فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۰۶۱ تا ۱۱٬۰۸۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش کیفی و به قصد راه بُردن به دلایل روی آوردن زنان به فالگیری، دلالت ها و پیامدهای فالگیری در زندگی فردی و خانوادگی زنان صورت گرفته است. یافته های تحقیق به کمک تکنیک مشاهده و مصاحبه نیمه ساخت یافته گردآوری و برای عملیات میدانی تحقیق و تحلیل داده ها نیز روش نظریه مبنایی استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری گلوله برفی با 30نمونه از مطلعان کلیدی مصاحبه شده تا اشباع نظری حاصل گردد. بر مبنای نتایج تحقیق، زنان به دلایلی چون روزمرگی، آینده نگری، فشارهنجاری، فقدان حمایت اجتماعی به فالگیری روی می آورند. در این میان، مدرن شدن و روانکاوانه شدن فالگیری به عنوان شرایط مداخله گر و فردی شدن باورها و کلیشه های جنسیتی به عنوان زمینه تسهیلگر عمل می نماید. بر مبنای تجربه و درک زنان، مراکز فالگیری در کنار کارکردهای مشکل گشا و فراغتی به نوعی پاتوق زنانه مبدل شده است. زنان تخلیه روانی، افسون زدگی زندگی، احساس ندامت را از مهم ترین پیامدهای مراجعه به فالگیر تلقی می کنند. مقوله هسته استخراج شده از تجربه و درک زنان از فالگیری بر ناامنی زندگی زنان دلالت دارد.
گونه شناسی دینداری های اسلامی؛ نقدی بر گونه شناسی های صاحب نظران غربی در زمینه انواع دینداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعات زیادی در باب انواع دینداری ها در اسلام، از سوی صاحب نظران غربی و مسلمان صورت گرفته است، لیکن بیشتر صاحب نظران غربی در گونه شناسی خود، انواع دینداری ها را بر اساس جناح بندی های راست و چپ مرسوم در غرب مطرح نموده اند. مقاله حاضر، به بررسی و نقد دیدگاه سه تن از صاحب نظران غربی، یعنی جان اسپوزیتو[1] ، کلینتون بنت[2] و ویلیام شپرد[3] پرداخته و تلاش نموده است تا با روش مقایسه ای - تطبیقی، ابتدا گونه شناسی انواع دینداری ها را بر اساس جناح بندی چپ و راست در میان خودشان، مقایسه و توضیح دهد و سپس این گونه شناسی ها را با نظرات دو تن از صاحب نظران مسلمان، یعنی عبدالله سعید[4] و طارق رمضان[5] که به نظر نگارنده، خالی از اشکالات فوق هستند نیز مقایسه نماید. همچنین با تطابق گونه شناسی ها با دلائل و مثال های آن ها کاستی ها و کلی نگری های اشتباهات موجود در آن ها نشان داده شده است. نتایج نشان می دهد در تمام مواردی که سه نویسنده غربی در گونه شناسی خود، عملکرد ضعیفی نشان داده اند، سعید و رمضان، عملکرد بهتری داشته اند.
بررسی شهر دوستدار کودک واحساس شادی کودکان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق درحوزه شهرهای دوستدارکودک، به طور خاص در اروپا، از سال 1980 مورد توجه قرارگرفته که با هدف ایجاد فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط پیرامون آن ها بوده است. مسأله اساسی تحقیق حاضر بررسی مفهوم شهردوستدار کودک و ارتباط آن با احساس شادی و نشاط آن ها است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری، کودکان 9 الی 12 سال شهر مشهد بوده است و نمونه ای با حجم 250 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به تصادف و با دقت احتمالی مطلوب (d=0.05) و ضریب اطمینان 0.95 انتخاب شده است. ابزار سنجش متغیر مستقل تحقیق، محقق ساخته و برای متغیر وابسته تحقیق از پرسش نامه استاندارد شده آکسفورد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد 50 درصد از کودکان از فضای شهر مشهد رضایت داشته و آن را مورد پسند خود دانسته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که (0.36) از تغییرات موجود در احساس شادی کودکان، تابع متغیرهای مستقل است. این متغیرها که به ترتیب، بیشترین تأثیرگذاری را بر احساس شادی کودکان داشته اند؛ عبارت اند از: متغیرهای مشارکت اجتماعی کودکان 0.41 درصد، احساس تعلق به شهر مشهد 0.24درصد، متغیر احساس امنیت 0.11 درصد و برخورداری از خدمات و امکانات شهری 0.12 درصد. در این مدل مشارکت اجتماعی کودک، احساس تعلق به شهر مشهد، متغیر احساس امنیت، برخورداری از امکانات و خدمات شهری، احساس شادی را تقویت می کند.
ساختار و محتوای اخبار داخلی خبرگزاری جمهوری اسلامی
منبع:
رسانه ۱۳۸۰ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
رویکردی فراگیر به موضوع کجروی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۲ شماره ۷۷
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن فرهنگ
ترقی معجز آسای ژاپن
ایران شناسی: نقدی بر اندیشه های دکتر علی شریعتی (شیعه ی صفوی و علوی)
حوزههای تخصصی:
سوءاستفاده از سمت ریاست بر خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با تشکیل خانواده، تعیین مقام ریاست بر آن اقدامی ضروری و مسلم است. زیرا خانواده مانند هر نهاد دیگر اجتماعی و بلکه به عنوان نهاد اولیه و سنگ بنای تشکیل جامعه از این قاعده مستثنا نیست. از این رو در حقوق اسلام و نیز قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، سمت ریاست بر خانواده به عنوان یک وظیفه و تکلیف قانونی در راستای سامان دهی به نظام خانواده، برعهده مرد قرار داده شده است.
بنابراین جعل این سمت، یک مزیت یا امتیاز شخصی نبوده و درحقیقت ایجاد یک مسئولیت یا وظیفه ی اجرائی برای زوج است.
بدیهی است لازمه داشتن این سمت، اعطای حقوق و امتیازات خاصه برای سرپرست خانواده خواهد بود که بدون این حقوق ممتازه مدیریت وی برخانواده ناممکن یا ناکافی است. بنابراین اعطای این حقوق، یک اعطای شخصی نبوده و به منظور بهره مندی در اداره ی صحیح امور خانواده به زوج واگذار شده است. با این همه، وجود این حقوق ممتازه باعث می شود تا بسیاری از مردان به سوءاستفاده از این حقوق، به ویژه در ارتباط با همسران خود وسوسه شوند. در این مجال، ماهیت حقوقی این سمت را از منظر سوءاستفاده های حقوقی بررسی کرده و نحوه پیشگیری و برخود با آن را مورد ارزیابی قرار دهیم.
بهداشت روانی و طب پیشگیر در ایران (قسمت 2)
حوزههای تخصصی:
رادیو و ویژگی هایی که همچنان باید شناخت...
حوزههای تخصصی:
تربیت اجتماعی زیبایی شناسانه، پارادایمی بدیل برای نظام ِ تربیت اجتماعی جزم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جزم اندیشی و به تبع آن جزم گرایی به مخدوش شدن تعاملات انسانی و ایجاد تضادها و کشمکش های بین فردی در سطوح مختلف اجتماعی، از خانواده گرفته تا گروه ها و احزاب مختلف و در سطح کلان، حتی بین دو جامعه منجر می شود. در این مقاله پس از توصیف و تبیین مفهومِ جزم گرایی و زیبایی شناسی، به واکاوی مبانی مورد اعتقاد جزم اندیش ها و سپس به استنتاج اصول و روش های تربیت اجتماعی برخاسته از این نوع مبانی پرداخته شده است. همچنین مبانی زیبایی شناسانه بر اساس آرای اندیشمندان مختلف و اصول و روش های تربیت اجتماعی که از این مبانی زیبایی شناسانه قابل استنباط است، ارائه شده است. در نهایت به هدف نهایی این مقاله، یعنی ارائة اصولِ تربیت اجتماعی زیبایی شناسانه بر گرفته از پاردایم های تربیت اجتماعی زیبایی شناسانه و به کارگیری آن از طریق نظام تربیتی برای اصلاح و یا تعدیل اثرات سوء تربیت اجتماعی جزم گرایانه پرداخته شده است.
طراحی مدل سازگارسازی رسانه گری آیین زیارت در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه رسانه و دیدگاه های انتقادی در حوزه رسانه و ارتباطات، رسانه این قدرت را دارد که محتوای خود را تحت تأثیر خواستگاه های فرهنگی و هویتی به ویژه ماهیت سکولاری خود قرار دهد و محتواهای دینی را تغییر داده و نتیجه ای دور از روح و اندیشه محتوای رسانه ای شده ایجاد نماید. عمده این نظریات تلاش نموده اند تا قدرت تسلط فناوری بر فرهنگ را اثبات و تشریح نمایند و از همین رو، برخی در نگاهی ناامیدکننده، بین مفاهیم دین و فناوری های رسانه ای مرزی هویتی کشیده اند. ظهور شبکه های اجتماعی مجازی و در پی آن رشد استفاده از آن ها برای محتواهای دینی و آیین های مذهبی، چالشی نظری ایجاد نموده است که آیا این رسانه ها نیز قابلیت تسلط فرهنگی در بازتاب موضوعات دینی را دارند و اگر این چنین است، چگونه می توان از عدم تطابق و ناسازگاری هویتی آیین های دینی رسانه ای شده با موجودیت اصلی خود جلوگیری نمود؟ برای پاسخ به این سؤالات، آیین زیارت در دین اسلام به عنوان یکی از این موضوعات دینی انتخاب شد و تلاش نمودیم تا رسانه گری این آیین در فضای شبکه های اجتماعی سازگار با هویت اسلامی در قالب مدلی ارائه شود. بدین منظور، بر اساس مدل پارادایمی نظریه برخواسته از داده، تعداد 14 مصاحبه با مطّلعان این حوزه شامل صاحب نظران و اساتید دانشگاهی، رسانه گران برتر در حوزه رسانه های دیجیتال به ویژه افراد باتجربه در رسانه گری دینی در فضای مجازی و همچنین، استفاده کنندگان از رسانه های دیجیتال به ویژه شبکه های اجتماعی با موضوع زیارت انجام شد. در نهایت بر اساس تعداد 31 مقوله استخراج شده، مدل پارادایمی ارائه شد. محور اصلی این مدل مبتنی بر فطری گرایی رسانه گری زیارت قرار دارد که بر چرخش معنایی از مفهوم کاربر و مخاطب به سمت معنای زائر و از معنای رسانه گری به معنای خادمیت تأکید دارد. برای تحقق این موضوع چهار راهبرد ارائه شد.
نظریه ادبی مدرن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه فیلم های مستند مردم نگار (اتنوگرافیک) پیرامون ایران با مطالعه موردی فیلم های "علف"، "قوم باد"، "شقایق سوزان"، "بلوط" و" تاراز"
منبع:
رادیو تلویزیون سال پنجم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۹
11 - 38
حوزههای تخصصی:
کوچ و زندگی عشایر ایران از دوره سینمای صامت، مورد توجه فیلمسازان ایرانی و خارجی بوده است. شیوه زندگی عشایر به عنوان نمونه زنده ای از زندگی انسان های هزاره های پیش، جاذبه های تصویری کوچ و ظرفیتی که در دل این موضوع برای جلب نظر مخاطب فیلم نهفته است، تا کنون فیلمسازان زیادی را به تصویر کردن این موضوع سوق داده است. از سوی دیگر، فقر معیشتی حاکم بر آنان، شرایط را برای اهداف شرق شناسانه و نگاه از بالا به پایین غربی ها به موضوع مورد مطالعه خود، مهیا می سازد.
فیلم های مستند " علف"(1925) و " گوسفندها باید زنده بمانند"(1976) که توسط فیلمسازان خارجی ساخته شده و فیلم های ایرانی " شقایق سوزان"(1341)، " بلوط"(1347) و " تاراز"(1366) از مطرح ترین آثاری هستند که پیرامون ایل بختیاری ساخته شده اند. این فیلم ها به صورت مطالعه موردی در این پژوهش مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند.روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای و اسنادی است. اسنادی که از یک سو فیلم های مستند و از سویی دیگر کتب و نسخ گوناگون را در بر می گیرد. بر اساس نتایج به دست آمده ،فیلم های " بلوط" و " تاراز" بیش از آثار دیگر از معیارهای لازم برای فیلم مردم نگار بهره می برند. عدم بهره گیری کافی از دانش مردم شناسی، نداشتن پیشینه تحقیقاتی لازم، نگاه تصنعی و گاه حماسه پردازانه به کوچ و زندگی عشایر در فیلم های " علف" و " شقایق سوزان" و کاربرد ادبیات شاعرانه در گفتار متن در فیلم "
گوسفندها باید زنده بمانند" از مهم ترین آسیب هایی است که این آثار را از ضوابط و معیارهای علمی فیلم های مردم نگار بی بهره کرده است. ساختار سینمایی قوی، بهره گیری از عنصر درام و کاربرد ترفندهای تماشاگرپسند در فیلم های خارجی ساخته شده پیرامون عشایر بختیاری( خواه از معیارهای مردم نگارانه بهره برده باشند و خواه بی بهره باشند) ، راه را برای تبلیغ ایدئولوژی و تصویر خاصی که از ایران ارائه می دهند؛ هموار می سازد.
مقالات: کردستان عراق
جمعیت و کیفیت زندگی
حوزههای تخصصی: