فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییرات همزمان بین قیمت جهانی نفت و قیمت مواد غذایی منجر به علاقهمندی محققان به بررسی تاثیر افزایش قیمت نفت بر روی قیمت مواد غذایی گردیده است. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی تاثیر نوسانات قیمت نفت بر شاخص قیمت مواد غذایی در ایران در بازه زمانی 1390-1369 است. برای این منظور از الگوی خودهمبسته برداری، تابع عکس العمل آنی و الگوی خودتوضیح برداری با وقفههای توزیع شده استفاده شده است. نتایج حاصل از بکارگیری تابع عکسالعمل آنی نشان میدهد که نوسانات قیمت نفت تاثیری بر قیمت مواد غذایی در ایران طی دوره مورد بررسی نداشته است. همچنین نتایج استفاده از الگوی خودتوضیح برداری با وقفههای توزیع شده بیانگر این است که رابطه معنیداری بین قیمت نفت و قیمت مواد غذایی در کوتاه مدت و بلندمدت وجود ندارد. این نتیجه میتواند ناشی از یارانههای پرداختی دولت به بخش انرژی باشد که مانع از تغییر قیمت آنها و در نتیجه عدم تغییر قیمت مواد غذایی می گردد.
نقش انتظارات در شکل گیری نوسانات نرخ ارز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نرخ ارز یکی از مهم ترین متغیرهای اقتصاد باز است، بنابراین شناسایی عوامل موثر بر رفتار آن اهمیت فراوانی دارد. در این تحقیق تلاش شده است تا نقش انتظارات برون یابانه و نمودارگرایی در بی ثباتی و نوسانات نرخ ارز نشان داده شود. انتظارات برون یابانه نوعی از انتظارات است که بر اساس آن اگر قیمت یک دارایی در حال افزایش باشد، سرمایه گذاران انتظار دارند افزایش قیمت در دوره های آتی ادامه داشته باشد، از این رو تقاضای خود را با افزایش قیمت، افزایش و در صورت کاهش قیمت، کاهش می دهند. به منظور شناسایی عوامل موثر بر رفتار نرخ ارز با استفاده از داده های زمانی مربوط به نرخ ارز اسمی غیررسمی (دلار/ ریال) در بازه زمانی ابتدای سال 1370 تا انتهای آبان سال 1393در افق های زمانی هفتگی، ماهانه و فصلی رفتار نرخ ارز با استفاده از رهیافت بنیادگراها- نمودارگراها و روش مدلسازی مبتنی بر عامل، شبیه سازی شد. بررسی نتایج مدلسازی نشان داد در دورانی که نوسانات نرخ ارز در کشور شدید بوده است، سهم نمودارگراها از تقاضای بازار افزایش یافته و بی ثباتی بازار را تشدید کرده است و برعکس در دورانی که سهم نمودارگراها کاهش یافته، بازار باثبات تر بوده است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد نمودارگراها به طور متوسط در این بازار سود کسب کرده اند و به همین جهت تمایلی به ترک بازار ندارند.
عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در منطقه منا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای گروه منا (کشورهای منتخب شمال آفریقا و خاورمیانه) شامل 11 کشور منتخب است. بدین منظور از روش حداقل مربعات دو مرحله ای در داده های تلفیقی برای کشورهای منتخب گروه منا در دوره زمانی 2002-2014 استفاده شده است. بر اساس نتایج، تأثیر مثبت نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم و بازبودن تجاری و تأثیر منفی حکمرانی خوب بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی به دست آمد. همچنین، بررسی تأثیر نوع نظام ارزی نشان داد کشورهایی که دارای نظام ارزی ثابت هستند، سهم بیشتری از سرمایه گذاری مستقیم خارجی را به خود تخصیص می دهند. به استناد نتایج و برای ارتقای سرمایه گذاری مستقیم خارجی، کشورهای گروه منا باید گام های جدی در زمینه های بهبود سیستم حکمرانی، کاهش تورم، افزایش نرخ رشد اقتصادی، ثبات سیستم ارزی و افزایش بازبودن تجاری بردارند.
ارزیابی سطح تمرکز بازار برق ایران در شرایط ادغام نیروگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ادغام بنگاه ها در هر بازاری از جمله بازار برق از دو جهت حایز اهمیت است، اول این که آیا در صنعت برق باید به دنبال عدم شکل گیری ادغام نیروگاه ها بود، یا از هر گونه ادغامی که در نتیجه حداکثرسازی سود بنگاه های خصوصی منجر به افزایش کارایی می شود، استقبال شود. این تحقیق از دیدگاه نهاد نظارت بر بازار به مساله پرداخته و لذا دغدغه اش این است که چه موارد ادغامی منجر به افزایش تمرکز بازار برق شده و بنابراین شرایط اعمال قدرت بازار بالقوه را ایجاد می کند؟ در هر حال نهاد تنظیم کننده بازار برای تشخیص وضعیت آینده بازار بایستی نسبت به این موارد حساس بوده و برای تشخیص آن اقدام کند.نتایج تحقیق نشان می دهد در اثر ادغام واحدهای نیروگاهی، شاخص های مربوطه، به حدود آستانه، نزدیک و یا از آن ها عدول می کنند. اگر هیچ محدودیتی در ظرفیت نیروگاه ادغام شده وجود نداشته باشد، تعداد موارد ادغامی که منجر به تغییر هم زمان شاخص HH1 و CR4 بیش از حدود آستانه تعیین شده می شوند، 111 مورد بوده و هنگامی که محدودیت 2000 مگاواتی روی ظرفیت نیروگاه حاصل از ادغام اعمال می شود، تعداد ادغام هایی که تمرکز بازار را افزایش می دهند، به 22 مورد کاهش پیدا می کند.
تأثیر تجارت محصولات کشاورزی بر رشد اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی بزرگ ترین بخش در اقتصاد کشورهای درحال توسعه بوده و می تواند به شیوه های گوناگون مانند عرضه نیروی کار و سرمایه، تأمین مواد خام و غذای ارزان، بازار برای کالاهای تولیدی در بخش صنعت و تأمین ارز خارجی، به توسعه اقتصادی کمک کند. سهم کشاورزی در تجارت جهانی همچون سهم آن در تولید ناخالص داخلی درحال کاهش است؛ باید توجه داشت که کاهش سهم کشاورزی از تجارت بین الملل به دلیل افت حجم تجارت این محصولات نیست، بلکه ناشی از رشد سریع تر تجارت غیرکشاورزی است. در این تحقیق با استفاده از مدل ECM تأثیر صادرات و واردات کشاورزی بر رشد اقتصادی ایران برای دوره 1390-1360 بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که رشد صادرات کشاورزی تأثیر مستقیمی بر رشد اقتصادی دارد؛ به این معنی که یک درصد افزایش در صادرات کشاورزی، باعث 14/0 درصد افزایش در رشد تولید ناخالص داخلی شده است و به رشد اقتصادی کمک می کند.
بررسی رابطه بلندمدت و کوتاه مدت بین رشد اقتصادی و مصرف زغال سنگ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رابطه علیت بین مصرف زغال سنگ و رشد اقتصادی در ایران برای دوره زمانی 1386-1350 بررسی شده است. آزمون همجمعی نشان می دهد که بین متغیرها، رابطه بلندمدت وجود ندارد. همچنین، به این نتیجه می رسیم که در کوتاه مدت، رابطه علی بین متغیرها وجود ندارد و افزایش در مصرف زغال سنگ، رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار نمی دهد؛ لذا بر اساس فرضیه خنثی بودن، صرفه جویی در مصرف زغال سنگ در ایران رشد اقتصادی را کاهش نمی دهد.
بررسی بازار واردات موز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موز یکی از مهم ترین میوه های وارداتی ایران محسوب شده و سهم بالایی از واردات میوه را همه ساله به خود اختصاص می دهد. پژوهش حاضر با بهره گیری از داده های ماهیانه ی فروردین 1384 تا اسفند 1389 و الگوسازی اقتصادسنجی فصلی، بررسی بازار واردات موز ایران و ساختار تقاضای وارداتی آن را مدنظر قرار داده است. در این راستا، بررسی رفتار قیمت وارداتی این محصول نسبت به مقدار واردات با استفاده از معکوس سیستم تقاضای تقریبا ایده آل و سنجش ساختار بازار واردات با استفاده از مدل تقاضای باقی مانده صورت گرفت. نتایج حاصل از انعطاف های خود مقداری نشان داد که کشورهای امارات متحده عربی و فیلیپین، نسبت به افزایش مقدار واردات موز حساسیت کم و کشورهای ترکیه و اکوادور واکنش بیشتری را نسبت به افزایش واردات نشان می دهند. همچنین، با توجه به نتایج الگوی تقاضای باقی مانده در بازار واردات موز ایران با امارات و اکوادور، درجاتی از انحصار وجود دارد. بدین ترتیب پیشنهاد می شود که اولویت واردات موز ایران به ترتیب از کشورهای امارات متحده عربی، فیلیپین، اکوادور و ترکیه باشد. بدیهی است با افزایش سهم بازار برای دیگر کشورها می توان انحصار موجود در بازار واردات موز ایران از امارات را از بین برد.
بررسی اثر فناوری اطلاعات بر نابرابری جنسیتی (مطالعه مقطعی بین کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از داده های مقطعی بین کشوری به بررسی اثر فناوری به کلی و فناوری اطلاعات به طور اخص بر موقعیت زنان می پردازیم. برای این منظور مدل های رگرسیون خطی و غیر خطی به کارگرفته شده است. متغیرهای مستقل مدل شامل: شاخص های دسترسی به فناوری، مهارت های انسانی، اشاعه فناوری جدید (فناوری اطلاعات)، اشاعه فناوری قدیم وابداع فناوری، است. متغیرهای وابسته مدل: شاخص های موقعیت زنان، توانمندی زنان ونابرابری جنسیتی است. نتایج مدل از وجود یک رابطه یووارونه بین شاخص دسترسی به فناوری و اجزای آن {مهارتهای انسانی، اشاعه فناوری جدید (فناوری اطلاعات)، اشاعه فناوری قدیم و ابداع فناوری} و شاخص های موقعیت زنان و توانمندی زنان حمایت می کند. معهذا، رابطه بین شاخص های دسترسی به فناوری و نابرابری جنسیتی، خطی منفی و ضعیف می باشد. به طور خلاصه نتایج تحقیق نشان می دهد فناوری اطلاعات تنها در مراحل اولیه توسعه قادر به ارتقای موقعیت زنان و توان مندی زنان نبوده، ولی درمراحل بعدی توانسته است این شاخص ها را بهبود بخشد. ولی اثر آن در کاهش نابرابری جنسیتی معنی دار نیست
فاصله اقتصادی و رشد منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از محورهای برنامه های توسعه اقتصادی در ایران، گرایش از برنامه ریزی بخشی به سمت برنامه ریزی منطقه ای است و هدف این گرایش، تخصیص منابع و فعالیت ها به هر نقطه بر مبنای استعدادها و ویژگی های خاص آن منطقه و کاهش شکاف رشد اقتصادی بین مناطق مختلف است.
در این خصوص، شناسایی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی منطقه، یکی از مواردی است که می تواند به برنامه ریزان اقتصادی و منطقه ای در تنظیم برنامه های توسعه اقتصادی کمک کند. یکی از متغیرهای اثرگذار بر رشد منطقه ای، فاصله اقتصادی است.
فاصله اقتصادی اشاره به سهولت و سختی انتقال کالاها، خدمات، نیروی کار، سرمایه، اطلاعات و ایده بین مناطق دارد. این متغیر از طریق تأثیر بر استقرار بنگاه ها و سرریزهای دانش و اندازه بازار بالقوه بر رشد اقتصاد منطقه مؤثر است.
مقاله حاضر، با هدف تحلیل تأثیر متغیر فاصله اقتصادی بر رشد منطقه ای در ایران انجام یافته است. در بخش اول مقاله، مبانی نظری تأثیر متغیر فاصله افتصادی بر رشد منطقه ای ارائه شده و سپس با استفاده از آمار 28 استان ایران طی دوره 1379 تا 1388 و با استفاده از تکنیک داده های تابلویی پویا، تأثیر این متغیر بر رشد منطقه ای در ایران مورد آزمون قرار گرفتند.
نتایج حاصل از این تحقیق، بیان کننده اثر منفی فاصله اقتصادی بر رشد منطقه ای در ایران است.
مشخصه های تجارت عمودی درون صنعت در ایران: رویکرد داده های تابلویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارت درون صنعت، صادرات و واردات همزمان کالاها و خدماتی است که در یک گروه صنعتی مشابه دسته بندی شده اند. تجارت درون صنعت به دو بخش تجارت درون صنعت افقی و عمودی تفکیک می شود که به ترتیب با تجارت محصولات در یک کیفیت مشابه و دیگری با کیفیت های متفاوت تعریف میشوند. تأکید این مطالعه بر تجارت عمودی درون صنعت به دلیل سهم 92/80 درصدی آن طی سال های ( 2006-1997) از کل تجارت درون صنعت ایران است. در این مطالعه مشخصه های تجارت عمودی درون صنعت با استفاده از شاخص گرابل و لیود میان ایران و چند شریک مهم تجاری آن (چین، کره جنوبی، امارات متحده عربی، ژاپن، ترکیه، مالزی و سنگاپور) طی دوره (2006-1997) با استفاده از رهیافت داده های تابلویی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. نتایج برآورد مدل ارائه شده در مقاله بدون اعمال تأثیرات ثابت نشان می دهند که ضرایب برآورد شده برای متغیرهای سطوحGDP ، تفاوت های GDP سرانه و نرخ ارز دوجانبه با انتظارات نظری تحقیق سازگاری دارد، اما ضریب به دست آمده برای متغیر فاصله جغرافیایی با انتظارات نظری سازگار نیست و می تواند ناشی از ساختار شبکه حمل و نقل باشد. یافته های این مقاله می تواند تا حدودی به روشن تر شدن مسیر سیاست تجاری ایران کمک کند.
Modeling and Forecasting Effects of Crude Oil Price Changes on the US and UK GDP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، پیش بینی تغییرات قیمت نفت خام به عنوان منبع مهم انرژی بر تولید ناخالص داخلی کشورهای آمریکا (به عنوان بزرگترین مصرف کننده ی نفت) و انگلستان (به عنوان تولید کننده ی نفت) بررسی می شود. در این مطالعه با استفاده از شبکه عصبی GMDH و شبکه عصبی MLFF (به عنوان مدل های غیرخطی) به پیش بینی GDP آمریکا و انگلیس با 2 الگو شامل: 1) وقفه های قیمت نفت و GDP و 2) فقط وقفهای GDP ، پرداخته می شود. نتایج حاصله با مدل ARIMA (به عنوان مدل خطی) مقایسه میشود. دادهای مورد استفاده به صورت سالانه از سال 1952 تا سال 2010 می باشند. نتایج نشان می دهد که شبکه عصبی GMDH ، با لحاظ وقفه های GDP و وقفه های نفت، بهترین عملکرد پیش بینی را در مورد هر دو کشور آمریکا و انگلستان به خود اختصاص داده است.
رتبه بندی فعالیت های صنعتی تعاونی استان همدان بر اساس مزیت های نسبی و رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل تعادل عمومی محاسبه پذیر اثرات رفاهی اصلاح یارانه حامل های انرژی: شاخص تغییرات معادل هیکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری اثرات رفاهی اصلاح یارانه انرژی، یکی از مهمترین گامهای اساسی در تعیین شرایط و سناریوهای اصلاح قیمت حامل های انرژی می باشد. لذا هدف اصلی این مقاله، بررسی چگونگی اثرگذاری اصلاح یارانه انرژی بر رفاه دهک های درآمدی خانوارهای شهری و روستایی می باشد که با استفاده از مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر استاندارد و بر اساس سناریوهای قانون مصوب مجلس سال 1389 مورد ارزیابی قرار می گیرد. همچنین در این مطالعه، سیاست های حمایتی و بازتوزیع درآمدی ناشی از اصلاح یارانه نیز شبیه سازی و تحلیل می شود.
نتایج بررسی نشان می دهد که با اصلاح یارانه انرژی به صورت افزایش قیمت انرژی، رفاه تمامی خانوارهای شهری و روستایی کاهش یافته و این امر، بویژه در دهک های پایین درآمدی در هر دو خانوارهای شهری و روستایی مصداق بیشتری دارد. همچنین در نتیجه اصلاح یارانه انرژی خانوارهای روستایی در مقایسه با خانوارهای شهری، کاهش رفاه بیشتری را تجربه می نمایند و از طرفی دیگر، بسته های حمایتی و بازتوزیع درآمد ناشی از اصلاح قیمت انرژی تحت سناریوهای مختلف بازتوزیع تا حد قابل توجهی کاهش رفاه خانوارها را جبران می کند
بررسی بهره وری عوامل تولید و میزان اثرگذاری اجزای تشکیل دهنده آن در گندم دیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که بیش از 60 درصد اراضی دیم کشور به کشت گندم دیم اختصاص یافته است، توجه به استفاده ی بهینه منابع تولید در کشت این محصول دارای اهمیت زیادی میباشد. این مطالعه به بررسی تغییرات بهرهوری عوامل تولید گندم دیم و میزان اثرگذاری عوامل تشکیلدهنده بهرهوری در استانهای مهم تولیدکننده این محصول در سالهای زراعی 79-1378 تا 84-1383، با استفاده از روش ناپارامتری تحلیل پوششی دادهها و شاخص مالمکوئیست میپردازد. در این مقاله بهرهوری عوامل تولید با درنظر گرفتن عملکرد تولید10 استان کشور در دوره 6 ساله بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که استانهای مازندران، کردستان، فارس، سمنان و آذربایجانشرقی، از رشد بهرهوری مناسبی برخوردار بوده و در استانهای مازندران، گلستان، فارس، مرکزی و سمنان، تغییرات بهرهوری با تغییرات کارآیی همبستگی معنیداری داشته است و در استانهای گلستان، آذربایجانغربی، اصفهان، خراسان و مرکزی همبستگی معنیداری بین تغییرات بهرهوری و فناوری مشاهده شده است. در میانگین استانهای مورد بررسی نیز، همبستگی معنیداری بین تغییرات بهرهوری و فناوری برقرار بوده و بین تغییرات بهرهوری و تغییرات کارآیی همبستگی معنیداری مشاهده نگردید. در پایان پیشنهادهایی به منظور سیاست گذاری مناسبتر ارائه شده است.
مکتب انتخابی عمومی
مکالمه ای با دکتر احسان نراقی، و فاجعه فرار مغزها
حوزههای تخصصی:
اثر سیاست تعرفه ای بر قیمت داخلی گوشت مرغ و گوساله در ایران
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نقش افزایش نرخ تعرفه ی گوشت مرغ و گوساله بر قیمت داخلی آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا از مدل انتقال و در قالب پانل دیتا، برای گوشت گوساله دوره ی زمانی 87-1369 و برای گوشت مرغ دوره ی زمانی 85-1371 در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با افزایش نرخ تعرفه ی گوشت مرغ و گوساله از 4 به 90 درصد، قیمت مصرف کننده ی این کالاها به ترتیب 39/11 و 37/27 درصد افزایش می یابد.
برآورد خط فقر نسبی در مناطق شهری ایران کاربرد داده های پانل در سیستم مخارج خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاسبه خط فقر (یا حداقل معاش) به دلیل تعیین حداقل کمک مالی لازم به افراد و اجرای برنامه های فقرزدایی ضروری است. در این تحقیق خط فقر نسبی از طریق سیستم مخارج خطی و استفاده از آمار و اطلاعات گزارش بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری (بانک مرکزی) طی سال های 89-1384 مورد محاسبه قرار گرفت. معادلات مخارج خطی به صورت سیستمی و با روش ISURE (رگرسیون های به ظاهر نامرتبط) تخمین زده شد. خط فقر ماهانه در مناطق شهری ایران به طور میانگین برای یک خانوار4 نفره از 4500884 ریال درسال 1384 به رقم 9197571 ریال درسال 1389 افزایش یافته است. از طریق برازش منحنی های لورنز کوادراتیک و بتا، شاخص های فقر و ضریب جینی محاسبه شد. نتایج تحقیق گویای این است که خط فقر نسبی، سالانه 17% رشد نموده است. شاخص نابرابری درآمدی واقعی نشان دهنده بدتر شدن وضعیت توزیع درآمد به علت تورم طی سال های مورد مطالعه بوده است. پیشنهاد می شود که نسبت به مهار تورم در کشور اقدامات شایسته به عمل آید تا برنامه های فقر زدایی و حمایت از اقشار آسیب پذیر، اثربخشی بیشتری داشته باشد.