آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۲

چکیده

بررسی نوع نسبیت گرایی در«الهیات تفهمی» ونقد مبنایی آن براساس حکمت متعالیه، مسأله اصلی این پژوهش است. برای این منظور در مرحله نخست، آثارمجتهد شبستری درموضوع الهیات که خود ازآن به «الهیات تفهمی» تعبیر کرده است، با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی وسپس بر اساس قواعد حکمت متعالیه مورد نقد قرارگرفته است. یافته های این پژوهش حاکی از آنست که هرمنوتیک شبستری هرچند مردد بین هرمنوتیک مؤلف محور شلایرماخری وهرمنوتیک مفسرمحور گادامری است لیکن سمت و سوی بیشتری به سمت هرمنوتیک فلسفی گادامری دارد. حتی گاه ازین فراتر رفته و معنا را امری پسینی می داند که درفرایند فهم ساخته می شود که در هر حال مشوب به نسبیت گرایی است. مبنا شکافی انواع نسبیت گرایی بیانگرآنست که شکاف بین سوژه و ابژه منشأ انواع نسبیت گرایی است که به دنباله چالش چگونگی رابطه عین و ذهن به وجود آمده است. حال آنکه با اصول معرفت شناختی حکمت متعالیه، این شکاف از ابتدا پر شده وبه لوازم نسبیت گرایانه نمی انجامد.

تبلیغات