فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۸٬۳۰۵ مورد.
برآورد ارزش حفاظتی دریاچه شورابیل اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالاب ها یکی از کلیدیترین اکوسیستم های طبیعی هستند که در طول زمان میزان بالایی از تخریب را تجربه کرده اند. یکی از دلایل تخریب این منابع را می توان به دلیل ناکارآمدی نظام های اقتصادی در ارزش گذاری درست آنها دانست که نتیجه آن، تقویت تفکر رایگان بودن این خدمات و استفاده بی رویه از چنین منابعی بوده و باعث وارد شدن آسیب های بازگشت ناپذیر به آنها شده است. براین اساس، شاید نخستین گام در حفاظت از چنین منابعی، ارائه تخمینی قابل اعتماد از ارزش واقعی آنها جهت ارتقای سطح آگاهی ذی نفعان و بهره برداران مربوطه باشد. پژوهش حاضر را باید تلاشی برای ارزیابی میزان تمایل به پرداخت مردم استان اردبیل جهت حفاظت از دریاچه شورابیل با استفاده از رویکرد ارزش گذاری مشروط (CVM) به شمار آورد که با تکیه بر طراحی و تکمیل پرسشنامه های مورد نیاز پژوهش پایه ریزی شده است. دراین راستا، تعداد 218 مورد پرسشنامه در تابستان 1395 در استان اردبیل تکمیل و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد که 53.21 درصد از پاسخ گویان تمایل دارند، به ازای هر یک از افراد خانواده خود، به طور میانگین 32135 ریال در سال جهت حفاظت از دریاچه شورابیل پرداخت کنند. با تکیه بر این نتایج، ارزش کل حفاظتی دریاچه شورابیل در مجموع 21.398 میلیارد ریال در سال و ارزش حفاظتی هر هکتار از آن 125.872 میلیون ریال در سال محاسبه شد. پیشنهاد می شود در تحقیقاتی مشابه، ابعاد دیگری از ارزش های دریاچه شورابیل از جمله؛ ارزش تفریحی، فرهنگی و ... برآورد گردد تا دید جامع تری نسبت به مدیریت اصولی دریاچه به مسئولان امر ارائه دهد.
تخصیص بهینه آب مخازن چاه نیمه به بخش کشاورزی سیستان با استفاده از برنامه ریزی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، با توجه به شرایط خاص منطقه سیستان، تصادفی بودن جریان آب رودخانه هیرمند در بدو ورود به ایران و ارتباط مستقیم درآمد و هزینه کشاورزان با جریان آب رها شده از مخازن چاه نیمه، از روش برنامه ریزی پویای تصادفی و کاربرد زنجیره مارکوف در تخصیص بهینه آب از این مخازن استفاده شد. بدین منظور در آغاز داده های تبخیر، جریان رودخانه، سطح زیرکشت کشاورزی از سازمان های مربوطه در دوره زمانی 20 ساله (1381-1391) و داده های ذخیره مخزن در سال 1391 گردآوری شد. سپس مدلی مناسب ایجاد شد که بتواند شرایط منطقه را نشان دهد. در نهایت با توجه به حالت های مختلف مدل در آغاز فصل زراعی و احتمال رخداد هر یک از حالت ها، آب بین سه منطقه زهک، میانکنگی و سیستان به صورت بهینه تخصیص یافت و سطح زیرکشت هر منطقه مشخص شد. نتایج به دست آمده نشان داد با استفاده از برنامه ریزی پویای تصادفی می توان مخازن آب چاه نیمه را به طور بهینه مدیریت کرده، میزان آب مورد نیاز هر منطقه را تعیین و بر پایه آن سطح زیرکشت را مشخص کرد. لذا استفاده از این مدل برای مدیریت مخازن جاه نیمه توسط مدیران محلی پیشنهاد می شود.
عوامل تعیین کننده و پتانسیل های تجاری صادرات میگوی ایران در اتحادیه ی اروپا؛ به کارگیری مدل جاذبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی پتانسیل های تجاری صادرات میگوی ایران به کشورهای عضو اتحایه ی اروپا و برآورد عوامل تعیین کننده ای است که بر این جریان تاثیر گذارند. در این مطالعه، از رهیافت مدل جاذبه ی استاندارد و تعمیم یافته استفاده شده است. به منظور برآورد مدل، روش پانل دیتا برای کشور اسپانیا، انگلستان، ایتالیا، پرتقال، فرانسه و آلمان طی دوره ی زمانی 1370 تا 1390 به کار رفته است. برای تفسیر بهتر اثرات متغیرها، این مدل در دو سناریو تخمین زده شده است. در سناریوی اول، اثرات تولید ناخالص داخلی سرانه و فاصله ی جغرافیایی دو کشور واردکننده و صادرکننده در یک مدل جاذبه ی استاندارد برآورد شد. در سناریوی دوم، اثر مقررات فنی و بهداشتی به عنوان یک متغیر موهومی و تاثیر متغیر نرخ ارز کشورها در قالب مدل های جاذبه ی تعمیم یافته بررسی شد. نتایج نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی سرانه ی کشور ایران، فاصله ی جغرافیایی میان دو کشور طرف تجاری، نرخ ارز کشورهای واردکننده و مقررات فنی و بهداشتی اعمال شده از جانب کشورهای واردکننده اثر منفی و معنی داری بر جریان صادرات میگوی ایران به کشورهای عضو اتحادیه ی اروپا دارند. تولید ناخالص داخلی سرانه ی کشورهای واردکننده و نرخ ارز کشور ایران نیز دارای اثر مثبت بر حجم صادرات میگو هستند. همچنین با استفاده از مدل جاذبه ی استاندارد، مقدار پتانسیل تجاری و موفقیت تجاری در صادرات میگو به کشورهای عضو اتحادیه ی اروپا برآورد شد. کشور اسپانیا با صادراتی چهار برابر ظرفیت های موجود بالاترین موفقیت تجاری و کشور آلمان با 1% موفقیت، پایین ترین موفقیت تجاری در استفاده از ظرفیت های موجود را به خود اختصاص داده اند.
بررسی اثر حذف یارانه گازوئیل بر الگوی کشت در شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد کشاورزی تحلیل های خرد بنگاه های کشاورزی،خانوارهای کشاورز و بازار نهاده های کشاورزی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد انرژی نفت،گاز طبیعی،زغال سنگ،مشتقات نفتی سیاست گذاری،قانون گذاری،آزادسازی
در این پژوهش آثار حذف یارانه گازوئیل بر الگوی کشت محصولات زراعی شهرستان ری بررسی شده است. اطلاعات اولیه تحقیق از روش تکمیل 105 پرسش نامه به دست آمد. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق شامل کشاورزانی از شهرستان ری است که در سال زراعی 1388- 1389 به کشت و کار مشغول بوده اند. جهت بررسی اثر سیاست حذف یارانه گازوئیل از مدل برنامه ریزی مثبت (PMP) با رهیافت حداکثر آنتروپی (ME) استفاده شد. اثر حذف یارانه گازوئیل از طریق تغییرات ایجاد شده در قیمت آب و ماشین آلات بررسی شده است. طبق نتایج به دست آمده در قبال سیاست حذف یارانه گازوئیل، سطح زیر کشت تمام محصولات در گروه های اول، دوم و چهارم کاهش و فقط سطح زیر کشت گندم و گل کلم در گروه سوم به ترتیب به میزان 639/26 و 443/5 درصد افزایش یافته است. همچنین در قبال سیاست حذف یارانه گازوئیل، میزان استفاده از نهاده ها کاهش و میزان بازده برنامه ای هر یک از گروه های اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب به اندازه 833/28، 513/29، 636/29و 143/29 درصد کاهش پیدا کرده است. بنابراین، نتایج نشان می دهد اجرای سیاست حذف یارانه گازوئیل به سود کشاورز نبوده است. طبقه بندی JEL: Q28، L71، C61، C01
ارزیابی آثار کاهش آورد شبکه سفیدرود بر الگوی کشت زراعی دشت مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز سفیدرود بزرگ، آبیاری جلگه حاصلخیز گیلان را بر عهده داشته و آب مورد نیاز برای زراعت محصول راهبردی برنج را در این استان فراهم آورده است. طرح های توسعه منابع آب در بالادست این حوضه، تأمین آب آبیاری مطمئن برای جلگه گیلان را با مخاطره مواجه ساخته است. پژوهش حاضر با استفاده از الگوی برنامه ریزی ریاضی منطقه ای مبتنی بر رهیافت برنامه ریزی ریاضی مثبت و در نظر گرفتن شرایط هیدرولوژیکی ناحیه آبیاری دشت مرکزی استان گیلان، آثار 10 سناریوی مختلف کاهش آورد شبکه سفیدرود را تحت 8 وضعیت مختلف شبکه ارزیابی کرده است. داده های مورد نیاز از منابع مختلف شامل شرکت مدیریت منابع آب ایران، شرکت سهامی آب منطقه ای استان گیلان و مطالعات شرکت های مشاور جمع آوری شد. اراضی زراعی خارج شده از مدل آبیاری، مقدار خسارات اجتناب شده به واسطه اجرای طرح های بهبود راندمان آبیاری و کاهش سود ناخالص زراعت در ناحیه آبیاری دشت مرکزی تحت سناریوهای مختلف کاهش آورد و وضعیت های متفاوت شبکه از جمله مهم ترین یافته های این پژوهش است. نتایج نشان داد که کاهش 9 درصدی آورد شبکه آبیاری و زهکشی سفیدرود در ناحیه دشت مرکزی در وضعیت پایه منجر به خارج شدن 6/7 درصد سطح زیر کشت برنج و 9/7 درصد کل سطح زیر کشت محصولات زراعی این ناحیه از مدول آبیاری می شود. شبیه سازی های صورت گرفته بر مبنای سناریوهای تغییر وضعیت شبکه بیانگر اثر شایان توجه سیاست بهبود راندمان آبیاری بر جلوگیری از ایجاد خسارت ناشی از کاهش آورد است. مقادیر حاصل مبنای تحلیل هزینه- فایده در خصوص اجرای طرح های بهبود راندمان آبیاری در این ناحیه آبیاری است. طبقه بندی JEL:C2، N55، Q15
مروری بر اوپک گازی
تبیین الگوی مخاطرات در واحدهای پرورش دهنده زنبورعسل در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره وری واحدهای زنبورداری در ایران نسبت به میانگین جهانی این صنعت پایین تر است. این وضعیت درنتیجه تأثیر عامل های پرشماری به وجود آمده است که سبب بروز خسارت های بسیاری در این واحدهای تولیدی می شوند. بنابراین شناسایی این عامل ها و نقش و سهم هرکدام در بروز خسارت و تفکیک عامل های مدیریتی از غیر مدیریتی بسیار اهمیت دارد. بر همین اساس، در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از یک سیستم لوجیت برگشتی (متسلسل) عامل های موثر براحتمال گرفتار شدن واحدهای زنبورداری به بیماری ها و آفات مختلف و عامل های تاثیرگذار بر بروز خسارت در آنها شناسایی و نقش هرکدام تعیین شود. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، مربوط به نمونه ای726 عددی از واحدهای پرورش دهنده ی زنبورعسل در استان های، آذربایجان شرقی، مازندران، اصفهان، تهران، لرستان، خراسان رضوی، خوزستان و بوشهر برای سال 90-1389می باشد. نتایج برآورد این سیستم معادله ها نشان می دهد که ازگروه آفات، کنه واروآ، پروانه موم خوار وکنه آکاراپیس و از گروه بیماری ها، لوک آمریکایی و اروپایی و از رخدادهای پیش بینی نشده، خشکسالی، غارت و سرمای ناگهانی بر احتمال بروز خسارت در واحدهای زنبورداری اثر مثبت و معنی داری دارند. تقسیم بندی مجموعه عامل های اثرگذار بر بروز خسارت به دوگروه متغیرهای مدیریتی و متغیرهای مربوط به شرایط اقلیمی گویای آن است که 97/41 درصد از احتمال بروز خسارت مربوط به گروه اول از متغیرها و 64/38 درصد مربوط به گروه دوم از متغیرها می باشد. بنابراین، نقش عامل های مدیریتی در بروز خسارت در واحدهای زنبورداری بسیار با اهمیت است. بررسی تاثیر مکان زنبورداری ها (استان ها) بر بروز خسارت نشان می دهدکه استان تهران بدترین وضعیت را دارد و احتمال بروز خسارت در واحدهای زنبورداری واقع در این استان بیشتر از دیگر استان های کشور می باشد. بر این اساس، پتانسیل قابل توجهی برای افزایش عملکرد واحدهای زنبورداری از راه افزایش دانش زنبورداران و توسعه واحدها توسط افرادی با دانش لازم و در مکان های مناسب تر وجود دارد.
پیش بینی آثار فعالیت شرکتهای شبکه ای (زنجیر ه ای) بر اقتصاد ایران در افق زمانی (1410-1380)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تاکید بر آثار اقتصادی فعالیت شرکتهای شبکه ای (زنجیره ای) ، تاثیر فعالیت شرکتها در توزیع درآمد ، نرخ ارز و تورم در افق زمانی (1410-1380) را مورد ارزیابی قرار داده است . مطالعه حاضر برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات معمولی (OLS) مورد استفاده قرار گرفته است . نتایج به دست آمده از این تجزیه و تحلیل ها بیانگر این واقعیت است که به ازای افزایش حجم فعالیت شرکتهای زنجیره ای در بلند مدت توزیع درآمد در سطح جامعه ناعادلانه تر شده و پول ملی نیز به علت خروج ارز تضعیف میشود که خود موجب افزایش سطح عمومی قیمتها در داخل کشور و در نهایت ، افزایش نرخ تورم نیز موجب کاهش درآمد ملی خواهد شد ...
بررسی رابطه بین انتشار گاز دی اکسیدکربن و تولید ناخالص داخلی بر اساس داده های ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی رابطه علی بین انتشار گاز دی اکسیدکربن و تولید ناخالص داخلی در پنج گروه از کشورها با درآمد سرانه متفاوت با استفاده از داده های ترکیبی طی دوره 2007- 1960 می پردازد. در این راستا از آزمون هم انباشتگی و برآورد الگوهای تصحیح خطا استفاده شده است. مهمترین نتایج حاصل وجود رابطه علی بین این دو متغیر را تایید می نماید. اگرچه این رابطه در کشورهای با درآمد پایین و بالاتر از متوسط از GDP به CO2 و در کشورهای با درآمد کمتر از متوسط و عضو OECD به صورت دو طرفه شناسایی گردید. اما برآورد انجام شده با بهره گیری از داده های جهانی بر برقراری ارتباط دو طرفه دلالت دارد. همچنین بررسی رابطه بلند مدت بین CO2 و GDP نشان می دهد که تمامی کشورهای مورد بررسی در شاخه صعودی منحنی زیست محیطی کوزنتس واقع شده اند و با افزایش درآمد انتشار گاز CO2 برای تمامی کشورها در سطح جهان بطور متوسط افزایش می باید؛ اگرچه شیب این منحنی در سطوح پایین درآمدی افزایشی و در سطوح بالاتر کاهشی خواهد بود.