مطالب مرتبط با کلیدواژه

اتساع زمان


۱.

پدیدارشناسی زمان و فضای مثالی در حکمت متعالیه و فیزیک نسبیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عالم مثال ترکیب اتحادی اتساع زمان انقباض لورنتس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۴ تعداد دانلود : ۸۴۵
بر اساس تصور رایج، تحولات در نظریه های علمی و فیزیکی در مواضع فلسفی تأثیر گذار بوده و اما در برخی مسائل، فلسفه پیشگام بوده است. یکی از موارد تقدم فلسفه بر علم، بحث حرکت جوهری و نتایج آن است. ملاصدرا (سده15م) حرکت جوهری در درون اشیاء را در زمانی به اثبات رساند که هنوز آشکار سازها اتم و ذرات زیر اتم را آشکار نکرده و انواع اتم و تبدیل آن ها به یکدیگر در فیزیک کوانتوم به اثبات نرسیده بود. صدرا، با اثبات حرکت جوهری نتیجه گرفت که زمان، موجود مستقلی نیست، بلکه وجودش در حرکت است و هریک از اشیاء با حرکت جوهری خود، زمان مخصوص به خود دارند. از آنجایی که هدف حکمت متعالیه و فلسفه بیان کمّی نبود در همین جا متوقف ماند. بیش از چهار سده گذشت تا ساختار فیزیک کلاسیک مبنی بر زمان و مکان مطلق فروپاشید و در فیزیک نسبیت، نسبت زمان و ابعاد با سرعت حرکت محاسبه شد. این پژوهش، از دستاوردهای فیزیک نسبیت در ادامه بحث زمان و ابعاد در عالم مثال استفاده کرده و از انبساط زمان و انقباض ابعاد (انقباض لورنتس) در متحرک های سریع، برای تبیین کندی زمان در عالم مثال و انبساط ابعاد زمینی برای موجودات مثالی بهره جسته است و نتایج آن را همسو با منابع نقلی و روایی یافته است.
۲.

تاثیر متفاوت موقعیّت مکانی محرّک ناهمگن بر اتّساع زمانی موسیقی دان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک شنیداری اتساع زمان موقعیت مکانی محرک ناهمگن موسیقی دانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
وقتی یک محرّک ناهمگن در یک توالی از محرّک های همگن ارائه شود، طول مدّت آن بیشتر به نظر می آید. آزمایشی برای بررسی اثر موقعیّت مکانی محرّک ناهمگن بر ادراک زمان طرّاحی شد؛ یک محرّک ناهمگن در زنجیره ای از محرّک های همگن قرار می گرفت و موقعیّت مکانی آن در هر کوشش متغیّر بود. 16 موسیقی دان و 16 غیرموسیقی دان به صورت داوطلبانه و با فراخوان قبلی در آزمایش شرکت کردند. آزمودنی ها باید قضاوت می کردند که محرّک ناهمگن از محرّک های استاندارد طولانی تر است یا کوتاه تر. سپس داده های دو گروه به شاخص های نقطه ی تعادل ذهنی و آستانه ی افتراقی تبدیل شدند و مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که برای غیرموسیقی دانان، محرّک های ناهمگنی که جایگاه دورتری در زنجیره دارند، نسبت به آن هایی که جایگاه نزدیک تری دارند، طولانی تر ادراک می شوند. برخلاف نتایج غیرموسیقی دانان، اثر موقعیّت مکانی محرّک ناهمگن در موسیقی دانان مشاهده نشد؛ زمان ذهنی آن ها بدون تغییر باقی ماند. پژوهش جاری نشان داد که موسیقی دانان از سطوح بالاتر پردازش اطّلاعات زمانی برخوردارند و شواهدی در زمینه ی نیرومندی پیام های بالا به پایین آن ها فراهم آورد.