فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مؤلفه های اجتناب شناخی رفتاری پسران نوجوان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام گرفت. روش: روش مطالعه از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه آماری را تمام دانش آموزان پسر دچار اختلال نافرمانی مقابله ای دوره دوم متوسطه منطقه دو آموزش و پرورش تهران در سال 1400 تشکیل داد. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده و سپس اعضای نمونه به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل( هر گروه 20 نفر ) تقسیم شدند. برای گروه آزمایش به مدت 8 هفته، درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی اجرا شد و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در یافت نکردند. بر روی هر دو گروه، پرسشنامه اجتناب شناختی رفتاری سکستون و داگاس اجرا گردید و داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به ترتیب با ضریب ایتای 44/0، 39/0 و 75/0 بر کاهش مؤلفه های اجتناب شناختی رفتاری شامل؛ جایگزینی تفکر مثبت به جای تفکر ناراحت کننده، روش برگرداندن توجه جهت قطع فرآیند نگرانی(پرت شدن حواس) و تغییر یافتن تصویرهای ذهنی به تفکر کلامی مؤثر است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت گروه درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، روشی مناسب جهت کاهش مولفه های اجتناب شناختی رفتاری نوجوانان با اختلال نافرمانی مقابله ای است.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر تنظیم هیجان و نشخوار فکری در معلولین جسمی-حرکتی تحت پوشش بهزیستی شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم هیجان و نشخوار فکری در معلولین جسمی حرکتی بهزیستی شهرستان مشهد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه ی معلولین جسمی حرکتی 20 تا 50 ساله بودند که در سال 1398 تحت پوشش بهزیستی مشهد قرار داشتند. 30 نفر از این افراد، که دارای نمرات پایین در راهبردهای سازی یافته و نمرات بالا در راهبردهای سازش نایافته و نشخوار فکری بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش(15 نفر) و گروه گواه(15 نفر) جای داده شدند. شرکت کنندگان پژوهش در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) و نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (1991) پاسخ دادند. درمان برای گروه آزمایش در یازده جلسه ی شصت دقیقه ای اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-25 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین تنظیم هیجان (راهبردهای سازش یافته) و نشخوار فکری در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنا داری وجود دارد (05/0> p ) و نتایج مربوط به اثر تعاملی بین زمان و گروه نشان می دهد این اثر در متغیرهای تنظیم هیجان (راهبردهای سازش یافته و راهبردهای سازش نایافته) و نشخوار فکری معنادار بوده است؛ بنابراین، بین سطوح مختلف گروه ها تعامل وجود دارد و بر اساس یافته های پژوهش، آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجانی و نشخوار فکری در معلولین جسمی حرکتی اثربخش است.
پیش بینی آزار دیدگی در روابط زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و ترس از صمیمیت در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۲۶۵-۲۴۰
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی آزار دیدگی در روابط زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و ترس از صمیمیت در زنان متاهل بود.روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. به این منظور 300 زن متاهل شهر تهران که به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شده بودند به پرسشنامه های الگوهای ارتباطی (کریستنس و هیوی، 1990 )ترس از صمیمیت (دسکاتنر و تلن، 1991) و همسرآزاری (قهاری، عاطف وحید و یوسفی، 1384) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان داد که بین خرده مقیاس مرد متوقع/ زن کناره گیر با همسرآزاری رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. (r=%236.P≤000 )همچنین بین خرده مقیاس های زن متوقع/ مرد کناره گیر(r=%324P≤0/01) مرد متوقع/ زن کناره گیر ((r=%131P≤0/05و سازنده متقابل(r=%214P≤0/01) با ترس از صمیمیت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. مولفه های خرده مقیاس سازنده متقابل(r=%194P≤0/001 ) و مرد متوقع/زن کناره گیر r=%236.P≤000) ) توان پیش بینی همسرآزاری را داشتند.- نتیجه گیری می توان گفت الگوهای ارتباطی مرد متوقع/ زن کناره گیر و سازنده متقابل در رابطه زوجین می توانند چالشی ایجاد کنند که باعث همسر آزاری در رابطه شود.
مقایسه ی اثربخشی رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۱۹۱-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در نیمه اوّل سال 1399 بود. 36 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اختلال استرس پس از ضربه می سی سی پی کن (2006) و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، گرایچ و اسپینهاون (2002) بود. شرکت کنندگان گروه آزمایش جلسات مشاوره راه حل محور گرانت (2011) و درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2010) را به مدت 8 جلسه دریافت کردند. علاوه بر آماره های توصیفی، از تحلیل کواریانس و مقایسه زوجی بنفرونی برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج آنالیز داده ها نشان داد که درمان راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار موثر است (01/0>P). تفاوت بین درمان راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی مثبت و اختلال استرس پس از ضربه غیرمعنادار ولی در متغیر تنظیم شناختی هیجانی منفی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش مداخلات رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت در بهبود نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه مؤثر است و از این دو رویکرد می توان برای کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته و اختلال استرس پس از ضربه زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
فراترکیب عوامل ناسازواری برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال و اولویت بندی براساس تحلیل سلسله مراتبی گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر نارضایتی کارفرمایان و صاحبان مشاغل نسبت به کارآیی بیرونی نظام آموزش عالی و افزایش نرخ بیکاری فارغ التحصیلان، از واگرایی و ناسازواری برنامه های درسی دانشگاهی با اشتغال و بازارکار حکایت دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل این ناسازواری انجام شده است. روش: این تحقیق با روش ترکیبی گنجانده شده در 2 فاز انجام شده است. در فاز اول ضمن مطالعه کلیه پژوهش های سال های اخیر پیرامون برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال با روش های کیفی فراترکیب و تحلیل محتوا، عوامل ناسازواری شناسایی و در فاز دوم با استفاده از روش کمی تحلیل سلسله مراتبی گروهی اولویت بندی شده است. یافته ها: یافته های تحقیق عوامل ناسازواری را در سه مقوله اصلی شامل عوامل فرآیندی (با زیر مقوله های نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی)، عوامل بخشی (عناصر) (با زیرمقوله های اساتید و مدرسان، راهبردهای یاددهی و یادگیری، اهداف، محتوا و فضا، محیط و امکانات) و عوامل نهادی (با زیر مقوله های تصمیم گیران، کمیته های برنامه ریزی درسی و سازوکار اداری) ارائه و زیرمقوله «محتوا» را به عنوان مهم ترین عامل ناسازواری معرفی نمود. نتیجه گیری: نظام آموزش عالی کشور در راستای ایجاد همنوایی بین برنامه های درسی و اشتغال ناگزیر به بازنگری برنامه های درسی با رویکرد اشتغال محور و توجه ویژه به عوامل شناسایی شده اولویت دار می باشد.
رابطه شفقت ورزی به خود با نگرش به خیانت زناشویی با نقش میانجی خودنظم دهی هیجانی بین دانشجویان متأهل
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
63 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه شفقت ورزی به خود با نگرش به خیانت زناشویی با نقش میانجی خودنظم دهی هیجانی بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود که در قالب مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام در سال تحصیلی 03-1402 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 280 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نگرش به خیانت زناشویی وایتلی، پرسشنامه شفقت به خود نف و همکاران و پرسشنامه خودنظم دهی هیجانی هافمن و کاشدان بود. داده ها براساس مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که رابطه منفی معناداری بین شفقت ورزی به خود با نگرش به خیانت زناشویی و رابطه مثبت معناداری بین شفقت ورزی به خود و خودنظم دهی هیجانی در سطح 01/0 وجود دارد. به علاوه، میان خودنظم دهی هیجانی با نگرش به خیانت زناشویی رابطه منفی معناداری به دست آمد. در نهایت شفقت ورزی به خود از طریق خودنظم دهی هیجانی بر نگرش به خیانت زناشویی دانشجویان دارای اثر غیرمستقیم بود. مبنای نتایج فوق، مدل خودنظم دهی هیجانی در رابطه بین شفقت ورزی به خود با نگرش به خیانت زناشویی از برازندگی مطلوبی برخوردار بود.
پیش بینی اقدام به خودکشی بر اساس درد روانی، نیازهای بین فردی و فشار همسالان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
60 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اقدام به خودکشی بر اساس درد روانی، نیازهای بین فردی و فشار همسالان در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان شهر رشت در سال 1400 بود که از بین آن ها 250 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس درد روانی اشنیدمن (1993)، نیازهای بین فردی جوینر و همکاران (2006)، اقدام به خودکشی دهینگرا، بودوشک و اُکانر (2016) و پرسشنامه محقق ساخته فشار همسالان بودند و داده ها با همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین درد روانی، ادراک سربار بودن و فشار همسالان با اقدام به خودکشی رابطه معنی داری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که درد روانی و تعلق پذیری خنثی قادر به پیش بینی اقدام به خودکشی در دانش آموزان می باشد (05/0>P). اما سهم درد روانی در پیش بینی اقدام به خودکشی در دانش آموزان بیشتر بود. نتیجه گیری:. می توان نتیجه گرفت که کاستن از درد روانی دانش آموزان و بالا بردن میزان تعلق و ارزشمندی آنها از طریق درگیر کردن انها در فعالیت های معنادار و تعاملات انسانی می تواند باعث کاهش میزان خودکشی در آنها شود
Investigating Psychometric properties of the Scale of Emotional Experience towards the Spouse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The objective of the present study was to establish and assess the psychometric properties of the scale of emotional experience towards the spouse in 2018-19. For this purpose, all the married women in the city of Isfahan were considered as the statistical population from which 300 married women were selected as the statistical sample using convenience sampling. The research instruments included the scale of emotional experience towards the spouse, extroversion and introversion subscales of NEO Personality Inventory (Costa & McCrae, 1992), and triangulation (Dehghan and Yousefi, 2019). The data were analyzed using descriptive statistics, mean and standard deviation) and inferential statistics (correlation analysis, exploratory factor analysis, and norm determination. Convergent validity and divergent validity results revealed that the subscale of negative emotional experience towards the spouse was significantly positively related to neuroticism and triangulation (convergent validity), but negatively related to extroversion (divergent validity). The subscale of positive emotional experience towards the spouse, on the other hand, had a positive relationship to extroversion (convergent validity) and a significantly negative relationship to neuroticism and triangulation (divergent validity). Exploratory factor analysis showed two basic factors called positive emotional experience towards the spouse and negative emotional experience towards the spouse. Test-retest coefficients, at a three-week interval, confirmed test-retest reliability. Thus, based on what the results revealed, this test can be used to assess the scale of emotional experience towards the spouse in the married women both in research and psychotherapy.
بررسی نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی در رابطه بین رشد مسیر شغلی و رسالت حرفه ای با تعارض شغل- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی در رابطه ی بین رشد مسیر شغلی و رسالت حرفه ای با تعارض شغل- خانواده در بین معلّمان شهرستان فارسان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که در قالب الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه ی آماری در این پژوهش تمامی معلّمان شهرستان فارسان در سال تحصیلی 1402-1401 که تعداد آن ها 1340 نفر بودند. بر اساس قاعده ی " کلاین" از این تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای نمونه گیری در معادلات ساختاری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی (CAAS)، پرسشنامه ی رسالت شغلی (CVQ)، پرسشنامه ی رشد مسیر شغلی (CDI-A-SF) و مقیاس تعارض کار- خانواده (WCFS) گردآوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل تعارض شغل-خانواده بر اساس رسالت حرفه ای و رشد مسیر شغلی با نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی برازش مطلوبی دارد. عوامل رشد مسیر شغلی رابطه ی مستقیمی با تعارض شغل-خانواده داشته است (01/3-= t ، 29/0-=β و 01/>p)؛ عوامل رسالت حرفه ای رابطه ی مستقیمی با تعارض شغل-خانواده داشته است (34/2-= t و 22/0-=β و 05/0>P) همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که رسالت حرفه ای و رشد مسیر شغلی با نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی رابطه ی غیر مستقیمی با تعارض شغل- خانواده دارند (05/>P). در این راستا ایجاد زمینه برای رشد مسیر شغلی و افزایش رسالت حرفه ای در کنار افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی در معلّمان مدارس زمینه را برای کاهش تعارضات شغل- خانواده فراهم می کند.
تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری از عود اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
67 - 101
حوزههای تخصصی:
عود اعتیاد پدیده ای پیچیده، چند وجهی و پویا است که تحت تاثیر عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی قرار می گیرد. هدف این پژوهش واکاوی تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری عود اعتیاد بود. به منظور کشف تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در بازگشت مجدد آنان به اعتیاد از روش پدیدار شناسی توصیفی هوسرل بهره گرفته شد. جامعه هدف را کلیه جوانانی تشکیل داد، که در فاصله سنی بین 18 تا 35 سالگی قرار داشتند؛ و جهت ترک اعتیاد مجدد به مراکز ترک اعتیاد استان گلستان مراجعه کردند. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت؛ که این هدف در نمونه 15 تحقق یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود؛ که بین 50 تا 70 دقیقه طول کشید. داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. به منظور دستیابی به روایی و پایایی مصاحبه ها از معیارهای پیشنهادی لینکلن و گوبا استفاده شد. از تحلیل تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در عود اعتیاد 5 مضمون اصلی و 38 مضمون فرعی بدست آمد. مضمون های اصلی عبارت بودند از: دوستان ناباب، حمایت و پشتوانه ناکافی خانوادگی، کنترل ضعیف خانواده، اجبار خانواده و ناسازگاری زناشویی. حمایت اجتماعی در پیشگیری از اعتیاد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ و توجه ویژه ای را به خصوص از سوی خانواده ها طلب می کند.
افسردگی و سوگیری توجه به محرکهای ناخوشایند در والدین کودکان مبتلا به اتیسم
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اتیسم وضعیتی عصب–تحولی است که با ناتوانی های رفتاری و شناختی همراه است. با توجه به گستردگی مشکلات کودکان مبتلا به اتیسم، سطوح بالایی از افسردگی در والدین این کودکان دیده شده است. بر اساس دیدگاه های شناختی، افسردگی با سوگیری توجه به محرک های با محتوای غمگین رابطه دارد. در این راستا، این پژوهش با دو هدف مقایسه شدت علائم افسردگی در پدران و مادرانی که فرزند مبتلا به اتیسم دارند و همچنین سنجش رابطه شدت علائم افسردگی در آنها با سوگیری توجه نسبت به محرکهای با محتوای غمگین انجام شد. به این منظور، 60 نفر از والدین کودکان مبتلا به اتیسم از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سطح افسردگی والدین با استفاده از مقیاس افسردگی بک II و سوگیری توجه آنها با استفاده از آزمون استروپ هیجانی سنجیده شد. یافته ها نشان داد که شدت علائم افسردگی در مادران بالاتر از پدران بود. در هردو گروه سوگیری توجه به محرکات با محتوای غمگین دیده شد اما رابطه ای بین سوگیری توجه و شدت افسردگی در هیچ کدام از دو گروه مشاهده نشد. در نتیجه، سوگیری توجه والدین به محرکهایی با محتوای غمگین واحتمال آسیب پذیری آنها در ابتلا به افسردگی مورد بحث قرار گرفت.
تأثیر مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی بر نشانگان بالینی و تفکر وجودی دانشجویان دارای اختلال افسردگی: یک مطالعه موردی خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی بر نشانگان بالینی و تفکر وجودی دانشجویان دارای اختلال افسردگی انجام شد. روش: این پژوهش در چارچوب یک مطالعه ی آزمایشی تک موردی در سه دانشجوی دارای نشانگان افسردگی که به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان دانشگاه اردکان در سال تحصیلی 1402-1401 انتخاب شده بودند انجام شد. شرکت کنندگان 8 جلسه مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی را به صورت فردی دریافت کردند و دو بار در طی مرحله خط پایه، سه بار در طی مرحله درمان و دو بار در طی مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (1996) و مقیاس تفکر وجودی آلن و شرر (2012)، مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نموداری، تعیین درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پیشرفت های بالینی و آماری معنی داری در کاهش نشانگان بالینی و افزایش تفکر وجودی بعد از مداخله به دست آمد (01/0>p). در مدت دو ماه پیگیری نیز پیشرفت های به دست آمده در طول مداخله حفظ شد که بیانگر پایداری اثرات درمان بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان از مداخله مبتنی بر هستی شناسی دینی جهت کاهش نشانگان بالینی و افزایش تفکر وجودی دانشجویان دارای اختلال افسردگی استفاده کرد.با توجه به اینکه جامعه ایران دارای یک بافت دینی منسجم می باشد و مذهب جایگاه ویژه ای در زندگی افراد دارد، این مداخله می تواند در کاهش نشانگان افسردگی رهگشا باشد.
مدلسازی بومی عوامل موثر بر گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مدل یابی عوامل موثر بر گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار انجام شد. این پژوهش توصیفی با معادلات ساختاری از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری آن کلیه دانشجویان ترم آخر کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال 1402 بود که براساس قاعده کلاین برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 471 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه های محقق ساخته گذار موفق و عوامل موثر بر گذار، برگرفته از مولفه های پژوهش داده بنیاد محققان بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که مدل ساختاری دارای برازش مطلوبی می باشد. مهارت های بنیادی، انطباق پذیری، تاب آوری، امید، خوش بینی، رفتار شبکه سازی، به صورت مستقیم و موقعیت جغرافیایی و تعادل عرضه و تقاضای رشته و شغل از طریق خوش بینی و مهارت های بنیادی از طریق تاب آوری به طور غیر مستقیم بر گذار موفق اثر مثبت معناداری داشت )05/0>(P از این رو همسو با مفروضه رویکردهای پست مدرن در مشاوره شغلی، «شخص» و ارتباط متقابل با «بافت» در گذار موفق از دانشگاه به کار حائز اهمیت است لذا جهت آماده سازی دانشجویان برای این نوع گذار، توجه به «شخص» و «بافت» و رابطه متقابل میان آن مورد نیاز است.
تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری نوجوانان پسر در معرض آسیب های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری دانش آموزان پسر در معرض آسیب های اجتماعی بود.
روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با اهداف کاربردی است که در چهارچوب طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانش آموزان پسر نوجوان در معرض آسیب های اجتماعی شهر میبد بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) و خود مه ارگری تانج ی (2004) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله درمان یکپارچه توحیدی را در 10 جلسه 5/1 ساعته و هرهفته دو جلسه دریافت کردند، درصورتی که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول مدت آزمایش دریافت ننمود. داده ها روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و با بهره گیری از بسته نرم افزاری spss26 و در سطح ۰۵/۰ مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری در دانش آموزان موثر بوده است (۰۵/۰>P).
نتیجه گیری: درمان یکپارچه توحیدی با توجه به نزدیکی با فرهنگ ایرانی - اسلامی و تمرکز آن بر ابعاد مختلف زندگی می تواند به عنوان یک روش آموزشی درمانی موثر در مراکز مشاوره، مدارس و مراکز درمانی استفاده شود.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه بود.
روش: طرح پژوهشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان با شاخص توده بدنی بالای 30 مراجعه کننده به کلینیک تغذیه و درمان چاقی نور در شهر ری در سال 1400 بود. حجم نمونه شامل 45 نفر (30 نفر گروه های آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای گروه آزمایش اول، درمان شناختی رفتاری و برای گروه آزمایش دوم، درمان گروهی پذیرش و تعهد اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره ظاهری (کش،ملنیک و هاربوسکی، 2004) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گبری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر کاهش طرحواره ظاهر، زنان چاق فاقد رژیم تغذیه اثر داشته اند (001/0P<) و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری کرونر قلبی با اپیدمی و شیوع بسیار بالا چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای درحال توسعه همراه بوده و به عنوان یکی از اساسی ترین علل مرگ ومیر در افراد به شمار می آید. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به بیماری قلبی بستری در بیمارستان شهید صیاد شیرازی شهر گرگان در سال 1401 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استرس درک شده کوهن و همکاران (1983)، ادراک از بیماری برادبنت و همکاران (2006) و شدت خستگی کراپ و همکاران (2001) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و استفاده از نرم افزار spss نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از مهارت های شناختی مورد نیاز و کنترل فکر، منجر به کاهش استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی می شود.
پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان بر اساس امید به زندگی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۲۸۵-۲۶۶
حوزههای تخصصی:
هدف: سالمندی دوره ی اجتناب ناپذیری از زندگی هر فرد است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، تعداد سالمندان در جوامع مختلف رو به افزایش است و همچنین شناخت و واکنش صحیح نسبت به این دوره از زندگی میتواند موجب بهبود کیفیت زندگی شود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان بر اساس امید به زندگی و تاب آوری انجام گرفت. . روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری تحقیق حاضر را سالمندان خانه های سالمندان تمام وقت شهر تهران در سال 1400 تشکیل می داد که به روش نمونه گیری خوشه ای 250 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه امید به زندگی اشنایدر، مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده می شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که امید به زندگی تا 6/30 درصد و تاب آوری تا 5/37 درصد از واریانس کیفیت زندگی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: می توان گفت به منظور افزایش کیفیت زندگی سالمندان، زمینه رشد و ارتقا سطح امید به زندگی و تاب آوری این قشر از جامعه فراهم شود
سنتز پژوهی شاخص ها و مؤلفه های ارزیابی عملکرد سازمان های پژوهشی و ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان های پژوهشی درزمینه ارتق ای دان ش، مه ارت و س طح فرهنگی جامعه علمی، فعالیت های پژوهشی انجام می دهند. پژوهش حاضر باهدف بررسی و شناسایی شاخص ها و مؤلفه های ارزیابی عملکرد سازمان های پژوهشی انجام گرفت. روش: مطالعه از نوع کیفی و روش آن، سنتز پژوهی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 537 منبع در بازه زمانی 1396 تا 1402 در حوزه ارزیابی عملکرد سازمان های پژوهشی بود. از میان این منابع به ترتیب بر اساس بررسی عنوان، چکیده و متن پژوهش پس از چند مرحله غربالگری، 56 منبع مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از شیوه کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. یافته ها: داده ها در قالب 106 کدگذاری باز و 23 مقوله محوری و ترکیب آن ها در 8 بعد مشخص شد که ارزیابی عملکرد سازمان های پژوهشی شامل ابعاد منابع و امکانات، زیرساخت، عوامل سازمانی و مدیریتی، ترسیم چشم انداز، معیارهای اجتماعی، اجرای ارزیابی، کاربرد ارزیابی و پیامد است. نتیجه گیری: تدوین و به کارگیری این الگو به سیاست گذاران و نهادهای اصلی که در پایش و ارزیابی اختیارها و وظایفی بر عهده دارند و همچنین مدیران سازمان های پژوهشی این امکان را می دهد که رهنمودهای سیاستی و تدابیر بازنگری بهتری را مدنظر قرار دهند و به تمامی زوایای عملکرد ازنظر نقاط قوت و ضعف سازمان های پژوهشی دست یابند.
تدوین و بررسی برخی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۸۷-۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تعیین برخی از ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه انجام گرفت و این مطالعه با هدف کاربردی انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد 18 تا 60 سال ساکن شهر تهران در سال 1401 بود که از میان آنها 389 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه پاسخ دادند. بمنظور بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مولفه های اصلی استفاده گردید و روایی محتوایی ابزار نیز توسط متخصصان مشاوره تایید شد. بمنظور بررسی میزان پایایی ابزار نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. کلیه تحلیل های آماری توسط نرم افزار SPSS-25 انجام پذیرفت. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، تحلیل عاملی اکتشافی با مولفه های اصلی نشان داد که پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه یک ابزار 13 مولفه ای است که 24/57 درصد واریانس سهم گذاری را تبیین می کند. میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 93/0 و برای مولفه های معنامداری 78/0، مسئولیت مندی 74/0، عاملیت 73/0، امنیت مداری 71/0، معیارمندی 73/0، احترام مداری 71/0، نیت مداری 73/0، آرامش شخصی 80/0، نقش گذاری احسن 72/0، روابط تکوین بخش 67/0، پیوندزایی 63/0، هماهنگی با اهداف 63/0، و انتخاب گری 65/0 گزارش شد. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها میتوان نتیجه گرفت که پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه، در نمونه شرکت کننده در پژوهش دارای روایی و پایایی مناسب و قابل قبولی است.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر برخودکارآمدی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۱۴۱-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
هدف: به دلیل عدم آموزش مناسب، زنان سرپرست خانوار به یک باره با انبوهی از مسئولیت ها بدون آموزش از قبل مواجه اند که درنتیجه آن شرایط استرس زا و فشار روانی را متحمل می شوند و درنهایت خودکارآمدی این افراد تحت تأثیر قرار می گیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر بر خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری سه ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار در شهرکرد در سال 1401 بود. در این پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر که نمره پرسشنامه خودکارآمدی آن ها بین 17 تا 34 بود انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (20 نفر آزمودنی در هر گروه) گمارش تصادفی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت 8 جلسه شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی -رفتاری مثبت نگر 120 دقیقه ای قرار گرفتند. داده های آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه خودکارآمدی 17- GSE گردآوری و در نهایت، توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در دو مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین نمره خودکارآمدی در دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری داشت. همچنین نتایج یافته ها حاکی از اثربخشی بیشتر درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود درجهت افزایش خودکارامدی زنان سرپرست خانوار درکنار سایر روشهای درمانی از درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر نیز استفاده گردد.