حماسه گیلگمش، یکی از کهن ترین حماسه های جهان است که به حماسه جاودانگی معروف است. گیلگمش در این حماسه، هماره جوان پهلوان مثبتی تلقی شده که با کوشش بسیار در پی جاودانگی است و عاقبت درمی یابد که تنها راه جاودانگی، که هر انسانی می تواند بدان برسد، نام نکو و شهرت جاودانه است، نه داشتن عمری دراز یا ابدی. اما نگارندگان در این جستار بر اساس رویکرد شالوده شکنی، که با رد تک معنایی، همواره راه را برای قرائتها و تاویلهای دیگر نیز باز می گذارد برآنند که در این حما سه، نه تنها گیلگمش، شخصیتی مثبت ندارد، بلکه نماد دیو خشکسالی است که می خواهد خشکسالی و بی بری را بر کل طبیعت چیره گرداند. از دیگر سو با توجه به شواهد و قراین موجود، این حماسه در ژرف ساخت، اسطوره باروری است، نه حماسه جاودانگی.
در دوره قاجار به سبب مواجهه با غرب، تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق، نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد.
طی چند دهه گذشته، همواره ضرورت نظام بیمه اجتماعی به خاطر نقش چشمگیر آن در پایداری فعالیت ها و بهبود کیفیت زندگی روستایی مطرح بوده است. مقاله حاضر به دنبال تبیین پذیرش بیمه اجتماعی در میان کشاورزان دو شهرستان قروه و دهگلان از توابع استان کردستان است. افراد نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با انتساب بهینه در میان 170 کشاورز پذیرنده و 260 کشاورز ناپذیرنده تعیین و داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه به دست آمد. بر اساس نتایج تحقیق، متغیرهای مرتبط با پذیرش بیمه اجتماعی در قالب چند عامل اصلی قابل تلخیص بودند که سرانجام، عوامل توان اقتصادی خانوار، بی اعتمادی کشاورز، سرمایه انسانی خانوار، سطح توسعه روستایی، و پیروی از دیگران وارد مدل شدند؛ در یک ترکیب خطی لوجیت، این عوامل 75 درصد از احتمال پذیرش بیمه اجتماعی را پیش بینی می کنند. همچنین، نتایج بیانگر تفاوتی معنی دار بین کشاورزان پذیرنده و ناپذیرنده بیمه اجتماعی به لحاظ تاثیرپذیری از دو عامل بی اعتمادی نسبت به پذیرش و سطح توسعه روستایی است.