فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی ـ اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی ـ اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود. آزمودنیها 60 دانشآموز بودند که بهصورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب و به دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار اندازهگیری این پژوهش عبارتاند از آزمون شخصیتی کالیفرنیا (CPI)، پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AGQ) و مقیاس خود ابرازی نوجوانان (ASA) که پیشآزمون برای هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش 20 جلسه یکساعته تحت آموزش مهارتهای اجتماعی قرار گرفت. پس از اعمال مداخله بار دیگر از هر دو گروه آزمون به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش سازگاری فردی ـ اجتماعی، کاهش پرخاشگری و افزایش ابراز وجود در دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود.
"
صفات شخصیت، استرس تحصیلی و عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین صفات شخصیت، استرس تحصیلی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان اجرا شد. نمونه ای متشکل از 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) فرم خلاصه شده پرسشنامه پنج عامل و پرسشنامه استرس دوران دانشجویی را تکمیل کردند. به منظور بررسی رابطه بین صفات شخصیت، استرس تحصیلی و عملکرد تحصیلی، و همچنین به منظور آگاهی از نقش صفات شخصیت در پیش بینی استرس تحصیلی و آگاهی از نقش صفات شخصیت و استرس تحصیلی در پیش بینی عملکرد تحصیلی به ترتیب از همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل های رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج ماتریس همبستگی بین متغیرها نشان داد که بین عامل های وظیفه شناسی، برون گرایی، پذیرش و سازگاری با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار، و بین عامل های روان نژندخویی با عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که بین استرس تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. عامل های برون گرایی و وظیفه شناسی با استرس تحصیلی رابطه منفی و معنادار و با عامل روان نژندخویی رابطه مثبت و معنادار نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که صفات شخصیتی برون گرایی و روان نژندخویی هر کدام به ترتیب 5% و 3% از واریانس استرس تحصیلی را تبیین کردند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی در پیش بینی عملکرد تحصیلی نشان داد که عامل های شخصیتی وظیفه شناسی و روان نژندخویی و متغیر استرس تحصیلی هر کدام به ترتیب 12%، 10% ، 6% از واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر ضرورت بازشناسی نقش صفات شخصیت در تجربه استرس تحصیلی و نقش صفات شخصیت و استرس تحصیلی را بر عملکرد تحصیلی مورد تاکید قرار می دهد. تلویحات پژوهش حاضر برای بهبود عملکرد تحصیلی بحث می شود.
"
رابطه بین شادکامی، خودشکوفایی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی در دانشجویان دختر و پسر واحد علوم و تحقیقات مرکز اهواز
حوزههای تخصصی:
"در این پژوهش رابطه متغیرهای شادکامی، خودشکوفایی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی واحد علوم و تحقیقات مرکز اهواز بررسی شده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش از بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم و تحقیقات مرکز اهواز 373 نفر (185 پسر و 188 دختر) با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. با توجه به نتایج بهدست آمده بین متغیرهای شادکامی و دوگانگی جنسی، بین خودشکوفایی و دوگانگی جنسی، بین سلامت روان و دوگانگی جنسی، بین شادکامی و خودشکوفایی، بین شادکامی و سلامت روان، بین خودشکوفایی و سلامت روان روابط معناداری بهدست آمد (001/0< P). ولی بین عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی، بین شادکامی با عملکرد تحصیلی، خودشکوفایی با عملکرد تحصیلی و سلامت روان با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0> P). در ضمن روابط بین متغیرها با توجه به تفکیک جنسیت مورد بررسی قرار گرفت که با توجه به نتایج بهدست آمده بین شادکامی و دوگانگی جنسی در دانشجویان پسر رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0 > P). ولی بین شادکامی و دوگانگی جنسی در دختران رابطه معناداری مشاهده گردید (001/0< P). همچنین بین سلامت روان و دوگانگی جنسی و خودشکوفایی و دوگانگی جنسی و نیز بین عملکرد تحصیلی و دوگانگی جنسی در دختران و پسران به تفکیک جنسیت رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0 > P). از سوی دیگر بین شادکامی و خودشکوفایی و نیز بین شادکامی و سلامت روان و بین خودشکوفایی و سلامت روان هم در دختران و هم در پسران رابطه معناداری مشاهده گردید (001/0< P). ولی بین شادکامی و عملکرد تحصیلی، بین خودشکوفایی و عملکرد تحصیلی و نیز بین سلامت روان و عملکرد تحصیلی هم در دختران و هم در پسران رابطه معناداری مشاهده نگردید (001/0 > P).
"
بررسی رفتار ناسالم و مدیریت استرس
حوزههای تخصصی:
تاثیر مشاوره گروهی با روش درمان عقلانی - عاطفی- رفتاری بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با تاکید بر روش درمان عقلانی– عاطفی– رفتاری، بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ایلام انجام شد. 300 دانش آموز دختر از میان دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر ایلام به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت عمومی (GHQ-28) استفاده شد. از بین این افراد 40 دانش آموز بر اساس نقطه برش در دو پرسشنامه فوق، به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. روش درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر روی گروه آزمایش در 12 جلسه اجرا شد. نتایج نشان داد که آموزش مشاوره گروهی، باعث افزایش سلامت عمومی و عزت نفس کلی دانش آموزان دختر در گروه آزمایش شده است.
رابطه خودکار آمدی و سلامت روان در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه خود کار آمدی با سلامت روان می باشد . بدین منظور 300 دانش آموز دختر و پسر پایه سوم دبیرستان در رشته های تحصیلی علوم تجربی، انسانی و ریاضی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه نشانگان مرضی 90 سئوالی (SCL-90-R) و پرسشنامه خودکار آمدی شرر و همکاران در 1982 بوده است پس از اجرای پرسشنامه ها داده های بدست آمده با روش های آماری همبستگی و t برای مقایسه دو گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین خودکار آمدی و نشانگان مرضی رابطه معکوس و معنادار وحود دارد. بین خودکار آمدی و سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار یافت شد. همچنین مشاهده شد که بین دو گروه دختر و پسر از لحاظ خودکار آمدی و سلامت روان تفاوت معنی داری وجود ندارد. در این پژوهش وجود رابطه معنادار بین باورهای خودکارآمدی و سلامت روان (نشانگان مرضی کم تر) تایید شد.
بررسی شاخصهای DMFT و CPITN در مبتلایان به نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
و وضعیت دهان و دندان در بیماران مبتلا به نشانگان داون انجام شد. روش: برای انجام این پژوهش، با مراجعه به مراکز نگهداری کودکان عقب مانده و همچنین مدارس استثنایی همدان، همه مبتلایان به نشانگان دوان ثبت و ارزیابی شدند و طبق روش استاندارد، DMFT, WHO کودکان بررسی و در فرمهای مخصوص ثبت شد؛ همچنین از طریق پروب کردن هر دندان CPITN فرد ارزیابی شد یافته ها: در این پژوهش 18 فرد مونث (48.6%) و 19 فرد مذکر (51.4%) مبتلا به نشانگان داون بررسی شدند. 62% گروه مورد پژوهش 12-9 ساله و 38% آنها 17-13 ساله بودند. در مجموع 73% نمونه ها دارای CPITN برابر 1 و 27% دارای CPITN برابر 2 بودند. در میان افراد مونث 72% دارای CPITN برابر 1 و 28% دارای CPITN برابر 2 و در افراد مذکر 74% دارای CPITN برابر 1 و 26% دارای CPITN باربر 2 بودند. میزان DMFT در افراد مونث و مذکر به ترتیب 6.7 و 6.1 بود. میانگین DMFT بیماران به دست آمده این پژوهش 6.4 است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر درصد بالایی از کودکان مبتلا به نشانگان داون همدان، ضایعات پوسیدگی و مشکلات دهان و دندان داشتند؛ لذا نیازمند درمانهای دندان پزشکی، آموزش دقیق و مکرر دها و دندان و کنترلهای دوره ای هستند. همچنین فراهم آوردن امکانات مالی و تجهیزات لازم برای این برنامه ها ضروری به نظر می رسد.
تأثیر آموزش روانشناختی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر
حوزههای تخصصی:
مشکلات دارو درمانی در سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین سلسله مراتب ارزشها و سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه ارزشها اساس و بنیان شخصیت سالم محسوب می شوند، در پژوهش حاضر، رابطة میان سلسله مراتب ارزشها و سلامت عمومی، هم در سطح کلی و هم بر اساس زیر مقیاسهای آنها، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، برحسب تعداد متغیرهای مورد مطالعه و مفروضههای الگوی تحلیلی پژوهش، نمونهای به حجم 800 نفر در دامنة سنی 18 تا 30 سال از هر دو جنس و با در نظر داشتن وضعیت تأهل آنها انتخاب شد. به منظور اندازهگیری متغیرها، پرسشنامة سلامت عمومی (GHQ) و آزمون بررسی ارزشها (.A.V.L) مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ارزشها میتوانند در سطح کلی، اضطراب و بی خوابی، افسردگی، و سلامت عمومی را بهطور معنادار، اما ضعیف پیش بینی کنند. از میان ارزشها تنها ارزش زیباییگرایی ارتباط معناداری با این متغیرها داشت.
مدت و نحوه گذران اوقات فراغت کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8 است. در این پژوهش با استفاده از روش زمینه یابی و اجرای پرسشنامه محقق ساخته روی 340 نفر از اعضای جامعه مورد نظر که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. متغیرهایی که ارتباط آنها با چگونگی گذران اوقات فراغت و مدت آن سنجیده شده است عبارت اند از: جنس، سن ، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، میزان درآمد و اندازه واحد دانشگاهی. پس از تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی و استنباطی مشخص شد که از بین شش متغیر، فقط بین متغیرهای جنس، وضعیت تاهل، میزان درآمد (p<0/05، p<0/01) با شیوه های گذران اوقات فراغت رابطه معنادار به دست آمد. به علاوه، عمده ترین شیوه گذران اوقات فراغت «بودن در کنار خانواده» بود.
روان شناسی سلامت
نقش سبکهای مقابله در تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش کنترلکننده سبکهای مقابله بر تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان اجرا شد. نمونهای متشکل از 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) پرسشنامههای تنیدگی دوران دانشجویی (گادزلا، 1991) و مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا (اندلر و پارکر، 1990) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج همبستگی بین متغیرها نشان داد که بین تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی، بین سبک مقـابله مسئله محور و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت، بین سبکهای مقابله هیجان محور و اجتنابی با پیشرفت تحصیلی رابطه منفی، بین تنیدگی تحصیلی با سبک مقابله مسئله محور رابطه منفی، و بین تنیدگی تحصیلی و سبکهای مقابلهای هیجان محور و اجتنابی رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای تنیدگی تحصیلی، سبکهای مقابله مسئله محور، هیجان محور و اجتنابی به ترتیب 9% ، 3% ، 2% و 1% از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کردند. به عبارت دیگر، رابطه بین تنیدگی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی فقط تحت تاثیر سبکهای مقابله مسئله محور و هیجان محور قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر بر ضرورت بازشناسی نقش کنترلکننده سبکهای مقابله با تنیدگی (مسئله محور و هیجان محور) را در رابطه تنیدگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی تأکید کرد و راهبردهای مؤثر برای ارتقای سبکهای مقابلهای کارآمد در دانشجویان مورد بحث قرار گرفت.
"
رابطه بین موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی با سلامت روانی و جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شاخصهای موقعیت اقتصادی و اجتماعی (درآمد، تحصیلات و شغل) با سلامت روانی و جسمانی بود. 150 نفر از مدیران ارشد، معاونین و رؤسای دانشگاهها، استادان دانشگاه، دبیران، کارمندان، کارگران و کشاورزان استان زنجان، پرسشنامه سلامت روانی MHI (ویت و ویر، 1983)، فهرست سلامت جسمانی PHC (بوآردمن، 2004) و فرم اطلاعات جمعیتشناختی را تکمیل کردند. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون مجذور کای تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که اثر تعاملی شغل و درآمد بر زیر مقیاس درماندگی روانشناختی سلامت روانی معنادار بود. بین سطوح تحصیلات با دو زیر مقیاس سلامت روانی (بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی) همخوانی وجود داشت اما سطوح تحصیلات با سلامت جسمانی فاقد همخوانی بود. زنان در مقایسه با مردان از سطوح پایینتر بهزیستی روانشناختی و سطوح بالاتر درماندگی روانشناختی برخوردار بودند. اما در زمینه سلامت جسمانی تفاوت معنادار نبود. پژوهش حاضر با تأیید رابطه بین سلامت روانی با موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی میتواند راهگشای سیاستگذاریهای مناسب در زمینه ارائه برنامههای پیشگیرانه و برنامههای مرتبط با ارتقای سطح سلامت جامعه باشد.
"