار تقابل و دوگانگی می شود، مرگ و مرگ اندیشی است. این مضمون در شعر رمانتیک فارسی در دو شکل سیاه و سپید ظاهر شده است. نمونه اعلای مرگ اندیشی سیاه را در شعر نصرت رحمانی می توان دید و در مقابل او، سهراب سپهری، سپیداندیش ترین شاعر رمانتیک در این حوزه است. بر این اساس اشعار آنها به شیوه تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت و آشکار گردید که دو شاعر علاوه بر آن که در مضمون مرگ دو خطّ فکری متضّاد با یکدیگر دارند، این تضّاد در درون شعرشان نیز بروز و ظهور دارد بدین معنی که رحمانی در عین سیاه اندیشی گاه سپیداندیش و سپهری در عین سپید اندیشی، گاه سیاه اندیش است. تضّاد فکری، عامل نزدیکی دو شاعر به یکدیگر نیز بود. رحمانی در مواجهه با شکست آرمان های اجتماعی ناشی از کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲، متأثّر شدن از شعر اروپا، توجّه به آثار صادق هدایت، پذیرش سیاه اندیشی به عنوان یک هنر و بهره گیری از رئالیست در بطن رمانتیسم را برگزیده است. امّا سهراب سپهری به سبب گرایش به عرفان ذن و خراسان، با نگاهی مثبت و سفید به مقوله مرگ می پردازد. رحمانی در چهار دفتر آخر(میعاد در لجن، حریق باد، پیاله دور دگر زد، بیوه سیاه) گاه تصاویری مثبت از مرگ اندیشی ارائه می کند. تصاویر منفی و خاکستری مرگ اندیشی سپهری، مربوط به آغاز شاعری و سروده های دو دفتر اوّل او با نام های "مرگ رنگ" و "زندگی خواب ها"ست. سپهری در این اشعار تحت تأثیر سبک  غالب رایج در دوره خویش بوده است.
۱۷.

مقایسه تطبیقی لکانی مفاهیم تمنا و مطلوب گمشده در منتخبی از اشعار نصرت رحمانی و هنری چارلز بوکوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمنا مطلوب گمشده ژاک لکان چارلز بوکوفسکی نصرت رحمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۹۹
پژوهش حاضر مطالعه ای تطبیقی در خصوص مفاهیم تمنا، عشق و مطلوب گمشده ژاک لکان در منتخبی از اشعار نصرت رحمانی و هنری چارلز بوکوفسکی، دو شاعر معاصر ایرانی و آلمانی -آمریکایی است. اهداف مقاله، اثبات وجود و بررسی دلایل روانی این تمنا و جستجوی بی پایان برای مطلوب گمشده در راویان اشعار است. عشق در آثار این دو شاعر همواره با فقدان و جدایی عجین بوده است که جستجوی بی پایان راویان را برای رسیدن به مطلوب اصلی میل نشان می دهد. راویان بوکوفسکی و رحمانی درصددند تا بهشت گمشده خویش را در معشوقه های متفاوت بیابند، غافل از اینکه درگیر ژوئَسانسی فالیک شده اند که پیامدی جز وسواسی تکرارگونه ندارد. از دیگر دلایل این جابجایی عشق و تمنا، شورش علیه قانون پدر و نظم مستقر در ساحت نمادین است که راویان اشعار را دچار دوگانگی و فقدان می کند. محققان برآنند تا با مدد نظریه های تمنا، رانه و ژوئسانس لکان، علل این شیدایی یا عصیانگری را که به صورت نفرت، مرگ اندیشی، جدایی و سردرگمی نمود پیدا می کنند  بیابند. پژوهش حاضر به این نتیجه می رسد که راویان به منظور رسیدن به مطلوب مطلق و یگانگی با مادر اولیه، پیوسته درگیر عشقی خیالی می شوند که هرگز پیوندشان را با عشق کامل امر واقع میسر نمی گرداند.
۱۸.

نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی و نقاشی معاصر ایران با رویکرد نظریه روانکاوی اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اریک فروم تعالی تباهی نصر رحمانی نقاشی معاصر ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
بررسی شخصیت و نمودهای تعالی و تباهی بر پایه روانشناسی، یکی از حوزه های بینارشته ای است. در همین راستا، آثار ادبی و هنری که ریشه در واقعیت های اجتماعی جوامع بشری دارند و بیانگر برخی از مسائل فرهنگی، اجتماعی و هنجارهای درون اجتماع و افراد می باشند، بسیار موردتوجه واقع شده است. در این پژوهش که به شیوه تحلیلی و توصیفی نوشته شده است، نمودها و نشانه های تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی و نقاشی معاصر ایران بررسی شده است و با رویکرد نظریه «روانکاوی شخصیت» اریک فروم مورد تحلیل قرار گرفته است. اریک فروم یکی از نظریه پردازان بزرگی است که اندیشه ها و تئوری های او درزمینه روانکاوی و خاصه مقوله شخصیت، بسیار حائز اهمیت است. نتایج به دست آمده از این پژوهش که با بررسی دقیق مجموع اشعار نصرت رحمانی انجام شده است، بیانگر آن است که نصرت به نشانه های تباهی بیشتر از نشانه های تعالی در اشعار خود توجه کرده است. او به مرگ، بیگانگی و کناره گیری از جامعه، یأس و ناامیدی، ویرانگری و خشونت، خودآزاری بسیار توجه دارد و به مقولاتی ازجمله عشق، وجدان، روابط همزیستی و هویت که از نشانه های تعالی شخصیت در نظریه فروم هستند، توجه چندانی نشان نداده است. در نقاشی معاصر ایران به صورت توأمان دو مقوله تعالی و تباهی توجه شده است.اهداف پژوهش:بررسی نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی با رویکرد نظریه روانکاوی فروم.بررسی نمودهای تعالی و تباهی در نقاشی معاصر ایران با رویکرد نظریه روانکاوی فروم.سؤالات پژوهش:نمودهای تعالی و تباهی در اشعار نصرت رحمانی باتوجه به رویکرد نظریه روانکاوی فروم چگونه است؟نمودهای تعالی و تباهی در نقاشی معاصر ایران باتوجه به رویکرد نظریه روانکاوی فروم چگونه است؟
۱۹.

بررسی زمینه های اجتماعی – سیاسی پیوند عناصر اسطوره ای با درون مایه های رمانتیسم سیاه در اشعار نصرت رحمانی

کلیدواژه‌ها: نصرت رحمانی اسطوره رمانتیسم سیاه شکست نهضت ملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۷
رمانتیسم سیاه که از آن با عناوینی چون منفعلانه، بیمار و سرطانی یاد می شود، از شاخه های مهم مکتب رمانتیسم است که پس از کودتای 28 مرداد در ایران به صورت گسترده ای در عرصه شعر و نثر حضور دارد. نصرت رحمانی به عنوان یکی از نماینده های شاخص جریان رمانتیسم سیاه در ایران شناخته می شود. نگارندگان در این جستار برآنند تا با بررسی اشعار نصرت رحمانی، ضمن نشان دادن بازتاب مضامین رمانتیسم سیاه در عناصر اسطوره ای شعر او، به تحلیل دلایل این امر بپردازند. بر اساس یافته های این پژوهش، شکست نهضت ملی که با نابودی آرمان های اجتماعی روشنفکر ایرانی همراه است در سال های پس از کودتا به رمانتیسم سیاه و بدبینانه در اندیشه و شعر نصرت رحمانی می انجامد. از این رو، مضامینی چون مرگ اندیشی، یأس و بدبینی، بیان خیانت و تمسخر عشق، شیطان گرایی، تصویر فضاهای وهمناک و نظایر آن که از جمله مضامین رمانتیسم سیاه هستند، در باززایی عناصر اسطوره ای شعر نصرت رحمانی بسیار تأثیر گذاشته اند؛ عناصر اسطوره ای،همانند سیمرغ، قاف، لیلی، شیرین، بیژن، حلاج و... در شعر رحمانی به تناسب نگاه سیاه بینانه او، شکست خورده و متفاوت با گذشته به تصویر کشیده می شوند.
۲۰.

جایاه لیلی در شعر معاصر فارسی با توجه به رویکرد اسطوره کاوی (مطالعه ی موردی: نصرت رحمانی، فروغ فرخزاد و حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره کاوی بافت - متن پژوهی حسین منزوی زن اسطوره ای شعر معاصر شعر نصرت رحمانی فروغ فرخزاد لیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۲۰۲
شناخت شخصیت های اساطیری و زنان اساطیری به طورخاص در شعر معاصر فارسی، راهی برای شناخت زن در روزگار معاصر و نیز شناخت شعر، لایه های معنایی و تحلیل آن است. در میان زنان، چهره ی لیلی در شعر فارسی اعم از کلاسیک و معاصر چهره ای شاخص است. لیلی در شعر فارسی یکی از بارزترین نمادهای معشوق است که در این پژوهش با تمرکز بر اشعار حسین منزوی، نصرت رحمانی و فروغ فرخزاد بازتاب چهره ی لیلی در شعر معاصر بررسی می شود. دلیل انتخاب این سه شاعر توجه آنان به جایگاه لیلی از حیث کمیت و کیفیت بوده است. پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که لیلی به عنوان یکی از شخصیت های مهم زن اسطوره ای در ادبیات فارسی، در شعر معاصر چگونه بازتاب یافته و چه نسبتی با چهره ی حقیقی زن در روزگار ما دارد. در این مجال پس از توضیح مبانی نظری، به کاربست نظریه ی اسطوره کاوی ژیلبر دوران در بازخوانی اسطوره ی لیلی در شعر نصرت رحمانی، حسین منزوی و فروغ فرخزاد پرداخته شده است. رویکرد اسطوره کاوی دوران رویکردی است که در آن بررسی چگونگی تأثیر زندگی شخصی مؤلف در کنار بافت- متن پژوهی به معنای تأثیرات تاریخی و اجتماعی در تألیف اثر موردتوجه است. این مقاله در سه بخش به کاربست الگوی دوران در بازخوانی اسطوره ی لیلی در شعر سه شاعر نام برده می پردازد. در این پژوهش مشخص می شود که هر سه شاعر برگزیده نگاهی متفاوت به اسطوره ی لیلی داشته اند و کارکرد اسطوره ها در شعر معاصر از وجوه گوناگون با کارکرد اسطوره در شعر سنتی متفاوت است.  نصرت رحمانی از چهره ی لیلی اسطوره زدایی می کند. لیلی شعر نصرت، رها، آزاد و بی مرز است. در شعر منزوی گاه لیلی همان معشوق اساطیری است و گاه شاعر، لیلی را به خاطر اتخاذ موضع منفعلانه در عشق نکوهش می کند و فروغ نیز اسطوره ی لیلی را اسطوره ای کهنه برای عشق ورزی در زمانه ی معاصر می داند. 

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان