مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۵۴۰٬۶۳۶ مورد.
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۲۰۶-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی تطبیقی تغییر و حرکت در فلسفه ابن سینا و ویتگنشتاین متاخر نقطه اتصال و پیوند میان طبیعت و مابعدالطبیعه است. این پژوهش، ضمن بررسی آرای ابن سینا و ویتگنشتاین متاخر در خصوص مساله تغییر و حرکت، تقارن و تشابهات منطقی و همچنین تمایز نظرات این دو فلسفه را نسبت به برداشت و تصویری که هر دو فیلسوف از این منظر داشته اند، تجزیه و تحلیل نموده و به روش تطبیقی مورد بررسی قرار داده تا هم داستانی ایشان در مساله تغییر و حرکت روشن گردد. همان طور که ابن سینا تغییر و حرکت را فرآیندی در مسیر فعلیت یافتن چیزی دانسته - که تاکنون ظرفیتی در آن نهفته بوده - برای رسیدن به تکامل، ویتگنشتاین در پی این است که با تغییر و حرکت، «این نه آنی ها» را به سمت «این همانی ها» سوق دهد، تا در این فرآیند (یعنی انتقال معنا)، بیشترین شناخت منطقی و در نتیجه آگاهی حاصل گردد.
An Introspective Analysis of Appropriacy Indices in ELT Curriculum Policy and Practice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to explore how the ELT curriculum is perceived, adopted, and implemented by EFL high school teachers. This study also shed some light on several effective factors in curriculum planning and practicing. Data for this study came from a survey and follow-up interviews with EFL teachers. The Findings revealed some critical systemic gaps between policy and practice: (1) a disconnect between policymaking processes and established ELT pedagogical theories; (2) insufficient incorporation of stakeholder voices, particularly teachers, during policy formulation; (3) neglect of teacher agency, professional needs, and motivational factors in curriculum design; and (4) an absence of foundational needs analysis research to inform policy decisions. The study underscores the imperative of prioritizing teacher autonomy, participatory policymaking, and evidence-based frameworks in curriculum development. To mitigate disparities between policy objectives and classroom practices, recommendations include decentralizing decision-making to empower educators, integrating teacher feedback into policy cycles, leveraging academic expertise, and fostering context-sensitive adaptations of global ELT methodologies. These insights contribute to broader regional discussions on educational equity, teacher professionalization, and sustainable language policy reforms in institutional settings.
چرایی نبود جایگاهمندی ژاپن در متون کلاسیک فارسی در سنجش با موقعیت درخشان چین و سیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای تاریخی ایران و شرق دور، به ویژه با چین به روزگار کهن سال برمی گردد. سوای پیوندهای تاریخی و بازرگانی شناخته شده، فروپاشی شاهنشاهی ساسانی، بهانه تغییر معنادار موقعیت سه سرزمین چین، سیلا و ژاپن در متون فارسی، به ویژه منابع پساساسانی شده است. با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی و پناهندگی «پیروز»، فرزند «یزدگرد سوم»، به همراه همراهان و هزاران هنرمند به دربار تانگ، فصلی متفاوت در پیوندهای ایران و شرق دور گشوده شد. امپراتوران تانگ در چین، پیروز را به عنوان شاه قانونی پارس پذیرفتند و بسی حمایت کردند؛ این حمایت تا فروپاشی دودمان تانگ ادامه یافت؛ با فروپاشی شاهنشاهی تانگ، موقعیت بازماندگان ساسانیان از دست رفت و بسیاری از آنان قتل عام شدند؛ در چنین شرایط وخیمی، آنان دست یاری به سوی دو سرزمین هم مرز، یعنی سیلا و ژاپن دراز کردند؛ متون فارسی بسیار گسترده و معنادار بر روی سیلا تمرکز کرده اند؛ نامیدن بسیلا به جای سیلا در متون فارسی نیز بسی معنادار است؛ ژاپن، در سنجش با دو نام کرانمند چین و سیلا، هیچ رنگ و بویی در متون فارسی ندارد؛ گویی ایرانیان نمک شناس با کرانمندسازی جایگاه دو سرزمین چین و سیلا، قدرشناسی خود را بدین گونه نشان داده اند؛ آنجا که این دو سرزمین استوارانه با باورهای دینی زرتشتی، ازجمله «پیدایی نجات بخشان فرجامین جهان» در هم آمیخته اند.
حق به شهر در گفتمان رسانه ای ایران: ابزاری برای آگاهی بخشی یا کنترل اجتماعی؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۹۷
۳۱۴-۲۸۵
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش رسانه های ایران در بازنمایی گفتمان «حق به شهر» و تحلیل عملکرد آنها به عنوان ابزار آگاهی بخشی یا کنترل اجتماعی انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بوده و تلاش کرده است تا از طریق تحلیل گفتمان رسانه ای، دوگانگی عملکرد رسانه های رسمی و رسانه های مستقل و فعالان جامعه مدنی را بررسی کند. روش: این مطالعه با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح (تحلیل متنی، فرایندهای گفتمانی و بافت اجتماعی) انجام شده است. داده های پژوهش شامل 182 متن گردآوری شده از رسانه های رسمی و بخش عمومی (رسانه های مستقل و فعالان جامعه مدنی) در بازه زمانی 1380 تا 1400 بود. این متون با استفاده از روش هدفمند انتخاب و با چارچوب فرکلاف تحلیل شدند. یافته ها: نقش رسانه ها در بازنمایی «حق به شهر» در ایران دوگانه منعکس شده است. درواقع رسانه های رسمی ایران عمدتاً بر مفاهیمی نظیر «نظم عمومی» و «امنیت اجتماعی» تمرکز دارند و از واژگان محدودکننده ای چون «کنترل اغتشاشات» استفاده می کنند. این رویکرد گفتمانهای محدودکننده و کنترل اجتماعی را تقویت می کند. در مقابل، رسانه های مستقل و فعالان جامعه مدنی از زبانی عدالت محور و مشارکتی بهره می گیرند و با تأکید بر عباراتی چون «عدالت اجتماعی» و «مشارکت مردمی» به تقویت گفتمانهای مردمی و آگاهی بخشی عمومی کمک کرده اند. بحث: تحلیل فرایندهای گفتمانی نشان داد که روابط قدرت و سیاست گذاری رسانه ها بر تولید و بازنمایی محتوا تأثیرگذار بوده است. همچنین، تحلیل بافت اجتماعی نشانگر این است که ساختارهای حکمرانی و جنبش سیاسی در ایران بر جهت گیری رسانه ها اثر گذاشته اند. این پژوهش نقش دوگانه رسانه ها در بازنمایی گفتمان «حق به شهر» را آشکار کرده و پیشنهادهایی برای افزایش شفافیت رسانه های رسمی و تقویت ظرفیت رسانه های مستقل و فعالان جامعه مدنی در حمایت از عدالت اجتماعی ارائه می دهد.
تأثیر مداخله دولت و انحصار بر عملکرد تنظیمی شورای رقابت در بازارهای تولید خودرو و تاکسی های اینترنتی از منظر حقوقی- اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق اقتصادی و تجاری سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
78 - 114
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی این مقاله آن است که «عملکرد شورای رقابت در تنظیم بازارهای تولید خودرو و تاکسی های اینترنتی و حفظ و تقویت رقابت در این بازارها چگونه بوده است؟» و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و با بررسی مستندات و مصوبات شورای رقابت و تحلیل های حقوقی- اقتصادی می باشد. در بررسی عملکرد شورای رقابت در بازار خودرو تبیین شده این شورا با تصویب 22 مصوبه، سعی در مقابله با انحصار و حفظ رقابت داشته است؛ بااین حال، انحصار چندجانبه دولتی و شبه دولتی در این بازار و سلب استقلال از شورای رقابت توسط دولت در کنار مشکلات ساختاری این نهاد، سبب شده شورای رقابت نتواند نقشی مؤثر ایفا کند و اهداف خود را در این بازار محقق سازد. در بررسی عملکرد شورا در بازار تاکسی های اینترنتی، تحلیل ها نشان می دهد باوجود چالش های حقوقی و اقتصادی بسیار، در قیاس با بازار خودرو، شورا به دلیل داشتن استقلال بیشتر و نبود مداخلات دولتی، عملکرد نسبتاً بهتری در تنظیم این بازار داشته؛ هرچند این عملکرد و آرای صادره نیز خالی از اشکالات متعدد نیست. این مقاله نتیجه می گیرد در بازار خودرو، به علت حضور و نفوذ گسترده دولت، برقراری انحصار چندجانبه و فقدان استقلال کافی شورای رقابت، کارآمدی این نهاد در تنظیم بازار مزبور به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و حذف واقعی دولت از بازار خودرو، اصلاح ساختار شورای رقابت در راستای اعطای استقلال و اصلاح فصل نهم ق. اجرای سیاست های کلی اصل 44 به عنوان راهکار بهبود عملکرد شورای رقابت و تأمین اهداف وجودی این نهاد پیشنهاد شده است.
Earthquake disaster-related emotional distress and coping mechanisms in high-rise residents in bangkok: A transactional model perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: Bangkok's urban landscape features approximately 6,000 high-rise towers housing millions of residents in what was historically considered a seismically stable region. However, the March 28, 2025 magnitude-7.7 Myanmar earthquake triggered widespread psychological distress among Bangkok's vertical communities despite causing minimal structural damage. While existing disaster psychology research demonstrates that individual appraisal processes and coping resources influence distress outcomes, high-density vertical urban environments remain largely unexplored in disaster literature, particularly within Asian megacities where socioeconomic inequities may compound vulnerabilities. Aims: This study aimed to quantify earthquake-related emotional distress changes, evaluate the effectiveness of different coping strategies, examine socioeconomic and disability-related moderators, and test Transactional Model of Stress and Coping pathways among Bangkok's high-rise population. Methods: A cross-sectional web-based survey was conducted two weeks post-earthquake using multistage stratified probability sampling. From 120 randomly selected buildings across Bangkok's districts, 5,200 households received survey invitations, yielding 2,104 completed responses (40.5% response rate). Participants were adults residing at least six months in buildings exceeding eight floors. Validated Thai-adapted instruments included the Kessler-6 for psychological distress, Insomnia Severity Index, and custom scales measuring emergency preparedness, social support-seeking, and self-care behaviors. Statistical analyses employed paired t-tests, ANOVA, MANOVA, and bootstrap mediation procedures with effect size reporting. Results: Clinically significant insomnia prevalence increased from 27.4% to 61.8% post-earthquake. Emergency preparedness behaviors were associated with lower anxiety levels, while social support-seeking correlated with reduced insomnia severity. Significant disparities emerged across housing tenure, income levels, and disability status, with renters demonstrating lower preparedness rates than homeowners (54.6% versus 71.9%). Mediation analyses revealed that preparedness and support-seeking behaviors collectively explained 37.7% of the association between perceived seismic threat and psychological distress outcomes. Conclusion: Perceived earthquake threat, rather than actual structural damage, emerged as the primary driver of psychological distress in Bangkok's high-rise communities. While emergency preparedness and social support provided substantial protective effects against anxiety and insomnia, these resources were inequitably distributed across socioeconomic groups. These findings highlight the critical need for inclusive disaster preparedness policies that address structural barriers affecting vulnerable populations in rapidly urbanizing megacities facing emerging seismic risks.
Challenges and Opportunities of Using Artificial Intelligence in Humanitarian Actions(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
Pathology of Disaster Management Polices Implementation in the Rescue and Relief Operations of the IRCS(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
INTRODUCTION: Iran, a country characterized by diverse geographical and climatic conditions, is constantly exposed to various natural and manmade disasters. Also, Iranian Red Crescent Society (IRCS), as one of the most critical relief organizations, plays a pivotal role in rescue and relief operations. Accordingly, this study attempted to identify the challenges associated with the implementation of disaster management policies in the rescue and relief operations of the IRCS. METHODS: In this mixed method research, qualitative data were collected through field research, with 12 experts and managers from IRCS, selected through non-random purposive sampling using semi-structured interviews following the theoretical saturation and was analyzed with MAXQDA-2022 software; in the quantitative phase, a total of 365 managers and experts were selected across the country using a multi-stage cluster sampling. Then, a 36-item researcher-made questionnaire was developed using a five-point Likert scale and descriptive and inferential statistical methods were employed using SmartPLS software. FINDINGS: The findings indicate that the implementation of disaster management policies in the rescue and relief operations of the IRCS faces numerous challenges. The qualitative analysis identified 8 global themes, 19 organizing themes, and 36 basic themes. In the quantitative phase, the following dimensions were found to have significant positive effects on the implementation of disaster management policies: resources and equipment (0.561), policy (0.868), empowerment and skills (0.921), decision-making (0.859), organizational structure (0.912), information and communication (0.637), public participation (0.610) and economic, political, and social conditions (0.573). among these, human resource empowerment (0.921) and organizational structure (β = 0.912) exerted the greatest influence on the efficiency of relief operations. CONCLUSION: According to the results, lack of adequate resources and organizational structure, shortage of up-to-date equipment, deficiencies in workforce skills, and poor inter-organizational coordination are key challenges in implementing disaster management policies in rescue and relief operations. Furthermore, enhancing human resource management, improving training and empowerment programs for relief teams, devising transparent and actionable policies, and increasing public and NGO participation can significantly enhance the effectiveness of relief operations. The proper implementation of policies in rescue and relief operations can substantially improve the efficiency of the IRCS in the face of disasters and in addition to reducing human casualties and resource wastage, can also direct society towards sustainable development.
اعتباریابی پرسشنامه امید اجتماعی در بین شهروندان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۶
۳۰۴-۲۷۵
مقدمه: گسترش شهرنشینی، توزیع ناعادلانه ثروت و امکانات از یک سو و وضعیت نامناسب اقتصاد، بیکاری و در نتیجه، کاهش درآمدهای دولت و کاهش حمایت سازمان ها از افراد آسیب پذیر، باعث ناامیدی در جامعه و انزوای اجتماعی افراد شده است. لذا مقاله حاضر سعی دارد به اعتبارسنجی امید اجتماعی در بین شهروندان تهرانی بپردازد. روش: با مرور پیشینه پژوهش، سنجه های امید اجتماعی استخراج گردید. سپس با رویکرد روش شناختی کمّی و ابزار پرسشنامه از 400 شهروند تهرانی، نظرسنجی به عمل آمد که با نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافته ها: بر پایه آزمون تحلیل عامل اکتشافی، چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فردی در امید اجتماعی شناسایی شد. نتایج نشان داد بر پایه میانگین، به ترتیب ابعاد سیاسی، فردی، اجتماعی و اقتصادی، بیشترین امتیاز را دریافت کردند. با توجه به سطح معناداری زیر 05/0، تفاوت معناداری بین میانگین موجود ابعاد امید اجتماعی با میانگین متوسط و حداقلی وجود دارد؛ به طوری که در تمامی ابعاد، میانگین واقعی از متوسط پایین تر است که نشان دهنده امید اجتماعی پایین شهروندان تهرانی است. مقایسه امید اجتماعی به تفکیک ویژگی های جمعیت شناختی نشان داد که جز قومیت (گیلک، بیشترین و بلوچ، کمترین امید اجتماعی)، میان سایر متغیرها، تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث: بر پایه یافته های توصیفی، امید اجتماعی شهروندان تهرانی پایین است و این نتیجه، تأییدکننده پژوهش های پیشین مانند پیمایش های موج دوم و سوم ارزش ها و نگرش های ایرانیان است. لذا ناامیدی اجتماعی، پدیده ای غالب در جامعه ایران به ویژه در سال های اخیر بوده و ضروری است ضمن شناخت ریشه های آن، سیاست های مناسبی جهت ایجاد اراده جمعی برای افزایش امید اجتماعی تدوین شود. واژه های کلیدی: امید اجتماعی؛ اعتباریابی؛ ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فردی؛ شهروندان تهرانی.
بازخوانی مضمونی کتیبه دَرهای چوبی بقاع متبرکه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۴
167 - 189
حوزههای تخصصی:
شهرستان کاشان ازجمله شهرهای مذهبی ایران است که از اوایل دوران اسلامی با محبت اهل بیت پیوند خورده است. در این شهر بقاع متبرکه متعددی وجود دارد که با تزئینات وابسته به معماری، همچون گچ بری، نقاشی دیواری، مقرنس کاری، دَر و پنجره های چوبی، کاشی کاری و آینه کاری آراسته شده اند. در این میان، دوره معاصر بیشترین تعداد نمونه ها را به خود اختصاص داده و پس ازآن، دوره های صفوی، قاجار، پهلوی و تیموری، به ترتیب فراوانی، دارای نمونه های شاخص و متعددی هستند. در میان آرایه های مرتبط با معماری، کتیبه ها از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ زیرا اطلاعاتی پیرامون فرهنگ و باورهای مردم فراهم می آورند و زمینه شناخت بیشتر را مهیا می سازند. مقاله حاضر باهدف خوانش مضمون و محتوای کتیبه های دَرهای چوبی بقاع متبرکه کاشان شکل گرفته است. کاربری این درها به صورت دَر ورودی، دَرهای داخلی یا دَر ضریح بوده و کتیبه های آن ها با بهره گیری از هنرهای چوبی نظیر منبت، معرق و نقاشی روی چوب اجراشده اند. ازاین رو، این سؤال مطرح می شود که محتوای کتیبه های دَرهای چوبی بقاع متبرکه کاشان چیست و چه مضامین و اطلاعاتی را در بردارند؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و از نوع بنیادی است. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، به ویژه بررسی های میدانی گردآوری شده اند. درمجموع، سی ونه دَر چوبی کتیبه دار شناسایی شده اند و روش نمونه گیری موارد در دسترس بوده است. از این میان، 5 درصد مربوط به دوره تیموری، 21 درصد صفوی، 15 درصد قاجار، 10 درصد پهلوی و 49 درصد متعلق به دوره جمهوری اسلامی (معاصر) هستند. نتایج نشان می دهد که کتیبه ها بر بخش های مختلف دَرها به قلم های رقاع، نسخ، ثلث، شبه ثلث، نستعلیق و کوفی بنایی به اجرا درآمده اند. محتوای کتیبه ها در هفت گروهِ قرآنی، تاریخی، مدح و ثنا، روایات، شهادتین و اسماء الهی و نام واقفان یا سازندگان، شناسایی و بررسی شده اند. نام سازندگان و واقفان دَرهای موردمطالعه از دوره تیموری تا پهلوی، اغلب به صورت غیرمستقیم و با لقب ذکرشده، اما در دوره معاصر، این نام ها به طور مستقیم و بدون لقب آمده اند.
بررسی نقش مؤلفۀ زیستی بطن خواهی در شکل گیری اندام های معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
26 - 37
حوزههای تخصصی:
برخی مفاهیم در میراث روان- تنی انسان ریشه عمیقی دارند و خصیصه ای فرازمانی و فرامکانی هستند. فضاها و آثار معماری برخاسته از این مفاهیم، معمولاً مانایی بیشتری نشان می دهند. ازجمله این مفاهیم، «بطن خواهی» است که با ارزش های زیستی و مادرانه در پیوند است. از این رو این پژوهش به بررسی چگونگی تأثیرگذاری مؤلفه بطن خواهی بر اندام های معماری پرداخته است و درپی پاسخ به این پرسش است که تجلی و بروز معمارانه خصیصه بطن خواهی به چه صورت هایی بوده و شواهد عینی آن کدام است؟ این پژوهش ضمن معرفی مؤلفه بطن خواهی به عنوان یکی از کهن ترین خواهش های زیستی و روانی انسان، قصد دارد تأثیر آن بر شکل گیری و ماندگاری میراث معماری و کارایی آن بر گزینش و برپایی اندام های بطن گونه معماری را توضیح دهد. روش پژوهش مبتنی بر استدلال منطقی و تحلیل داده های کتابخانه ای است که براساس هدف پژوهش در سامانه ای منطقی، مفاهیم از حوزه های نظری به معماری انتقال می یابد. یافته ها نشان می دهد، پسند و طلب فضای حفره ای با وجود و پرشماری آثار دست کند در صخره ها و پناهگاه های زیرزمینی سرزمین های گوناگون، چیزی فراتر از ملاحظات سکونتی است و می تواند برخاسته از یک میل بیولوژیکی و زیستی به نام بطن خواهی باشد. با رانش این میل، حفره گزینی برای انسان ها نوعی تقدیر زیستی است. خصیصه ای که به آن خو گرفته و با آن آرام می گیرد. حتی امروزه هم که با پیشرفت فناوری امکان ساخت فضاهای فراخ فراهم شده است، میل به فضاهایی که او را همچون گذشته زیستی اش در بر و درآغوش بگیرند، همچنان پابرجاست.
معناشناسی گارگویل های عصر گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷)
103 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت نقش گارگویل ها در تلفیق مفاهیم دینی و مبانی ساختاری معماری گوتیک و تأثیر آنها بر هنر و فرهنگ آن عصر است. گارگویل ها به عنوان مجسمه های سنگی در نمای کلیساهای گوتیک، از مصداق های بارز هنر این عصر محسوب می شوند. این موجودات هرچند در آغاز بیشتر جنبه کاربردی داشتند اما به تدریج جنبه های زیبایی شناختی و نمادین آنها پررنگ تر شد. حال مسئله این است که گارگویل ها چگونه توانستند بین مفاهیم مذهبی و معنوی عصر گوتیک با زندگی مادی و واقعی انسان آن دوره پیوند ایجاد کنند و اینکه گارگویل ها به عنوان عنصری نمادین، چگونه واسطه میان جهان مذهبی کلیسا و جنبه های سکولار زندگی مردم در عصر گوتیک شدند؟ ازهمین رو پژوهش به روش تاریخی توصیفی، ضمن بررسی کارکردهای چندگانه گارگویل ها در کلیساهای گوتیک اروپا، به تحلیل زیبایی شناسی و نمادین آنها می پردازد. یافته ها نشان می دهد که گارگویل ها، علاوه بر کارکرد محافظتی به ویژه به عنوان دفع کننده شیاطین، با الهام از اساطیر پیشامسیحی، زندگی روزمره و روایت های تاریخی، به تدریج از کارکردهای صرف مذهبی فاصله گرفتند و به نمادی از آزادی هنری و پیوند مذهب با فرهنگ سکولار تبدیل شدند. این روند، بستری برای ظهور اندیشه های رنسانس فراهم کرد و نشان داد که گارگویل ها نه تنها بازتابی از هویت مذهبی جامعه بودند، بلکه عاملی برای تعامل هنر دینی با عناصر دنیوی محسوب می شدند.
تحلیل سطح برخورداری بناهای تاریخی ایران بر اساس توسعۀ پایدار با تأکیدبر شاخصه های استانداردهای جهانی DGNB (نمونۀ مطالعاتی: خانۀ زینت الملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ مرداد ۱۴۰۴ شماره ۱۴۶
89 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: افزایش روز افزون جمعیت و به دنبال آن نیاز به مسکن و افزایش ساخت و ساز و در نهایت بزرگ شدن شهرها می تواند صدمات غیر قابل برگشت به محیط و نسل های آینده را به دنبال داشته باشد. پیشگامان این عرصه در امر پژوهش با مطرح کردن معماری پایدار و شکل گیری سامانه های ارزیابی پایداری سعی در مرتفع کردن این معضل کرده اند. در همین راستا کشور ایران با قدمت طولانی و آثار معماری فاخر که از گذشتگان در این سرزمین به جای مانده است، حاکی از توجه خاص معماران از دیرباز به امر ساخت و ساز بوده است. هدف پژوهش: بررسی تطبیق پذیری مؤلفه های محیط زیستی خانه تاریخی شیراز با مدل ارزیابی DGNB آلمان برای دستیابی به یک راهبرد کارآمد در طراحی است.روش پژوهش: ابتدا از روش مقایسه تطبیقی مابین سامانه ارزیابی DGNB آلمان و اصول معماری ایرانی بهره گرفته شد، و زمینه های مشترک و متفاوت آن ها شناسایی، تا کمکی در جهت تکامل بنیان های ساخت و ساز شود. همچنین، داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مصاحبه با ساکنین خانه زینت الملک، افراد متخصص و مسئول فنی تأسیسات جمع آوری شده است. و برای مقایسه بین آنها، چک لیستی از معیارهای مشترک تهیه و ارزیابی شد.نتیجه گیری: نمونه مطالعه شده، حداقل امتیاز ممکن را در کیفیت های اجتماعی و عملکردی به دست آورد؛ در حالی که با در نظر گرفتن محدودیت های موجود، می توانست امتیاز بالاتری کسب کند. با این حال، معیارهایی در زمینه طراحی برای همه افراد مورد بی توجهی قرار گرفته بود، همچنین محدودیت هایی مانند: دشواری در اندازه گیری برخی معیارها به دلیل دخالت انسان امروزی و بازدیدکنندگان، و نیز استفاده بسیار کم از سیستم های هوشمند جهت کنترل کاربر وجود داشت. با این حال، سیستم طراحی هوشمند از طریق خلاقیت معمار خود را نشان داد.
ارزیابی تأثیر مدیریت پسماند شهری بر پایداری زیست محیطی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
23 - 36
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مدیریت پسماند شهری بر پایداری زیست محیطی در شهر رشت انجام شد. مدل مفهومی مطالعه بر اساس چارچوب نظری پایداری زیست محیطی طراحی شد که در آن مدیریت پسماند به عنوان متغیر مستقل و شاخص های طراحی و توسعه پایدار رودخانه های شهری و فضاهای سبز و پارک های شهری به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. این مدل بر نقش مدیریت پسماند در بهبود کیفیت اکولوژیکی و خدمات اجتماعی-فرهنگی این زیرساخت ها تأکید دارد. روش پژوهش توصیفی-کمی بوده و داده ها از طریق توزیع پرسشنامه در میان شهروندان رشت جمع آوری شدند. نمونه گیری به صورت تصادفی در دسترس انجام شد و تعداد کافی پرسشنامه برای اطمینان از روایی مدل انتخاب گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 و مدل سازی معادلات ساختاری (PLS-SEM) انجام شد. یافته ها نشان داد که مدیریت پسماند تأثیر قابل توجهی بر پایداری رودخانه های شهری و سپس فضاهای سبز و پارک های شهری دارد. این تأثیرات با چارچوب نظری پژوهش همخوانی دارند، زیرا مدیریت مؤثر پسماند می تواند آلودگی های زیست محیطی را کاهش داده و کیفیت اکوسیستم های شهری و رفاه شهروندان را ارتقا دهد. با این حال، نارضایتی شهروندان از وضعیت فعلی رودخانه ها و فضاهای سبز نشان دهنده نیاز به بهبود مدیریت پسماند و طراحی زیرساخت های سبز است. این نتایج بر لزوم تقویت سیاست های مدیریت پسماند، آموزش تفکیک زباله، و طراحی مناسب فضاهای سبز و رودخانه ها برای دستیابی به پایداری زیست محیطی تأکید می کنند.
هویت فرهنگی پیروان یارسان (تحلیلی از وضعیت موجود و بازتولید این آیین در شهر کرمانشاه)
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر بر آن است که تحلیلی کیفی از هویت فرهنگی پیروان یارسان، ساکن استان کرمانشاه به دست دهد. یارسان (اهلِ حق) اقلیتی آیینی در کشور ایران، عراق و ترکیه هستند که مرکز اصلی آنان استان کرمانشاه است و از لحاظ قومیت، بیشتر آنان کُرد هستد، اما در میان اقوام ترک و لک نیز پیروانی دارد. مطالعه جامعه شناسانه یارسان و نقش آیین اهل حق در شکل گیری هویت فرهنگی آنان و اینکه چگونه یک فرد یارسان خود را متعلق به یک اجتماع مذهبی خاص با فرهنگی کم و بیش متفاوت می داند، می تواند اهمیت و کارکرد تنوع فرهنگی و زبانی و دینی را در روندهای هویتی نمایان کند و نشان دهد که فرهنگ های کمتر دیده شده و کمتر شناخته شده و عناصر فرهنگی به ظاهر کمرنگ و کم اهمیت، به چه صورت در کنار سایر منابع فرهنگی کلان به مانند فرهنگ کلان و میانی، در شکل گیری هویت های جمعی و فرهنگی نقش دارند. بنابراین از نظریات مانوئل کاستلز، پیتر برگر، استوارت هال و ریچارد جنکینز در باب مسئله هویت، استفاد شده است. به نظر آنها هویت مدرن پدیده ای ایستا و ثابت نیست، بلکه پویا و سیال است و فرآیندی است تا چیزی از پیش داده شده. بیشتر از آنکه فردی باشد، اجتماعی و فرهنگی است. مدام در حال تغییر و دگرگونی است و از منابع متعددی سرچشمه می گیرد.روش :برای رسیدن به این منظور و به جهت نیل به فهمی درون نگر از این امر اجتماعی روش شناسی کیفی به عنوان روش اصلی انتخاب شده است. فن جمع آوری داده ها در این پژوهش مصاحبه ژرف و نیمه ساخت یافته بوده و از مشاهده نیز داده هایی به دست آمده است. تحلیل محتوای کیفی نیز برای تحلیل داده ها به کار رفته است. روش نمونه گیری هدفمند و میدان تحقیق شهر کرمانشاه بوده است. برای انجام این تحقیق و در بخش مصاحبه، از میان جوانان یارسان ساکن شهر کرمانشاه و بر اساس معیارهای جنسیت، سن، شغل، تحصیلات و تبار ایلی انتخاب صورت گرفت. این افراد شامل 17 نفر، 10 مرد و 7 زن، و در محدوده سنی 18 تا 38 و از دو گروه زبانی کُرد و لک هستند.یافته ها: این مطالعه با پرسش از وضعیت کنونی هویت فرهنگیِ پیروان این آیین و وجوه مختلف آن آغاز شده و با بررسی امکان بازتولید آن در چهارچوب زیست_ سیاست موجودِ گفتمان اجتماعی_ سیاسی مسلط به پایان رسیده است. در وجه توصیفی، یافته ها از هویت فرهنگی چندگانه و ترکیبی پیروان یارسان حکایت دارد و به رغم تأکید آنان بر اهمیت این آیین در برساخت هویت فرهنگی، نقش و حضور آن در ذهن و عمل نسل جوانتر کمرنگ تر شده است. فرهنگ دینی یارسان و پایبندی اهلِ حق ها به آن در مواردی مانند شرکت در مراسم و مناسک از قبیل اعیاد، شرکت جمع های یاری، ادای نذر و روزه گرفتن و موسیقی آیینی و توانایی نواختن ساز تنبور، رفتن به اماکن مقدس، خو اندن دفاتر و کتب مذهبی، اعتقاد به دونادون، کوتاه نکردن سبیل (برای مردها) و همچنین اشاعه و انتقال آن به فرزندان خود و تأکید بر ازدواج با فردی از پیروان اهلِ حق، جلوه پیدا کرده است. طبق اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها می توان چنین نتیجه گیری کرد که، پیروان اهلِ حق به این مناسک و اصول دینی پایبند هستند، هر چند که میزان آن نسبی و در میان این پیروان به یک میزان نیست و چنان که اشاره شد با توجه به عامل های جنس، سن و سبک زندگی افراد متغیر است. از نظر نسلی که مسئله این نوشتار بوده است، کمرنگ شدن باورهای مذهبی در بین جوانان یارسان و نسل های جدید موضوع مهمی است. بر اساس داده های تحقیق مهمترین وسایل انتقال بین نسلی این فرهنگ دینی و جامعه پذیری فرهنگی یارسان ها، خانواده ها و پیران هستند. خانواده همواره از مهمترین ابزارهای انتقال عناصر فرهنگی بوده اند. پیران اهلِ حق همچنین نقشی حمایت گر از مریدان را دارند که وظیفه برگزاری مراسم و مناسک و همچنین آموزش پیروان را ایفا می کنند. شرکت در مراسم و برگزاری مناسک مختلف دینی در میان اهلِ حق ها کارکردهای متعددی شامل تقویت باورمندی و پایبندی و همچنین ایجاد حس همبستگی و تقویت روحیه گروهی در میان آنان را دارد. بنابراین می توان گفت که نیروی پیشبرنده آیین یارسان و هویت فرهنگی متعاقب آن، اساساً نیرویی درون شبکه ای است و منبع بیرونی یا ندارد یا بسیار کم است. در اقلیت بودن و احساس محرومیت نسبی، باعث ایجاد رویکردی دوگانه در میان پیروان یارسان شده است به طوری که برخی از آنان هویت یارسانی خود را انکار کرده و باورمند به این آیین نیستند، در مقابل بسیاری از اهلِ حق ها با وجود پذیرش مشکلات، نوعی «هویت مقاومت» را اتخاذ کرده و همچنان بر اهلِ حق بودن خود تأکید دارند. در نهایت امکان بازتولید این هویت فرهنگی در هاله ابهام است. از مسیر چنین تحلیل هایی است که دلالت های فوکویی در باب زندگی، سیاست و تحولات توسعه ای سر بر می آورند. همچنان که کاستلز گفته است که هویت فرهنگی از بطن روابط قدرت برساخته می شود.نتیجه: این آیین و هویت فرهنگی همزاد آن در تلاش برای حفظ خود، فقط به نیروی پیشبرنده درون گروهی خود متکی است و این نیرو با توجه به ساختار اجتماعی، سیاست های فرهنگی و زیست جهان کرمانشاه که عمدتاً وجهی تمرکزگرایانه دارند، آینده ای مبهم پیش رو دارد.
مطالعه کیفی برای شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کاهش روان شناسی مثبت سازمانی در شرکت گاز اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خیلی از سازمان ها دلیل ضعف عملکرد، فرهنگ نامناسب و عدم حاکمیت مباحث روان شناسی مثبت در آن ها است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل بالقوه تأثیرگذار بر کاهش روان شناسی مثبت سازمانی در شرکت گاز اصفهان است. در این پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شد. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. مدت زمان مصاحبه ها نیز 60 تا 90 دقیقه بود. جامعه موردمطالعه کارکنان شرکت گاز اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بعد از مصاحبه با 24 نفر اشباع نظری داده ها حاصل شد با این حال برای حصول اطمینان با 5 نفر دیگر هم مصاحبه ها ادامه یافت. بر این اساس درمجموع با 29 نفر مصاحبه انجام شد. یافته ها چهار مضمون اصلی شامل عوامل مربوط به کارکنان، عوامل مربوط به مدیران، عوامل مربوط به سازمان و عوامل مربوط به خارج از سازمان را شناسایی کردند. همچنین با تحلیل نتایج، 46 مضمون فرعی به دست آمد
احتمالِ اشاره فردوسی به جوی مولیانِ رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
97 - 112
حوزههای تخصصی:
شاعران به بهانه های گوناگون از شعرایِ پیشین یا همعصرِ خود یاد یا به آنها اشاره می کنند. در کنارِ فوایدِ تاریخی گوناگون، گاهی می توان در گشودنِ گره های معنایی و تصحیحی نیز از این نمونه ها کمک گرفت. این یادکردها و اشارات بیشتر در میان شاعرانِ درباری رواج داشته و عمدتاً بازتاب دهنده رقابت ها و طبع آزمایی های شاعرانه بوده است. از آنجا که فردوسی شاعرِ دربار نبوده و گونه شعری شاهنامه نیز نَقلی است، نمی توان نمونه های چندان چشمگیری از این نمونه ها در آن یافت. غیر از دقیقی که پیشروی فردوسی در سرودن شاهنامه ابومنصوری بوده، فردوسی فقط یک بار در سخن از به نظم درآوردن کلیله و دمنه از رودکی نیز یاد کرده است. در کنارِ این یادکرد می توان با قیدِ احتمال، یک اشاره نیز به دست داد که تاکنون مغفول بوده است. پادشاهی هرمزد نوشین روان در شاهنامه، خطبه ای غنایی با زبانی کنایی و چندپهلو دارد. بیتی از این خطبه می تواند یادآورِ مطلعِ قصیده «جوی مولیان» و دارای ایهامی به چنگ نوازی رودکی باشد. این مسئله در دست نویس های شاهنامه بر نویسش های بیتِ فردوسی تأثیر نهاده و مصحِحان را نیز بر سر گزینشِ نویسش های «باد» و «بوی» و «یاد» به تردید افکنده است. در این مقاله کوشش شده است با درنگ بر معنا و بافتِ چندپهلویِ خطبه پادشاهی هرمزد نوشین روان، گزارش هایِ پیشینِ این بخش از شاهنامه را نقد شود. سپس، در کنارِ به دست دادنِ اشاره احتمالیِ فردوسی به مطلعِ قصیده جوی مولیان، نویسش هایِ «باد» و «بویِ یار» در اشاره فردوسی و بیتِ رودکی توجیه معنایی و نسخه شناختی شده است.
واکاوی اندیشه ی انتقادی دررمان های مهاجرت تماما مخصوص از عباس معروفی و عراقی فی باریس از ساموئل شمعون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
265 - 297
حوزههای تخصصی:
مکتب تطبیقی اروپای شرقی تحت تأثیر فلسفه مارکسیستی زیرساخت های جامعه یعنی زمینه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را باعث پدیدآمدن روساخت های فرهنگی می داند.نظر به اهمیت ادبیات مهاجرت،دراین جستار با هدف بررسی مقوله های آسیب زای مهاجرت،اندیشه انتقادی نویسندگان دو رمان تماما مخصوص از عباس معروفی و عراقی فی باریس از ساموئل شمعون بررسی شده است.باتوجه به اینکه در این دو رمان همسانی هایی در طرح وقایع تاریخی و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دیده می شود، با تکیه بر روش توصیف و تحلیل بر پایه الگوی مکتب اروپای شرقی، بسترهای اجتماعی و سیاسی و مسائل فرهنگی مؤثر بر شرایط مهاجر موردواکاوی قرارگرفته است.رهیافت پژوهش نشان می دهد:نویسندگان با طرح مسأله ناامنی و شئ انگاری، نمودی از جبر شرایط را به تصویرکشیده اند که این امر در ارتباط با حوادث تاریخی کشورهای مهاجرفرست است. همچنین با انتقاد از حکومت ها و به چالش کشیدن تفکر ایدئولوژیک و بیان مسأله آزادی اندیشه و ارتباط آن با حوادث تاریخی کشورهای خود به انتقاد از خفقان اجتماعی و سیاسی پرداخته و با طرح مسائل فرهنگی در قالب گسست فرهنگی، سرگردانی و از خودبیگانگی مهاجران ترسیم نموده ند.
معانی و کارکردهای تناقض از نگاه سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
135 - 152
حوزههای تخصصی:
نوع مواجهه فیلسوفان با تناقض آنچنان بنیادین و حائز اهمیت است که در تاریخ فلسفه جریان ساز بوده است. سیمون وی از جمله فیلسوفانی است که نگاه متفاوتی به مسئله تناقض دارد. مسئله اصلی این پژوهش مفهوم شناسی تناقض در اندیشه فکری سیمون وی و تبیین جایگاه آن در سیستم فکری اوست. می توان سه معنا از تناقض را در اندیشه سیمون وی یافت. 1. «تضاد» میانِ امور به نحوی که مواجهه قوه ادراکی با آن، انسان را به طرح ریزی مجدد در افکارش وامی دارد. 2. «ناهمگونی» میان دو امری که هیچ معیارِ عقلانی مشترکی در میان نیست. 3. جایی که دقیق ترین کاربرد هوش منتهی به بن بست می شود که از آن به «سِرّ» تعبیر می شود. هریک از معانی تناقض به نحوی می توانند نقش سازنده در رشد و تعالی انسان داشته باشند و به مثابه منطق تفکر و دروازه نیل به حقیقت نقش ایفاء کنند. در پایان سیمون وی تناقض را به مثابه یک واسطه (متاکسو) در نظر می گیرد که امر طبیعی را به امر فرا طبیعی پیوند می دهد و منجر به یک هارمونی و انسجام در عالم می شود. هدف این پژوهش، تقریر منسجم و نظام مند از مفهوم و جایگاه تناقض در نظام فکری سیمون وی با نگاهی توصیفی و تحلیلی است.
مفهوم تجربه نزد هگل و وایتهد: شناخت و فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
465 - 488
حوزههای تخصصی:
بحث از تجربه نزد هگل و وایتهد با یک مبنای اساسی و شبیه به هم، مطرح اما در دو مسیر کاملاً متفاوت بسط می یابد. مبنای این دو فیلسوف در مورد تجربه گره زدن بحث از آن به چیستی هستی است؛ هر چند این موضوع نیز به رغم شباهت هایی که میان شان هست، متفاوت می نماید. هگل واقعیت را در صیرورت می داند تا روح به مرحله نهایی خود برسد. بنابراین تجربه را در این ساختار مورد توجه قرار داده و معنا و مفهومی در حوزه شناخت برای آن قائل می شود. وایتهد نیز به صیرورت قائل است اما به روح قائل نیست و هر چه به تجربه دربیاید را واقعیت می داند. بنابراین مفهوم تجربه نزد او از حوزه شناخت بیرون می رود. ما در بررسی و تحلیل تجربه میان این دو فیلسوف با اینکه حضور مبنای مشترک را همه جا می توانیم دریابیم، اما می بینیم در بیشتر موارد این دو از هم متمایز می شوند و این موضوع به علت فهم متفاوت هر یک از تجربه است. ما در تحقیق حاضر سعی کرده ایم با مبنا قرار دادن مفهوم و ویژگی های تجربه میان هگل و وایتهد و با استفاده از آثاری که توانستیم مطالعه کنیم، در پاسخ به این پرسش که: «اگر آنچه از تجربه نزد هگل و وایتهد می توانیم دریابیم را در برابر هم قرار دهیم، چه چیزی به دست خواهیم آورد؟» ضمن نشان دادن وجوه «شباهت» و «تفاوت» را میان این دو فیلسوف به این نتیجه برسیم که «وایتهد در بحث تجربه از هگل عبور کرده است».







