تاریخ نگاری اسلامی از همان آغاز تکوینش همانند بسیاری دیگر از معارف اسلامی مانند فقه، حدیث، کلام و... دو گونه نگرش و دیدگاه معرفتی را تجربه کرد: یکی دیدگاه نقلی- روایی و دیگر دیدگاه عقلی- انتقادی. تاریخ نگاری اسلامی از بدو پیدایش به دلیل تأثیر عمیقی که از نگرش های حدیثی گرفته بود، به شدت نقلی- روایی بود. مشخصه اصلی این رویکرد پایبندی مستحکم به روش «اِسنادی» بود؛ یعنی همان چیزی که خود یکی از ممیزه های اصلی اصحاب حدیث بود. اما در مراحل بعدی و به تدریج گرایشی در تاریخ نگاری اسلامی پدید آمد که ازسوی اصحاب حدیث متهم به «تساهل در اِسناد» می شد. حامیان این گرایش به تدریج گام هایی برمی داشتند تا خود و مخاطبانشان را از قید وبندهایِ به شدت حدیثی رها کنند. این گام های تدریجی در مراحل بعدی به «گذار از روش اِسنادی» در بخشی از تاریخ نگاری اسلامی انجامید و درنهایت به شکل گیری گرایش تحلیلی- انتقادی در تاریخ نگاری اسلامی کمک شایانی کرد. بنابر یافته های این پژوهش، ازآنجاکه حدیث و تاریخ دو حوزه مستقل معرفتی و بالطبع دارای دو موضوع مستقل، یکی قول و فعل پیامبر و دیگری واقعیت تاریخی بودند، نمی توانستند از روشی یکسان استفاده کنند. از این رو بود که اخباری- مورخان نخستین درنهایت روش حدیثی (اِسناد) را کنار گذاشتند و روش های تاریخی تری را برگزیدند.
روش رادار نفوذی به زمین (GPR) یک روش ژئوفیزیکی غیر مخرب است که قادر به آشکارسازی انواع ناهمگنی های زیرسطحی و نیز شناسایی انواع اهداف مدفون در اعماق کم است. در پژوهش حاضر مدل سازی پیشرو و وارون داده-های GPR با هدف کاربرد در زمینه باستان شناسی، انجام شده است. منطقه مورد مطالعه، منطقه باستانی تپه حصار دامغان است که در این منطقه با هدف بررسی های باستان شناسی زیرسطحی، تعدادی پروفیل GPR با استفاده از یک سامانه GPR مجهز به آنتن های پوشش دار با فرکانس مرکزی 250 مگاهرتز، برداشت شده است. برای دست یابی به هدف، نگاشت راداری نهایی مطلوب داده های واقعی GPR منطبق بر یکی از پروفیل های برداشت در این منطقه، با اعمال مراحل پردازشی مختلف مانند تصحیح اشباع سیگنال، فیلترهای میان گذر، کنترل بهره خودکار و بردارنده زمینه بر روی داده های خام، با استفاده از نرم افزار Reflexw آماده سازی شد. سپس پاسخ GPR مدل مصنوعی متناظر با نگاشت راداری منطبق بر این پروفیل، به روش تفاضل محدود حوزه زمان (FDTD) دوبعدی، شبیه سازی شد. در ادامه برای اعتبارسنجی تعبیر و تفسیر برداشت های GPR واقعی به منظور آشکارسازی و شناسایی اهداف مدفون، از روش مدل سازی وارون با حل یک مسأله بهینه سازی، استفاده شد. نتایج این پژوهش بر اساس بررسی میزان تطابق نگاشت راداری داده های واقعی GPR با پاسخ GPR مدل مصنوعی تولید شده متناظر با آن، ضمن تأیید درستی تفسیر زیرسطحی انجام شده در منطقه باستانی تپه حصار دامغان، قابلیت کاربرد این روش را در زمینه بررسی های باستان-شناسی نشان می دهد.
هویت از منظر قائلین به گفتمان، دستاورد گفتمان است و در ظرف آن شکل می گیرد. هر هویتی محصول گفتمان خاصی است و می توان آن را همچون فرآیند، فهم کرد و به آن جنبه تاریخی و در حال شدن داد. از آن جا که گفتمان، امری سیال و نسبی است هویت نیز امری متغیر و دگرگون است. گفتمان در حقیقت محصول نظام علم و ساختار زبانی است که نظامی خاص از نمادها و معانی را شکل داده است. گفتمان، نظام معنایی وسیع تری از زبان است و هر گفتمان بر قسمت هایی از حوزه جامعه چیره شده و از طریق سیطره بر ذهن ها، به گفتارها و کردارهای فردی و جمعی سوژه ها شکل می دهد. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه گفتمانی انتقادی فرکلاف، تاریخ بیهقی در سه مرحله؛ نخست؛ تحلیل مفصل متن، دوم؛ تفسیر بافت زمینه ای و گفتمان هایی که متن متکی برآن است و سوم؛ تبیین به معنی دیدن گفتمان به عنوان جزئی از روند مبارزه اجتماعی در ظرف مناسبات قدرت، تحلیل شده و نشان داده شده است که بیهقی با تکیه بر کدامین صفات و فصول مشترک گروه «ما»ی مورد نظر خود را شکل می دهد؟ و با برجسته کردن کدام تفاوت ها و بهره گیری از کدام الگوها، گروهی را طرد می کند و در نهایت هویت سیاسی بیهقی چگونه در توصیف او از «ما» و «غیر» شکل می گیرد.