فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۶۱ تا ۶٬۳۸۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
تحلیلی دوسطحی از تأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده ودرجه توسعه یافتگی استان محل زندگی بر بازماندگی تحصیلی فرزندان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، عوامل «بازماندگی تحصیلی فرزندان» در دو سطح«خانواده» و «استان محل زندگی» با روش مدلهای خطی سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بنابر تحلیلهای انجام شده،میانگین «نسبت فرزندان محروم از تحصیلات بالاتر از دوره راهنمایی در خانواده» در میان استانها تفاوتی معنا دار با همدیگر دارد. این به معنای تأثیر ویژگیهای سطح دوم (استان) بر تغییرات میانگینِ سطح اول(خانواده)است و لزوم به کارگیری مدل چند سطحی را تأیید می کند. براساس برآوردها، بیشترین تفاوت ها در نسبت بازماندگی تحصیلی مربوط به سطح خانواده است.در سطح استانی،وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده رابطه منفی معنادار با نسبت بازماندگی تحصیلی فرزندان درون استانها دارد؛ اما درباره شدت این رابطه، یافته ها نشان می دهند که هرچه میانگین «نسبت فرزندان بازمانده از تحصیل خانواده» در استانی بالاتر باشد، شدت رابطه وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده و بازماندگی تحصیلی فرزندان کاهش می یابد و در مقابل، هرچه این میانگین کمتر باشد، شدت این رابطه افزایش می یابد. به سخن دیگر، در استانهایی که میزان بازماندگی از تحصیل زیاد است، عوامل زمینه ای دیگری افزون بر وضعیت خانواده ها، همچون شاخصهای توسعه استان، وضعیت آموزش و ...، در تشدید این مسئله مؤثر هستند. در نهایت می توان اذعان کرد که نقش وضعیت اقتصادی-اجتماعی «خانواده» درمقایسه با وضعیت «استان»،در مسئله بازماندگی تحصیلی فرزندان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که شدت تأثیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده بر وضعیت تحصیلی فرزندان،در استانهای متفاوت با هر نوع زبان و گویش و نیز با هرسطح از توسعه یکسان بوده است. یافته های این پژوهش، همچنان بر نقش بی بدیل خانواده در تربیت و جامعه پذیری فرزندان تأکید دارد.
مسئولیت انسان بودن
جنسیت، ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهشهای مختلف، نتایج متفاوتی را در خصوص ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در زنان و مردان ارائه کردهاند. در این راستا، هدف این پژوهش، تعیین تفاوت ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در بین دانشجویان کارشناسی بود. روش: به این منظور، 284 دانشجوی مقطع کارشناسی (123 پسر و 161 دختر) در رشته های علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس دانشجویان، پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و ذهن خوانی از طریق چشمها را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که میزان نظریه ذهن و مؤلفه جهت گیری بیرونی در تفکر در دو جنس متفاوت است. به عبارت دیگر، دانشجویان پسر سطح بالایی از جهت گیری بیرونی در تفکر و سطح کمتری از نظریه ذهن را به نسبت دانشجویان دختر نشان می دهند.
فلسفه برای کودکان: رویکردهای تربیت دینی به آموزش تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین دیدگاه های مختلف فیلسوفان مسلمان نسبت به آموزش عقلانی و فلسفی به کودکان، در راستای تربیت دینی بایسته می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و نیز روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. بنابر یافته های به دست آمده، رویکرد تربیت دینی مبتنی بر عقلانیت به دو شکل همگانی و نخبه پرور از یکدیگر متمایز هستند. پاره ای از آثار و اندیشه های ابن طفیل، سهروردی، اخوان الصفا، ابوریحان، مولانا، ابو علی سینا و شهید مطهری به زبانی ساده، قابل فهم و گاهی حکایت گو نه است که فهم آن برای همه امکان پذیر می باشد. این رویکرد را می توان تربیت دینی عقلانی از نوع همگانی یا توجه فیلسوفان مسلمان به فلسفه برای همگان دانست که همپوشانی زیادی با «فلسفه برای کودکان» دارد. در مقابل، رویکرد تربیت عقلانی نخبه پرور را می توان در آثار و اندیشه های ابن-مسکویه، غزالی، خواجه نصیر و ابن خلدون یافت که به طورکلی در گفتگوها و شیوه های آموزش فلسفی خود از مضمون های عقلانی و انتزاعی پیچیده برای کسانی که به درجه های بالاتری از فلسفه رسیده اند، بهره برده اند. این گروه چون ورود کودکان را در وادی فلسفه جایز نمی دانند، برای عوام نیز چنین اجازه ای را روا نمی دارند. بر این اساس، با پذیرش تربیت عقلانی همگانی و نیز با تقویت این رویکرد با استناد به میراث حکیمان مسلمان در طول تاریخ اندیشه اسلامی می توان از موضعی استوارتر به موضوع فلسفه برای کودکان در جامعه اسلامی نگاه کرد و زمینه فلسفیدن برای همه (حتی کودکان) را از طریق آموزش فرایند فلسفیدن، طرح مسائل فلسفی به شکل داستانی و ساده سازی مضمون های فلسفی دنبال نمود.
هنجاریابی آزمون نقاشی مقیاس مردان آدمک گودیناف-هریس بر روی کودکان 6 تا 11 ساله بوشهر
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش روش خوددرمانی به شیوه شناختی - رفتاری بر علایم اختلال وسواسی - اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش روش خوددرمانی شناختی-رفتاری بر کاهش علایم اختلال وسواسی – اجباری در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی اصفهان اجرا گردید.
روش: 10 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری به روش تصادفی زمانی از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه پنج نفره شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه شاهد قرار گرفتند. پرسشنامه وسواسی – اجباری مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد دو گروه اجرا شد. گروه آزمایشی به مدت دو هفته آموزش روش خوددرمانی شناختی – رفتاری را دریافت کردند و آزمودنی های گروه شاهد در فهرست انتظار قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش روش خوددرمانی به شیوه شناختی – رفتاری در گروه آزمایشی، باعث کاهش معنادار علایم اختلال وسواسی – اجباری (نسبت به گروه شاهد) در مرحله پس آزمون شده است (005/0p<).
نتیجه گیری: آموزش روش خوددرمانی شناختی – رفتاری ممکن است در بهبود علایم اختلال وسواسی – اجباری مؤثر باشد.
شیوع رویدادهای آسیب زا و برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع مواجهه با رویدادهای آسیب زا و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش به صورت مقطعی بر روی یک نمونه ای 946 نفری از دانش آموزان پسر مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستان های شهر ارومیه انجام گرفت، که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند (10286 = N). اعضای نمونه در محل تحصیل و به صورت گروهی به پرسش نامه های محقق ساخته و سرند کردن حوادث آسیب زا پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های t، 2χ و kolmogerov- smornov با کاربرد نرم افزار 18SPSS تحلیل شد.
یافته ها: تعداد 2/72 درصد از شرکت کنندگان در طول زندگی خود حداقل با یک رویداد آسیب زا مواجه شده بودند. مشاهده خشونت در تلویزیون، رویدادهای مرگ فردی نزدیک، بیماری فردی نزدیک به ترتیب شایع ترین رویدادها بودند. نتیجه آزمون t نشان داد که میزان شیوع برخی از این رویدادها با افزایش سن افزایش می یابد، آزمون kolmogerov- smornov نشان داد که برخی رویدادها در وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شیوع بالایی دارند و آزمون 2χ هم آشکار کرد که بین رشته تحصیلی و شیوع برخی رویدادها رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به آسیب پذیری بالای دوره نوجوانی می توان شیوع بالای تجربه رویدادهای آسیب زا را به عنوان یکی از مسایل جدی در سلامتی این افراد به حساب آورد.
عروسک درمانی
رابطه عقل و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Ali Zekavati Gharagozlou (Ph.D) abstract: بررسی راه حل های عاقلانه به جای راه حل زورمدارانه (تحمیل،قهر و تهاجم و ناهمدلی) یا فریب آمیز (دستاموزگری،وافسون، وجزم باوری )در فرایند توصیف سیرتاریخی تکوینی ، ساختاری و کارکردی عقل و نیز ترسیم بعضی شرایط تجویزی موضوع اساسی نوشته است. می توان الگوها و طرح واره های اندیشه وعمل واحساس را به مثابه حوزه ارزشها به اعتبار معانی در نظر گرفت و کنش را تحقق انگیزه/ \# دلیل\# یا اعتبار ارادی فردی از آن معانی تلقی کرد که حوزه تعقل را تشکیل می دهد. تحقق رابطه فرهنگ، اخلاق و تربیت و جامعه پذیری با رویکرد قاعده مندی و در عرصه اراده و انتخاب وعقلانیت با#یادگیری متفکرانه وکنش تفاهمی# احراز می شود. در این جا رویکرد اول یا #یادگیری متفکرانه# نماد پویش زنده هماهنگی بین کنش و الگوها و طرح واره های اندیشه وعمل واحساس منظور شده است. رویکرد دوم ، رویکردرفتارگرایانه ویادگیری سطحی ،بر اساس شرطی سازی و نظم وانضباط بیرونی و کنترل از راه ترساندن دستاموزگری،وافسون، وجزم باوری در باره هنجارها،نظم وانضباط است. مدعای اول نوشته روشنگری و بیان تمایز مفاهیم یادگیری متفکرانه( رویکرد اول)، که با ارتباط(عینیت اجتماعی حاصل از روابط و نقد متقابل )تکوین می یابد. محوریت عقل یاری می کند که این دو رویکرد در تربیت و جامعه پذیری اخلاقی خلط نشوند. منظور از عقلانیت که زمینه ساز جامعه پذیریِ اخلاقی تواند بود،#,
مقایسه سلامت عمومی حافظان قرآن و غیر حافظان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سلامت عمومی انسان ها همواره از موضوعات بسیار مهمی جوامع انسانی بوده است؛ در این مقاله به بررسی و مقایسه سلامت عمومی در بین دو گروه حافظ قرآن کریم و غیرحافظ پرداخته ایم. فرضیه پژوهش عبارت است از اینکه حفظ قرآن کریم می تواند موجب افزایش سطح سلامت عمومی جوانان گردد. بدین منظور، نمونه ای به حجم 103 نفر در سنین 17 تا 27 ساله شهرستان قم، انتخاب و آزمون سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ) مشتمل بر 4 مقیاس فرعی روی آنها اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از فن آماری t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین دو گروه در سطح 01/0α= مشاهده گردید. با 99% اطمینان می توان گفت: که حافظان قرآن نسبت به جوانان غیرحافظ در هر 4 مقیاس و در کل، از سطح سلامت عمومی بالاتری برخوردارند.
مقایسه اثربخشی دو شیوه شناختی - رفتاری و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی و مقایسه اثربخشی دو شیوه شناختی - رفتاری و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان بود. طرح تحقیق، تجربی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. به این منظور، شش کلاس از بین کلاس های سال دوم راهنمایی شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب و آزمون عزت نفس الیس پوپ به عنوان پیش آزمون روی آن ها اجرا گردید. سپس در هر کلاس، پانزده نفر از دانش آموزانی که نمره عزت نفس آن ها زیر نقطه برش بود، انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. چهار گروه آزمایشی (دو گروه دختران و دو گروه پسران) به دو شیوه تحت آموزش قرار گرفتند. در گروه های شناختی – رفتاری دختران و پسران، آموزش هایی به دانش آموزان داده شد و در گروه های آموزش والدین، والدین دانش آموزان تحت آموزش های خاص قرار گرفتند. در گروه کنترل هیچ مداخله ای اعمال نگردید. پس از اتمام جلسات و اجرای پس آزمون، نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوراهه و سه راهه و آزمون های تعقیبی لازم تحلیل گردید. نتایج به این قرار است: آموزش شناختی - رفتاری، عزت نفس دانش آموزان دختر را به طور مؤثر افزایش می دهد، و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان پسر مؤثر است. دو شیوه مذکور تمام ابعادت عزت نفس، شامل عزت نفس کلی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و جسمی را همزمان افزایش داده، تغییر در یک بعد چشمگیرتر از سایر ابعاد نیست.
عوامل مرتبط با نتیجه امتحان جامع علوم پایه پزشکی دانشجویان پزشکی
حوزههای تخصصی:
اهداف: دوره علوم پایه نخستین مقطع در برنامه درسی دوره پزشکی است. بررسی امتحانات جامع معیاری برای ارزشیابی کیفیت عملکرد دانشجویان، دانشگاهها و گروههای آموزشی است . این مطالعه با هدف تعیین وضعیت نتایج آزمون جامع علوم پایه و عوامل مرتبط با آن مقطع 5ساله انجام شد.
روشها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی مقطعی روی 153 نفر از دانشجویان پزشکی یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران شرکتکننده در آزمون جامع علوم پایه طی سالهای 87-1383 که بهروش سرشماری انتخاب شدند، انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و چکلیست اطلاعات دموگر ا فیک، عوامل دانشجویی و اطلاعات مربوط به عوامل آموزشی بود. دادهها با نرمافزار SPSS 12 و بهوسیله آزمونهای آماری T دانشجو، مجذور کای و آنالیز واریانس تحلیل شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار معدل دیپلم دانشجویان بهترتیب 17/15و 39/1، میانگین و انحراف معیار معدل دوره علوم پایه به ترتیب 93/14 و 50/1، میانگین و انحراف معیار نمره آزمون جامع علوم پایه طی دوره 5 ساله بهترتیب 34/118 و 95/19 بود و در همین زمان میانگین نمره کشوری 3/121 بوده است. میانگین نمره دانشگاه در شهریور 1384، شهریور 1385، اسفند 1386 و اسفند 1387 بالاتر از میانگین کشوری بود.
نتیجهگیری: میانگین نمره آزمون علوم پایه دارای روند رو به رشد است، ولی نسبت به سال 1385 اُفت دارد.
نقش ارزیابی شناختی در تبیین رابطه ابعاد فرزندپروری با هیجانات تحصیلی ریاضی و تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر طول پاره گفتار بر حسب هجا، تکواژ و واژه بر وقوع لکنت در کودکان لکنتی پیش دبستانی 6-4 سال فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی های مختلف نشان داده است که میان عامل زبان شناختی طول پاره گفتار بر حسب سه شاخص تعداد هجا، تکواژ و واژه های تشکیل دهندة پاره گفتار با وقوع لکنت در کودکان لکنتی پیش دبستانی ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که افزایش یا کاهش متغیرهای طول پاره گفتار منجر به افزایش یا کاهش میزان وقوع لکنت در این کودکان می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر و ارتباط میان طول پاره گفتار و بسامد وقوع لکنت بر حسب میانگین طول پاره گفتار بر اساس تعداد هجا ها ، تعداد تکواژ ها و نیز تعداد واژه ها است. در این پژوهش 15 کودک لکنتی فارسی زبان شامل 12 پسر و 3 دختر 6-4 ساله شرکت داشتند که از هر کدام یک نمونه گفتار خودانگیختة 30 دقیقه ای ضبط شد. این کودکان 60 پاره گفتار را در حین تعامل با گفتار درمان، والد (پدر یا مادر) و یا پژوهشگر تولید کردند. یافته های پژوهش نشان داد که در گفتار کودکان لکنتی فارسی زبان بین میانگین طول پاره گفتار (در هر سه سطح هجا، تکواژ و واژه) در پاره گفتارهای روان و ناروان تفاوت معناداری وجود دارد.
رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه با اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه با اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان بود. این پژوهش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان سال سوم دبیرستان مدارس عادی- دولتی قم که در سال تحصیلی 95-1394 به تحصیل اشتغال داشتند، تشکیل می دهند که شامل 2414 نفر بودند. از بین کلیه دانش آموزان، 334 نفر با توجه به جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از مراجعه به مدارس، دانش آموزان حاضر در نمونه، چهار پرسش نامه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه (محقق ساخته)، اهمال کاری، احساس تنهایی و سلامت عمومی را به منظور جمع آوری داده ها تکمیل نمودند. روایی ابزارها به ترتیب از طریق روایی صوری، ملاکی، همسانی درونی و هم زمان قابل قبول گزارش شده است. هم چنین، پایایی آنها توسط آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 0/88، 0/92، 0/89 و 0/88 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و با استفاده از SPSS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با اهمال کاری و احساس تنهایی رابطه مستقیم و با سلامت روان رابطه منفی دارد. هم چنین، متغیرهای اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان میزان استفاده از شبکه های مجازی تلفن همراه را پیش بینی می کند.
غنی سازی روابط زوجین به شیوه اولسون بر صمیمیت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صمیمیت یک مشخصه کلیدی و مهم روابط زناشویی و از ویژگی های بارز یک ازدواج موفق بشمار می آید. نبود یا کمبود آن یک شاخص آشفتگی در رابطه زناشویی است. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی غنی سازی روابط زوجین به شیوه اولسون بر افزایش صمیمیت زناشویی زوجین بود. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه انجام شد. جامعه آماری پژوهش نیز شامل 30 زوج شهر فارسان و حومه، در سال 1397 بودند. نمونه پژوهش نیز شامل 20 زوج بودند که از میان زوجین شهر فارسان و حومه ی آن به شیوه داوطلبانه بر اساس فراخوان دوره های آموزشی- مشاوره ای غنی سازی روابط زوجی انتخاب شدند. گروه آزمایش آموزش غنی سازی روابط زوجین به شیوه اولسون را در 7 جلسه دریافت کردند. گروه کنترل نیز در فهرست انتظار قرار داشتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش غنی سازی روابط زوجین به شیوه اولسون در افزایش صمیمیت زناشویی زوجین شهر فارسان اثربخش بوده است (001/0p<). همچنین این اثر در مرحله پیگیری پس از 45 روز نیز پایدار بود (001/0p<). نتیجه گیری: آموزش مهارت های ارتباطی در رویکرد غنی سازی روابط زوجین به شیوه اولسون توانسته است بر ارتقای صمیمیت زناشویی زوجین شهر فارسان اثربخش باشد. ملاحظات نظری و کاربردی در بخش نتیجه گیری مطرح شده است.