فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۸۱ تا ۷٬۵۰۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
روان شناسی رنگ خاکستری
مقایسه اثربخشی روش های درمانی حساسیت زدایی منظم، مهارت های مطالعه و روش ترکیبی در کاهش اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب امتحان نوعی اضطراب وابسته به موقعیت است که می تواند موجب افت چشمگیر توانایی افراد در موقعیت سنجش یا امتحان گردد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی سه روش درمانی حساسیت زدایی منظم، مهارت های مطالعه و ترکیبی از هر دو روش در کاهش اضطراب امتحان دانشجویان پسر مبتلا به اضطراب امتحان اجرا گردید.
روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و گمارش تصادفی بوده است. جامعه آماری آن تمامی دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج در سال تحصیلی 1390-1389 می باشد. از آنجایی که مجموع دانشجویان پسر در این برهه زمانی 6000 نفر بود، لذا بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 361 نفر تعیین گردید. نمونه مورد نظر از طریق روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده و از میان آنان 64 نفر که مطابق پرسشنامه اضطراب امتحان اشپیلبرگر مبتلا به اضطراب امتحان بودند در سه گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه اضطراب امتحان اشپیلبرگر بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک طرفه استفاده گردید.
یافته ها: میانگین سنی آزمودنیها 85/23 سال و دامنه سنی آنها بین 19 تا 32 سال بود. یافته ها نشان داد که بین اثربخشی گروه های حساسیت زدایی منظم، مهارت های مطالعه و روش ترکیبی با گروه گواه در کاهش اضطراب امتحان تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین در خصوص روش ترکیبی یافته ها حاکی از این بود که این روش در کاهش اضطراب امتحان کارآمدتر است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که هر چند روش مهارت های مطالعه و حساسیت زدایی منظم در بهبود اضطراب امتحان موثر می باشند اما ترکیب این دو روش به عنوان یک روش درمانی در کاهش اضطراب امتحان کارآمدتر است.
بررسی رابطه بین سبک های رهبری (براساس نظریه لیکرت) مدیران مدارس با رضایت شغلی دبیران مقطع متوسطه شهرستان پارس آباد در سال تحصیلی 89-88
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق عبارت از تعیین رابطه بین سبک رهبری مدیران مدارس دولتی (براساس 4 سبک رهبری مورد نظر لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران است. روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق عبارت است از کلیه مدیران مدارس متوسطه پارس آباد که برابر با 37 مدیر و کلیه دبیران مقطع متوسطه که برابر با 413 نفر می باشند. حجم نمونه مدیران با استفاده از جدول مورگان برابر با 32 نفر و حجم نمونه دبیران (به ازاء هر مدیر 5 دبیر) برابر با 160نفربه روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه، رضایت شغلی اسمیت کندال، هالین و پرسشنامه محقق ساخته تعیین سبک رهبری لیکرت استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است. 1. بین سبک رهبری استبدادی مدیران با رضایت شغلی دبیران رابطه وجود ندارد. 2. بین سبک رهبری خیرخواهانه با رضایت شغلی دبیران رابطه وجود دارد. 3. بین سبک رهبری مشورتی با رضایت شغلی دبیران رابطه وجود دارد. 4. بین سبک رهبری مشارکتی با رضایت شغلی دبیران رابطه وجود دارد. 5.میانگین استفاده از سبک های رهبری مشورتی و مشارکتی بیشتر از سایر سبک های رهبری می باشد. 6. میزان رضایت شغلی دبیران حدوداً 74% درصد بوده است. 7. از میان سبک های رهبری لیکرت، سبک مشورتی پیش بینی کننده بهتر رضایت شغلی می باشد.
اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب (DIC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود. روش : روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد نظر شامل ۲۴ مرد از معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گروس به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند در حالی که گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و برای تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم فرآیندی هیجان موجب ارتقا کارکردهای اجرایی در افراد گروه آزمایش شد. نتیجه گیری:آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.
تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از مهم ترین علل سازش نایافتگی های دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود.
اثر بخشی روان درمانی مثبت گرای گروهی بر کاهش افسردگی، استرس و اضطراب مرگ افرادمبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرای گروهی برکاهش افسردگی، استرس و اضطراب مرگ افراد مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی انجام شد. روش کار: این پژوهش مقطعی در سال 1395بر روی32 نفر بیمار مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی در دو گروه آزمون و شاهد انجام شد. بیماران گروه مداخله درجلسات گروه آزمون تحت درمان مثبت گرای گروهی، یک بار در هفته به مدت یک ماه و نیم قرار گرفتند. در ابتدای درمان فرم های سنجش DASS-21 و اضطراب مرگ تمپلر به عنوان پیش آزمون و درپایان جلسه ششم به عنوان پس آزمون تکمیل شد. نتایج توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 21 و با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، خی دو و تی مستقل و تی زوجی تحلیل شد. یافته ها: مقایسه میانگین متغیرهای افسردگی، استرس و اضطراب مرگ در دو گروه نشان داد که تفاوت آماری معنی دار بین دوگروه روان درمانی مثبت گرا و شاهد وجوددارد (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش روان درمانی مثبت گرای گروهی را برکاهش افسردگی، استرس و اضطراب مرگ افراد مبتلابه سرطان تحت شیمی درمان موثر نشان می دهد. فراهم نمودن تمهیدات لازم از سوی مدیران ارشد و پزشکان آنکولوژیست در به کارگیری روان درمانی مثبت گرای گروهی به منظورکاهش افسردگی، استرس و اضطراب مرگ افراد مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی توصیه می گردد.
تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکپارچگی حسی، بهبود توانایی کودکان برای پردازش و سازماندهی اطلاعات حسی است. زمانی که مغز بتواند اطلاعات حسی را سازماندهی نماید، نتیجه آن، بهبود عملکرد مهارت های زندگی، رشد عاطفی و رشد عمومی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) بود.
مواد و روش ها: مطالعه آزمایشی حاضر به روش پیش آزمون- پس آزمون و با گروه شاهد انجام گرفت و در آن، ٢٠ نفر از دانش آموزان ابتدایی مبتلا به ADHD شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد پس از انتخاب تصادفی، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و در طی روش نمونه گیری چندمرحله ای، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه Conners (فرم والد و معلم) و پرسش نامه عصب روان شناختی کودک و نوجوان Conners بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد در مهارت های عصب روان شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی کودکان تأثیر دارد و می توان از این روش آموزشی در توان بخشی و آموزش کودکان دارای ADHD بهره برد. علاوه بر این، می توان از این روش در مراکز آمادگی و پیش دبستانی استفاده نمود تا از بروز اختلال ADHD در دوران تحصیلی جلوگیری به عمل آید.
راهبردهای افزایش خلاقیت در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پیش بینی عملکرد خواندن بر اساس اندوزش کوتاه مدت و اجرایی مرکزی حافظه فعال در کودکان 8 و 11 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد خواندن بر اساس اندوزش کوتاه مدت (حلقه واج شناختی و لوح دیداری فضایی) و اجرایی مرکزی حافظه فعال منطبق بر مدل بدلی در کودکان 8 و 11 ساله بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری 43304 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه دوم و پنجم مدارس ابتدایی شهر تبریز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از میان آن ها 352 (182 نفر پایه دوم و 170 نفر پایه پنجم) نفر انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری، تکلیف فراخنای مستقیم اعداد، تکلیف کیم کاراد، تکلیف فراخنای شمارش و آزمون محقق ساخته خواندن بود. برای بررسی توان پیش یبنی و تبیین واریانس عملکرد خواندن از طریق متغیرهای پیش بین پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد از میان مؤلفه های حافظه فعال، در کودکان 8 ساله، حلقه واج شناختی (00/0=P) و در کودکان 11 ساله، اجرایی مرکزی (00/0=P) سهم بیشتری در پیش بینی عملکرد خواندن داشتند. بر اساس نتایج می توان گفت توجه به کارکردهای حافظه فعال به عنوان مهمترین ابزار تسهیل یادگیری در بهبود عملکرد خواندن تاثیر بسزایی خواهد داشت.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس سه گانه تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس سه گانه تاریک کوتاه (SD۳) بر روی دانشجویان بود.
روش: جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ بود. که ۳۷۶ نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس مذکور ابتدا مقیاس صفات تاریک شخصیتی با تکنیک ترجمه مضاعف ترجمه شده و در نهایت به منظور بررسی شاخص های روان سنجی آن، این مقیاس همراه با پرسشنامه چند محوری میلون (MCMI)، مقیاس تکانشگری بارت (BIS) و پرسش نامه فرم کوتاه خودشیفته (۱۶-NPI) اجرا گردید. داده های گردآوری شده مورد تحلیل قرار گرفته و شاخص های پایایی، روایی و تحلیل عاملی تاییدی محاسبه گردید.
یافته ها: تحلیل داده های گردآوری شده نشان داد که این مقیاس از نظر پایایی دارای ضرایب آلفای ۶۵/۰ تا ۸۲/۰ در سه زیرمقیاس است، همچنین روایی همزمان آن با زیرمقیاس سایکوپات، خودشیفته از پرسشنامه چند محوری میلون (MCMI)، زیرمقیاس های تکانشگری توجهی، حرکتی و بی برنامه گی مقیاس تکانشگری بارت (BIS) و پرسش نامه فرم کوتاه خودشیفته (۱۶-NPI) به ترتیب ۲۱/۰، ۳۱/۰، ۵۲/۰، ۳۳/۰ ،۱۸/۰ و ۳۷/۰ بدست آمد. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی از ساختار سه عاملی مقیاس حمایت کرد. مقیاس سه گانه تاریک کوتاه (SD۳) دارای ویژگی های روان سنجی مطلوبی در جامعه دانشجویی ایرانی است.
کیفیت زندگی در بیماران دچار خستگی مزمن: نقش پیش بین عوامل روان شناختی و جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: عوامل روانی- اجتماعی در کیفیت زندگی بیماران دچار خستگی مزمن نقش دارند و پیامدهای درمانی این بیماران را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بین عوامل روان شناختی و جمعیت شناختی در کیفیت زندگی بیماران دچار خستگی مزمن بود. روش: در یک زمینه یابی مقطعی، تعداد 393 بیمار (150 مرد و 243 زن) مبتلا به سندروم خستگی مزمن از میان بیماران سرپائی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس خستگی چالدر و برنامه مصاحبه ی بالینی، مقیاس کیفیت زندگی و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی جمع آوری و به کمک همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تحلیل شد. یافته ها: بین افسردگی، اضطراب، و سن با کیفیت زندگی رابطه ی منفی و معنادار به دست آمد. افسردگی، اضطراب و سن به طور معنادار تغییرات مربوط به کیفیت زندگی مبتلایان به سندروم خستگی مزمن را پیش بینی کردند و در مجموع 61% از کیفیت زندگی را تبیین می نمایند. سهم افسردگی در تبیین کیفیت زندگی بالاترین میزان بود. نتیجه گیری: افسردگی، اضطراب و سن بیمار در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندروم خستگی مزمن مهم هستند. تدارک برنامه هایی برای بهبود افسردگی و اضطراب در افراد مسن تر مبتلا به سندروم خستگی مزمن به عنوان مبنایی برای ارتقای کیفیت زندگی این بیماران ضروری است.
شیرخواران دارای وزن کم واهمیت مداخله زودهنگام:افزایش تعاملات مادر- شیرخوار
حوزههای تخصصی: