۱.
کلیدواژهها:
هویت گرافیک محیطی مناطق تاریخی چغازنبیل
هوی تِ ف ردی، اجتماعی و بوم ی در سراسر جه ان و از جمله کشور م ا موضوعی است که بیش از پیش نیاز به بحث و بررسی دارد. دست یافتن به راهکارهای عملی برای بررسی این موضوع، مستلزمِ پژوهش هایِ میان رشته ای و پرهیز از شعارهایِ کلیشه ای است. احیای هویت اجتماعی وبومیِ ایرانی تنها با زنده نگه داشتن فرهنگ و تمدن ایرانی امکان پذیر است. از این رو، بازپروری باورها و آداب ورسوم، بستری را فراهم می کند که می تواند به گروه هایِ قومیِ مختلف انسجام بخشد. از این منظر، یکی از زمینه های احیای فرهنگ وهویتِ اجتماعی، توجه به هویت بصری گرافیک محیطی و مبلمانِ زیستگاهِ انسانی است که بازتابی از رفتار و کردار آدمی است. برهمین منوال، توجهِ بیشتر به فضایِ بومیِ مناطق تاریخی، به عنوان نماد فرهنگ و تمدن یک منطقه یا یک ملت، ضروری به نظر می رسد. داده هایِ این پژوهش با تحلیل منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری و سپس بصورت توصیفی تحلیل گردیده است. این پژوهش با نگاهی به مبلمان مناطق تاریخی، به خصوص محوطه چغازنبیل از جنبه یِ هویتی، بر این امر تأکید داشته است که پژوهش هایی از این دست، می تواند ضمن بازنمایی فرهنگ و تمدن با شکوه گذشته، باعث ایجاد حس قرابت، آشنایی و تداوم تاریخی در ذهن بازدیدکنندگان گردد.
۲.
کلیدواژهها:
صفویه زیبایی شناسی نمادگرایی پرندگان فرش
به لحاظِ جایگاه و تعالیِ هنر در ایران، عصرِ صفوی یکی از درخشان ترین دوره هایِ تاریخیِ این سرزمین است. در این دوره، صنعت نساجی و به ویژه قالی بافی، پیشرفت چشمگیری داشته است. از این حیث، اساطیر و نقوش نمادین که بخشی از فرهنگ و هنرِ مردم اند در زمینه هایی مختلف، از جمله فرش هایِ صفوی، به گونه ای بارز نمود دارند. از جمله نقوش نمادینِ پُرتکرار در فرش ها و منسوجاتِ این دوره، نقش مایه یِ پرنده است. پرندگانی چون طاووس، سیمرغ، هدهد و طوطی به صورت های مختلف بیشترین حضور را در فرش های این دوره دارند. در این پژوهش ابتدا در مورد جنبه هایِ زیبایی شناسی و معنایِ نمادینِ هر پرنده در فرهنگ و ادبیات ایران بحث و سپس کاربرد نقوش آنها به صورتِ خاص در فرش هایِ صفوی بررسی گردیده است. پرنده، نمادی است از رهایی و آزادی و نمایش آن در طرح فرش، سرشار از معنا و رمز است که به زیباییِ آرمانیِ بهشت اشاره دارد. هنرمند صفوی تمامِ مهارتِ هنریِ خود را به کار گرفته تا ذهنیتِ خویش را از زیبایی هایِ بهشتی در یکایک عناصر طبیعت آشکار سازد و بدین سان به این عناصر، مفاهیمی رمز آمیز بخشیده است. مطالب این پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری و به شیوه ای تحلیلی، توصیفی گردیده است.
۳.
کلیدواژهها:
قاجاریه پوشاک مردان زیورآلات وابسته به پوشاک تزئین
پیشینه یِ استفاده از زیورآلات وابسته به پوشاک در ایران به قبل از اسلام بر می گردد. اما با ظهور اسلام، نوع و جنسِ زیورآلات، به ویژه برای مردان، تغییر یافت. شدتِ این تغییر در هر دوره، بسته به شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و معیشتی، نوسان داشته است. از میانِ دوره هایِ مختلف، هنر در دوره یِ قاجار عمدتاً در خدمت درباریان بود و آنان برای نمایاندنِ جایگاهِ خود، لباس هایی مزین به زیورآلات به تن می کردند. درواقع، درآن دوره، زیورآلات بیش از آن که جنبه زیبایی داشته باشد، نمایان گرِ میزان تمول و جایگاه اجتماعی بود. در این دوره، پوشاک، افزون بر آنکه خود تزئینات مشخصی داشت، با انواع زیورآلات جانبی و به شکل هایِ مختلف تزیین می شد؛ زیورهایی مانند بازوبند، مدالیون، تکمه، جقه، سردوشی، ساعت و... در این میان، زیورآلات قاجاری تا حدی از نظر روشِ ساخت و طراحی، متأثر از هنر غرب، تحول یافت. اما این تأثیر پذیری از پایان دوره یِ قاجار به بعد، چه در نوعِ پوشش و چه از نظرِ تزییناتِ وابسته به آن، دچارِ سردرگمی شد. بررسیِ این تحول و تأثیربرداریِ افراطیِ آن، آن هم از سوی ملتی با فرهنگ با تمدنی بسیار غنی، موضوعِ پژوهشِ حاضر است.
۴.
کلیدواژهها:
نگاره معراج فالنامه تهماسبی شیر و خورشید آیکونوگرافی آیکونولوژی پانوفسکی
نگاره معراج در «فالنامه تهماسبی» در عهد صفوی و با بیانی نمادین، به روایت تصویریِ شیعی از این واقعه می پردازد. این نگاره، با ارائه تصویری متفاوت از معراج، برای اولین بار از آیکون ترکیبی «شیر و خورشید» برای نمایش پیامبر(ص) و امام علی(ع) بهره برده است. «آیکونولوژی» با اتخاذ رویکردی نظام مند، منطقی و چندوجهی، معانی نهفته در آثار هنری را تفسیر می کند. این پژوهش با همین رویکرد به تحلیل سه مرحله ای جلوه های بصری نگاره معراج می پردازد. دو مرحله یِ نخست به توصیف و تحلیل «آیکونوگرافیک» نگاره می پردازد و مرحله یِ سوم به تفسیر آیکونولوژی و شناسایی ارزش های نمادینِ مستتر در آن اختصاص دارد. در بررسیِ نگاره یِ معراجِ فالنامه، این پرسش ها مطرح می شود: در بررسی آیکونولوژی، چه مواردی را به عنوان معنای پنهان و ارزش های نمادین آن می توان مشاهده نمود و آیا با آیکونوگرافی نگاره، می توان به شرایط خلق اثر و جهان بینی رایج دوره صفوی دست یافت؟ هدف پژوهش حاضر، بررسی آیکونولوژیِ عناصر بصری در این نگاره است. فرضیه یِ اصلیِ پژوهش، تاثیرگذاری شرایط دوران صفوی بر بیان نمادین در نگاره هاست. شیوه یِ تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. بررسی ها حاکی از این است که در شناختِ لایه هایِ معناییِ پنهان در نگاره، استفاده از راهکارِ آیکونوگرافی بسیار مؤثر است. مطالعه ی آیکونولوژی نشان می دهد که آیکونِ ترکیبی «شیر و خورشید» در گذر زمان تداوم یافته و با تغییر ارزش های نمادین، در جایگاهی جدید به کار گرفته شده است.