فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۸٬۳۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزش گذاری اقتصادی می تواند ابزاری مفیدی بمنظور استفاده معقول از منابع دریاچه ای و مدیریت آن ها باشد. دریاچه زریبار که یکی از منحصر به فردترین دریاچه های آب شیرین در جهان بشمار می رود، با وجود کارکردها و موقعیت ارزشمند طی سال های اخیر به دلیل بی توجهی به آن در وضعیت بحرانی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی ترجیحات و استخراج مقادیر مقدار تمایل به پرداخت شهروندان شهر مریوان برای تعیین ارزش کارکردهای دریاچه زریبار با استفاده از روش آزمون انتخاب پرداخته شد. در همین راستا، داده های مورد نیاز با طراحی پرسش نامه و تکمیل آن از راه مصاحبه حضوری با 120 شهروند این شهرستان، گرد آوری شد. برآورد مدل لاجیت شرطی و نتایج مربوط به محاسبه تمایل به پرداخت ها نشان داد که بالاترین رقم تمایل نهایی به پرداخت مربوط به ایجاد امکانات تفریحی–توریستی در سطح بهبود مطلق (سالانه 4/822 هزار ریال) می باشد. برای بهبود وضعیت ماهی ها از حالت وضعیت موجود به وضعیت بهبود نسبی و مطلق به ترتیب 77/115 و 40/130هزار ریال، تغییر وضعیت امکانات تفریحی–توریستی به وضعیت بهبود نسبی 93/117 هزار ریال، تغییر وضعیت چاههای اطراف دریاچه به وضعیت بهبود نسبی و مطلق به ترتیب 16/825 و 50/767 هزار ریال، تغییر وضعیت آلودگی دریاچه به وضعیت بهبود نسبی و مطلق به ترتیب 58/309 و 72/813 هزار ریال و برای بهبود وضعیت تغییر کاربری جنگل های اطراف دریاچه به سطوح بهبود نسبی و بهبود مطلق به ترتیب 85/746و 13/801 هزار ریال، افراد سالانه تمایل دارند که پرداخت نمایند.
بررسی تقاضای گروه های اصلی کالاهای خوراکی در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، تقاضای گروه های اصلی خوراکی در مناطق شهری ایران برای دوره زمانی1361 تا 1386 بررسی شده است. بدین منظور از سیستم تقاضای تقریباً ایده آل خطی (LA/AIDS)، شاخص تقریب خطی لاسپیرس و روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط (SUR) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که متغیر متوسط جمعیت خانوار در بیشتر معادلات تاثیر معناداری بر تقاضای خانوار داشته است. قیود همگنی و تقارن نیز مورد آزمون قرار گرفت. یافته های مطالعه نشان داد که تمامی گروه های خوراکی مورد بحث دارای کشش های خودقیمتی منفی می باشند و به استثنای انواع گوشت، خشکبار، روغن ها و چربی ها و قند و شکر و شیرینی ها سایر گروه های کالایی بی کشش هستند و از میان آن ها حبوبات بی-کشش ترین و خشکبار باکشش ترین گروه می باشد. لذا، دولت می تواند از سیاست های قیمت گذاری در اعمال مدیریت بهینه تقاضا و اصلاح الگوی مصرف برای گروه های مذکور که مصرف آن ها نسبت به تغییرات قیمتشان حساسیت بالایی دارد، در درازمدت استفاده کند. همچنین، غلات و فرآورده های آن، انواع نان وتخم مرغ در سبد خوراکی خانوارهای شهری، جزو گروه های ضروری هستند و حذف ناگهانی یارانه از گروه های یارانه دار مطلوب نبوده و کاهش تدریجی آن توصیه می شود. انواع گوشت، میوه های تازه و سبزی های تازه لوکس و حبوبات نیز جزو گروه های پست به حساب آمده است.
بررسی ویژگی های کار آفرینانه مالکان واحدهای تولیدی در صنعت گاو شیری استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی قدمتی بسیار طولانی در حیات انسانی دارد و مطالعات مربوط به آن ابتدا از سوی محافل علمی کشورهای صنعتی صورت گرفته است. با این حال، این مبحث در کشور ما به تازگی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این مطالعه سنجش ویژگی های رفتاری و شخصیتی کارآفرینی به منظور شناسایی کارآفرینان صنعت گاو شیری استان خراسان رضوی و نیز بررسی عوامل متمایزکننده دو گروه کارآفرین و غیرکارآفرین این صنعت می باشد. به همین منظور از داده های مقطع زمانی مربوط به 85 نفر از مالکان گاوداریهای شیری صنعتی، 30 مالک مرکز جمع آوری شیر و 10 نفر کارخانه دار خوراک دام استان خراسان رضوی (جامعه آماری مورد مطالعه 125 عضو) استفاده شد. با بهره گیری از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، ضمن شناسایی شاخصهای رفتاری فعالان صنعت گاو شیری، درجه اهمیت هر یک از این شاخصها مشخص گردید. سپس با استفاده از روش آنالیز خوشه ای و شاخصهای فوق و با بهره گیری از تکنیک تحلیل تمایزی، عوامل متمایزکننده دو گروه کارآفرین و غیرکارآفرین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از مجموع جامعه آماری مطالعه، 19 گاو دار، 5 مالک مرکز جمع آوری شیر و 2 کارخانه دار خوراک دام کار آفرین بودند. مهمترین شاخصهای رفتاری موثر بر کارآفرین شدن این مالکان، به ترتیب میزان ریسک پذیری در فعالیت، رشد فعالیت و انتخاب واحد آنها به عنوان نمونه بودند. همچنین نتایج تکنیک تحلیل تمایزی حاکی از آن بوده که از میان مجموع متغیرهای شخصیتی طراحی شده در مطالعه، متغیرهای روحیه ریسک پذیری (حالت بالقوه متغیر رفتاری میزان ریسک پذیری)، نوآوری، تلاش و پیگیری، توسعه طلبی، مرکز کنترل درونی و فرصت گرایی به ترتیب مهمترین عوامل موثر بر تمایز دو گروه کارافرین از غیر کارافرین بودند. با استفاده از یافته های این مطالعه پیشنهاداتی در راستای بهبود روند کارآفرینی در صنعت گاو شیری استان ارائه شده است.
انحصارات؛ عامل ایستائی و سقوط اقتصاد ملی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی اقتصادی و مالی یکپارچه سازی اراضی روستایی دشت هراز در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
کشاورزی در قرن 21
پیش بینی لحظه ای تابش کل خورشید در شهر رفسنجان توسط شبکه عصبی
حوزههای تخصصی:
تابش کل خورشیدی رسیده به سطح زمین یکی از کاربردی ترین پارامترهایی است که در پروژه ها و مدل سازی های برآورد انرژی خورشیدی، هیدرولوژی، کشاورزی، هواشناسی و اقلیمی از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به اینکه تهیه و ایجاد وسایل اندازه گیری این پارامتر هزینه زیادی در بر دارد، معادلات بسیاری جهت برآورد آن توسط محققان در سراسر جهان پیشنهاد شده است. در این تحقیق با استفاده از شبکه عصبی، مدلی جهت پیش بینی لحظه ای تابش در شهر رفسنجان طراحی گردیده است. از مقایسه مقادیر بدست آمده از مدل طراحی شده با مقادیر اندازه گیری شده توسط پیرانومتر برای یک سال، مشخص شد که شاخص های آماری RMSE,MBE و t برای شبکه عصبی بترتیب 0037/0، 5366/36 و 0232/0 می باشند که نمایانگر عملکرد خوب مدل طراحی شده در شبکه عصبی است.
برآورد تابع تقاضای برق خانگی دارای پارامتر متغیر طی زمان(TVP) رهیافت فضا-حالت
حوزههای تخصصی:
کشش های قیمتی، متقاطع و درآمدی تقاضای برق، مبنایی بسیار مهم برای سیاستگذاری و پیش بینی هستند. مطالعات انجام شده، عموماً این کمیت های مهم اقتصادی را طی زمان ثابت فرض کرده اند، در حالی که پارامترهای مولد این کمیت ها ممکن است طی زمان بی ثبات باشند. در این صورت، کشش های محاسبه شده به دلیل خطای تصریح[1]، اریب دار و ناسازگار خواهند بود. در این مقاله، تلاش شده ضمن اجرای آزمون هانسن[2] در رد ثبات پارامترها، به روش فیلتر کالمن در قالب مدل فضا- حالت، کشش های قیمتی، درآمدی، دما و متقاطع تقاضا ارائه شود؛ بنابراین، ضمن رفع آسیب های مدل های رایج، به تخمین کشش های تقاضا می پردازیم. کشش های تابع تقاضای برق خانگی در ایران برای سال های 90-1349 برآورد شده اند. داده های استفاده شده در این مقاله، عبارتند از: مصرف برق سرانه، قیمت واقعی برق، درآمد سرانه، دما و قیمت واقعی بنزین به عنوان نماینده انرژی های جانشین برای برق در بخش خانگی. نتایج نشان می دهد کشش های قیمتی، درآمدی و دما برای تقاضای برق خانگی در طول زمان در حال تغییر هستند (TVP[3]). همچنین می توان بعضی جهش ها را در این کشش ها در طول زمان مشاهده کرد؛ به طوری که قدر مطلق کشش قیمتی در سال 58 جهش افزایشی داشته که می تواند ناشی از افزایش درآمد های نفتی و افزایش تقاضا باشد و در دوران جنگ نیز مجدداً می توان فشار روی تقاضا را مشاهده کرد. کشش درآمدی نیز ابتدا در سال 52 یک جهش افزایشی داشته و بعد از آن، کاهش یافته و به روند با ثبات تری رسیده است. و همین طور کشش دما نیز از سال 58 به بعد، یک جهش به سمت بالا را تجربه کرده است. [1]. Misspecification [2]. Hansen Test [3].Time Varying Parameter
تاثیر هدفمندی یارانه ها بر الگوی انتقال قیمت بازار گوشت گوسفند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اجرای طرح هدفمند شدن یارانه ها به نظر می رسد که به دلیل نبودن بازار رقابتی، ایجاد تمرکز توسط واحدهای تولیدی و بالا بودن قیمت در بازارهای داخلی کشور نسبت به قیمت جهانی، نوسانات و انحرافات قیمتی منجر به انتقال قیمت نامتقارن می شود. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر هدفمند کردن یارانه ها بر انتقال قیمت بازار گوشت گوسفند ایران بین عمده فروشی و خرده فروشی با استفاده از داده های هفتگی از هفته اول تیرماه 1388 تا هفته آخر آبان ماه 1390 است. با توجه به اجرای این طرح در هفته آخر آذر ماه 1389، الگوهای انتقال قیمت مربوط به قبل و بعد از طرح هدفمندی یارانه ها برآورد شده و با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که مقادیر عددی کشش های کوتاه مدت مربوط به الگوی انتقال قیمت بعد از هدفمندی یارانه ها بزرگ تر از کشش های مربوط به الگوی انتقال قیمت قبل از هدفمندی یارانه ها است. به عبارت دیگر، بعد از هدفمندی یارانه ها شدت اثر افزایش ها و کاهش های قیمت عمده فروشی روی تغییرات قیمت خرده فروشی بیشتر است. مقایسه کشش های بلندمدت نیز این گفته را تایید می کند. مقایسه آزمون های تقارن انتقال قیمت نشان داد که هدفمندی یارانه ها موجب نامتقارنی کوتاه مدت در انتقال قیمت هفتگی بازار گوشت گوسفند ایران شده است. در مجموع هدفمندی یارانه ها نامتقارنی انتقال قیمت را به همراه داشته است، بنابراین اقداماتی نظیر برنامه ریزی و سیاست گذاری برای افزایش تولید و تاسیس زیرساخت های لازم برای فرآوری، نگهداری و عرضه این محصولات و افزایش نظارت دولت بر کیفیت و استانداردهای مربوط به تولید، فرآوری و توزیع می تواند از انتقال نامتقارن قیمت در بازار گوشت گوسفند ایران جلوگیری نماید.
مزیت نسبی و سیاست های حمایتی بر تولید کشمش استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزیت نسبی اصطلاحی است که پتانسیل بالقوه و بالفعل کشور را برای تولید محصولات مختلف در مقایسه با بازارهای جهانی نشان می دهد. بنابراین تحقیقات در این زمینه می تواند رویکردی دوگانه داشته باشد. این تحقیقات هم می تواند پتانسیل کشور را در تولید محصولاتی که هنوز تولید نشده است نشان دهد و هم می تواند توان بالفعل محصولاتی را که در کشور تولید می شوند را مورد ارزیابی قرار دهد. در این مطالعه از روش ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) و شاخص هزینه منابع داخلی (DRC) برای محاسبه مزیت نسبی استفاده شده است. برای بررسی سیاستهای حمایتی از این محصول نیز از شاخصهای محاسباتی ماتریس تحلیل سیاستی بهره گرفته شده است. محدوده زمانی تحقیق سال زراعی 86-1385 و محدوده مکانی آن شهرستان های عمده تولید کننده کشمش در استان قزوین بود و در این تحقیق از روش خوشه ای دو مرحله ای برای مطالعه میدانی و پرسشگری استفاده شد. شاخص DRC مقدار 78/0 را برای کشمش نشان می دهد که حاکی از مزیت نسبی این محصول است. شاخص های حمایتی محاسبه شده نیز نشان می دهد برآیند سیاست های داخلی در جهت حمایت از این محصول نبوده است.
شبیه سازی واکنش کشاورزان به سیاست های قیمت گذاری و سهمیه بندی آب آبیاری (مطالعه موردی: شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه بخش کشاورزی بزرگ ترین مصرف کننده آب می باشد، ارائه شیوه های جامع مدیریت منابع آب و تدوین سیاست های صحیح در جهت افزایش بهره وری آب در این بخش لازم و ضروری به نظر می رسد. به همین منظور، در مطالعه حاضر از یک مدل سازی اقتصادی برای شبیه-سازی پاسخ کشاورزان شهرستان زابل نسبت به سیاست های قیمت گذاری و سهمیه بندی آب آبیاری استفاده شد. این کار با بهره گیری از مدل تولید محصولات کشاورزی منطقه ای (SWAP) و برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) صورت گرفت. داده های موردنیاز مربوط به سال 91-1390 بود که با مراجعه مستقیم به ادارات ذی ربط در شهرستان زابل جمع آوری شد. نتایج نشان داد که اعمال سیاست های قیمت گذاری و سهمیه بندی آب آبیاری در شهرستان زابل منجر به کاهش مجموع سطح زیرکشت محصولات زراعی به میزان 54/9 و 14/5 درصد و کاهش میزان آب مصرفی به میزان 23/6 و 01/7 درصد نسبت به سال پایه می شود. در پایان نیز، سیاست سهمیه بندی آب آبیاری با توجه به صرفه جویی 9/18 میلیون مترمکعب آب، به عنوان راهکاری مناسب برای پایداری منابع آب شهرستان زابل پیشنهاد شد.