مطالب مرتبط با کلیدواژه

آکوییناس


۱.

سعادت در اندیشه فارابی و توماس آکوییناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعادت عقل فضیلت فارابی سیاست آکوییناس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۱ تعداد دانلود : ۴۷۷
جایگاه سعادت در نظریه اخلاق و سیاست فارابی و توماس آکوییناس محوری است. هر دو فیلسوف ارسطوگرا و مشایی محسوب می شوند. در حالی که هر دو رویت خداوند را سعادت حقیقی می شمرند، اما راه رسیدن بدان از یک مرحله و منزل جدا می شود. در نگاه آکوییناس با تأیید کفایت نداشتن عقل ، نیاز به ایمان و دیگر فضایل کلامی و مسیحی است تا رسیدن به لقاءا... میسّر شود. این مقاله با روش مقایسه ای به وجوه اشتراک و افتراق سعادت در اندیشه این دو متفکّر پرداخته و نشان داده است که غایت مداری ارسطویی در مسیر دینی شدن در دستگاه فکری این دو اندیشمند اگرچه به نتیجه مشترک رسیده اما منزلت عقل در دو مسیر و نیز نسبت نظم سیاسی مطلوب هر دو متفکّر با سعادت تفاوت هایی را نشان می دهد. مدعای مقاله حاضر این است که عقل که در نظر فارابی با وحی، منشأ واحدی دارد در نظریه سعادت فارابی محوری است و سایر فضایل به نوعی در ارتباط با این فضلت در جهت نیل به سعادت معنا پیدا می کنند و رویکرد فارابی به سعادت، بر خلاف آکوییناس که رویکردی متکلّمانه بدان دارد ، فیلسوفانه است هم سعادت دنیوی و هم اخروی در نظر فارابی در حوزه مسئولیت دولت است اما آکویناس با تفکیک عقل، وحی و ایمان ، سعادت دنیوی و اخروی را به ترتیب بر عهده دولت و کلیسا قرار می دهد.
۲.

تحلیل و نقد برهان وجوب و امکان آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آکوییناس برهان امکان امکان ذاتی امکان استعدادی موجود ضروری امتناع تسلسل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۵۴۹
آکوییناس، برخلاف تلقی شارحان بزرگی چون ژیلسون، نه تصحیحی در برهان های امکان سینوی و ابن رشدی صورت داده است، و نه اساساً به مواضع اختلاف آن ها آگاهی داشته است. از این رو حتی نتوانسته است در موارد اختلاف آنها، آگاهانه وارد بحث شود و داوری درستی بکند یا دست کم از یکی از آن دو آگاهانه جانبداری کند. تقریر نخست او ترکیبی ناشیانه از تقریرهای سینوی و ابن رشدی است که حاکی از عدم تسلط او بر مبانی فلسفی ابن سینا و ابن رشد است. در تقریر دوم هم بنا بر یک قرایت از آن، همین اشکال وارد است، علاوه بر آن که فرض های نادرستی هم در کار آورده است. در هر حال، او تحت تأثیر ابن رشد برهان های خویش را دو مرحله ای تنظیم کرده است، بی آن که بداند که ابن رشد در این کار معذور بوده است.محوریت علل و معلول های طبیعی در این برهان و تطبیق امتناع تسلسل بر آن از دیگر اشکالات این تقریر است.