فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۴۱ تا ۷٬۹۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی الگوی زوج درمانگری تلفیقی خود تنظیم گری-دلبستگی بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین انجام شده است. روش: برای انتخاب نمونه پژوهش، از میان زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم آباد، تعداد 22 زوج انتخاب و سپس به گونه تصادفی تعداد 11 زوج از آنها به گروه آزمایش و 11 زوج دیگر به گروه کنترل گمارده شدند. با توجه به اینکه این پژوهش یک پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود، قبل از اجرای برنامه زوج درمانگری خود تنظیم گری-دلبستگی، ابتدا پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک-راست و مقیاس سلامت روانی در مورد تمامی شرکت کنندگان اجرا گردید. سپس شرکت کنندگان در گروه آزمایش، به مدت شش تا هشت جلسه هفتگی در برنامه زوج درمانگری تلفیقی خود تنظیم گری-دلبستگی شرکت کردند؛ اما گروه کنترل در فهرست انتظار باقی ماند. بعد از اتمام جلسات درمانی، مجدداً زوجین دو گروه توسط این پرسشنامه ها مورد پس آزمون قرار گرفتند. در نهایت، داده های دو گروه با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از مانکووا نشان داد که با در نظر گرفتن اثر پیش آزمون، اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته رضایت زناشویی، مشکلات زناشویی، بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی معنادار بود. آزمون های تک متغیری تحلیل کوواریانس نیز نشان داد که میانگین گروهها در متغیرهای وابسته مورد نظر تفاوت معناداری با هم داشتند و آزمون های تعقیبی LSD برای مقایسه های زوجی گروهها نشان داد که، الگوی زوج درمانگری تلفیقی خود تنظیم گری- دلبستگی در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری بر افزایش رضایت زناشویی، کاهش مشکلات زناشویی، افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش درماندگی روانشناختی داشته است. نتیجه گیری: در این پژوهش مشخص گردید که زوج درمانگری خود تنظیم گری-دلبستگی به عنوان یک درمان مؤثر، می تواند بویژه برای زوجینی که علاوه بر نارضایتی و مشکلات زناشویی، دارای مشکلات مربوط به سلامت روانی (بهزیستی روانشناختی پایین و درماندگی روانشناختی بالا) نیز هستند، مفید باشد.
بررسی میزان و نوع کاربرد تلفن همراه توسط دانش آموزان مدارس متوسطه نظری استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
This study aimed at the frequency and type of using cell-phone by high school students. The research method used was a descriptive-survey one. The statistical society included all the high school students in Mazandran in 2010-11 academic year. The sample was chosen through multi-stage stratified random sampling method and 383 subjects were selected based on Kerjecie and Morgan's Table. A researcher- made questionnaire was used for collecting data. The content validity of the questionnaire was confirmed by related experts and its reliability was calculated through Cronbach Alpha by SPSS software 0/80. Two statistical methods were use in analyzing the gathered data, namely, descriptive statistics including: frequency, standard deviation and mean along with inferential statistics including: independent t test. The results showed that majority of the students had a cell-phone and consider it as a necessary tool. The girls were reported to use cell-phone and its tools more than the boy students. However, boy students used it more than girls for educational and learning purposes. There was no significant difference between boys and girls in using cell-phone for the sake of fun and social interactions.
مقایسه میزان اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو و ساکن تیره آشوری از ایل قشقایی ـ1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: عشایر کوچرو در مقایسه با عشایر ســاکن با مشکلات فراوان تری مواجه هستند. با توجه به این که مطالعات اندکی در رابطه با شیوع اختلالات روانی در عشایر در دست است، این مطالعه با هدف مقایسه میزان اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو و ساکن تیره آشوری از ایل قشقایی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: در ایــن مطالعه تحلیلی تعداد 86 نفر از عشایر ساکن و 95 نفر از عشایر کوچرو تیره آشوری از ایل قشقایی با روش تمام شماری در سال 1383 مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان اضطراب و افسردگی آنهــا به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های هامیلتون و بک بررسی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که در عشایر کوچرو 28 نفر (29.5 درصد) از افـراد مورد مطالعه اضطراب خفیف و 35 نفر (36.5 درصد) اضطراب متوسط و شدید داشتند، در حالی که این میزان ها برای عشایر ساکن به ترتیب؛ 7 نفر (8.2 درصد) و 6 نفر (7.1 درصد) بوده است که این تفاوت از نظر آماری معنی دار می باشد. همچنین در عشایر کوچرو 37 نفر (38.9 درصد) افراد مورد مطالعه افسردگی خفیف و 17 نفر (17.9 درصد) افسردگی شدید داشتند، در حالی که این دو میزان برای عشایر ساکن شده 6 نفر (7 درصد) و 5 نفر (5.8 درصد) بوده است که این تفاوت نیز از نظر آمـــــاری معنی دار می باشد. تاهل، تحصیلات پایین، مونث بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان اضطراب اثر معنی داری داشته است. همچنین تأهل، تحصیلات پایین، مذکر بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان افسردگی اثر معنی داری داشته است.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشانگر شیوع بالاتر اضطراب و افسردگــــی در عشایر کوچرو نسبت به عشایر ساکن می باشد. این میزان در متاهلین، افراد کم ســـواد و بی سواد و گروه سنی بالای 30 سال شایع تر بوده است. اضطراب در زنان و افسردگی درمردان بیشتر شایع بود.
اثربخشی روش درمانی آموزش ایمن سازی در مقابل تنیدگی و حساسیت زدایی منظم ، در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل اعتراض «تلقینی بودن» حلقه کندوکاو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و بررسی یک پرسش یا اعتراض به حلقه کندوکاو اخلاقی و تلاش برای پاسخ به آن است. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. نظر به اینکه حلقه کندوکاو اخلاقی مخالف تلقین است و در هرمنوتیک فلسفی پیش داوری ها شرط فهم دانسته شده اند، این پرسش مطرح شد که تربیت اخلاقی بدون تلقین چگونه امکان تحقق دارد؟ در بیان این اعتراض، نخست صورت های مختلف آن در داخل و خارج ایران تبیین شد، سپس با بهره بردن از آراء گادامر به عنوان پدر هرمنوتیک فلسفی و انتقادهای هابرماس پاسخی به این اعتراض پیشنهاد شد. نتیجه این بود که پذیرش این اعتراض نیازمند تهی شدن مفهوم «خودآئینی» و «تلقین» است. ازاین رو، نشان داده شد که هابرماس چگونه برای رفع این مشکل ما را به مفهوم دقیق «خودآئینی ارتباطی» و پیامد آن مفهومی دقیق تر از «تلقین» رهنمون می سازد تا بدین وسیله پاسخی برای اثبات امکان تربیت اخلاقی بدون تلقین فراهم آورده شود. همچنین، با استفاده از رویکرد ابطال پذیری نشان داده شد که استفاده از حلقه کندوکاو اخلاقی برای رشد تفکر نقادانه در کودکان به معنای رد ارزش های مسلط جامعه نیست.
تحلیلی بر وضعیت موجود طراحی برنامه ی درسی تربیت اجتماعی دوره ی راهنمایی بر مبنای تحلیل محتوای کتاب های درسی و اسناد مرتبط برنامه ی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی برنامه ی درسی که نقشه ی مفهومی برای تولیدکنندگان برنامه ی درسی است، ناظر به تعیین منابع، شناسایی عناصر تشکیل دهنده ی برنامه و نوع تصمیم هایی است که در ارتباط با هر یک از آن ها گرفته میشود. با توجه به اینکه نظام آموزشی در کشورمان متمرکز است، یقیناً یکی از مؤلفه های مهم در آموزش مسایل اجتماعی، برنامه های درسی رسمی و به تبع آن، کتاب و اسناد برنامه ی درسی است. در این مقاله، با استفاده از تحلیل محتوایکتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ی راهنمایی و تجزیه و تحلیل طرح کلیات نظام آموزش و پرورش، به بررسی موقعیت و شناسایی نقاط ضعف و قوت، چالشها و دشواری های برنامه ی درسی تربیت اجتماعی موجود پرداخته شده است. مقوله های مورد نظر، مفاهیم کلیدی الگویهای مبتنی بر موضوعات درسی مدون، دانش آموز و جامعه، هم چنین، ویژگیهای عناصر برنامه ی درسی (اهداف، محتوا، روشهای یاددهی و یادگیری) است که با بررسی در متون تخصصی حوزه ی برنامه ی درسی، به دست آمده است. واحد ثبت نیز در تحلیل محتوا، مضمون (پیام اصلی متن) میباشد. نتایج تحلیل مشخص کرد مبنای این منابع، حکایت از غلبه ی روی کرد سنتی مبتنی بر موضوعات درسی بر دو روی کرد مبتنی بر دانشآموز و جامعه دارد. سپس با توجه به غالب بودن الگوی نظاممند، آسیب های این نوع طراحی برنامه ی درسی تربیت اجتماعی از دید اقتضائات کلان و خرد بررسی شد. در نهایت، در بحث و نتیجه گیری تأکید گردید جهت طراحی یک الگوی مناسب برنامه ی درسی و تعیین روی کرد ارزشی مناسب و هم چنین ویژگی های هر یک از عناصر، باید منشأ اساسی کار از محیط فرهنگی، فکری، اجتماعی، تاریخی و بومی هر کشوری اخذ گردد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس امیدواری صفتی در دانشجویان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشخصات روان سنجی مقیاس امیدواری صفتی و رابطه آن با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان ایرانی بود.
مواد و روش ها: در این تحقیق توصیفی- پیمایشی،191 نفر دانشجو با دامنه سنی (18 تا45) و میانگین سنی30/4 ± 17/24 با روش نمونه گیریتصادفی طبقه ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی همدان انتخاب شدند و به پرسش نامه های امیدواری صفتی Snyder، امیدواری حالتی Snyder، بهزیستی روان شناختی Riff و ناامیدی Beck (Beck hopelessness scale) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، ضریب Cronbach’s alpha و ضریب دو نیمه کردن و به کمک نرم افزار های SPSS نسخه 16 و Lisrel نسخه 5/8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ضرایب Cronbach’s alpha (83/0)، دونیمه کردن (80/0)، اعتبار واگرا (ناامیدی Beck، 20/0-)، اعتبار ملاکی (امیدواری حالتی Snyder، 55/0) به دست آمد که همگی معنی دار بودند (01/0 < P). تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس 12 سؤالی امیدواری صفتی بزرگ سالان در نمونه ایرانی بر خلاف نمونه خارجی، که از دو عامل تشکیل شده است، تنها از یک عامل اشباع شده است که 47 درصد واریانس مقیاس را تبیین می کند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول نشان داد که8 سؤالمقیاس به خوبی بر روی یک عامل اصلی بار می شوند و مدل تک عاملی به خوبی با داده ها برازش داشت (91/0 = AGFI یا Adjusted goodness of fit index، 05/0 = RMSEA یا Root mean square error of approximation)، 98/0 = NFI یا Normed fit index).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که این آزمون از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار قابل اطمینان در پژوهش های بعدی استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری زناشویی، رضایت جنسی و رضایت از زندگی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری زناشویی، رضایت جنسی و رضایت زندگی زنان بود. روش کار: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهرستان قوچان در آبان ماه سال 1394 می باشد. تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از 3 کلینیک انتخاب شدند و پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر، رضایت از زندگی دینر و رضایت جنسی لارسونبر روی آنان انجام شد. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمون و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمون درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه شاهد در لیست انتظار قرار داشت. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد رضایت از زندگی زنانی که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش دریافت کردند، نسبت به زنانی که این درمان را دریافت نکرده اند، به طور معنی داری افزایش یافت . نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی می تواند رضایت از زندگی را در زنان افزایش دهد.
مقایسه ی عوامل شخصیتی در بین دانش آموزان دختر پرخاشگر و غیرپرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع علّی ـ مقایسه ای بوده که به مطالعه عوامل شخصیتی در میان دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان در دو گروه پرخاشگر و غیرپرخاشگر پرداخته است. حجم نمونه مورد مطالعه 150 نفر بوده است (75 دانش آموز پرخاشگر و 75 دانش آموز غیرپرخاشگر) که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و از طریق سرند کردن انتخاب شده اند. داده های این پژوهش، با اجرای پرسشنامه های پرخاشگری و آزمون شخصیتی نئو جمع آوری گردید. یافته های مطالعه حاکی از آن بود که دو گروه پرخاشگر و غیرپرخاشگر از نظر عامل های شخصیتی با یکدیگر تفاوت معنادار دارند، به این ترتیب که گروه پرخاشگر از نظر عامل های N و E میانگین بالاتری نسبت به گروه غیرپرخاشگر و گروه غیرپرخاشگر از نظر عامل های O، A و C میانگین بالاتری نسبت به گروه پرخاشگر دارند. نتایج پژوهش در راستای معدود پژوهش های صورت گرفته در این زمینه بوده و این یافته ها، می توانند در زمینه ی شناسایی و کشف عوامل مؤثر در رفتار پرخاشگرانه نوجوانان، شناخت دانش آموزان با زمینه ی پرخاشگری و پیشگیری از بروز یا تشدید این رفتارها کاربرد داشته باشند.
تأملی در تعریف و مفهوم تربیت
منبع:
تربیت ۱۳۷۲ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی:
رابطه بین حمایت سازمانی و آمادگی استقرار نظام پیشنهادها در بین کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و آمادگی استقرار نظام پیشنهادها در بین کارکنان دانشگاه اصفهان بر اساس مدل معادلات ساختاری بود. بدین منظور، از میان 884 نفرکارکنان مشغول به فعالیت در سال تحصیلی 1389-1388 تعداد 196 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته آمادگی نظام پیشنهادها برای مؤلفه های (آمادگی فردی، آمادگی مدیران، آمادگی ساختاری، آمادگی فرهنگی) و پرسشنامه حمایت سازمانی (آیزنبرگ، 1986) استفاده گردید. هر دو پرسشنامه از لحاظ روایی دارای روایی محتوایی بوده و برای پایایی آن ها نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی پرسشنامه آمادگی استقرار نظام پیشنهادها 83/0، و حمایت سازمانی 89/0 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد حمایت سازمانی با استقرار نظام پیشنهادها دارای اثر مستقیم 96/0= β و همچنین، دارای اثرهای غیرمستقیم با آمادگی فردی کارکنان، 68/0= β، آمادگی مدیر، 81/0= β، آمادگی ساختاری، 80/0 = β و آمادگی فرهنگی، 78/0 = β، است (0001/0P=). بنابراین، یافته های حاصل از مدل معادله ساختاری نشان داد که ضریب اثر متغیر حمایت سازمانی بر آمادگی برای استقرار نظام پیشنهادها معنادار بوده است.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین با رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سبک های فرزندپروری والدین مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس سبک های فرزندپروری مادران آنها انجام شد.
روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند که از میان آنها 110 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه رفتار سازشی واینلند (1953) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند (1973) استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک مقتدرانه با رفتار سازشی همبستگی مثبت معنی دار و بین سبک های مستبدانه و سهل گیرانه با رفتار سازشی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد (01/0>P). همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و استبدادی پیش بینی کننده منفی و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی اولیا از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده، رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید
افت تحصیلی و رابطه آن با بنیادهای فلسفی آموزش و پرورش مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افت تحصیلی هنوز هم یک چالش جدی برای نظام های آموزشی دنیا است . شاید به همین دلیل با وجود پژوهش ها و بررسی های فراوان ، باب مطالعه و گفتگو درباره آن بسته نیست . این مقاله با یک نگاه فلسفی به افت تحصیلی ، قصد معرفی و تحلیل ریشه های نظری این پدیده ناخاسته در شرایط آموزش و پرورش مدرن را دارد. به عبارت دیگر در این جا ادعا می شود که علتهای افت تحصیلی در بنیادهای فکری و آرای تربیتی مدرنیته قرار دارد ، پس مادامی که آموزش و پرورش نظام خود را بر چنین بنیادهایی استوار سازد امکان پیش گیری از افت تحصیلی کمتر وجود دارد . به این منظور شش عامل اصلی متاثر از آموزشهای مدرن انتخاب ، و رابطه آن با آموزش و پرورش و افت تحصیلی در نظر گرفته می شود. کوشش به عمل خواهد آمد با طی مسیر یک مقاله پژوهشی به استناد منابع دست اول ، یافته ها ارایه و سپس تحلیل شود .
شناسایی الگوهای تربیتی دانش آموزان دوره ی متوسطه شهر کاشان و نحوه ی تاثیر پذیری آنان از این الگوها
مشاوره سوگ و داغداری
حوزههای تخصصی: