فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی اثربخشی بازآموزی سبک اسنادی در افزایش رضایت زناشویی زوجها، 20 زوج ایرانی از مرکز مشاوره و مداخله خانواده شهر اصفهان به گونه غیرتصادفی انتخاب و در دو گـروه آزمایشی و گـواه جایگزین شدند. در گروه آزمایشی به مدت هفت جلسه هفتگی بازآموزی سبک اسنادی به کار گـرفته شد. گروه گواه جلسه ای نداشتند. پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، فورنیر، دراکمن، کوبین و بارنز، 1989) سه بار اجرا شد: قبل از آغـاز آمـوزش، بلافاصله و دو ماه پس از پایان آموزش. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان دادند که بازآموزی سبک اسنادی، رضایت زناشویی را بـه طور معناداری (001/0= p) افزایش می دهد. یافته ها براساس نقش بازآموزی اسنادی در افزایش تعاملهای مثبت و کاهش تعاملهای منفی در زوجها مورد بحث قرار گرفتند.
سبکهای مختلف دلبستگی و رضایتمندی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
در این پژوهش رابطه بین سبکهای دلبستگی با رضایتمندی زناشویی بررسی شد. بدین منظور 159 (81 زن و 78 مرد) دبیر متأهل مقاطع راهنمـایی و متوسطه شهر تایبـاد انتخاب شدنـد. آزمودنیها، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه دلبستگی به مادر (رجایی و دیگران، 1385) و پرسشنامه رضایتمندی زناشویی (السون و دیگران، 1987؛ بازنگری سلیمانیان، 1994) را تکمیل کردند. یافتهها بین رضایتمندی زناشویی و سبک دلبستگی ایمن یک همبستگی مثبت معنادار (53/0 = r)، نشان دادند اما با سبکهای دلبستگی اجتنابی و دو سوگرا همبستگی منفی (به ترتیب 28/0- = r و 38/0- = r) وجود داشت. همچنین سبکهای دلبستگی بزرگسالان 52% و سبکهای دلبستگی به مادر 29% واریانس رضایتمندی زناشویی را تبیین کردند. زنان و مردان از نظر رضایتمندی زناشویی تفاوت معنادار نداشتند.
"
اثربخشی روان درمانی معنوی مبتنی بر بخشودگی در افزایش رضایت مندی زناشویی و کاهش تعارضات زوجین شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده به عنوان کوچکترین و مهمترین واحد اجتماعی، نیازمند سرمایهگذاری روانی گستردهای است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی رواندرمانی معنوی مبتنی بر بخشودگی در افزایش رضایتمندی زناشویی و کاهش تعارضات خانواده بود.
روشکار: در این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه شاهد در سالهای 89-1388، نمونهی آماری شامل 10 نفر از زوجین مراجعهکننده به درمانگاههای سطح شهر مشهد بودند که با استفاده از شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. درمان به مدت 9 جلسه برای گروه آزمون انجام و پرسشنامههای رضایتمندی زناشویی انریچ و سنجش تعارضات خانواده در جلسات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (1 ماه) در دو گروه اجرا شد. دادههای پژوهش با استفاده از شیوهی تحلیل واریانس مختلط تحلیل گردید.
یافتهها:رواندرمانی معنوی مبتنی بر روش بخشودگی باعث افزایش معنیدار بخشودگی و در نتیجه رضایتمندی زناشویی و کاهش معنیدار تعارضات زوجین در مرحلهی پسآزمون شده است (001/0>P)، اما با این وجود، تغییرات در دورهی پیگیری معنیدار نبوده است (به ترتیب 10/0=Pو 20/0=P).
نتیجهگیری: بخشودگی با درک عواطف زوجین و ایجاد فرصتی برای پردازش شناختی به بهبود روابط پرداخته و زوجین را در اتحادی دوباره به هم نزدیک میکند.
شیوه های دلبستگی و رضایت از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت از ازدواج و مفاهیم مرتبط با آن ، بیش از هر مفهوم دیگری در روانشناسی بررسی شده است. این پژوهش نیز برای ارزیابی رابطهی شیوههای دلبستگی با رضایت از ازدواج شده است. هدف اصلی این پژوهش ، شناخت یکی از عوامل مؤثر بر میزان رضایت از ازدواج ، برای کاهش نرخ طلاق بود. برای دستیابی به این هدف ، 100 دانشجوی زن و مرد همراه با همسرانشان از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب به عنوان نمونهی در دسترس گزیده شدند. تمامی آزمودنیها به دو پرسشنامهی شیوهی دلبستگی هازان و شیور ، و رضایت از ازدواج اولسن (این ریخ) پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که شیوهی دلبستگی اضطرابی دوسوگرا ، با رضایت از ازدواج ،همبستگی منفی معنادار دارد ؛ در حالی که بین شیوههای دلبستگی ایمن و پرهیزی ، با رضایت از ازدواج همبستگی معنادار به دست نیامد
رابطه بین الگوهای ارتباط زناشویی و باورهای غیرمنطقی دبیران دبیرستان های ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه الگوی ارتباط زناشویی دبیران و باورهای منطقی آن ها انجام گرفت. دو پرسشنامه الگوهای زناشویی وباورهای غیر منطقی، توسط 171 نفر از دبیران دبیرستان، که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، تکمیل و بررسی شد. نتایج نشان داد که بین الگوی ارتباط سازنده متقابل و باورهای غیر منطقی دبیران رابطه منفی معناداری وجود دارد. اما همبستگی بین سایر الگوهای ارتباط زناشویی و باورهای غیر منطقی مثبت و معنادار بود.
همچنین یافته ها نشان داد مردان دبیری که الگوی غالب ارتباط زناشویی آن ها یکی از الگوهای ارتباط سازنده متقابل، ارتباط مرد توقع/ زن کناره گیری و یا زن توقع/ مرد کناره گیر است در مقایسه با زنان دبیری که از این الگوها در ارتباط با همسرشان استفاده می کنند، منطقی تر هستند. در الگوهای ارتباط اجتناب متقابل و توقع/ کناره گیری، تفاوت معناداری بین باورهای غیر منطقی زنان و مردان بدست نیامد.
تأثیر آموزش ارتباط بر روابط زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ارتباط بر اساس رویکرد برنامه ارتباط زوجین بوده است. نمونه این تحقیق، 30 زوج از زوجین مراجعه کننده به دفتر مشاوره کانون بانوان شهر اصفهان در سال 1385 بودند که به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) جایگزین شدند. متغیر وابسته در این پژوهش کیفیت ارتباط زوجین بود که با آزمون کیفیت ارتباط ارزیابی شد. متغیر مستقل آموزش ارتباط بود که در هفت جلسه تنظیم و به گروه آزمایش آموزش نتایج نشان داد که آموزش ارتباط، روابط زوجین و ابعاد آن موثر است. نتایج نشان داد که آموزش ارتباط، روابط زوجین را بهبود بخشیده است (P<0.001). همچنین آموزش ارتباط بر ابعاد توجه کردن به همسر (P<0.001)، برنامه ریزی برای حل مشکلات (P<0.001) و سبک های ارتباطی (P<0.001) موثر بوده است.
نقش واسطه ای کارکردهای خانواده برای تاب آوری فردی و باورهای معنوی و دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگویی برای پیش بینی دلزدگی زناشویی بر مبنای کارکرد خانواده، تاب آوری فردی و باورهای معنوی انجام شد. روش پژوهش همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کارکنان متاهل مناطق بیست و دوگانه شهرداری شهر تهران و همسران آنان که حداقل سه سال از زندگی مشترک آنها سپری شده در سال 1390 بود. نمونه ی مورد مطالعه شامل 500 زوج بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده ابزار سنجش عملکرد خانواده، مقیاس دلزدگی زناشویی، پرسشنامه ی تاب آوری و پرسشنامه ی معنویت/دینداری است. یافته ها نشان داد که کارکرد خانواده، تاب آوری فردی و باورهای معنوی تاثیر منفی و معنی داری در کاهش دلزدگی زناشویی داشت. همچنین تاب آوری فردی و باورهای معنوی با واسطه ی کارکرد خانواده، دلزدگی زناشویی را کاهش می دهد. نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد که کارکرد خانواده، تاب آوری فردی و باورهای معنوی، دلزدگی زناشویی را پیش بینی می کند و مدل از برازش مناسبی برخوردار است. در مجموع نتایج نشان داد که تاب آوری فردی، باورهای معنوی و کارکرد خانواده به طور مستقیم و غیر مستقیم در کاهش دلزدگی زناشویی موثر است. اما تاثیر تاب آوری فردی بر کارکرد خانواده در کاهش دلزدگی زناشویی بیشتر است. بنابراین توجه به نقش تاب آوری در کارکرد زناشویی و شیوه های افزایش تاب آوری در زوجین مفید به نظر می رسد.
بررسی رابطه مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ساختاری مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی در زوجین شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع همبستگی چندگانه و نمونه شامل 400 زن و شوهر (200 زوج) بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین زوجین شهر اصفهان در نیمه اول سال 1392 انتخاب شدند. نمره های آزمودنی ها به صورت جمع نمره زن و شوهر در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی اولیاء (1385) و مهارت های ارتباطی کوئین دام (2001) استفاده شد. داده ها به وسیله همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده از همبستگی نشان داد که بین نمره های مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین پنج مهارت ارتباطی، چهار مهارت درک پیام، کنترل عواطف، قاطعیت در کلام و بینش نسبت به فرایند ارتباط توانستند صمیمیت زناشویی را پیش بینی کنند. همچنین، مدل معادله ساختاری مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی نشان داد که مهارت های ارتباطی 46/0 صمیمیت زناشویی را تبیین کردند. شاخص های نیکویی برازش IFI،NFI ، CFI و TLI این مدل بالاتر از 9/0 و قابل قبول است؛ اما مقدار شاخص RFI کمتر از 9/0 و غیرقابل قبول است. شاخص RMSEA نیز دارای مقدار قابل قبول 7/0 است که نشانه برازش مناسب مدل است. در نهایت، مدل ارائه شده، از برازش مناسبی با داده های جمع آوری شده در این پژوهش برخوردار بود.
مقایسه اثربخشی درمان راه حل- محور دیشیزر به صورت انفرادی و توأم در کاهش تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسة اثربخشی درمان راه حل- محور دیشیزر به صورت انفرادی و توأم در کاهش تعارضات زناشویی بود.آزمودنی های نمونة پژوهش شامل 33 زوج(66 نفر زن و مرد) از 150 زوج متقاضی مشاوره بودند که به دلیل درگیری و تعارض به شعب شورای حل اختلاف وابسته به دادگستری شهر اهواز مراجعه داشتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 42 سؤالی تعارضات زناشویی (99/0=α)که توسط براتی و زیر نظر ثنایی (1375) تهیه شده بود، استفاده شد و زوج های نمونة پژوهش آن را در مرحلة قبل و بعد از مداخله آزمایشی (ارائه متغیر مستقل) تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی روی میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که هر دو شیوه زوج درمانی در کاهش تعارضات زناشویی مؤثر بوده اند. به علاوه در مقایسه شیوه های مختلف زوج درمانی با همدیگر نتایج زیر به دست آمد: بین شیوه انفرادی و توأم راه حل- محور در کل تعارضات زناشویی و خرده مقیاس های کاهش همکاری، افزایش واکنش هیجانی، جلب حمایت فرزندان و افزایش رابطه با خویشاوندان خود تفاوت معنی داری مشاهده نشد. لیکن در خرده مقیاس های کاهش رابطه با خویشاوندان همسر و جدا کردن امور مالی، شیوة زوج درمانی توأم راه حل- محور اثر بخش تر و برای خرده مقیاس کاهش رابطه جنسی، شیوه انفرادی راه حل محوراثربخش تر نشان داد.
مقایسه بین تعارض زناشویی و ابعاد آن در مراجعین زن مرکز خدمات مشاوره ای دانشگاه شهید بهشتی و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر گروه درمانی مذهبی و شناختی ـ رفتاری بر عزت نفس و نگرش های زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف، معرفی و بررسی شیوه گروه درمانی مذهبی و مقایسه آن با گروه درمانی شناختی رفتاری است. سؤال پژوهش این است که آیا گروه درمانی به شیوه مذهبی و شناختی رفتاری، باعث افزایش عزت نفس و بهبود نگرش های زناشویی در زندانیان می شود؟ پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامه نگرش های زناشویی، ابزارهای این پژوهش است. روش تحقیق، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری دربرگیرندة زندانیان مرد شهر قم در سال 1387 است، که از 72 نمونة در دسترس، 42 نفر با بالاترین نمره در عزت نفس و پایین ترین نمره در نگرش های زناشویی به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه 14 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروه های آزمایش (بر خلاف گروه گواه)، طی 12 جلسه در دو ماه، به شیوه مذهبی و شناختی رفتاری درمان گروهی شدند. پس از اجرای دو آزمون، داده ها به وسیله تحلیل واریانس یک راهه برای گروه های مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشانگر تأثیر معنادار گروه درمانی مذهبی و شناختی رفتاری بر افزایش عزت نفس و بهبود نگرش های زناشویی زندانیان است (P<0.05).
مقایسه پیوستگی، انطباق پذیری، سطح ارتباط و رضایت زناشویی در متاهلین پرگذشت و کم گذشت اداره های دولتی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه پیوستگی، انطباق پذیری، سطح ارتباط و رضایت زناشویی متاهلین پرگذشت و کم گذشت می پردازد. روش پژوهش از نوع علی مقایسه ای (پس رویدادی) است. نمونه پژوهش شامل 270 نفر از کارکنان متاهل اداره های دولتی شهر اهواز بود که به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس گذشت خانواده، مقیاس پیوستگی و انطباق پذیری خانواده و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس نشان داد که متاهلین پرگذشت در مقایسه با متاهلین کم گذشت به طور معناداری میزان پیوستگی، انطباق پذیری، سطح ارتباط و رضایت زناشویی بیشتری دارند.
رابطه پذیرش، طرد و کنترل همسر با سازگاری روانشناختی: بررسی نقش تفاوتهای جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه نستوهی و رضامندی زناشویی در زوج های جوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نقش سازه های شخصیتی و متغیرهای روان شناختی در رضامندی زناشویی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در این حوزه، متغیر نستوهی اهمیت قابل توجهی دارد. این مطالعه صد نفر از زنان متاهل ساکن در خوابگاه های متاهلی یکی از دانشگاه های تهران را در برمی گیرد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این گروه صد نفری دو پرسشنامه «رضامندی زناشویی انریچ» و «زمینه-یابی دیدگاه های شخصی» را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج بررسی های آماری نشان داد سازه شخصیتی نستوهی با رضامندی زناشویی، همبستگی مثبت و معناداری دارد و آن را پیش بینی می کند. هم-چنین تحلیل رگرسیون گام به گام موید آن بود که مولفه تعهد از متغیر نستوهی بیشترین سهم را در پیش-بینی نمره کل رضامندی زناشویی و اکثر زیرمقیاس های آن دارد. پس از آن مولفه کنترل و در نهایت مولفه چالش طلبی در تعیین رضامندی زناشویی و زیرمقیاس های آن سهم دارند. نتایج این پژوهش همسو با پیشینه پژوهشی، نقش نستوهی را در تعدیل تنیدگی و مواجهه و مقابله موثر با عوامل تنیدگی زا تایید می نماید.
اثربخشی زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمنی بر تعهد زناشویی زوجین شهر مشهد
حوزههای تخصصی:
حضور عناصری همچون تعهد زناشویی، بی آلایشی زناشویی و ارتباط زناشویی در کنار نبود عناصری مانند خشونت خانوادگی و خیانت در میان زوجین، از برجسته ترین عوامل تضمین کننده پیوند زناشویی سالم است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمنی بر تعهد زناشویی زوجین شهر مشهد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده همه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد و نمونه پژوهش دربرگیرنده 32 زوج بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و از راه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (16 زن و شوهر) و گواه (16 زن و شوهر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) استفاده شد. متغیر مستقل، زوج درمانی به شیوه گاتمنی (شناختی-سیستمی) بود که در 8 نشست 2 ساعته (هفته ای یک نشست) به گروه آزمایش آموزش داده شد. داده ها با به کارگیری آزمون t گروه های مستقل و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. برآی ندها نشان می دهد که زوج درمانی شناختی- سیستمی گاتمنی با توجه به آماره به دست آماده (4/6=F) اثربخشی معنی داری (05/0>P) بر تعهد زناشویی داشته و مایه افزایش تعهد در زوجین می گردد. زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمنی به شیوه غیرمستقیم و از راه بهبود کارکرد زوجین در باورهای ارتباطی بر تعهد زناشویی و بهبود تعهد اثرگذار است.