فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی این فرضیه پرداخته است که فراشناخت ها یکی از عوامل آسیب پذیری در اختلالات روانشناختی هستند. به نظر می رسد که بیماران دچار اسکیزوفرنیا و بیماران دچار اختلال اضطرابی، در مقایسه با گروه غیربیمار، در مقیاس های نقایص فراشناخت نمرات بالاتری کسب می کنند.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی – مقایسه ای بود که به صورت مقطعی انجام شد. دو گروه بیماران شرکت کننده در این مطالعه از بین بیماران بستری در مرکز روانپزشکی، و مراجعه کنندگان به کلینیک روانپزشکی و روان درمانی انتخاب شده، که به وسیله روانپزشکان و روانشناسان بالینی براساس ملاک های DSM-IV-TR تشخیص اسکیزوفرنیا (32=n) و اختلالات اضطرابی (فوبی اجتماعی (26=n) و وسواس فکری – عملی (28=n)) دریافت کرده بودند. به منظور افزایش اعتبار تشخیص ها، با این بیماران بر اساس DSM-IV مصاحبه تشخیصی شد و سپس همراه با گروه غیربیمار (30=n) به وسیله پرسشنامه فراشناخت ها مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: بیماران دچار اسکیزوفرنیا در مقایسه با سایر گروه ها، سطوح بالاتری از باورهای فراشناختی ناسازگارانه را نشان دادند. گروه بیماران دچار اختلال اضطرابی در مقایسه با گروه بیماران اسکیزوفرنیا نمرات پایین تر و در مقایسه با گروه غیربیمار نمرات بالاتری گرفتند. همچنین، گروه غیربیمار در مقایسه با گروه بیماران، باورهای فراشناختی سالم تر و سازگارانه تری نشان داد.
نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل آسیب پذیری معمول در طیف اختلالات روانشناختی، به ویژه اختلالات روانپریشی هستند.
نقش خودکارآمدی، خود تنظیمی(راهبردهای شناختی و فرا شناختی) و عزت نفس در عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال سوم رشته علوم تجربی در دبیرستان های شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش خودکارآمدی، خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) و عزت نفس در عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال سوم دبیرستان بود. در این پژوهش خودکارآمدی، خودتنظیمی(راهبردهای شناختی و فراشناختی)و عزت نفس به عنوان متغیرهای پیش بین و عملکرد تحصیلی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده اند. نمونه پژوهش، شامل 500 نفر دانش آموز دختر و پسر سال سوم علوم تجربی شاغل به تحصیل در سال 89-1388در دبیرستان های شهرکرد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که در کل نمونه، نقش متغیرهای خودکارآمدی، خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فرا شناختی) و عزت نفس با عملکرد تحصیلی به ترتیب23/0، 34/0، 25/0، 22/0 و 23/0 بود. خودکارآمدی نیز بر خودتنظیمی و عزت نفس مؤثر بود(p<0.01). همچنین، برای تعیین سهم هر یک از متغیرهای پیش بین در تعیین متغیر ملاک از رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که خودتنظیمی و خودکارآمدی در تبیین واریانس عملکرد تحصیلی سهم داشته اند. عزت نفس سهمی در تبیین واریانس عملکرد تحصیلی نداشته است.
ارائه انگاره های محیطی مؤثر بر شکل گیری فضاهای عمومی مشوق سالمندی موفق با تأکید بر ترجیحات سالمندان شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نقش حمایت اجتماعی و سیاست ها و اقدامات سازمانی در موفقیت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی و سیاست ها و اقدامات سازمانی بر موفقیت شغلی کارکنان در کارکنان شرکت های وابسته به سایپا در گلپایگان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان این شرکت ها (800 شرکت کننده) تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده 179 مرد برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه 12 سؤالی موفقیت شغلی برون زاد و درون زاد (نبی، 2001)، پرسشنامه 10 سؤالی حمایت اجتماعی (نبی، 2001) با دو زیر مقیاس حمایت شخصی- همکاران و حمایت شبکه ای و پرسشنامه 7 سؤالی سیاست ها و اقدامات سازمانی (نبی، 2001) بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که: 1) موفقیت شغلی برون زاد و درون زاد با حمایت شخصی- همکاران، حمایت شبکه ای و اقدامات و سیاست های سازمانی دارای رابطه مثبت و معنادار هستند؛ 2) تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که به ترتیب حمایت شخصی- همکاران، اقدامات و سیاست های سازمانی و حمایت شبکه ای، موفقیت شغلی درون زاد را، و اقدامات و سیاست های سازمانی موفقیت شغلی برون زاد را پیش بینی می کنند.
اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط با جنس مخالف در معتادان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط با جنس مخالف در میان مردان معتاد است. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش معتادان مرد شهر کرمانشاه بود که با روش نمونه گیری در دسترس از چهار مرکز ترک اعتیاد انتخاب شدند. تعداد 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (هرکدام 20 نفر) جایگزین شدند. آموزش گروهی مهارت خود آگاهی برای گروه آزمایشی اجرا شد. یک هفته بعد از اتمام جلسات از دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار میانگین رفتارهای پر خطر گروه آزمایش و گواه بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد برای کاهش رفتار پر خطر جنسی در بین معتادان می توان از آموزش مهارت های خودآگاهی استفاده کرد.
طراحی ابزاری برای سنجش سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی این پژوهش، طراحی ابزاری روا و معتبر برای سنجش مهارت های سواد اطلاعاتی دانشجویان در بافت نظام های آموزش از دور بوده است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان همدان در سال تحصیلی 91-1390، به تعداد 28530 نفر تشکیل می دادند. شیوه نمونه گیری، تصادفی خوشه ای بود و بر این اساس تعداد 387 نفر از دو مرکز، بر اساس فرمول نمونه گیری کرجسی و مورگان انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات، ابزاری به نام پرسش نامه سنجش سواد اطلاعاتی توسط محقق بر اساس معیارهای علمی و مبتنی بر طیف لیکرت ساخته شد. این ابزار دربرگیرنده 5 مؤلفه (مبتنی بر 5 استاندارد سواد اطلاعاتی) و 30 گویه است که آزمودنی باید آن را به شیوه خود - ارزیابی پاسخ دهد. برای مناسب سازی گویه های آن از توان افتراقی و برای بررسی روایی آن از روایی محتوایی، صوری و سازه (روایی همگرا و تحلیل عاملی) استفاده شد. بر این اساس، میزان همبستگی بین این آزمون و آزمون اصغرنیا (1388) در روایی همگرا 77/0 بود. هم چنین نتیجه تحلیل عاملی اکتشافی (به روش تحلیل مؤلفه های اصلی) بر روی پرسش نامه منجر به استخراج 6 عامل با واریانس تراکمی نزدیک 66 درصد گردید. برای تعیین میزان پایایی آن به شیوه همسانی درونی نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل گویه ها 94/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد که «پرسش نامه سنجش سواد اطلاعاتی» برای سنجش سواد اطلاعاتی دانشجویان در بافت نظام های آموزش از دور مناسب بوده و از روایی و پایایی لازم برخوردار است. نتیجه دیگر پژوهش نیز نشان داد که بین سن و سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
تأثیر بیوفیدبک EEG بر کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و عقاید وسوسه انگیز افراد با اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر بیوفیدبک EEG (نوروفیدبک) در کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و عقاید وسوسه انگیز افراد با اختلال سوءمصرف مورفین است. روش: روش مطالعه آزمایشی بوده که در سال 1390 در شهر اردبیل انجام گرفته است و از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه این مطالعه 34 نفر بیمار مرد وابسته به مورفین بودند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل دستگاه نوروفیدبک، پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز رایت و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مانکوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل، بهبودی معناداری را برای مقیاس های اضطراب، افسردگی و عقاید وسوسه انگیز بعد از 20 جلسه درمانی نوروفیدبک نشان داد؛ اما در مورد متغیر استرس بهبود معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که افراد معتاد می توانند تحت تأثیر بیوفیدبک EEG افسردگی، اضطراب و عقاید وسوسه انگیز خود را بهبود بخشند.
اصولی در اهداف اقتصادی تربیت: اصول و مبانی تربیت اسلامی
منبع:
پیوند ۱۳۶۰ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال رفتاری درکودکی موضوع بسیار مهمی است که می تواند زمینه ساز اختلالات در سنین بزرگسالی باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال رفتاری در شهر کرمانشاه بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 کودک با استفاده از پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان پیش دبستانی شهیم و یوسفی (1378) انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. 8 جلسه بازی درمانی بی-رهنمود به روش کداسن و شفر (2001) برای گروه آزمایش اجرا شد. در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمون مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کوکان پیش دبستانی مؤثر بود (001/0P<). بنابراین توصیه می شود که والدین، مربیان و کارشناسان آموزشی برای کاستن از رفتارهای مشکل آفرین کودکان از این شیوه آموزشی و درمانی بهره ببرند. همچنین پیشنهاد می شود که درمانگران و متخصصان کودک در کنار درمان های پزشکی، از مداخلات بازی درمانی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده کنند.
اثربخشی و مقایسه گروه درمانی شناختی به شیوه منطقی ـ عاطفی ـ رفتاری و روش هومیوپاتی بر اختلال افسردگی زنان
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی گروهدرمانی شناختی به شیوه منطقی ـ عاطفی ـ رفتاری با روش هومیوپاتی بر اختلال افسردگی زنان بود. به این منظور 30 بیمار مبتلا به این اختلال از میان مراجعهکنندگان به درمانگاه روانپزشکی نور شهر اصفهان که با نظر روانپزشک تشخیص افسردگی دریافت نموده و نیز از پرسشنامه افسردگی بک نمرهای بین 17 تا 30 کسب کرده بودند و هیچگونه اختلال طبی دیگری نداشته و در حال حاضر تحت درمان دیگری قرار نداشتند، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی 15 نفری قرار گرفتند. جلسات گروهدرمانی شناختی به روش منطقیـ عاطفیـ رفتاری الیس به صورت 10 جلسه 90 دقیقهای یک بار در هفته بود. اعضای گروه هومیوپاتی نیز با اخذ مجوز از روانپزشک به پزشک هومیوپات ارجاع داده شده و به مدت 6 ماه به صورت انفرادی تحت درمان با داروهای هومیوپاتی قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات، دو گروه آزمایش دوباره با این پرسشنامه بهعنوان پسآزمون مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری عبارت بود از: ارزیابی روانپزشکی طبق معیارهای DSM-IV-TR، پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه سنجش افسردگی بک. برای تجزیه و تحلیل دادهها از دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در سطح توصیفی از شاخصهای فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کواریانس بهمنظور مقایسه تاثیر گروهدرمانی شناختی و هومیوپاتی بر میزان افسردگی و ازآزمون t همبسته برای بررسی اثربخشی دو روش مداخله بهطور جداگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بهکارگیری هر دو روش درمانی میزان افسردگی بیماران را کاهش داده است (05/0≥P). همچنین نتایج نشان داد بین دو روش درمان از نظر اثربخشی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0
"
بررسی نقش سبک های یادگیری در تبیین خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین نقش سبک های یادگیری در تبیین خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه بود. نمونه آماری 300نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها ی پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک های یادگیری کُلب (LSI) با چهارسبک(همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده)و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (SGSES) جمع آوری شد. داده ها بااستفاده از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون تحلیل واریانس یکراهه به همراه آزمون تعقیبی توکی)تحلیل شد. یافته ها نشان داد که سبک های یادگیری واگرا ، همگرا ، جذب کننده و انطباقیابنده در خودکارآمدی دانش آموزان مؤثر است. مقایسه میانگین نمرات مؤید آن است که میزان خودکارآمدی دانش آموزانی که از سبک یادگیری واگرا استفاده می کنند به طور معنا دار بیشتر از سبک های یادگیری همگرا،جذب کننده و انطباق یابنده است.
رابطه بین وابستگی یا عدم وابستگی به زمینه و کاربرد راهکارهای درک شنیداری در میان دانشجویان دختر ایرانی در رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی است در مورد رابطه وابسته بودن یا نبودن به زمینه (میدان) و کاربرد راهکارهای درک شنیداری توسط دانشجویان دختر رشته زبان انگلیسی در شهر شیراز. تعداد 138 دانشجوی دختر که از میان 208 نفر براساس نمره آزمون تعیین سطح انگلیسی برگزیده شده بودند و در سطح متوسط از دانش زبان قرار داشتند در مطالعه شرکت داده شدند. براساس آزمون مجموعه اشکال درهم تنیده (ویتکین و دیگران، 1971) شرکت کنندگان به دو گروه وابسته به زمینه و مستقل از آن تقسیم شدند. پرسشنامه راهبردی درک شنیداری (افسرنیا، 1999) هم جهت تعیین فراوانی استفاده از راهکارهای مختلف درک شنیداری به شرکت کنندگان داده شد. با به کارگیری ضریب همبستگی معلوم شد راهکارهای فراشناختی، حافظه ای ، شناختی و اجتماعی با میزان وابستگی به زمینه رابطه معناداری دارند؛ در حالیکه در مورد راهکارهای جبرانی و عاطفی هیچ گونه معناداری دیده نشد. با استفاده از یک سری آزمون تی، میانگین دو گروه در مورد راهکارهای گوناگون مقایسه شد. دانشجویان مستقل از زمینه در مقایسه با دانشجویان وابسته به زمینه تمایل بیشتری به استفاده از راهکارهای فراشناختی، حافظه ای و شناختی از خود نشان دادند؛ در صورتی که دانشجویان وابسته به زمینه در استفاده از راهکارهای اجتماعی نسبت به گروه دیگر برتر بودند.
فرزند پروری و مسئولیت پذیری در نوجوانان: نقش واسطه گری سبک های پردازش هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی نقش واسطه گری سبک های پردازش هویت در رابطه ی بین ابعاد فرزندپروری و مسئولیت پذیری در نوجوانان صورت پذیرفت. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 304 نفر (171 دختر و 133 پسر) از دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز در سال تحصیلی
93-92 بود که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش، هر یک از شرکت کنندگان، پرسش نامه های محیط خانوادگی نقاشیان، سبک های پردازش هویت وایت و همکاران و مسئولیت پذیری سروشرا تکمیل نمودند. پایایی ابزارهای پژوهش به وسیله ی ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن ها به کمک همسانی درونی تعیین شد. نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول آزمون ها بود. هم چنین نتایج تحلیل مسیر مطابق با مراحل بارون و کنی نشانگر آن بود که، ابعاد فرزندپروری کنترل و محبت، پیش بین مثبت و معنادار مسئولیت پذیری نوجوانان هستند. بعد فرزندپروری کنترل، پیش بین مثبت و معنادار سبک پردازش هویت هنجاری و بعد فرزندپروری محبت، پیش بین مثبت و معنادار سبک های پردازش هویت، اطلاعاتی و هنجاری و پیش بین منفی و معنادار سبک پردازش هویت سردرگم- اجتنابی بود. در مورد سبک های پردازش هویت نیز مشاهده گردید که سبک های پردازش هویت اطلاعاتی و هنجاری، پیش بین مثبت و معنادار و سبک پردازش هویت سردرگم- اجتنابی پیش بین منفی و معنادار مسئولیت پذیری نوجوانان است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سبک پردازش هویت هنجاری در رابطه ی بین بعد فرزندپروری کنترل و مسئولیت پذیری نقش واسطه گری کامل ایفا می کند. هم چنین سبک های پردازش هویت اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم- اجتنابی نقش واسطه ای سهمی در ارتباط بین بعد محبت فرزند پروری و مسئولیت پذیری داشتند.
معلم و تفاوتهای فردی دانش آموزان
منبع:
پیوند ۱۳۶۳ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
تاثیر آموزش مهارت های ارتباط همسران بر میزان تعارض های زناشویی زوجهای متعارض متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر، تاثیر آموزش برنامه ارتباط همسران را برمیزان تعارض زناشویی زوجهای متعارض مطالعه می کند
روش و مواد: این تحقیق از نوع پیش- پس آزمون با گروه کنترل و به صورت تصادفی بود. جامعه آماری کلیه زوج ارجاعی به مرکز مشاوره خانواده و مداخله در بحران در شهر اصفهان در سال 1387. تعداد30 زوج به طورتصادفی در دو گروه گواه و مداخله جایگزین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه های تعارضات زناشویی (براتی و ثنایی،1375 ) بود که پایایی آن برابر با 80/. بدست آمد.
نتایج: تحلیل و مقایسه داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون زوجهای گروه مداخله و زوجهای گروه گواه تفاوت معنادار( P< ) رجود دارد. همین طور، مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون زوجهای گروه مداخله حاکی از تفاوت معنادار در میزان تعارضات کلی و حیطه های واکنشهای هیجانی، جلب حمایت فرزندان، رابطه با اقوام و دوستان خود (P
چالش مداخلات: تا چه اندازه هر یک از مداخلات آموزش مدیریت والدین، نروفیدبک، و ریتالین بر بهبود اختلال بیش فعالی/نقص در توجه و شاخص استرس والدینی تأثیر دارند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی شیوه-های درمانی ریتالین، نروفیدبک و آموزش مدیریت والدین بر بهبود اختلال کمبود توجه/بیش فعالی و شاخص های تنیدگی والدینی انجام شده است. این پژوهش بر حسب هدف و مداخلات ، از نوع پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون سه گروهی بدون کنترل می باشد.
جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه (ADHD) ساکن شهر تهران می باشند. از بین مراجعه کنندگان به کلینیک تخصصی روان پزشکی کودک، سی کودک مبتلا به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس اهداف پژوهش در سه گروه درمان ریتالین، درمان نروفیدبک و کودکانی که والدین آن ها تحت آموزش مدیریت والدینی قرار گرفتند گماشته شدند؛ قبل و بعد از ارائه درمان توسط مقیاس درجه بندی کانرز (فرم 48 سؤالی والدین، CPRS-48) و شاخص تنیدگی والدینی(PSI) مورد ارزیابی و اطلاعات به دست آمده به وسیله آمار استنباطی و روش MANCOVA تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که بین اثربخشی سه روش ریتالین، آموزش والدین و نروفیدبک تنها در دو مقیاس توجه و تمرکز و شاخص بیش فعالی آزمون کانرز کودکان ADHD تفاوت معنادار مشاهده گردید، به نحوی که درمان ریتالین اثربخش تر از آموزش مدیریت والدین بود و بین اثربخشی سه روش ریتالین، آموزش والدین و نروفیدبک در شاخص تکانش گری تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین در خصوص اثربخشی سه شیوه درمانی بر بهبود شاخص تقویت گری و دلبستگی والدگری، آموزش مدیریت والدین و ریتالین نسبت به نروفیدبک اثربخشی بیشتری در شاخص تقویت گری داشتند و تفاوت معناداری بین اثربخشی سه گروه در شاخص دلبستگی والدگری مشاهده نگردید.
بررسی رابطه بین میزان برخورداری شرکت سایپا یدک از ویژگی های سازمان های یادگیرنده با میزان هوش سازمانی در این شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین میزان برخورداری شرکت سایپا یدک از ویژگی های سازمان های یادگیرنده با میزان هوش سازمانی در این شرکت بوده است. روش: روش پژوهش از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران شرکت سایپا یدک به تعداد (104N=) نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته سازمان یادگیرنده و پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی «آلبرخت» بوده است. نتایج: نتایج استخراج شده از پرسشنامه ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داده است که بین میزان برخورداری از مولفه های سازمان های یادگیرنده با مولفه های هوش سازمانی مدیران در شرکت سایپا یدک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نیز نشان داده است که از میان مولفه های سازمان یادگیرنده، به ترتیب مهارت های تفکر سیستمی، چشم انداز مشترک، مهارت های فردی، یادگیری تیمی و در نهایت مدل های ذهنی پیش بینی کننده های مناسبی برای هوش سازمانی مدیران شرکت سایپا یدک خواهند بود. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که بین میزان برخورداری از مولفه های سازمان یادگیرنده با مولفه های هوش سازمانی مدیران در شرکت سایپا یدک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.