تشیّع و تسنّن اصفهان مباحثه ای است که شاید زیاد موردتوجه بوده و هست. البته، تسنّن این حوزه در منابع مورد تأکید قرارگرفته است؛ آن هم تسنّن افراطی. از جمله گزارش های تاریخی که در این باره بسیار مورد توجه و استناد قرارگرفته، مهاجرت مورخ شهیر شیعی، ابن هلال ثقفی، مؤلف کتاب مشهور الغارات، است که برای تغییر افکار مردم این شهر از کوفه به اصفهان مهاجرت کرد و کتاب المعرفه خود را که در مناقب اهل بیت (ع) و مثالب دشمنان بود، در آنجا قرائت کرد و تا آخر عمر در همان جا ماند و از دنیا رفت. مقاله حاضر تأملی بر این موضوع دارد و نشان داده که آنچه در کوفه شایع بود، با آنچه واقعیت تفکر سیاسی مذهبی حوزه اصفهان بوده است فاصله داشته، بلکه فضای مذهبی حاکم بر اصفهان عصر ثقفی، یعنی اواخر قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم، با گرایش تشیّع و برعکس، شهرت تسنّن افراطی اصفهان بوده است.
واپس ماندن ایران دوره قاجار نسبت به پیشرفت فرنگستان، سبب شد روابط خارجی ایران، در کانون نگاه آسیب شناسانه ی ایرانی فرهیخته قرار گیرد. پدیدار شدن سیاست خارجی بایسته، در واکنش به خصلت های مناسبات فرامرزی قاجاران بوده است. با بسامدکاو ی رساله های ناظم الدوله، ویژگی های سیاست خارجی کامروا برشماری و نشان داده می شود که انتقاد او از رفتار خارجی قاجاران، دربرگیرنده ی کدام ویژگی ها بوده است.
یکی از پیامدهای جنگ صفین و بر سر نیزه کردن قرآن ها، به وجود آمدن گروهی بود که خوارج نامیده شدند. خوارج که نخستین حزب سیاسی و فرقهٔ دینی در میان مسلمانان بودند، پس از مدتی خود به گروه های مختلف تقسیم شده و در مناطق مختلف سرزمین اسلامی پراکنده شدند. ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و اجتماعی خود، در کنار مناطق دیگری چون عمان و بحرین، به پایگاهی برای خوارج تبدیل شد که در این میان سیستان سهم بیشتری را در میان مناطق مختلف داشت. این پژوهش تنها به حضور و فعالیت خوارج در شرق ایران نمی پردازد بلکه در نظر دارد تا مشخص کند که علل پذیرش و دفع خوارج توسط مردم ایران در قرن سوم چه بود؟ که البته در میان عوامل مختلف، بیش از هرچیز عقاید خوارج مبنا قرار گرفته است.