میرزا نصرالله خان نوری معروف به آقاخان ملقب به اعتمادالدوله فرزند میرزا اسدالله خان نوری در سال 1222 ق. متولد شد. او مدت 33 سال (1242 1275 ق) در دربار 3 تن از پادشاهان قاجار (فتحعلیشاه محمدشاه ناصرالدین شاه) مشاغل و مناصبی چون وزارت لشکر (وزارت جنگ) و صدراعظمی را عهدهدار بود.
آیتالله سید مصطفی خمینی در سال 1309 ش. در محله عشقعلی، یکی از محلات قدیمی قم پا به عرصه وجود گذاشت. مصطفی نام پدربزرگش بود. که سالها قبل در راه مبارزه با ستم به شهادت رسید.
شکست تجربه مشروطهخواهی پیامدهای بسیاری داشت. در کنار این شکست حرکتهایی به وجود آمد که آنها نیز به تاسی از مشروطهخواهی به دنبال استقرار حکومت قانون و استقلال ایران بودند ولی زور استبداد بر آنان میچربید و در مقابل حکومت مرکزی در همان آغاز سرکوب میشدند. نهضت میرزا کوچکخان جنگلی در گیلان و قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان از این گونه پیامدها بودند که در دوره پایانی سلسله قاجار شکل گرفتند.
در دوران پادشاهی ناصرالدین شاه، عوامل داخلی و خارجی متعددی دست به دست هم داده و زمینه ی آشنایی شاه با تجدد و دستاورد های مدنیت غربی را فراهم ساختند. در میان این عوامل گوناگون، محیط تربیتی ناصرالدین شاه و آموزه های حاصل از آن تاثیر به سزایی داشته است. مقاله حاضر به بررسی تاثیر محیط تربیتی و آموزه های ناصرالدین شاه به عنوان یکی از مهم ترین معابر نفوذ گفتمان تجدد در ذهن شاه پرداخته است.
در تاریخ جوامع همیشه مجموعه ای از عوامل سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی موجب اقتدار کشورها گردیده است. تاریخچه قدرتمندی امریکا نیز در آغاز قرن بیستم از این قاعده مستنی نبود. از همین روست که بعقیده برخی محققین ایالات متحده بدلیل برخورداری از موقعیت ویژه جغرافیایی، وسعت اراضی، منابع معدنی (نفت و زغال سنگ) نیروی کار ارزان میلیون ها برده افریقائی، مهاجران اروپائی و سرانجام برکنار ماندن از زیان های هولناک دو جنگ جهانی اول و دوم به سرعت در شاهراه رشد و توسعه قرار گرفت. زمینه آشنایی اولیه ایرانیان با امریکائیها نیز براساس برخی مدارک و شواهد تاریخی ظاهراً از دوران سلطنت فتح علی شاه قاجار (1250-1212 هـ .) آغاز گردیده است. اما برخلاف عرف معمول در روابط دیپلماتیک بین کشورها که عوامل سیاسی یا اقتصادی نقش اساسی دارند. در رابطه بین ایران و امریکا ظاهراً روند روابط بین دو کشور از مسائل مذهبی، فرهنگی و مودت آغاز گردیده است و پس از نشیب و فرازهایی به موضوعات گسترش امر تجارت و سپس تاسیس سفارتخانـه در پایتخت های دو کشور انجامیده است. هدف از این پژوهش بررسی روابط بین ایران و امریکا از ابتدا تا آغاز جنگ سرد و تغییر اهداف اولیه امریکائیها از گسترش خدمات فرهنگی و بشر دوستانه، علمی، مالی و ... به اغراض استعماری پس از آن است.
حسین بن فراء معروف به ابویعلی، از اساتید مکتب حنبلی در بغداد در اواخر خلافت القادر و القائم بود. پدر ابن فراء حنفی مذهب بود، اما بعد از مرگ پدرش تحت هدایت فقه حنبلی تربیت یافت و به این مذهب گروید. در زمان ابن فراء، آل بویه بر بغداد تسلط داشت و حتی القادر تنها با کوشش بهاءالدوله بویهی به خلافت رسید. در این دوره موقعیت و جایگاه خلافت به سبب تسلط آل بویه بر بغداد متزلزل شده بود، اما در زمان القادر و القائم اندکی بهبود یافت. شاید به همین علت القادر تصمیم گرفت تا با دعوت از برجستگان مذاهب فقهی اهل سنت، آنان را به تدوین فقه تشویق کند. از طرفی نهاد خلافت در رویارویی با نهاد سلطنت ضعیف شد. در چنین شرایطی ابن فراء کتابی در باره حکومت و تقویت خلافت نوشت. او در این کتاب سعی کرد نظریاتی در باره خلافت، وزارت و امامت ارائه کند و رابطه نهادهای وزارت و امارت را با خلافت خاطر نشان سازد تا شاید از این طریق بتواند نهاد خلافت را تقویت کند