فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان مشایى با طبقه بندى علوم به دانشهاى حِکَمى و غیرحِکَمى، بخشى از دانش سیاسى را در زمره دانشهاى حِکَمى تحت عنوان «سیاست مدن» قرار دادهاند و بخش دیگر آن را که ذیل دانش فقه قرار مىگرفت با نام «سیاسیات» جزو دانشهاى غیرحِکَمى جاى دادند. هر چند هر دو دسته دانشهاى فوق براى «رئیس اول» و «رؤساى افاضل» بیانگر یک حقیقت به دو شکل متفاوت بود ولى «رؤساى سنت» حقایق سیاسى را نه براساس قواعد عقل که به وسیله قواعد زبانشناسى به دست مىآوردند؛ از این رو فرآیند سیاسى در مدینههاى رئیس اول و رؤساى افاضل با آنچه در مدینههاى سنت جارى بود تفاوت مىیافت، هر چند همه این مدینهها فاضله تلقى مىشدند.
فیلسوفان مشایى با تأسیس اصل «سعادت» زندگى سیاسى را بر اساس آن و نه «اصالت فرد» یا «اصالت جمع» یا «اصالت گروه» تحلیل مىکردند. طبقه بندى جوامع به فاضله و غیرفاضله و دسته بندىهاى درونى هر یک از آنها بر همین اساس انجام مىگرفت. «اصالت سعادت» براى آنها زوج مفهومى «سعادت حقیقى» و «سعادت پندارى» را فراهم مىآورد. این اصل همچنین در کاربردى تجویزى، آرمانشهر حیات سیاسى را ترسیم مىکرد.
مقایسه دیدگاه اصالت وجودی صدرا و دیدگاه اگزیستانسیالیستی یاسپرس در باب خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
رنج و خوشی یا لذت و الم
منبع:
مهرسال هفت ۱۳۲۱ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
«مطلق خاص» در اندیشه رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آماج رویکرد انتقادی رورتی عمدتاً معرفت شناسی غربی و در متن و بطن آن، نظریه معرفتی بازنمایی است. رورتی با منظر و نظری پراگماتیستی در پی یافتن توجیه و توضیحی برای نگرش اخلاقی و سیاسی غرب امروز است. این منظر و نظر رورتی، سخت وام دار آموزه های زبان شناختی و رویکردهای توصیفی در شکل گیری درک آدمی از امور است. اما، آیا رورتی می تواند در این فضای نظری از آفات فراتئوری ها، از یک سو، و نگاه های هنجاری در عرصه علوم، از سوی دیگر، پرهیز کند؟
روشنگری-مدرنیسم - فرامدرنیسم
منبع:
قبسات ۱۳۷۶ شماره ۳
تحلیل نقش دین در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه تعریفی روشن و دقیق از دین، در بحث از ماهیت و کارکرد دین ضروری است. دین پژوهان معاصر پس از سپری شدن دورانی که تعریف های تک بعدی از دین رواج داشت، امروز به تعاریف چندبعدی از دین رو آورده اند. از آن میان، تعریف هفت بُعدی اسمارت مقبولیت بیشتری یافته است. جامعه شناسان دین نیز امروز به ورشکستگی و نارسایی نظریه های عرفی شدن دین اعتراف می کنند و در بیان کارکردهای متنوع دین، بر کارکردهای اجتماعی و سیاسی آن به صراحت تأکید دارند. دین، علاوه بر معنابخشی، دارای کارکرد هویت بخشی و مشروعیت بخشی است و می تواند در نظم و انضباط جامعه و حتی بهداشت روانی، تعلیم و تربیت و روابط بین الملل نقش ایفا کند. قابلیت ادیان در ایفای هریک از این نقش ها یکسان نیست و آشکارا میان آنها تفاوت هایی وجود دارد. این مقاله، انواع این کارکردها را با نگاه فلسفی جامعه شناسی مورد بحث و تحلیل قرار می دهد.
خروج از دوگانگی تکنولوژی خودمختار و تکنولوژی به مثابة وسیلة صرف؛ بر اساس دیدگاه برونو لاتور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برونو لاتور با بازتعریف انسان و مصنوعات و دفاع از ناهم جنس بودن و چندرگه بودن آن ها، و لحاظ کردن مصنوعات به عنوان واسطه های واقعی و نه وسیلة صرف های صرف، از جایگاه آن ها به عنوان شهروندان جامعه در کنار انسان ها و اشیا دفاع می کند. وی با این کار ما را از دوگانگی تکنولوژی خودمختار یا تکنولوژی به مثابة وسیلة صرف خارج می کند و لذا از فضای سلطه (سلطة انسان بر غیرانسان یا غیرانسان بر انسان) می رهاند.
سهم صور خیال، اراده و عقل در حصول مفهوم عقلی با تکیه بر فلسفه ی نفس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی و فهم دقیق آرای بسیاری از فیلسوفان در باب ادراکات، بدون توجه به نظریه ی عقل ارسطو، به خصوص در باب چگونگی حصول مفهوم عقلی، ممکن نیست. این نوشتار در تلاش است با تکیه بر بازخوانی متن آثار ارسطو و نیز محورقراردادن نفس شناسی ارسطو، تفسیری نو از مسأله ارائه کند: الف) مفهوم عقلی حاصلِ دستگاه شناختی انسان است نه قوه ی عاقله ی محض؛ ب) در این دستگاه، عامل فعلیت بخشِ معقولاتِ بالقوه نه عقل بیرونی است نه عقل درونی محض، بلکه هریک از بخش های مختلف دستگاه شناختیِ انسان (حس، خیال، اراده و عقل) به نحوی در بالفعل شدن معقول بالقوه نقش دارند؛ ج) فرایند شکل گیری ادراکات از الگوی طولی واحدی پیروی نمی کند، بلکه کارکردهای بخش های مختلف دستگاه شناختی درهم تنیده اند، به طوری که نمی توان مرز مشخصی میان قوای حسی، خیالی و عقلی و نیز میان کارکرد هایشان ترسیم کرد. از منظر ارسطو، با همان ادراکی که شیء جزئی محسوس را درمی یابیم، ذات کلی و خالص آن را نیز درمی یابیم.
عصر جدید: بیگانگی انسان
حوزههای تخصصی: