درخت حوزه‌های تخصصی

گروه های ویژه

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
۴۷۴۴.

بررسی قتل شهاب الدین یحیی سهروردی از زاویه جامعه شناسی نخبه کشی

کلیدواژه‌ها: اشراق جامعه شناسی سهروردی قتل نخبه کشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۵۶
بحث مربوط به نخبه ها را می توان در ذیل عوامل تغییرات اجتماعی، در حوزه جامعه شناسی تاریخی قرار داد که اهم آن به خصوص در ایران مربوط به نخبه کشی می شود. در یک تقسیم بندی کلی نخبه ها به دو دسته تقسیم می شوند: 1- نخبه های خارج از قدرت. 2- نخبه های در قدرت. نخبه های خارج از قدرت از بافت اصلی جامعه هستند و تلاش می کنند خود را به رأس هرم قدرت برسانند. در تاریخ ایران می توان از «شهاب الدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق)» به عنوان یک نخبه خارج از قدرت که تلاش می کرد در قدرت رخنه کند یاد کرد. اما چه شد که او در این راه ناکام ماند؟ هدف از این پژوهش ریشه یابی قتل سهروردی و پاسخ به این سؤال است که قتل سهروردی چگونه با جامعه شناسی نخبه کشی پیوند می-خورد؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ توسعه نیافته بستر لازم برای ناکامی نخبه های خارج از قدرت را در تاریخ فراهم کرده است؛ زیرا آنها به واسطه اینکه بسیار جلوتر از زمان خود حرکت می کردند، هیچگاه به معنای واقعی درک نشده و شکاف بین آنها و جامعه منجر به ناکامی این عده شده است. با توجه به ماهیت موضوع روش تحقیق در این مقاله مبتنی برتوصیف و تحلیل وقایع است.
۴۷۵۰.

تبیین علل ناهمسازیِ صائن الدین علی تُرکه با تسنن خراسانی در دوران شاهرخ تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهرخ تیموری صائن الدین علی تُرکه تسنن خراسانی ناهمسازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی سلجوقی فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه شخصیت ها
تعداد بازدید : ۱۰۷۴ تعداد دانلود : ۶۴۰
در قرن نهم هجری، تیموریان نوعی سیاست مذهبی در پیش گرفتند که می توان آن را «بازگشت به الگوی تسنن خراسانی» تعبیر کرد. مخالفت با این رویکرد، با پشتیبانی قدرت سیاسی جانشینان تیمور و به ویژه شاهرخ، سرکوب و یا وادار به هجرت از خراسان شد. از شخصیت هایی که در دوران سلطنت شاهرخ، مظنون به فعالیت ها و اندیشه های ناهمساز با مشی فکری مذهبی حکومت شد، شیخ صائن الدین علی تُرکه (835 770ق) است. این مقاله، در پی آن است تا با روش تحقیق کتابخانه ای به ویژه با استناد به آثار صائن الدین ترکه، به واکاویِ این سؤال اصلی بپردازد، که با وجود مشی مصالحه جویانه ی صائن الدین، چرا حکومت همواره نسبت به وی بدگمان بود. بنابرین، مسأله ی اصلیِ مقاله تبیین نسبتِ سیاست مذهبی حکومت شاهرخ با پسندهای فرهنگیِ صائن الدین ترکه می باشد.
۴۷۵۲.

جَبَرتی، تاریخ نگاری و بینش تاریخی ویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصر عبدالرحمن جبرتی روش تاریخ نگاری بینش تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه شخصیت ها
تعداد بازدید : ۱۰۷۴ تعداد دانلود : ۴۵۲
عبدالرحمن جَبَرتی در دوره ای به نگارش رویدادهای مصر پرداخت که این سرزمین در آستانه تحولاتی بود که به سبب آن ها ویژگی های سنتی جامعه مصر به تدریج دستخوش دگرگونی می شد. منشأ جریان های دگرگون ساز از آنجا بود که از سده نوزدهم میلادی اندیشه های جدید اروپایی در بسیاری از موارد، از جمله در زمینه تاریخ نگاری به مصر سرایت کرد که جبرتی در مدت بیش از دو دهه نخست این سده، شاهد آن بود. با آن که جبرتی شاهد این جریان جدید بوده و نخستین مورخ مسلمانی است که دست اندازی های سیاسی و اقتصادی اروپاییان را به جهان اسلام گزارش داده، ولی به شیوه سنتی دست به نگارش وقایع مصر زده است. با وجود این، گاه با اِعمال نگرش انتقادی و تمجید از رفتارهای عقلانی غیر مسلمانان و غیره از این شیوه عدول کرده، به طوری که می شود اثر تاریخی او را به مثابه معبری بین تاریخ نگاری سنتی اسلامی و تولد تاریخ نگاری جدید تلقی کرد. آنچه وقایع نویسی جبرتی را مهم تر ساخته، آن است که وی در نوشتن، تحت تأثیر صاحبان قدرت نبوده و به طور مستقل و به سبب حبّ وطن به نگارش تاریخ اقدام کرده، با این حال وطن دوستی اش مانع واقع نگری او نشده است. همچنین محور گزارش های جبرتی حکمرانان نیستند، بلکه وی عمدتاً اوضاع و احوال مردم را مورد توجه قرار داده است. مقاله حاضر به بررسی روش تاریخ نگاری جبرتی و بینش تاریخی او می پردازدعبدالرحمن جَبَرتی در دوره ای به نگارش رویدادهای مصر پرداخت که این سرزمین در آستانه تحولاتی بود که به سبب آن ها ویژگی های سنتی جامعه مصر به تدریج دستخوش دگرگونی می شد. منشأ جریان های دگرگون ساز از آنجا بود که از سده نوزدهم میلادی اندیشه های جدید اروپایی در بسیاری از موارد، از جمله در زمینه تاریخ نگاری به مصر سرایت کرد که جبرتی در مدت بیش از دو دهه نخست این سده، شاهد آن بود. با آن که جبرتی شاهد این جریان جدید بوده و نخستین مورخ مسلمانی است که دست اندازی های سیاسی و اقتصادی اروپاییان را به جهان اسلام گزارش داده، ولی به شیوه سنتی دست به نگارش وقایع مصر زده است. با وجود این، گاه با اِعمال نگرش انتقادی و تمجید از رفتارهای عقلانی غیر مسلمانان و غیره از این شیوه عدول کرده، به طوری که می شود اثر تاریخی او را به مثابه معبری بین تاریخ نگاری سنتی اسلامی و تولد تاریخ نگاری جدید تلقی کرد. آنچه وقایع نویسی جبرتی را مهم تر ساخته، آن است که وی در نوشتن، تحت تأثیر صاحبان قدرت نبوده و به طور مستقل و به سبب حبّ وطن به نگارش تاریخ اقدام کرده، با این حال وطن دوستی اش مانع واقع نگری او نشده است. همچنین محور گزارش های جبرتی حکمرانان نیستند، بلکه وی عمدتاً اوضاع و احوال مردم را مورد توجه قرار داده است. مقاله حاضر به بررسی روش تاریخ نگاری جبرتی و بینش تاریخی او می پردازد.
۴۷۵۵.

گاهنگاری مطلق (14C) و نسبی محوطه دوه گُز خوی با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)؛ شواهدی از دوره مس و سنگ انتقالی، دالما و پیزدلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دوه گُز خوی جدول گاهنگاری شمال غرب ایران تاریخگذاری مطلق کربن با روش AMS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۵ تعداد دانلود : ۷۸۴
با توجه به وجود برخی سوالات و ابهامات موجود در گاهنگاری باستان شناختی شمال غرب ایران، این محوطه به عنوان یکی از محوطه های کلیدی پیش از تاریخ این منطقه برای کاوش انتخاب گردید. در این پژوهش سعی بر آن است تا با ارائه گاهنگاری دقیق و لایه نگاری منسجم به ابهامات اساسی از جمله وضعیت فرهنگی منطقه در دوران نوسنگی جدید/مس و سنگ انتقالی، مس و سنگ قدیم (دالما) و نیز مشخص شدن وضعیت منطقه در دوران مس و سنگ میانی و جدید پرداخته شود. در این پژوهش با استفاده از گاهنگاری مطلق کربن 14 و روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS) شش نمونه از قطعات ذغال جهت تاریخگذاری مطلق مورد آنالیز قرار گرفته است که نتایج بدست آمده توانسته به برخی از ابهامات جدول گاهنگاری شمال غرب ایران پاسخ گوید. قبل از کاوش های کول تپه هادیشهر و دوه گُز خوی هیچ گونه گاهنگاری دقیقی برای بازه زمانی حد فاصل حسنلو دوره VIII (پیزدلی) و حسنلو دوره VII (یانیق) ارائه نگردیده است. همان گونه که کاوش ها و مطالعات پیشین بازگو می کنند حسنلو دوره VIII تا VII یک بازه زمانی هزار ساله را در بر می گیرند، اما نکته اساسی در این رابطه، وجود تنها دو دوره یعنی دوره پیزدلی و یانیق (کورا – ارس II) خود حاوی یکسری ابهامات فراوانی است، چراکه بر اساس مطالعات و کاوش های جدید مشخص گردیده است که چندین دوره در حد فاصل حسنلو VIII و VII قابل تاریخگذاری است. همین موضوع یکی از ایرادات اساسی در ارتباط با جدول گاهنگاری است که برای باستان شناسی پیش از تاریخ این منطقه ارایه گردیده است. نتایج آنالیزها در نهایت بازه زمانی 5400-5000 ق.م. را برای دوره مسو سنگ انتقالی (Dava Göz I)، 5000-4500 ق.م. برای دوره مس و سنگ قدیم یا همان دوره دالما (Dava Göz II)، 4500-4200 ق.م. برای دوره مس و سنگ میانی و جدید 1 یا همان دوره پیزدلی (Dava Göz III) و در نهایت بازه زمانی 4200-3800/3700 ق.م. برای دوره مس و سنگ جدید 2 (Dava Göz IV) پیشنهاد می دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان