مطالعات برنامه ریزی آموزشی
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره 12 پاییز و زمستان 1402 شماره 24 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی کارآمد و سازگار حفظ و ارتقای بهره وری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در وضعیت کرونایی انجام شده است.روش شناسی: روش پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) بوده است. بخش کیفی از نوع پدیدارشناسی و بخش کمی آن توصیفی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. محیط پژوهش، شامل اساتید، مدیران گروه و معاونان آموزشی، فرهنگی و پژوهشی و همچنین دانشجو معلمان مستعد دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 401-1400 بوده است. افراد نمونه به صورت هدفمند تا کفایت نمونه نظری به تعداد 27 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. در تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد که روایی و اطمینان پذیری آن مورد تأیید قرار گرفت. در بخش کمی پژوهش نیز جامعه آماری پژوهش، دانشجومعلمان سراسر کشور به تعداد 94726 دانشجومعلم بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای طبقه ای چندمرحله ای تعداد 400 دانشجومعلم از پنج منطقه تقسیمات کشوری (هر منطقه دو استان) انتخاب و به پرسش نامه پاسخ داده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهایSPSS26 و PLS3 استفاده شد.یافته ها: در مرحله کیفی پژوهش 201 کد اولیه (مفاهیم پایه)، 17 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر تحت الزامات فلسفی بهره وری، الزامات آموزش تلفیقی، الزامات بستر فناوری، بهره وری دانشجومعلم خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت بر اساس کدها به دست آمد. یافته ها نشان داد: الزامات فلسفی، الزامات بستر فناوری، خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت به جز الزامات آموزش ترکیبی، بر بهره وری دانشجومعلمان اثر مستقیم داشته است. همچنین، الزامات حفظ و ارتقای بهره وری (فلسفی- آموزش تلفیقی-بستر فناوری) در دانشگاه از طریق خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت بر بهره وری دانشجومعلمان (آموزشی، تربیتی و پژوهشی) اثر غیرمستقیم دارد.نتیجه گیری و پیشنهادات: برنامه ریزان آموزشی و پژوهشی دانشگاه با فراهم ساختن الزامات فلسفی، آموزش تلفیقی و بستر فناورانه با درک عمیق از عوامل اثرگذار بر بهره وری دانشجومعلم می توانند به بهره وری فراگیر در دانشگاه فائق آیند.نوآوری و اصالت: طراحی الگویی کارآمد بهره وری دانشجومعلمان در وضعیت کرونایی یک نوآوری در دانشگاه محسوب می گردد.
طراحی الگوی بین المللی سازی نظام آموزش عالی با تاکید بر پژوهش های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی الگوی بین المللی سازی نظام آموزش عالی با تأکید بر پژوهش های دانشگاهی بود.روش شناسی: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بوده و روش نظریه داده بنیاد در این پژوهش ملاک عمل واقع شد. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان در حوزه مدیریت و علوم تربیتی دانشگاه محقق اردبیل می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با 12 نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انجام شد. برای بررسی روایی و پایایی از روش گوبا و لینکن (1985) استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی حاکی از 93 کد اولیه، 18 کد ثانویه و 6 مقوله کلی است که در چارچوب مدلی پارادایمی شامل: شرایط علی (توسعه همکاری های بین المللی، اهدای جوایز و تقدیرنامه ها، جشنواره و کنفرانس معتبر)، پدیده محوری (تدوین استانداردهای بین المللی، کیفیت بخشی به پژوهش های دانشگاهی)، راهبردها (دیپلماسی، بودجه بندی و حمایت مالی، سیاست سازمانی)، شرایط مداخله گر (کنترل و بازبینی مستمر، به روزرسانی فناوری های اطلاعاتی، خدمات مشاوره و پژوهش)، شرایط زمینه ای (توانمندسازی اعضای هیأت علمی و کارکنان، رهبری دانشگاهی، روحیه مشارکت و کارتیمی) و پیامدها (کسب مزیت رقابتی، توسعه فرهنگ تفکر نقاد و انتقادپذیری، توسعه روحیه پژوهشگری)، تحلیل شده است.نتیجه گیری و پیشنهادات: دانشگاه ها برای کسب اعتبار بین المللی نیاز دارند در زمینه بین المللی سازی پژوهش در آموزش عالی گام بردارند و به مدلی نیاز دارند که راهنمای دانشگاه برای رسیدن به این هدف باشد. الگوی ارائه شده در این تحقیق می تواند راه گشا باشد.نوآوری و اصالت: تفاوتی که این پژوهش نسبت به پژوهش های قبلی دارد، این است که در این پژوهش به ارتباط بین بین المللی سازی نظام آموزش عالی و پژوهش های دانشگاهی می پردازیم.
ارزیابی نرخ بازده آموزش کارمندان بخش دولتی و غیردولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق به هدف محاسبه نرخ بازده آموزش کارمندان بخش دولتی و خصوصی (ان جی اوها) انجام شده است.روش شناسی: برای این منظور، نمونه ای متشکل از ۳۴۲ نفر از کارمندان بخش دولتی و غیردولتی شاغل در ۱۰ اداره دولتی و ۱۰ غیردولتی (ان جی اوها) انتخاب و به وسیله توزیع پرسش نامه، داده های تحقیق جمع آوری گردیده است. طبیعی حقوق سالانه کارمندان بخش دولتی و غیردولتی به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای سال های تحصیل، مقاطع تحصیلی، تجربه کاری، مجذور تجربه کاری، جنسیت، درجه شغل و وضعیت حقوقی محل کار (بخش دولتی و غیردولتی) به عنوان متغیر مستقل وارد مدل شده اند. به روش حداقل مربعات معمولی (OLS) رهیافت تفاضل گیری تخمین زده شده است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که سال های تحصیل و تجربه به ترتیب باعث افزایش پنج و یک درصدی حقوق سالانه می گردد. مقاطع تحصیلی (دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس) کارمندان بخش دولتی و غیردولتی با درآمد رابطه مثبت دارد. همچنین مردان بیشتر از زنان حقوق دریافت می کنند. همچنین کارمندان غیردولتی (ان جی اوها) بیشتر از کارمندان دولتی حقوق می گیرند. نتیجه گیری و پیشنهادات: بررسی آموزش بر درآمد سازمان های دولتی و غیر دولتی تأثیر کمی را در افغانستان نشان می دهد.نوآوری و اصالت: تحقیق برای اولین بار برای افغانستان انجام شده است.
ارائه الگوی بهبود کیفیت تعامل استاد و دانشجو در سامانه آموزش مجازی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: وجود تعاملات و ارتباطات عمیق بین ذی نفعان آموزش در دانشگاه ها بیانگر جدی بودن آموزش و به طور کلی تر توسعه یافتگی رشته های علمی است. از سوی دیگر ارتباط دانشجویان با استادان، خود یکی از عرصه های بااهمیت و تأثیرگذار تعامل دانشگاهی است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی به منظور بهبود کیفیت تعامل استاد و دانشجو در سامانه آموزش مجازی دانشگاه هاست.روش: این پژوهش از لحاظ رویکرد، کیفی از نوع تلخیصی و از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای است. جامعه پژوهش، تمامی مدرسین دانشگاه غیر انتفاعی علم و فرهنگ بوده اند؛ بدین صورت که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 17 نفر از بین آنان انتخاب شدند. شیوه گردآوری اطلاعات، انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته و سپس کدگذاری اطلاعات به روش تحلیل مضمون تا اطمینان از دست یابی به اشباع نظری داده ها بوده است. به منظور اطمینان از پایایی و روایی پژوهش، دخالت ندادن دانسته های پیشین مصاحبه کنندگان، دقت در تحلیل و کدگذاری اطلاعات، کدگذاری مجدد و تأیید متن پیاده شده مصاحبه ها توسط مشارکت کنندگان، انجام شده است.یافته ها: عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت تعامل استاد و دانشجو در قالب 54 مضمون پایه، 10 مضمون پیش سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شده اند؛ بدین صورت که این مضامین شامل مهارت های آموزشی و فنی استاد، کیفیت ارتباط، کیفیت امکانات، بهبود نگرش و نظارت سیستم آموزشی است.نتایج: عامل "مهارت های آموزشی و فنی استاد"، مهم ترین عامل در زمینه بهبود تعامل بین استاد و دانشجوست. عوامل "بهبود نگرش"، "کیفیت ارتباط"، "کیفیت امکانات" و "نظارت سیستم آموزشی" به ترتیب در رده های بعدی اهمیت قرار گرفته اند.نوآوری و اصالت: یافتن الگوی تعامل بین استاد و دانشجو در آموزش مجازی در سطح زیرنظام غیر دولتی نظام آموزش عالی کشور.
شناسایی موانع عدم تحقق برنامه راهبردی دانشگاه و ارائه راهکارهای مناسب (مطالعه موردی دانشگاه تربیت مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: برنامه ریزی راهبردی به عنوان یکی از مهم ترین نقش های مدیریتی، اهمیت روزافزونی را در سیستم های آموزشی به خود اختصاص داده است. به طوری که یکی از ابزارهای اصلی و عمده در اختیار مدیران برای راهبری سازمان، برنامه راهبردی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع عدم تحقق برنامه راهبردی دانشگاه و ارائه راهکارهای مناسب می باشد.روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد به صورت کیفی می باشد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر کارکنان و مدیران بخش برنامه ریزی راهبردی دانشگاه تربیت مدرس بودند که نمونه پژوهش به صورت هدفمند و با استفاده از سطح اشباع نظری تعداد 10 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. سؤالات این مصاحبه بر اساس مرور ادبیات تحقیق تهیه شد و به منظور مناسب بودن و کفایت توسط چند نفر از استادان و صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفت. جهت اعتباریابی نتایج، از دلفی فازی بهره گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری دومرحله ای استفاده شد.یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که مقوله های» شرایط مالی نامساعد»، «ضعف منابع انسانی»، «ضعف فناوری و اطلاعات» و «ضعف مدیریتی» به عنوان موانعی که تحقق برنامه راهبردی دانشگاه تربیت مدرس را با مشکل مواجه کرده اند شناسایی شدند و مقوله های «یادگیری سازمانی»، «مدیریت مالی توانمند»، «مدیریت فرآیندها»، «عملگرایی برنامه» و «توسعه فرهنگ سازمانی» به منزله راهکارها شناسایی شدند.نتیجه گیری و پیشنهادات: با توجه به اهمیت برنامه ریزی راهبردی در حوزه آموزش عالی، مسؤولین دانشگاه تربیت مدرس برای روبه رو شدن و مواجهه با چالش ها و موانع پیش رو، لازم است در ساختار و محتوای برنامه راهبردی خود تفکر مجدد کنند و پیچیدگی آن را دریابند. همچنین با توجه به موانع و راهکارهای حاصل شده از نتایج این تحقیق، این دانشگاه نیازمند بازتعریف و سازمان دهی جدیدی در نقش و مأموریت های خود در حوزه برنامه ریزی راهبردی می باشد.نوآوری و اصالت: شناسایی موانع بازدارنده که منجر به عدم تحقق برنامه راهبردی دانشگاه می شوند و ارائه راهکارهای اثربخش و عوامل تسهیل کننده برای تحقق برنامه راهبردی مطلوب تر برای اولین بار در دانشگاه.
چارچوبی برای فهم مسئله مندی اجتماع علمی اعضای هیأت علمی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق، ارائه مدلی برای فهم مسأله مندی اجتماع علمی اعضای هیأت علمی در آموزش عالی ایران بود.
روش شناسی: در این پژوهش با کاربست روش فراترکیب کیفی، تعداد 25 مقاله علمی پژوهشی منتخب در زمینه اجتماع علمی اعضای هیأت علمی با روش نظریه پردازی داده بنیاد طرح نظام مند اشتراوس و کوربین تحلیل و صورت بندی گردید.
یافته ها: مدل تحقیق نشان می دهد که اعضای هیأت علمی تحت تأثیر چه شرایطی، مجالی برای تکوین و توسعه اجتماع علمی می یابند و یا نمی یابند. بنابراین مقوله «مجال یابی شکل گیری اجتماع علمی» به عنوان مقوله اصلی و کانونی مدل تلقی گردید. ضمن اینکه این مدل از طریق موجبات علی توضیح می دهد که چه علت هایی در فرآیند شکل گیری و توسعه اجتماع علمی در دانشگاه تأثیر دارند و اجتماع علمی در کدام زمینه و با چه ویژگی هایی مجال شکل گیری می یابد و یا نمی یابد و چه مداخلات و راهبردهایی می تواند بر این فرآیند اثر بگذارد و چگونه این فرآیند به پیامدهایی که ناشی از بود و نبود اجتماع علمی است، منجر می شود.
نتیجه گیری و پیشنهادات: اجتماع علمی اعضای هیأت علمی در آموزش عالی ایران در خلأ شکل نمی گیرد و دائماً تحت تأثیر علت های برآمده از زمینه و متغیرهای مداخله ای، شکلی متفاوت به خود می گیرد و پیامدهای متفاوتی ایجاد می کند؛ بنابراین شناخت و درک این وضعیت توسط سیاست گذاران و اتخاذ تدابیر مناسب در نظام برنامه ریزی آموزش عالی، لازمه تکوین و توسعه اجتماع علمی در آموزش عالی ایران خواهد بود.
نوآوری و اصالت: نوآوری و اصالت این تحقیق در رویکرد جامع انگارانه و فرآیندمحور آن با تکیه بر تحلیل سیستماتیک دانش تثبیت شده موجود در موضوع تحقیق است که تصویر روشنی از وضع موجود و گذر به وضع مطلوب را پیش روی عوامل علمی و مدیریتی برای تکوین و توسعه اجتماع اعضای هیأت علمی در دانشگاه های ایران قرار می دهد.
مطالعه برنامه های آموزشی حوزه های علو م پایه، مهندسی، اجتماعی و انسانی بر مبنای رویکرد پیوندیافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ساختار رویکرد پیوندیافته افزون بر تقویت توان دانشجویان بر پایه تبیین ماهیت دانش، اهداف و ارزش های بنیادین رسالت آموزش و پژوهش استوار گشته است. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه وضعیت برنامه های درسی دوره کارشناسی «حوزه های علوم پایه، مهندسی و انسانی و اجتماعی» بر مبنای مؤلفه های برنامه درسی پیوندیافته از دیدگاه استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود.روش شناسی: روش پژوهش توصیفی پیمایشی انجام می باشد. جامعه آماری شامل کلیه استادان «483» و دانشجویان «6612» سه دانشکده منتخب بودند که نمونه گیری از آن ها با تعداد 112 استاد و 323 دانشجو به صورت تصادفی طبقه ای انجام گرفت. برای گردآوری داده ها از هر دو گروه از پرسش نامه استاندارد رویکر برنامه درسی پیوندیافته در آموزشی عالی (دیلی فانگ،2017) استفاده شد.یافته ها نتایج مطالعه نشان داد که از دیدگاه دانشجویان و استادان هر سه دانشکده اکثر مؤلفه های رویکرد پیوندیافته کم تر از حد متوسط است. در برخی از مؤلفه ها نیز بین نظرات استادان با دانشجویان به تفکیک دانشکده، تفاوت معناداری وجود دارد.نتیجه گیری و پیشنهادات: با توجه به یافته های به دست آمده می توان استدلال کرد که سیاست گذاران آموزشی باید بار دیگر در مقابل کاستی های موجود در آموزش عالی ایران به بازنگری تمامی جنبه های موجود بپردازند و بستر مناسب تری را برای تلفیق میان آموزش و پژوهش فراهم سازند.
واکاوی مؤلفه های مؤثر بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری به هنرجویان هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های مؤثر بر افزایش کیفیت آموزش طراحی معماری به هنرجویان هنرستان ها است. روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بوده و با استفاده از سنتزپژوهی و فراترکیب انجام شده است. در این راستا چند پایگاه داده بر مبنای روش شش مرحله ای ساندلوسکی و بارسو بررسی شد و 66 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل یافته ها از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روش های کدگذاری باز و محوری استفاده شد.یافته ها بر پایه بازکاوی داده های آماری، عوامل آموزش، دانش، مهارت و سنجش از بعد پداگوژی عمومی و عوامل تفکر خلاقانه، تفکر طراحانه، تفکر نقاد و تفکر تأملی از بعد تفکر و عوامل تفاوت های شناختی، روان شناسی یادگیری و توانایی فردی از بعد روان شناسی نوجوان بیشترین تأثیر را بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری داشته و بازدهی آموزش را افزایش می دهند.نتیجه گیری و پیشنهادات: یافته های این پژوهش نشان داد که باید پذیرفت که امروزه رویکردهای یاددهی و یادگیری دچار تحول شده است، فراگیران بیشتر ترجیح می دهند که در کلاس درس و یادگیری نقش فعالی داشته باشند؛ بنابراین در زمان حال متناسب با این تحولات صورت گرفته یکی از مهم ترین مواردی که باید در رویکردهای یاددهی-یادگیری به آن توجه کرد، خلق موقعیت های یادگیری جذاب می باشد. یافته های این مطالعه دستاوردهای کاربردی مناسبی را به منظور بهبود یادگیری هنرجویان ارائه داده و می تواند بستر لازم را جهت ارتقای کیفیت آن فراهم نماید.نوآوری و اصالت: مطالعه میان رشته ای و شناسایی مضامین کیفیت بخش بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری در سه حوزه متفاوت و ترکیب آن ها.
مطالعه کیفی وضعیت آموزش مناطق محروم با تأکید بر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف مطالعه کیفی وضعیت آموزش مناطق محروم با تأکید بر مقطع ابتدایی انجام شده است.روش شناسی: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و با شیوه های توصیفی- کیفی، اعم از مطالعه کتاب خانه ای و سندکاوی و نیز مصاحبه کیفی، داده های لازم گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: به طورکلی، نتایج مربوط به عوامل دروندادی عبارت بود از سیاست ها و برنامه های متمرکز، ضعف تخصص و تجربه، کمبود امکانات فیزیکی و منابع مالی. عوامل فرآیندی شامل مواردی از قبیل آموزش یکنواخت، روش های منسوخ آموزش و یادگیری و عدم مشارکت و تعامل سازنده بین ذی نفعان بوده است. بروندادها عبارت بود از عملکرد نامطلوب تحصیلی، سواد غیرکاربردی، ضعف آگاهی و اطلاعات عمومی و عوامل محیطی نیز شامل مواردی همچون عدم اولویت آموزش، فقر و دورافتادگی و پراکندگی بود.نتیجه گیری و پیشنهادات: در کل، می توان گفت مشکلات آموزش و پرورش با مواردی نظیر نیروی انسانی، برنامه ها و امکانات آموزش و پرورش، آموزش یکنواخت، شرایط جغرافیایی، فقر و سبک زندگی در ارتباط است. در پایان، پیشنهاداتی نظیر ضرورت برنامه ریزی منطقه ای و توزیع عادلانه امکانات، کاربردی ساختن آموزش ها، استقرار سازوکارهای تشویقی، ایجاد مجمتع های آموزشی مجهز، آموزش نیازمحور، طراحی و اجرای برنامه های فرهنگی و هوشمندسازی مدارس ارائه شد.نوآوری و اصالت: انتظار می رود که مطالعه و ترسیم وضعیت آموزش در مناطق محروم، شناخت وضع موجود و ارائه راهکارهای بهبود وضعیت آموزش را در این مناطق در پی داشته باشد.
شناسایی و آسیب شناسی وضعیت مولفه های نظام فن شناسی آموزشی در دانشگاه ایلام با تاکید بر برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق، آسیب شناسی نظام فن شناسی آموزشی در دانشگاه ایلام می باشد. دانشگاه ایلام با داشتن 7561 دانشجو در 83 رشته مختلف می بایست از نظام فن شناسی روز استفاده نماید، تا فارغ التحصیلان توانمند تربیت نماید. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی، از نظر ماهیت کیفی، و به لحاظ روش گردآوری داد ها از نوع تحلیل مضمون و دارای رویکرد استقرایی است. تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا در در سه مرحله کدگذاری تا حصول به مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر انجام شد. میزان اعتبار یافته ها به کمک ضریب توافق درون موضوعی تأیید گردید.یافته ها: یافته های به دست آمده بیانگر آن است که پنج مضمون سازمان دهنده شامل آسیب شناسی ساختاری، آسیب شناسی آموزشی توانمندساز، آسیب-شناسی مدیریت آموزشی مبتنی بر فن شناسی، آسیب شناسی فرهنگی- روانی و آسیب شناسی محیط کلان مدیریتی از مجموع 33 مضمون پایه ای برای بیان الگوی آسیب شناسی فن شناسی آموزشی در ابعاد (نیازسنجی آموزشی، طراحی و برنامه ریزی آموزشی، اجرا و ارزشیابی) مناسب بوده نتیجه گیری و پیشنهادات: بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، در راستای آسیب شناسی فن شناسی آموزشی در دانشگاه ایلام، آسیب شناسی آموزشی توانمندساز، دارای بیشترین اهمیت و آسیب شناسی محیط کلان مدیریتی دارای کمترین اهمیت بوده است. نوآوری و اصالت: بررسی همه جانبه و برگزیدن رهیافتی کلی نگر در این تحقیق، رویکردی نو به شمار می رود. زیرا در تمام پژوهش های پیشین بیشتر سخت افزارها و رسانه های آموزشی مورد بررسی قرار گرفته اند، اما در پژوهش حاضر علاوه بر موارد فوق بحث طراحی، اجرا و ارزشیابی مد نظر قرار گرفت
بازکاوی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه با توسل به تئوری سازمان یادگیرنده پیتر سنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه باید به گونه ای انعطاف پذیر و متناسب با تحولات علمی و نیازهای جامعه باشد تا به ارتقای کیفیت آموزش و مهارت های دانشجویان کمک کند. هدف از پژوهش حاضر، بازکاوی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه با توسل به تئوری سازمان یادگیرنده پیتر سنگه بود.روش شناسی: رویکرد تحقیق کیفی و از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان تحقیق اساتید دانشگاه کردستان و دانشگاه رازی کرمانشاه بودند. از طریق نمونه گیری هدفمند، 12 نفر از این استادان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و تا رسیدن به مقوله اشباع نظری جایی که داده های جدیدی توسط محقق کسب نگردید، ادامه یافت. داده ها پس از پیاده سازی به شیوه کدگذاری دو مرحله ای باز و محوری گلاسر مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهشی، ۴ مقوله اصلی را به عنوان مؤلفه های مدل ذهنی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه از جمله تأکید بر یادگیری و ایجاد دانش، تشویق گفت وگو و همکاری، حمایت از توسعه شخصی و انعطاف پذیری و سازگاری را نمایان ساخت. همچنین ۴ مقوله اصلی به مثابه آرمان های مشترک در آموزش عالی از جمله پشتیبانی رهبری، بازخورد و ارزیابی عملکرد، نوآوری و خلاقیت و تفکر سیستمی احصاء گردید.نتیجه گیری و پیشنهادات: تغییر ساختار بروکراتیک دانشگاه به ساختار یادگیرنده موجب بهبود ساختارهای فعلی دانشگاه های ایران خواهد شد.نوآوری و اصالت: تاکنون مطالعه ای با موضوع بازکاوی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه با توسل به تئوری سازمان یادگیرنده پیتر سنگه در ایران صورت نگرفته است.
مکان یابی بهینه مراکز آموزشی با استفاده از روش سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مکان گزینی مطلوب کاربری های آموزشی به منظور افزایش کارایی مراکز مذکور و برداشتن گامی مهم برای بهبود کیفیت آموزش می باشد.روش: پژوهش حاضر کاربردی- توسعه ای است و ترکیبی از روش های کتاب خانه ای و تحلیلی توصیفی می باشد و با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل تحلیلی سلسه مراتبی (AHP) صورت گرفته است. 11 معیار انتخاب شده در این مطالعه به سه دسته سازگار، نیمه سازگار و ناسازگار تقسیم شده اند. معیارهای مورد استفاده در این تحقیق شامل مراکز فرهنگی، مذهبی، ورزشی، فضای سبز، ایستگاه های آتش نشانی، مراکز درمانی، مراکز نظامی، معابر، مناطق اداری، مناطق تجاری و تأسیسات شهری می باشند. جهت انجام این تحقیق ابتدا یک ماتریس با استفاده از مقایسه زوجی و AHP ایجاد گردید. سپس لایه های رستری این معیارها تهیه و در محدوده 1 (بسیارنامناسب) و 5 (بسیارمناسب) استاندارد شدند. در نهایت هر رستر در وزن خودش ضرب و لایه مناسب از روی هم قرار گرفتن لایه های رستری تولید شد.یافته ها: یافته ها نشان داد با استفاده از مدل AHP در محیط آرک مپ (GIS) می توان مکان های بهینه و مناسب آموزشی را شناسایی نمود.نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج حاصل از تحلیل شاخص های مؤثر در ارزیابی محل استقرار مراکز آموزشی نشان داده است که اکثر مراکز آموزشی در این منطقه در شرایط سازگار (با وزن 669/0)، و شرایط نیمه سازگار (با وزن 243/0) واقع شده اند و مراکز آموزشی ناسازگار تنها وزن 088/0 به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل ترکیبی سلسله مراتبی AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی در ارتباط با مکان یابی مراکز آموزشی در سطح منطقه 4 شهر اهواز نشان داده است که نقاط مرکزی و شمالی این منطقه مناسب ترین مکان مستعد برای تأسیس مراکز آموزشی جدید را دارد.نوآوری و اصالت: این مقاله با هدف مکان گزینی درست مراکز آموزش به منظور بالابردن کیفیت سطح آموزش برای اولین با در منطقه مورد مطالعه انجام شده است.