فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۸۱ تا ۶٬۶۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه صفات شخصیتی و سلامتِ روان پرداخته است. روش تحقیق همبستگی بود. 142 دانشجوی دوره کارشناسی به شیوه تصادفی چند مرحله ای برای گروه نمونه انتخاب شدند. متغیرهای تحقیق با دو پرسشنامه پنج عاملی نئو و پرسشنامه سلامت عمومی اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، وظیفه شناسی، برون گرایی و نوروزگرایی سهم معناداری در پیش بینی سلامت روان دارند. افزایش وظیفه شناسی و برون گرایی، و کاهش نوروزگرایی با سلامت روانی بیشتر ارتباط معناداری دارند.
ابعاد دلبستگی بزرگسالان به عنوان پیش بینی کننده سبک های حلّ تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه ابعاد دلبستگی بزرگسالان و سبک های حلّ تعارض زناشویی انجام گرفت. روش تحقیق مورد استفاده از نوع همبستگی بود و نمونه آماری این پژوهش 285 نفر از دبیران متأهل بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه تجدید نظر شده تجارب در روابط نزدیک (ECR-R) و پرسشنامه سبک های حل تعارض زناشویی (ROCI-II) پاسخ دادند. از روش آماری همبستگی ساده و رگرسیون همزمان برای پاسخگویی به فرضیه های تحقیق و تعیین سهم هر یک از ابعاد دلبستگی در پیش بینی به کارگیری سبک های مختلف حل تعارض زناشویی استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بعد اجتناب دلبستگی به طور منفی سبک یکپارچه سازی را پیش بینی کرد و بعد اضطراب دلبستگی به طور مثبت سبک ملزم شده را پیش بینی نمود (001/0P<). در ادامه مشخص شد که بعد اجتناب دلبستگی به طور منفی و اضطراب دلبستگی به طور مثبت سبک مسلط شده را پیش بینی نمودند و همچنین، ابعاد اجتناب و اضطراب دلبستکی به طور مثبت سبک حلّ تعارض اجتنابی را پیش بینی نمودند و بعد اجتناب و اضطراب دلبستگی به طور منفی سبک حل تعارض مصالحه را به طور معناداری پیش بینی نمودند (001/0P<).
گستره ی مشکلات دوران کودکی ،چالشی بی پایان در سبب شناسی
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل خطر موثر بر اختلالات تکامل شیرخواران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: تکامل انسان یک موضوع پیچیده و بسیار عظیم است. اگر رشد را افزایش در اندازه بدن و یا افزایش در بخشهای مختلف آن بدانیم، تکامل را باید معادل تغییرات در عمل دانسته که می تواند تحت تاثیر محیط کودک قرار گیرد. بدلیل سرعت زیاد تغییرات در دو سال او عمر بررسی ابعاد تکامل در سنین شیرخواری دارای اهمیت فراوان می باشد. از طرف دیگر بدلیل افزایش شیوع اختلالات تکامل در شیرخواران پر خطر بر آن شدیم که فاکتورهای خطر موثر در اختلال تکامل شیرخواران را بررسی نماییم.
روش بررسی: مطالعه به صورت کارآزمایی توصیفی – تحلیلی و جامعه تحقیق شامل 6150 شیرخوار 18-0 ماهه مراجعه کننده به درمانگاههای شبکه بهداشتی شهرستان کرج در طی 12 ماه در سالهای 1381-1380 بوده که از طریق تکمیل پرسشنامه و سپس معاینه با تست (INFANIB) Infant Neurological International Battery Test جهت غربالگری تاخیر تکامل توسط کارشناس کار درمانگر در دو گروه شاهد (دارای تکامل طبیعی) و مورد (دارای تکامل غیر طبیعی) بررسی شده اند.
یافته ها: نتایج نشان داد که اختلالات دستگاه اعصاب مرکزی پس از دو ماهگی از قبیل صرع، ضربه به سر و عفونتها با ضریب 5.54، تشنج دوره نوزادی با ضریب 4.37، نارس بودن با ضریب 2.52 و عفونتهای خون دوره نوزادی با ضریب 2.39 به ترتیب مهمترین عوامل در پر خطر کردن شیرخوار جهت اختلالات تکامل بعدی می باشند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر، در صورت مشکلات اقتصادی و اجرایی برای انجام غربالگری تکاملی و پیگیری تکاملی – عصبی در تمام شیرخواران، در حال حاضر انجام آن در گروه شیرخواران پر خطر کشور توصیه می گردد."
The Relationship between Perceived Social Support and Psychological Resilience with the Quality of Life of People with Physical Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective The aim of this study was to investigate the relationship between perceived social support and psychological resilience with quality of life in people with physical disabilities. Methods The research method was descriptive-correlational and the statistical population included all people with any physical disabilities between the ages of 15 to 65 years in the cities of Golestan province, 100 of whom were selected using available and non-random sampling method. And after obtaining consent, completed the relevant questionnaires. Also, in order to collect data, Phillips Social Support Questionnaire, Klohnen Self- Efficacy Scale and WHO Quality of Life Questionnaire were used, and to analyze the data, version 24 of SPSS software, Pearson correlation coefficient and multiple regression were used. Results Findings showed that there is a positive relationship between perceived social support and quality of life in people with physical disabilities. The higher the social support, the higher the quality of life, as well as between psychological resilience and quality. Conclusion There is a significant relationship between people's lives and physical disabilities in that people who showed higher psychological resilience had a higher quality of life.
خواب، وحشت شبانه، کابوس
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۳
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان چند وجهی لازاروس بر وضعیت ناتوانی گسترده در بیماران مبتلا بهمالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان چند وجهی لازاروس بر وضعیت ناتوانی گسترده ی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی می باشد که در سال 1388 در شهر قزوین انجام شد. تعدادی از بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس به صورت در دسترس انتخاب شدند. پس از ارزیابی های اولیه، 40 نفر از این بیماران به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه (20 نفر گروه آزمون و 20 نفر گروه شاهد) قرار گرفتند. 12 جلسه ی 90 دقیقه ای درمان چند وجهی لازاروس در طی 3 ماه در گروه آزمون به صورت گروهی انجام گرفت. از 20 نفر آزمودنی گروه آزمون، 16 نفر درمان را تکمیل کردند. وضعیت ناتوانی گسترده ی بیماران (EDSS) قبل و بعد از درمان توسط یک متخصص بیماری های مغز و اعصاب ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آزمون یومن ویتنی تحلیل شد.
یافته ها: مقایسه ی تفاوت وضعیت ناتوانی بیماران دو گروه نشان داد که درمان چند وجهی، اثر معنی داری بر کاهش نمره ی EDSS (035/0=P) و سیستم های کنش وری روده ای-مثانه ای (0005/0P<) و سربرال (014/0=P) داشته است. درمان مذکور، اثر معنی داری بر سیستم های پیرامیدال و بینایی نداشت.
نتیجه گیری: شیوه ی درمان چند وجهی در کاهش میزان ناتوانی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس موثر است.
تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش میزان خوش بینی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در چند سال اخیر، خوش بینی به عنوان یکی از مهمترین موضوعات روانشناسی مثبت از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است؛ به گونه ای که می توان گفت که خوش بینی همانند سلاحی است که باعث سلامت روانی و جسمانی، رضایت از زندگی، بهبود عملکرد خانوادگی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی می شود. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش میزان خوش بینی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه ی شهر همدان بود. روش: روش مطالعه نیمه آزمایشی، به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه دبیرستانهای روزانه و دولتی شهر همدان و روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. در چارچوب طرح آزمایشی، 48 نفر از دانش آموزان به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 24 نفری(یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. در این پژوهش در مرحله پیش آزمون ، از پرسشنامه ی خوش بینی الری و فینچام(2000) استفاده شد و سپس طرح آزمایشی برای گروه آزمایش طی ده جلسه اجرا شد و پس از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از آزمون T برای مقایسه دو گروه مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خوش بینی به روش قصه گویی، در افزایش خوش بینی دانش آموزان مؤثر بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت که با توجه به ظرفیتها و نیازهای ویژه ی کودکان و نوجوانان، لازم است که در امر آموزش و درمان این قشر، از روشهای جدیدی همچون قصه گویی بهره گرفته شود.
رابطه سواد فن آوری اطلاعات با تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه سواد فن آوری اطلاعات با مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی می باشد . این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری بود. از طریق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 331 نفر از آنها به صورت تصادفی ساده ، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه گرایش به تفکر انتقادی و پرسش نامه محقق ساخته سواد فن آوری اطلاعات است که روایی آنان از نظر متخصصان گروه علوم تربیتی بررسی و تأیید شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک گروه 30 نفری ، برای پرسش نامه سواد فن آوری اطلاعات 0/93 و برای پرسش نامه تفکر انتقادی 0/80 محاسبه گردید. با عنایت به این که مفروضه های آمار پارامتریک برقرار بود، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سواد فن آوری اطلاعات با مهارت های تفکر انتقادی (خلاقیت ، بالیدگی و تعهد) در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی رابطه ای وجود ندارد. لذا، نتایج نشان دهنده آن است که داشتن سواد فن آوری اطلاعات در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دلیلی بر وجود تفکر انتقادی در بین آنان نمی باشد. شاید بتوان، بهترین دوران پرورش تفکر افراد با استفاده از فن آوری اطلاعات را، دوران قبل از ورود آنان به آموزش عالی دانست.
پیش بینی تنش والدینی وآشفتگی روان شناختی مادران براساس مشکلات رفتاری وکارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولد کودک با تأخیرتحولی می تواند به همراه خود، مشکلات جدید و مضاعفی را برای والدین این کودکان به دنبال داشته باشد، اغلب برای چنین والدینی مخصوصاً مادران تنش، تجربیات و پاسخ های هیجانی از قبیل افسردگی، اضطراب و آشفتگی های روانی دیگر رخ می دهد، که اینها ارتباط مستقیمی با مسائل کود ک دارند. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی تنش والدینی و آشفتگی روان شناختی مادران بر اساس مشکلات رفتاری و کارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی انجام شد.
روش : طرح پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شده است..جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 11-6 ساله با تأخیرهای تحولی شامل کودکان مبتلا به اوتیسم مراجعه کننده به مراکزآموزشی و توان بخشی و دانش آموزان مدارس با نیازهای ویژه شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 را شامل می شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پس از توضیح اهداف پژوهش برای مادران و جلب رضایت آگاهانه از آنها، مقیاس های رفتار غیرعادی کودکان (1986)، فرم کوتاه شده آزمون علایم روانی (1973) ، مقیاس کارکرد انطباقی واینلند(1984)، شاخص تنیدگی والدینی(1967) توسط مادران تکمیل شد.
یافته ها: داده های پژوهش به وسیله روش آماری مدل یابی ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین مؤلفه های مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی (با اوتیسم و بدون اوتیسم) با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران آنها رابطه مثبت وجود دارد ولی بین مؤلفه های کارکردهای انطباقی این کودکان با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران رابطه منفی وجود دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدل یابی ساختاری می توان استنباط کرد که کارکردهای انطباقی و مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی در قالب روابط ساختاری تغییرات آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند. به عنوان مثال متغیر خودتحریکی با ضریب بتای (24/0) و t محاسبه شده(72/3) قادر است 24% از تغییرات آشفتگی روان شناختی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند و این متغیر با ضریب بتای(42/ 0و t محاسبه شده (46/5) قادر است 42% از تغییرات استرس والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کند.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ی مسئولیت پذیری چندبعدی بر مبنای متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ی مسئولیت پذیری چندبعدی بر مبنای تعالیم اسلام است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و پرسشنامه ی محقق ساخته را 534 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، پاسخ دادند. در ساخت پرسشنامه از قرآن و تفاسیر آن استفاده شده و پرسشنامه ی نهایی پس از سه مرحله اجرا و ارزیابی تهیه شده است. به منظور بررسی روایی از روش های روایی صوری، محتوایی و روایی سازه(روایی همگرا با پرسشنامه ی مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا، تحلیل عاملی و همبستگی ابعاد با کل پرسشنامه) استفاده شد. پس از احراز روایی محتوا و بررسی دو شاخص بارتلت و KMO پرسشنامه مورد تحلیل عاملی با روش مولفه های اصلی و چرخش واریمکسقرار گرفت که نتایج حاکی از وجود چهار بعد مسئولیت در برابر خدا، خود(مراقبه)، جامعه و طبیعت است. روایی همگرا نشان دهنده ی همبستگی نمره ی کل پرسشنامه با مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا در سطح خوب و معنادار است. اعتبار کل پرسشنامه با روش های تنصیف و ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 63/0 و 86/0 حاکی از پایا بودن پرسشنامه است. یافته ها نشان دهنده ی کارایی و کفایت پرسشنامه می باشد.
کشف آسیب های زوجی زنان دارای علایم اختلال شخصیت وسواسی- جبری: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :زنان دارای اختلال شخصیت وسواسی- جبری (Obsessive compulsive personality disorder یا OCPD) با آسیب هایی در روابط مختلف زندگی خود مواجه هستند که شناسایی این آسیب ها می تواند مشاوران را در کمک به برطرف سازی آن ها یاری نماید. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی آسیب ها در روابط زوجی این زنان بود. مواد و روش ها:رویکرد این پژوهش، مبتنی بر روش شناسی کیفی بود و اطلاعات از طریق 14 مصاحبه نیمه ساختار یافته با متخصصان خانواده و روان شناسان بالینی و روان پزشکان جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز بر اساس تحلیل مضمون صورت گرفت. نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز شد و تا اشباع داده ها ادامه یافت و تحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری آن ها انجام گرفت. یافته ها:تحلیل داده ها منجر به استخراج پنج مضمون متعامل شد که بیانگر آسیب های بین زوجی زنان دارای OCPD بود. مضمون ها (موضوعات) شامل «آسیب های رشدی، درون فردی، زوجی، خانوادگی و اجتماعی» بود که بر رابطه زوجی این زنان تأثیرگذار می باشد. نتیجه گیری:نتایج به دست آمده نشان داد که آسیب های خانوادگی و محیطی، موجب رشد ویژگی های شخصیتی OCPD در این زنان می گردد و این ویژگی ها بر روابط مختلف آنان در زندگی مانند روابط والد- فرزندی و اجتماعی تأثیر می گذارد که هر یک از آن ها روابط زوجی آنان را متأثر می سازد و آن را در معرض آسیب قرار می دهد. در نتیجه، برای کاهش تأثیر این آسیب ها در زندگی زنان مبتلا به OCPD، نیاز به مداخلات مشاوره ای و روان شناختی احساس می گردد.
بهداشت روانی کودکان در مدرسه
حوزههای تخصصی:
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر بینش در درمان یک مورد اختلال شخصیت وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر, تعیین اثر بخشی روان درمانی مبتنی بر بینش در وابستگی و کاهش افسردگی مراجع بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی بود. یک آزمودنی 26 ساله دختر که با استفاده از مصاحبه بالینی، ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR و آزمون رورشاخ مبتلا به اختلال شخصیت وابسته تشخیص داده شد، شرکت کرد و با استفاده از مقیاس افسردگی بک (1978) و پرسشنامه مکانیسم های دفاعی (آندروز و همکاران, 1993) مورد ارزیابی قرار گرفت. اثربخشی درمان با استفاده از مشاهده, خود گزارشی مراجع و تکرار پرسشنامه افسردگی انجام شد.
یافته ها: در میزان وابستگی بیمار کاهش قابل ملاحظه ای مشاهده شد و در مقیاس افسردگی بک, نمره مراجع از 19 در جلسات اول به 8 در جلسه آخر کاهش یافت.
نتیجه گیری: روان درمانی مبتنی بر بینش با تکیه بر تداعی آزاد و تخلیه هیجانی, در درمان اختلال شخصیت وابسته مؤثر می باشد.
کلید واژه: اختلال شخصیت وابسته, روان درمانی مبتنی بر بینش, مطالعه موردی
معرفی کتاب هوش عاطفی
حوزههای تخصصی: