تحقیقات فرهنگی ایران

تحقیقات فرهنگی ایران

تحقیقات فرهنگی ایران سال یازدهم زمستان 1397 شماره 4 (پیاپی 44) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

کیفیت زندگی خوابگاهی دانشجویان دختر دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی کیفیت زندگی خوابگاهی قلمروهای ذهنی و عینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۵۵۵
خوابگاه دانشجویی به عنوان فضایی اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی در رضایت دانشجویان از دانشگاه و آموزش عالی ازیک سو و عملکرد آموزشی آن ها ازسوی دیگر دارد. به همین سبب، درک شرایط زندگی خوابگاهی و تدبیر برای بهبود آن ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر ضمن مفهوم سازی کیفیت زندگی خوابگاهی، با استفاده از روش پیمایش و فن پرسش نامه، به بررسی کیفیت زندگی خوابگاهی 2500 نفر از دانشجویان خوابگاهی دختر در 10 منطقه دانشگاهی و 22 دانشگاه کشور پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که در بُعد رفاهی، دانشجویان از امکانات رفاهی اتاق، ساختمان و خوابگاه، امکانات فرهنگی در خوابگاه، و امکانات رفاهی کالبدی خوابگاه ناراضی بوده اند. در بُعد فرهنگی، ازیک سو دانشجویان از فعالیت ها و برنامه های فرهنگی در خوابگاه ناراضی بوده اند و ازسوی دیگر، از وقت فراغت آنان به گونه ای مطلوب استفاده نمی شود. در بُعد اجتماعی، جنس آسیب های اجتماعی برای دختران، بیشتر مربوط به امر جنسی و از نوع روابط دوستی بود (رابطه دوستی، رابطه جنسی، و پارتی). شایع ترین مواد دخانی مصرفی بین دانشجویان، ابتدا قلیان و سپس سیگار، مشروبات الکلی، مواد مخدر، و پیپ بود. بسیاری از دانشجویان از دامنه زمانی رفت وآمد در خوابگاه، ناراضی بودند و روی هم رفته، رضایت دانشجویان از کیفیتِ ذهنی زندگی خوابگاهی، چه در شکل شهودی و چه در شکل منطقی آن، پایین بود. نتایج به دست آمده، نشان دهنده پایین بودن کیفیت زندگی عینی در سطح خوابگاه های دانشجویی دختران است که به نوبه خود، بر کیفیت ذهنی آن ها نیز تأثیر گذاشته است.
۲.

مطالعه فرهنگ نسلی دانشگاهیان ایران با تکیه بر ویژگی های بومی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نسل بندی دانشگاهیان مناسبات میان نسلی ویژگی های نسلی فضای دانشگاهی زندگی دانشگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۳۵۸
دانشگاه به مثابه فضای فرهنگی اجتماعی ای است که روابط نسلی، به صورت درون نسلی و میان نسلی در آن جریان می یابد و بر مدیریت، برنامه ریزی، یاددهی یادگیری، و تحقیق و خدمات تخصصی در آن تأثیر می گذارد؛ بنابراین، مطالعه نسلی در فضای دانشگاهی ضرورت پیدا می کند. این پژوهش با هدف نسل بندی دانشگاهیان ایران و مقایسه با نسل بندی موجود در جهان انجام شده است تا ویژگی های اجتماعی هر نسل را در زیست بوم خودش بررسی کند. پژوهش به روش مطالعه اسنادی و استدلال تحلیلی انجام شده است. در مباحث نظری، پنج نسل ایرانی متناظر با پنج نسل جهان معاصر قابل پی جویی هستند؛ نسل نخست، نسل کهنه سربازان/ نسل مشروطه ایران؛ نسل دوم، نسل بومر/ نسل ناسیونالیسم ایرانی؛ نسل سوم، نسل X/ نسل نوسازی در ایران؛ نسل چهارم، نسل y یا هزاره/ نسل انقلاب اسلامی؛ و نسل پنجم، نسل Z یا نت/ نسل پساانقلاب. نسل نخست، با هنجارهای مرتونی و سنت اقامت در دانشگاه نخبه گرا آشنا است؛ نسل دوم، با رشد هنجارهای سیاسی در کنار هنجارهای غالب علمی روبه رو است؛ نسل سوم، رشد سیاست و ایدئولوژی در کنار علم آموزی و سپس، غلبه آن را تجربه کرده است؛ در نسل چهارم، رشد کمّی آغاز شده و چرخش از آموزش به پژوهش و علم سبک دو است؛ در نسل پنجم، دانش، کالایی و تجاری شده و چرخشی از پژوهش به کارآفرینی همراه با کاهش سنت اقامت رخ داده است. نتیجه اینکه، تفاوت های جدی در ویژگی های نسل های پنج گانه در قرن اخیر، موجب شده است که این نسل های متفاوت نتوانند با هم زندگی خلاق و مؤثر دانشگاهی را تجربه کنند.
۳.

پدرسالاری فرهنگی؛ سبکی از مدیریت فرهنگی در نظام تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدرسالاری مدیریت فرهنگی سیاست گذاری فرهنگی نظام تربیت معلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۵۸۹
حوزه مدیریت در نظام آموزش عالی از نخستین حوزه هایی است که ارتباط گیری با دانشجویان و فرایند شکل دهی به ذهنیت آن ها را آغاز می کند. مطالعه این فرایند از دو جنبه ممکن و مهم است: آنچه مدیران، اراده می کنند؛ آنچه مخاطبان برداشت می کنند. اهمیت جنبه دوم، از منظر سیاست گذاری فرهنگی به عنوان لازمه اجرای سیاست ها، جایگاه ذی نفعان در فرایند سیاست گذاری، زمینه سازی برای بهبود سیاست ها، و تنظیم پیشنهادهای سیاستی، همیشگی و محوری است. مقاله حاضر در پی کاوش و بازشناسی نظری دیدگاه و خوانشی است که دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در مورد مدیریت فرهنگی دانشگاه، به عنوان زیرنظامی از نظام مدیریت دانشگاه، دارند. داده های لازم از طریق روش های مشاهده مشارکتی (مشارکت کننده در نقش مشاهده گر) و مصاحبه (روش هدایت کلیات) گردآوری شده اند. در مصاحبه، 35 نفر از دانشجویان (19 دختر و 16 پسر) و 5 نفر از مدیران فرهنگی دانشگاه، با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. مصاحبه ها با روش نظام دار (منسوب به استراوس و کوربین) در 4 سطح، تحلیل شدند. در جریان تحلیل، 109 مفهوم، 15 مقوله، و 5 مقوله عمده پدیدار شدند که درنهایت به نظر پژوهشگران، برسازنده سبکی از مدیریت بومی فرهنگی ایرانی، به نام پدرسالاری فرهنگی، هستند. این نوع از مدیریت، در حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی، مبتنی بر برنامه ریزی عمودی، تک بُعدی، و تک جنسیتی، در حوزه هدایت و هماهنگی، مبتنی بر غیرسازی، و در حوزه پایش و نظارت، مبتنی بر نگاهبانی و مراقبت است. سلوک پدرانه، امتیازی است که می تواند این سبک مدیریتی را تعالی بخش، کارآمد، مطلوب، و ارزنده معرفی کند.
۴.

بازنمایی جنسیت در رمان «کلیدر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات جنسیت زبان عشایر نقد ادبی فمینیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۴۴۰
این مقاله در پی بازنمایی شاخص زبانی جنسیت در بلندترین رمان فارسی، یعنی کلیدر، است. عنصر جنسیت در این رمان که زندگی عشایر شمال شرق کشور را به تصویر کشیده است به وضوح دیده می شود. نویسنده برای زن کوچ نشین، جایگاهی استثنائی قائل شده است؛ زنی که در زندگی عشایری، نقش اساسی ای بازی می کند، اما تحت تأثیر کلیشه های جنسیتی، فرودست به شمار می آید. در این مقاله که برگرفته از یک کار پژوهشی است، شاخص زبانی جنسیت به روش نقد ادبی زنانه نگر بازنمایی شده است. پرسش اصلی مقاله این است که برخورد رمان کلیدر با موضوع زن چگونه است؟ یافته اصلی مقاله حاضر این است که رمان کلیدر در رویارویی با زنان، رفتار دوگانه ای دارد؛ ازیک سو سرشار است از الفاظ، ضرب المثل ها، و موضع گیری های شخصیت های داستان در ضمن گفت و گوها که زنان و جنس زن را گاه به کنایه و گاهی به صریح ترین وجه تحقیر می کند، و از سوی دیگر، از بسیاری از قهرمانانِ زن خود شخصیت های نیرومند و مؤثری می پردازد؛ به گونه ای که خواننده تحت تأثیر نقش فعال و شخصیت های کارآمد آن ها قرار می گیرد. این امر تاحدودی ناشی از فضای عشایری داستان است که در آن زنان به ناگزیر در زندگی، به ویژه در اقتصاد خانوار، نقش مهمی دارند. روش انجام پژوهش، تحلیل متن به روش نقد ادبی است که از دغدغه های زنانه نگری الهام گرفته است.
۵.

هژمونی گفتمان شعر مأیوس در دهه هشتاد؛ مطالعهٔ موردی اشعار علیرضا آذر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف علیرضا آذر شعر دهه هشتاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۴۶۷
برمبنای نظریه و روش تحلیل گفتمان، بین معرفت و فرایندهای اجتماعی و تاریخی، پیوند ناگسستنی وجود دارد. فرایندهای اجتماعی و تاریخی، شیوه های فهم انسان ها از جهان را خلق و دگرگون می کنند و ازسوی دیگر، از طریق شیوه های فهم جهان، هدایت می شوند. براین اساس، آثار ادبی و هنری، در خلأ تولید نمی شوند و با متن و بستر اجتماعی و تاریخی خود رابطه ای دوسویه دارند. در مقاله حاضر، گفتمانی که در سال های پایانی دهه 1380 در فضای شعر کشور هژمون شده است، با واکاوی اشعار علیرضا آذر به عنوان یکی از مطرح ترین عرضه کنندگان این گفتمان بررسی می شود و مؤلفه های چهارگانه آن (آرمان گریزی، ناامیدی، شخص محوری، و میل به خودکشی و انهدام خویشتن) در ارتباط با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، تبیین می شود. تحلیل انتقادی به روش نورمن فرکلاف، چرایی و چگونگی مفصل بندی جهان به گونه ای خاص را در گفتمان اخیر توضیح می دهد و کارکرد ایدئولوژیک آن را در جاودانه نشان دادن مفاهیم محدود تاریخی نشان می دهد.
۶.

تحلیل نشانه شناختی تمبرهای جمهوری اسلامی ایران (1389-1357)؛ گذار از نشانه های سیاسی به نشانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جمهوری اسلامی ایران نشانه شناسی تمبر نظام نشانه ای نشانه های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۴ تعداد دانلود : ۵۰۸
نشانه شناسی، علم مطالعه نظام های نشانه ای و درواقع، فرایندی تأویلی برای فهم حقیقت پنهان در پس علائم، رمزها، و نشانه ها و نمادهای فرهنگی است. افزون براین، نشانه شناسی به ما می گوید که ساختارها می توانند معنادار باشند؛ به گونه ای که ساختارها مبنایی نشانه ای دارند و به صورت یک نظام عمل می کنند. در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز این ساختارها بسیار گسترده هستند. نظام نشانه ای در جمهوری اسلامی ایران به دلیل خلق یک هویت شیعی جدید و اسلام سیاسی، اهمیت فراوانی دارد. مقاله حاضر از طریق روش ترکیبی تحلیل محتوا و نشانه شناسی، فرایند گذار از نشانه های سیاسی به نشانه های اجتماعی را در تمبرهای بین سال های 1389-1357 به مثابه یکی از ابزارهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بررسی کرده است. یافته های این مقاله نشان می دهد، فرایند تغییر نمادهای گنجانده شده بر روی تمبرها بین سال های 1389-1357 حکایت از این دارد که نشان های مشروعیتی جمهوری اسلامی ایران بر روی تمبرها، از حکمرانان به جامعه و از سیاسی به اجتماعی گذر کرده اند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷