مطالب
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵۹۷ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
113 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف مقایسه طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر طلاق انجام شد. روش : پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع سنجش مکرر با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر خانواده طلاق که در محدوده سنی 13 تا 15 سال شهر اصفهان بودند. نمونه آماری 45 دختر که به صورت تصادفی در گروه آزمایشی طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایشی به مدت20 جلسه90 دقیقه ای مشاوره طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری گروهی دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند .ابزار مورد استفاده پرسشنامه 36 سوالی تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی، کرایج و اسپین هاون، 2002) (CERQ) بود. جهت مقایسه میانگین های آزمون در هر مرحله، از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون های تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد گروه های آزمایشی طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری افزایش معناداری در تنظیم شناختی هیجان (01/0 ( p<؛ ایجاد کرده و این نتایج در پیگیری دوماهه باقی ماند (01 /0 .( p<مقایسه بین دو گروه های آزمایشی نشان داد که طرح واره درمانی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در تنظیم شناختی هیجان در هر دو مرحله پس آزمون ( 05 / 0 ( p< و پیگیری (01 / 0 ( p<اثربخشی بیشتری دارد. نتیجه گیری : بر اساس این مطالعه به درمانگران در حوزه کودک و نوجوان پیشنهاد می گردد که برای تنظیم شناختی هیجان از طرح واره درمانی و درمان شناختی رفتاری استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودآسیب رسانی به قصد غیرخودکشی رفتاری است آگاهانه که فرد خودش به بافت های بدنش آسیب می زند و می تواند تبعات فراوانی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (CBT) بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان 16 تا 18 ساله (پسر و دختر) دبیرستان های شهرستان ساری بود. از این جامعه، 100 نفر به شیوه ی نمونه در دسترس انتخاب و از بین آنها 28 نفر که بالاترین نمرات را در پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی (NNSI) کسب کرده بودند، با رعایت معیارهای ورود، گزینش و به صورت تصادفی ساده در یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل(هر گروه شامل 14 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری را به روش گروهی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای، و گروه گواه نیز تا اجرای آزمون مرحله پس آزمون هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی( کلونسکی و گلن ،2011) و پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما(1991) بود. داده های به دست آمده در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با استفاده از نرم افزار SPSS-22 به وسیله تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری منجر به کاهش نشخوار فکری شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را ارایه می کند که درمان شناختی- رفتاری برای کاهش نشخوار فکری در نوجوانان خود آسیب رسان بدون قصد خودکشی روش مناسبی است و می تواند منجر به ارتقاء سلامت روانی آنان شود.
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۶۴-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی و فوق تخصصی بیماری های پستان جهاد دانشگاهی در زمستان 1400 بود. 45 نفر از بیماران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ترس از عود سرطان با سیاهه ترس از عود سرطان (FCRI) سیمارد و ساوارد (2009) و گلبول های سفید خون به روش فلوسایتومتری اندازه گیری شدند. بیماران گروه های آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 12 جلسه 120 دقیقه ای هر هفته دو جلسه، به صورت فردی دریافت نمودند. تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که اثر گروه، اثر زمان و اثر زمان×گروه برای ترس از عود (01/0>p) و گلبول های سفید خون (05/0>p) معنادار هستند. همچنین، اختلاف میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری در متغیرهای یادشده معنادار (001/0>p)، اما اختلاف میانگین پس آزمون و پیگیری در آن ها معنادار نبود (05/0<p). تفاوت میانگین بین گروه های درمانی در ترس از عود معنا دار بود (01/0>p)، ولی در گلبول های سفید خون معنادار نبود (05/0<p). این دو روش درمانی با اولویت گذاری استفاده از معنویت درمانی می توانند به منظور کاهش ترس از عود زنان مبتلا به سرطان پستان و افزایش گلبول های سفید خونِ آنان استفاده شوند.
کاربرد درمان حسد و ترس بر مبنای اخلاق اسلامی در معنادرمانی و درمان شناختی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
261 - 279
حوزههای تخصصی:
در اخلاق اسلامی توجه به بعد روحانی انسان و نقش رذایل اخلاقی در به مخاطره انداختن سلامت روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. بر همین مبنا حکمای اسلامی برای درمان رذایل اخلاقی به تقسیم بندی قوای وجودی انسان پرداخته و حاکمیت عقل بر سایر قوای نفس را به عنوان معیاری برای سلامت روان عنوان کرده اند. آنها از فضایل اخلاقی به عنوان ارزش هایی یاد می کنند که برای سلامت روان ضروری هستند. حکمای اسلامی برای درمان بیماری های اخلاقی راه کارهایی مطرح نموده اند که اصلاح نگرش، تبیین های معنوی و درمان بر اساس گرایش به فضیلت مقابل رذیلت اخلاقی از جمله آن هاست. با توجه به اینکه در اخلاق اسلامی از رذایل اخلاقی با عنوان امراض نفسانی نام برده شده و روش هایی برای درمان آنها بیان گردیده، می توان از این روش ها در درمان اختلالات روان شناختی نیز استفاده نمود. هدف ما در این پژوهش این است که با توجه به چند بعدی بودن انسان و تاثیر این ابعاد بر یگدیگر، راهنمایی جهت کاربرد اخلاق فضیلت محور اسلامی در درمان شناختی-رفتاری و معنادرمانی که دو نظریه مهم در روان درمانی معاصر هستند ارائه دهیم.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری کودک محور (CCBT) و مداخله دلبستگی محور مادر-کودک بر علائم اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای با الگویی از خشم/ تحریک پذیری، رفتار لجبازی/ نافرمانی یا رفتار انتقام جویانه مشخص می شود که در طول تعامل با حداقل یک فرد به غیر از خواهر و برادر نشان داده می شود؛ لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری کودک محور ( CCBT) و مداخله دلبستگی محور مادر-کودک بر علائم اختلال نافرمانی مقابله ای. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 10 تا 12 ساله مراجعه کننده به یک مرکز مشاوره در منطقه 8 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه علائم مرضی کودک ( CSI-4) پروتکل درمان شناختی رفتاری کودک-محور بر اساس برنامه گربه ناسازگار Kendall & Hedtke (2006) و پروتکل درمان مبتنی بر دلبستگی برگرفته شده از Purnell ( 2004 ) و King & Newham ( 2008 ) بود. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که هر دو درمان بر اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر بود. اثربخشی هر دو نیز در مرحله پیگیری طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد میان اثربخشی آن ها تفاوت معنادار وجود ندارد و هر دو به یک میزان اثربخش هستند (05/0> p ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر دلبستگی کودک-مادر و درمان شناختی رفتاری کودک محور در درمان اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان مؤثر بود. لذا پیشنهاد می شود متخصصین در درمان از این دو رویکرد بهره ببرند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۷۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه ی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونای مرکز روشنگران شهر تهران در سال 1401 بود. تعداد 30 نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی(DASS) (لاویباند و لاویباند، 1995) و آزمون حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (DCWMT، 1980) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چنر متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر عملکرد شناختی و روانشناختی تفاوت معنادار وجود دارد(05/0> P). براساس یافته های این پژوهش، می توان از ظرفیت درمان شناختی- رفتاری برای درمان و بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی در دیابت بهبود یافته کرونا استفاده کرد.
تعیین تاثیر درمان شناختی- رفتاری، حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش و پسخوراند زیستی برحملات (تعداد، مدت و شدت) میگرن، حساسیت اضطرابی،کیفیت خواب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر درمان شناختی رفتاری، حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش و پسخوراند زیستی برحملات (تعداد، مدت و شدت) میگرن، حساسیت اضطرابی، کیفیت خواب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به میگرن می باشد. روش پژوهش: پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و با استفاده از طرح پیش-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنانی بوده که به دلیل سردرد به کلینیک چشم انداز آینده شهر تهران در سال 1399 مراجعه کرده اند. از بین افرادی که مبتلا به میگرن تشخیص داده شدند، 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در3 گروه آزمایش و یک گروه کنترل معادل شدند. سپس افراد گروه شناختی رفتاری 11 جلسه هر هفته 90 دقیقه تحت درمان گروهی قرارگرفتند و افراد گروه حساسیت زدایی با حرکات سریع چشم و بازپردازش به صورت فردی در 3 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفته ای یک بار و افراد گروه درمان پسخوراند زیستی به صورت فردی در هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای به مدت 15 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها توسط نرم افزار 25SPSS- و از طریق تحلیل واریانس چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت که درمان شناختی – رفتاری، حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش و پسخوراند زیستی بر حملات (تعداد، مدت و شدت)، حساسیت اضطرابی،کیفیت خواب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به میگرن موثر است و می تواند برای بهبود این بیماری مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر رایانه بر نظم جویی هیجان زنان باردار مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۲۶-۲۳۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: درصد بالایی از زنان باردار علائم اضطرابی را تجربه می کنند. مرور مطالعات اخیر نشان می دهد مداخلات روانشناختی کنونی کانون تمرکز خود را بر دوران بارداری قرار نداده اند. ازاین رو توجه به اهمیت بررسی اختلالات اضطرابی دوران بارداری و تأثیر این اختلالات بر نظام سلامت روان، ارزیابی اختلالات اضطرابی باید مورد توجه مطالعات بالینی کنترل شده قرار بگیرد. هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر روان درمانی شناختی-رفتاری مبتنی بر کامپیوتر (ECBT) بر نظم جویی هیجان زنان باردار بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه مورد مطالعه را زنان باردار هفته 30-13 باردار، تک قل و مبتلا به اختلالات اضطرابی شهرستان بابل تشکیل می دهند. در یک طرح پیش آزمون و پس آزمون، 84 زن باردار در هفته های 30-13 بارداری، در کلینیک های بارداری به دو گروه آزمایش (42 نفر) و گواه (42 نفر) تقسیم شدند. شرکت کنندگان در هر دو گروه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی (2002) را در دو سری پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و نرم افزار SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که ECBT قادر به بهبود نظم جویی هیجان در زنان باردار است (05/0 p<). پیش آزمون و پس آزمون نظم جویی هیجان تفاوت معناداری را در ارزیابی اندازه گیری مکرر نشان داد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، به کارگیری درمان شناختی رفتاری مبتنی برکامپیوتر را در کاهش مشکلات هیجانی زنان باردار مبتلا به اختلالات اضطرابی پیشنهاد می کند. همچنین نتایج به دست آمده به روانشناسان و متخصصان حوزه سلامت زنان کمک می کند بینش های جدیدی در ارتباط با درمان های برخط کسب کنند.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر و درمان شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان و کیفیت زندگی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه ی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر با درمان شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجان و کیفیت زندگی کودکان کار بود. ابزار و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود. جامعه آماری کلیه کودکان کار شهر تهران بودند که 45 نفر از آنها به صورت تصادفی در سه گروه درمان فراتشخیصی(15 نفر)، درمان شناختی رفتاری (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. درمان فراتشخیصی بر اساس نسخه کودک پروتکل یکپارچه نگر بارلو و درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل کندال انجام شد. مقیاس های تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران، و مقیاس کیفیت زندگی کودکان و نوجوانان برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرارگرفت. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر عامل زمان ، و تعامل زمان و گروه بر تنظیم هیجان معنی دار است. در حالی که عامل بین-گروهی و درون گروهی در هیچ یک از مداخله ها تاثیر معنی داری بر سطوح کیفیت زندگی نداشت. مقایسه ی میانگین ها نشانگر آن است که درمان فراتشخیصی نسبت به درمان شناختی رفتاری در تعدیل راهبردهای تنظیم هیجانی اثربخشی بیشتری داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت که نسخه کودکان درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر می تواند برای کودکان آسیب پذیر مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری بر وسوسه مصرف و پیشگیری از عود در معتادان خودمعرف مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
369 - 392
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری (ACT-CBT) بر وسوسه مصرف و پیشگیری از عود در معتادان خودمعرف مراکز ترک اعتیاد دزفول انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معتادان خودمعرف به مراکز ترک اعتیاد دزفول بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد ۳۰ نفر از افراد معتاد خودمعرف به مراکز ترک اعتیاد دزفول انتخاب و بعد از انجام مرحله پیش آزمون بر اساس نمرات کسب شده، به دو گروه همگن (آزمایشی ۱۵ نفر و گواه ۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش، طی ۱۰ جلسه، تحت درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری قرار گرفت. گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه عقاید وسوسه انگیزBeck & Clark (1993) و مقیاس پیش بینی بازگشت Whrite (1993) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، توسط شرکت کنندگان، تکمیل گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، از تحلیل کواریانس تک متغیری، استفاده شده است. نتایج نشان داد که درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری اثر معنی داری بر کاهش وسوسه مصرف و پیشگیری از ع ود (قدرت میل و احتمال مصرف) در معتادان خودمعرف در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه داشت. این نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0p<). نتایج پژوهش نشان داد که درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری، راهبردی مؤثر در کاهش وسوسه مصرف و پیشگیری از عود در معتادان خودمعرف می باشد و می توان از آن، به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر اضطراب و تنهایی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر اضطراب و تنهایی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان (دختر و پسر) مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شهر ساری در شش ماه نخست سال 1400 بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از مراجعه کننده به مرکز مشاوره بامداد و مرکز مشاوره باور که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک و گروه گواه در لیست انتظار جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) و پرسشنامه تنهایی آشر و همکاران (1984) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزارSPSS-26 به اجرا درآمد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان تعامل والد –کودک بر اضطراب و تنهایی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود دارد و درمان درمان شناختی- رفتاری سبب ایجاد تغییرات بیشتر در اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد و این درمان قویتر از درمان درمان تعامل والد-کودک در این گروه از بیمارن است. در درمان تعامل والد -کودک سبب ایجاد تغییرات بیشتر در تنهایی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد و این درمان قوی تر از درمان شناختی- رفتاری در این گروه از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود (001/0>P). نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت که درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی و درمان تعامل والد –کودک می تواند به عنوان روش مداخله ای موثری برای بهبود تنهایی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
13 - 22
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی(استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1 (درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزار پژوهش، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند و لاویباند (1995) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان دادند هر دو مداخله در بهبود پریشانی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود (01/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از درمان شناختی- رفتاری و فراشناختی جهت ارتقای سلامت روان افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی آنلاین هیمبرگ بر نشخوار خشم و ناگویی هیجانی در دانش آموزان پسر ۱۲ ساله دارای علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
149 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی آنلاین هیمبرگ بر نشخوار خشم و ناگویی هیجانی در دانش آموزان پسر ۱۲ ساله دارای علائم افسردگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دارای نشانه های افسردگی ششم ابتدایی شهرستان رباط کریم به تعداد 700 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. که از بین آنان تعداد نفر، 15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها نشخوار خشم سوخودولسکی و همکاران (ARS، 2001) و ناگویی هیجانی تورنتو (TAS، 2007) و پروتکل شناختی رفتاری آنلاین هیمبرگ و بکر (2002 و 2010) طی 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون نشخوار خشم و ناگویی هیجان در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت. (۰۱/0>P). علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۱/0>P). درنتیجه درمان شناختی رفتاری با بهره گیری از فنونی همانند گواه افکار و احساسات و هیجانات می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای کاهش نشخوار خشم و ناگویی هیجانی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری واحد پردازه ای بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام در بیماران زن مبتلا به وسواس عملی شستشو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
452 - 462
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری- عملی یکی از اختلالات روانی است که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی و کاهش مقاومت فرد در برابر اختلال می گذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری واحدپردازه ای بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام در بیماران زن با وسواس شست وشو انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان جوان مبتلا به وسواس شست و شو بود که طی سه ماهه نخست سال ۱۳۹۸ به مرکز مشاوره و روان شناختی کاوش شهر نیشابور مراجعه کرده بودند. از بین آن ها ۶۰ نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و پس از اجرای اولیه پیش آزمون پرسشنامه وسواس شست وشوی ییل براون، تعداد ۳۰ نفر که دارای بیشترین تراز اختلال بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (۱۵ نفر آزمایش و ۱۵ نفر کنترل) جایگزین شدند. سپس پروتکل درمان شناختی رفتاری CBT که با طرح ریزی محقق در قالب ۸ جلسه ۴۵ دقیقه در مدت ۲ ماه هفته ای یک جلسه تدوین شده بود بر روی گروه آزمایشی اجرا شد در پایان پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (IUS) و مقیاس عدم تحمل ابهام از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری واحدپردازه ای به طور معناداری موجب بهبود تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام (۰۵/۰>p) در بیماران زن با اختلال وسواس شست وشو شده است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان شناختی- رفتاری واحدپردازه ای می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در درمان افزایش میزان تحمل پذیری بلاتکلیفی و تحمل ابهام زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری شستشو پیشنهاد گردد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی رفتاری بر نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
340 - 355
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین و مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدن در زنان مبتلا به اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با مرحله پیگیری در سه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان دارای اضافه وزن (نمایه توده بدنی بین 25 و 9/29) شهرستان ورامین در سال 1400 تشکیل دادند که تعداد 60 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در سه گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند؛ ابتدا هر سه گروه با پرسشنامه نگرانی از تصویربدنی لیتلتون همکاران (2005) ارزیابی شدند. گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری با استفاده از پروتکل درمانی پیمنترا و همکاران (2017) و گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش تعهد با استفاده از پروتکل درمانی سیاروچی، بیلی و هریس(2005) به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدن (21/28=F، 001/0=P) در زنان مبتلا به اضافه وزن موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین دو روش درمانی تفاوت وجود ندارد و هر دو مداخله بر کاهش نگرانی از تصویر بدن موثر بودند. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدن در زنان مبتلا به اضافه وزن این دو مداخله می توانند به عنوان روش های موثر در زمینه نگرانی از تصویر بدنی در افراد مبتلا به اضافه وزن مورد استفاده روانشناسان و مشاوران قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی- رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
221 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی -رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل بیماران مرد معتادی بودند که به مرکز ترک اعتیاد بشارت تبریز در سه ماهه زمستان 1397مراجعه کرده بودند. از بین آنها30 نفرکه معیارهای ورود به طرح درمانی را دارا بودند بصورت هدفمند بعنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. هر دو گروه ابتدا به پرسشنامه های سیستم بازداری و فعال سازی رفتار کارور و وایت (1994) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) پاسخ دادند و گروه آزمایشی در جلسات درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند. در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. سپس پرسشنامه های ذکر شده توسط هر دو گروه دوباره تکمیل گردید و داده های به دست آمده از گروه ها برای تحلیل آماده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش نمرات بازداری رفتاری و کاهش نمرات فعال سازی رفتاری شده است. تنظیم هیجان (نمره کل) و مولفه های ارزیابی مجدد و فرونشانی در پس آزمون در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی تاثیر دارد.
اثربخشی تلفیق سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بر ابعاد حساسیت بین فردی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
13 - 25
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی با فراوانی 13 درصدی و شیوع بالاتر در نوجوانان دختر به عنوان سومین اختلال شایع روانی مطرح شده است؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی تلفیق سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بر ابعاد حساسیت بین فردی و اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر شهرستان سیرجان بود. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم شهرستان سیرجان در سال تحصیلی 401-1400 بودند که پس از غربالگری و تشخیص اولیه، تعداد 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان تلفیقی سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی را به مدت 9 جلسه 120 دقیقه ای و به صورت هفتگی دریافت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان (SAS-A) و حساسیت بین فردی (IPSM) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری بیانگر تأثیر معنی دار درمان تلفیقی سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش حساسیت بین فردی و اضطراب اجتماعی، در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود (p≤0.01). نتیجه گیری: بطور کلی نتایج حاکی از آن بود که تلفیق سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بدلیل استفاده از ایفای نقش و عینی ساختن تخیلات و گرایش های درونی و همچنین تأکید بر بازسازی شناختی، بر بهبود اضطراب اجتماعی و کاهش حساسیت بین فردی در نوجوانان مؤثر بود.
مقایسه اثربخشی بسته درمان تلفیقی با درمان شناختی رفتاری بر خودپنداره جنسی مردان دارای اختلال روانی کودک خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۳۶۰-۳۴۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودک خواهی ک انحراف جنسی و یک اختلال روانی است که شیوع آن در افغانستان گسترده است. روش های درمانی که تاکنون استفاده شده، فقط بر یکی از علل این اختلال متمرکز هستند و نیاز به درمان های یکپارچه تری برای این اختلال محسوس است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی با درمان شناختی رفتاری بر خودپنداره جنسی مردان افغانستان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری سه ماهه با گروه گواه و دو گروه آزمایش است. جامعه آماری شامل کلیه مردان افغان ساکن افغانستان مبتلا به اختلال کودک خواهی بود که تعداد 30 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه درمان تلفیقی (10 نفر)، گروه درمان شناختی رفتاری (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی اسنل (1995) بود. شرکت کنندگان در گروه درمان تلفیقی تدوین شده توسط پژوهشگر (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی)، محتوای بسته درمانی اختلال کودک خواهی را در طی 20 جلسه به صورت فردی دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان در گروه شناختی رفتاری، آموزش های این درمان را در طی 8 جلسه و به صورت فردی دریافت نمودند. یافته ها: نتایج تحلیل اندازه های مکرر نشان داد که هر دو درمان تلفیقی و درمان شناختی رفتاری در افزایش نمرات خودپنداره جنسی مثبت آزمودنی ها مؤثر بودند ولی درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی اثربخشی بالاتری داشته است (05/0 > P). در ضمن فقط درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی در کاهش نمرات خودپنداره جنسی منفی آزمودنی ها مؤثر بود (05/0 >P). نتیجه گیری: مهم ترین وجه تمایز درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی نسبت به درمان شناختی رفتاری این بود که در درمان تلفیقی، همزمان با رهاسازی تفکر از قید عادات منفی خودکار و پذیرش این افکار، بر نقاط قوت، توانمندی های فرد و ارزش های واقعی فرد تمرکز نموده و مشکلات ریشه ای مهارت های ارتباطی و جنسی را مورد بررسی و درمان قرار داد و از تأثیر بهتری در درمان این اختلال برخوردار بود. بنابراین از درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی برای کمک به تغییر طرحواره های ناسازگار و کاهش نشانه های مجرمین مبتلا به اختلال کودک خواهی استفاده گردد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر عملکرد اجرایی بیماران مصرف کننده مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۷۰-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر عملکرد اجرایی بیماران مصرف کننده مت آمفتامین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معتادین مراجعه کننده به درمانگاه های ترک اعتیاد شهر تهران که در فاصله زمانی شهریور تا بهمن ماه 1400 بود. تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین گرانت و برگ (1948 WCST,) بود. مداخله درمان شناختی رفتاری فری (2008) و ذهن آگاهی کرفت و ویلیامز (2012) در طی 8 جلسه بر روی اعضای گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت ننمودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری عملکرد اجرایی بیماران مصرف کنندگان مت آمفتامین تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P) و هر دو درمان بر طبقات صحیح تکمیل شده، خطاهای درجاماندگی و خطاهای کل تأثیر معناداری داشتند (05/0>P) و درمان ذهن آگاهی در تأثیر بر متغیرهای خطاهای درجاماندگی در مرحله پس آزمون نسبت درمان شناختی رفتاری برتری داشته است (05/0>P). بنابراین می توان گفت درمان ذهن آگاهی در اثربخشی بر یکی از مؤلفه های عملکردهای اجرایی اثربخش تر می باشد که بدین ترتیب می توان از ذهن آگاهی در درمان افراد وابسته به مت آمفتامین استفاده نمود.
اثربخشی آموزش روابط والد- فرزندی به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر رضایت از زندگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروز تجربه زندگی رضایت بخش نیاز اساسی جوامع انسانی است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی به دو شیوه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آموزش شناختی - رفتاری بر رضایت از زندگی مادران بود.مواد و روش ها: این پژوهش به روش نیمه تجربی با پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده. 63 نفر از مادران دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در دوره اول دبیرستان با توجه به هدف مطالعه به عنوان اعضاء نمونه آماری انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه تجربی و یک گروه شاهد قرار داده شد. یک گروه از مادران روابط والد- فرزندی را به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دوم به شیوه درمان شناختی رفتاری با استفاده از بسته آموزشی مربوط طی 10 جلسه در طول 10 هفته آموزش دیدند. گروه کنترل تا انتهای فرآیند مطالعه در هیچ مداخله ای آموزشی شرکت داده نشد. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس رضایت از زندگی دینر SWLS که یک آزمون استاندارد هست. استفاده شد، با استفاده از تحلیل کوواریانس داده های به دست آمده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو شیوه مداخله آموزشی، روش مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری در افزایش رضایت از زندگی مادران مؤثر است ( ). هم چنین، اثربخشی دو شیوه مداخله آموزشی برافزایش رضایت از زندگی مادران تقریباً یکسان بود و تفاوت معنی داری مشاهده نشد ( ).نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت، آموزش روابط والد- فرزندی به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر رضایت از زندگی مادران اثربخش است.








