فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که دیدگاه فهمی می تواند تأثیر مهمی بر کیفیت زناشویی افراد داشته باشد. این تأثیر می تواند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و در تعامل با سایر متغیرهای روان شناختی از قبیل الگوهای ارتباطی باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم دیدگاه فهمی از طریق الگوهای ارتباطی (الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، الگوهای ارتباطی توقع/کناره گیری، الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل) بر کیفیت زناشویی انجام شد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 300 نفر زن و مرد بودند که از بین معلمان متأهل شهر اهواز با روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس دیدگاه فهمی خود (SDPT)، مقیاس دیدگاه فهمی همسر (ODPT)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) و پرسشنامه کیفیت زناشویی (QMI) پاسخ دادند. تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و اثرات غیرمستقیم از طریق آزمون بوت استراپ انجام شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری دیدگاه فهمی همسر به صورت مستقیم پیش بین مثبت کیفیت زناشویی است. دیدگاه فهمی خود و دیدگاه فهمی همسر به صورت غیرمستقیم از طریق الگوی ارتباطی سازنده متقابل پیش بین مثبت کیفیت زناشویی و الگوی ارتباطی سازنده متقابل به صورت مستقیم پیش بین مثبت کیفیت زناشویی است. الگوی ارتباطی توقع/کناره گیری و الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل به صورت مستقیم پیش بین منفی کیفیت زناشویی است. همچنین دیدگاه فهمی خود و دیدگاه فهمی همسر به صورت غیرمستقیم از طریق الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل و الگوی ارتباطی توقع/کناره-گیری پیش بین منفی کیفیت زناشویی است.
اثر بخشی رویکرد ارتباطی ستیر بر تعارضات زناشویی و انطباق پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی رویکرد ارتباطی ستیر بر تعارضات زناشویی و انطباق پذیری در زوجین ارجاعی به شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز بود. این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 24 زوج بودکه از میان 36 زوجی که به فراخوان محقق پاسخ مثبت داده بودند، به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. این 24 زوج به صورت تصادفی به دو گروه مساوی؛ گروه آزمایش و کنترل، گمارده شدند. مداخله به شیوه گروهی، طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی و انطباق پذیری بود که زوجها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سئوالات آنها پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که، بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ تعارضات زناشویی و انطباق پذیری تفاوت معنی داری وجود دارد(001/0>p). بنابراین رویکرد ارتباطی ستیر باعث کاهش تعارضات زناشویی و افزایش انطباق پذیری زوج های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
بررسی اثربخشی تعامل آموزش تنیدگی زدایی و سبک هویت در رضامندی روانی و تنیدگی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی تعامل آموزش تنیدگی زدایی و سبک هویت در رضامندی روانی و تنیدگی ادراک شده می باشد. از بین دانشجویان مونث دوره کارشناسی پس از تعیین نوع سبک هویت(67N= ) نفرکه دارای سبکهای هویت هنجاری و سردرگم/ اجتنابی بودند با استفاده از روش تحقیق تجربی بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گنترل گمارده شدند.گروه آزمایشی در12 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد.جهت بررسی از پرسشنامه های رضامندی روانی ، تنیدگی ادراک شده وسبک های هویت استفاده گردید. تحلیل نتایج نشان داد که ، اثر بخشی درمانگری به شیوه تنیدگی زدایی بر بهبود رضامندی روانی در سبک هویت هنجاری نسبت به سبک هویت سردرگم موثر تر است.در اثر بخشی درمانگری به شیوه تنیدگی زدایی بین سبک هویت هنجاری واجتنابی/سردرگم در کاهش تنیدگی ادراک شده تفاوت معناداری وجود ندارد. پیگیری وضعیت افراد نشان دهنده ی پایداری تغییرات ایجاد شده است. ارتقاء شناخت، عواطف ، احساسات و تاکید بر عوامل واسطه ای مانند هویت بر کاهش تنیدگی ادراک شده و بهبود رضامندی روانی موثر می باشد.
بررسی رابطة خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبکهای مقابله با استرس در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه میان خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان بود. از میان جامعة آماری دانشجویان شرکت کننده در طرح ولایت مشهد مقدس سال 1391، 224 نفر (100 پسر، 124 دختر) به عنوان نمونة آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامة خوش بینی اسلامی، افسردگی بک و سبک های مقابله لازاروس بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله دارای رابطة معنادار بوده و خوش بینی اسلامی و سبک های مقابله شاخص خوبی برای پیش بینی افسردگی هستند. همچنین افراد دارای خوش بینی اسلامی، کمتر دچار افسردگی می شوند و در برخورد با رویدادهای تنش زا از مقابله های مؤثر استفاده می کنند.
اثربخشی آموزه های هستیشناسی اسلامی بر رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، که از نوع مطالعات نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود، با هدف تعیین اثربخشی آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد. بدین منظور، از بین مراجعه کنندگان مرکز مشاوره باب الحوائج شهرستان میبد، 24 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به شرکت کنندگان گروه آزمایش، هر هفته دو جلسه نود دقیقه ای به مدت 10 جلسه آموزه های مبتنی بر هستی شناسی اسلامی دربارة ارتباط زناشویی داده شد و به گروه کنترلی هیچ گونه آموزشی ارائه نشد. هر دو گروه یک بار پیش از انجام آزمایش، یک بار بلافاصله پس از اتمام آزمایش و یک بار یک ماه پس از انجام مداخلات، فرم کوتاه آزمون رضایت زناشویی انریچ را تکمیل کردند. در نهایت، داده های جمع آوری شده به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی شرکت کنندگان گروه آزمایش تأثیر معنی داری داشت. این افزایش در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که ارائه آموزه های مذهبی مبتنی بر هستی شناسی اسلامی، شیوة مناسبی برای افزایش رضایت زناشویی زوجین است.
بررسی تأثیر آموزش توجه بارکلی و میدان دید مفید بر جستجوی بینایی کودکان و بزرگسالان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش توجه بر جستجوی بینایی بزرگسالان و کودکان بود. در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری تصادفی هدفمند، 60 آزمودنی با توجه به معیارهای پژوهش (30 آزمودنی بزرگسال و 30 آزمودنی کودک بهنجار) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون توجه متمرکز، ارزیابی مختصر وضعیت روانی و پرسشنامه ی محقق ساخته (جهت کنترل متغیرها) بود. ابتدا پیش آزمون (توجه متمرکز) برای آزمودنی ها اجرا شد؛ سپس آزمودنی های گروه بزرگسال به مدت سه هفته، 5 جلسه ی 35 دقیقه ای، آموزش دریافت کردند و گروه کودک نیز 10 جلسه ی 45 دقیقه ای، به مدت 5 هفته آموزش دریافت نمودند و در پایان پس آزمون برای آزمودنی های هر دو گروه اجرا شد. داده ها با تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از تأثیر معنا دار آموزش توجه بر میزان پاسخ صحیح و زمان واکنش جستجوی بینایی بود. با توجه به تأثیر آموزش توجه بر جستجوی بینایی، اهمیت این آموزش ها بر شکل دهی پردازش و فرایندهای شناختی صحیح، توجه به محرک های مورد نظر و پاسخ گویی سریع و با دقت، بیش از پیش روشن می شود.
کار ویژه های نظام سیاسی و نقش آنها در تغییر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی، آفرینش و خلق هنرمندانة راه و روشی خاص با توجه به امکانات، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی و محدودیت های فردی و اجتماعی است. از این رو به بیانی می توان گفت که سبک زندگی هنر فرد در انتخاب مناسب ترین و خردمندانه ترین راه برای تحقق اهداف است. بنابراین در سبک زندگی فرد بر حسب نقش هائی که در شبکة روابط اجتماعی برعهده دارد، موقعیت هائی را به دست میآورد. درواقع هر فرد به اندازة نقشی که در تولید اجتماعی (درآمد، تجربه، مهارت، اطلاعات و دانش) دارد از موقعیت هایی مانند ثروت اجتماعی و توانائیهای فردی بهره مند می شود.
بدیهی است که سبک زندگی را به هر معنائی در نظر بگیریم عوامل متعددی در ایجاد و ارتقای آن مؤثرند که دولت در این میان مهمترین نقش و سهم را دارد. بدین ترتیب مسئله اصلی این مقاله این است که نظام سیاسی و دولت چه نقشی در الگوهای سبک زندگی دارد؟ سبک زندگی دارای چند مؤلفه اساسی است که دولت می تواند در ایجاد، تقویت و ارتقای این مؤلفه ها ایفای نقش کند. بینش ها نخستین مؤلفه سبک زندگی است؛ بینش به طور مشخص در دو عنصر اعتقادات و ادراکات خود را نشان می دهد. گرایش ها مؤلفه دوم سبک زندگی هستند. ارزش ها و گفتمان ها، تمایلات و ترجیحات سه شاخص عینی گرایش ها محسوب می شوند. رفتارها سومین مؤلفه سبک زندگی به شمار می روند؛ اعمال خودآگاه و ناخودآگاه دو رکن اصلی این مؤلفه را تشکیل می دهند. و بالاخره وضعیت ها آخرین مؤلفه سبک زندگی محسوب می شوند. موقعیت های سیاسی و اجتماعی مهمترین شاخص این مؤلفه هستند.
ازسوی دیگر دولت نیز صرف نظر از هر تعریفی دارای چهار کارویژه نیل به اهداف، حفظ همبستگی، انطباق با محیط و حل منازعات است. دولت در ساحت هر کدام از این کارویژه ها می تواند در تحقق و ارتقای مؤلفه یا مؤلفه هائی از سبک زندگی مدخلیت داشته باشد. این مقاله می کوشد تا ابتدا توصیفی از مؤلفه های سبک زندگی و کارویژه های دولت ارائه دهد و سپس نقش این کارویژه ها را در ایجاد یا ارتقای مؤلفه (یا مؤلفه های) سبک زندگی نشان دهد.
رابطه شیوه تعامل والد-فرزند با میزان اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شیوه تعامل والد-فرزند با میزان اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان 20 تا30 ساله دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 92- 1391 بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 200 نفر به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه مقیاس آمادگی اعتیاد؛ مقیاس رابطه والد- فرزندی و مقیاس بررسی نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجود رابطه منفی و معنادار بین اعتیادپذیری دانشجویان دختر و دانشجویان پسر با رابطه با پدر و خرده مقیاس های عاطفه مثبت، آمیزش و ارتباط بود. بین اعتیادپذیری دانشجویان دختر با رابطه با مادر و خرده مقیاس های عاطفه مثبت، آزردگی و سردرگمی و ارتباط نیز همبستگی منفی و معنادار دیده شد، همچنین بین اعتیادپذیری دانشجویان پسر و خرده مقیاس ارتباط با مادر همبستگی منفی معنادار وجود دارد. بین گرایش به جنس مخالف در دانشجویان پسر با رابطه با پدر، عاطفه مثبت و آمیزش همبستگی منفی و معنادار دیده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رابطه با پدر و رابطه با مادر می تواند هم اعتیادپذیری دانشجویان دختر و هم اعتیادپذیری دانشجویان پسر را پیش بینی کند. نتیجه گیری: چنانچه والدین نتوانند تعامل مناسب و سازنده ای را با نوجوان یا جوان خود برقرار کنند، فرزند دچار محرومیت عاطفی و هیجانی شده و ممکن است این فقر هیجانی و کمبود عاطفی وی را به سمت اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف سوق دهد.
واسطه گری عزت نفس بر کیفیت زندگی و رفتارهای پرخطردر بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی نقش بارز و تاثیرگزار واسطه ای عزت نفس برکیفیت زندگی و رفتارهای پرخطر در بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی به روش همبستگی است که نمونه ی مورد نظر300دانشجو(144دانشجوی پسر و 156 دانشجوی دختر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت با میانگین سنی 75/24 سال بوده است. روش به شیوه ی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و با مقیاس کیفیت زندگی بهداشت جهانی(WHOQOL- BREF) و پرسشنامه ی عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر(YRBSS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از روش تحلیل مسیر به شیوه ی رگرسیون سلسله مراتبی بارون و کنی و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که کیفیت زندگی به میزان 24/0- به طور مستقیم(p</001) بر رفتارهای پرخطر تاثیر گذاشته که نشان دهنده ی رابطه ی منفی معکوس معنی دار بین این دو متغیر بوده و نشان داده شد که با وارد نمودن متغیر عزت نفس در معادله ی مفروض پیش بینی شده، کیفیت زندگی به میزان10/0- اثر غیر مستقیم(p</001) به همراه دارد و نشان دهنده ی نقش واسطه گری عزت نفس در کاهش اثرات کیفیت زندگی در بروز رفتارهای پرخطر می باشد. همچنین کیفیت زندگی به میزان 52/0 به طور مستقیم بر عزت نفس دانشجویان اثر گذاشته که بیانگر رابطه ی مستقیم این دو متغیر بوده است که ارتقاء کیفیت زندگی موجب افزایش عزت نفش دانشجویان می گردد.
مقایسة سازشیافتگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه افراد نمازگزار و غیرنمازگزار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله معضلات قرن حاضر آشفتگی های عاطفی و هیجانی در روابط انسانی است. با توجه به نیازمندی به تفکر دربارة تأثیرگذاری تقیدات دینی بر امور انسانی، به ویژه مسائل عاطفی و روانی، این پژوهش با هدف مقایسة سازش یافتگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه افراد نمازگزار و غیرنمازگزار انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علّی ـ مقایسه ای است. جامعة آماری شامل تمامی دبیران متأهل شهرستان لنگرود در سال 1391 بود که با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 150 نفر انتخاب شدند. از مقیاس سازش یافتگی زناشویی اسپانیر و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. بررسی فرضیة پژوهش با استفاده از تحلیل چندمتغیره، تحلیل واریانس یک متغیره و آزمون T مستقل انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که تفاوت مشاهده شده بین دو گروه افراد نمازگزار و غیرنمازگزار در سازه های سازش یافتگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی از لحاظ آماری معنادار است. بنابراین، می توان به کارکرد مهم نماز، به عنوان هستة دین و مهم ترین شکل عملی دینداری در انسجام عاطفی و روان شناختی خانواده اشاره نمود.
نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین تجارب تحصیلی استرس زا و واکنش به این تجارب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین استرس تحصیلی ادراک شده و واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر انجام شد. 300 دانشجو (112 پسر، 188 دختر)، به مقیاس استرس دوران دانشجویی (SLSI) و نسخه تجدیدنظر شده آزمون جهت گیری زندگی (LOT-R) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین عوامل استرس زای تحصیلی با واکنش ها به این عوامل رابطه مثبت و معنادار، بین عوامل استرس زای تحصیلی با خوش بینی رابطه منفی و معنادار و بین خوش بینی و واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. در کل نمونه، نتایج از نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین تجارب تحصیلی استرس زا و واکنش ها به این تجارب حمایت کردند. نتایج تخصیص جنسی روابط ساختاری بین متغیرهای چندگانه نشان داد که روابط بین عوامل استرس زای تحصیلی، خوش بینی و واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی در دو جنس هم ارز بودند. براساس نتایج به دست آمده در مدل کلی، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و متغیرهای پیش بین 80 درصد از پراکندگی متغیر واکنش ها به تجارب تحصیلی استرس زا را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در مواجهه با تجارب تحصیلی استرس زا، بخشی از تمایز در مدل ترجیحی واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی در دو جنس، از طریق تفاوت در میزان خوش بینی فراگیران قابل تبیین است.
پیش بینی کیفیّت زندگی دانشجویان از طریق میزان به کارگیری انواع شیوه های مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیّت زندگی دانشجویان با توجه به میزان استفاده از انواع شیوه های مقابله با استرس بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه در پژوهش حاضر 317دانشجو بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی ابهر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شیوه های مقابله ای (CSQ)راجرو همکاران و پرسشنامه کیفیّت زندگی(SF-36)استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین شیوه شناختی و انفصالی مقابله با استرس و کیفیّت زندگی رابطه مثبت و معنادار و بین شیوه هیجانی مقابله با استرس و کیفیّت زندگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه پژوهش نشان داد که شیوه هیجانی و شناختی مقابله با استرس حدود 45درصد از تغییرات کیفیّت زندگی در دانشجویان را تبیین می کند. با توجه به نتیجه پژوهش حاضر، مجریان آموزش عالی می توانند در جهت آموزش و تجهیز دانشجویان به شیوه مؤثر مقابله اقدام کنند.
رابطه سبک های تفکّر با رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های تفکّر با رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در میان دانشجویان متأهل بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان متأهل بودند که از میان آن ها 150 نفر (93 زن و57 مرد) به عنوان نمونه پژوهشی با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی متغیرها از پرسشنامه های سبک تفکّر (استرنبرگ و واگنر، 1992)، رضایت زناشویی (انریچ، 1999) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) استفاده شد. رابطه متغیرهای فوق با روش های آمار توصیفی (فراوانی و درصد)، استنباطی (آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس چند متغیره چند راهه) با نرم افزار spss بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک تفکّر و رضایت زناشویی رابطه مستقیم و معنا دار وجود دارد. همچنین رابطه بین سبک تفکّر قانون گذار و بهزیستی روان شناختی به صورت مستقیم و معنادار به دست آمد.
بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر میزان رضایت زناشویی دانشجویان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر میزان رضایت زناشویی دانشجویان زن تنظیم شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه های دولتی تهران در سال 1388 بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی بود. نمونه 30نفر را شامل بود که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (آزمایش ، کنترل) گمارده شدند. برای گروه آزمایش کلاس مهارت ابراز وجود برگزار شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان رضایت زناشویی با میزان ابراز وجود رابطه معناداری دارد. آموزش مهارت ابراز وجود در افزایش ابراز وجود دانشجویان زن از طریق کاهش درجه ناراحتی مؤثر است ، آموزش مهارت ابراز وجود در افزایش ابراز وجود دانشجویان زن از طریق افزایش احتمال بروز رفتار مؤثر است، مؤلّفه های ابراز وجود باهم ارتباط معناداری دارند و آموزش مهارت ابراز وجود بر افزایش میزان رضایت زناشویی دانشجویان زن مؤثر است . شایان ذکر است که بعد از ٢ ماه پیگیری انجام شد و نتایج نشان داد که آموزش مهارت ابراز وجود همچنان اثر خود را حفظ کرده است.
نقش زندگی مذهبی در رضامندی زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پایبندی مذهبی زوجین به عنوان یکی از عوامل مؤثر در رضامندی زناشویی انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی می باشد و به روش پس رویدادی انجام شده است. بدین منظور، 116 زوج از دانشجویان دانشگاه بجنورد و دانش پژوهان مؤسسه امام خمینی(ره)، که حداقل یکسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود، با استفاده از پرسش نامه های رضایت زناشویی اسلامی و پایبندی مذهبی مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان می دهد که زوجین هر دو پایبند به مذهب، نسبت به زوجینی که فقط یکی از آنها پایبند به مذهب بود، از رضامندی زناشویی بیشتری برخوردار بودند و آنها نیز از زوجین هر دو ناپایبند به مذهب بیشتر از زندگی زناشویی خود رضایت داشتند. بنابراین، می توان گفت: پایبندی به مذهب از عواملی است که در رضامندی زناشویی نقشی معنادار دارد.
رابطه دینداری فرد، خانواده و اعتقاد به پیامدهای مصرف مواد با میزان مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه دینداری فرد (با توجه به نظریه آلپورت) و دینداری خانواده با مصرف مواد مخدر بود. در چارچوب اهمیت مبحث پیشگیری و نقش باور افراد به علل مصرف/عدم مصرف مواد در این حوزه، رابطه باورهای دانشجویان نسبت به مواد مخدر و پیامدهای آن با میزان مصرف مواد نیز مورد بررسی قرار گرفت. روش: نمونه تحقیق شامل 270 نفر (128 دختر و 142 پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، مذهب خانوده و میزان مصرف مواد مخدر را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دینداری فرد و میزان مصرف مواد رابطه منفی معنادار وجود دارد. اما، بین میزان دینداری خانواده با میزان مصرف مواد رابطه ای مشاهده نشد. همچنین، بین اعتقاد به انواع پیامدها و میزان مصرف مواد رابطه منفی معناداری وجود داشت که بیشترین میزان رابطه در زمینه اعتقاد به پیامدهای جسمانی و روانی بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان اظهار داشت که داشتن اعتقادات و باورهای مذهبی و نیز اعتقاد به پیامدهای مصرف مواد نقش مؤثری در کاهش میزان مصرف مواد دارد.
بررسی رفتارهای خودتخریبی و علل آن ها در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی و بررسی علل آن ها در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به انجام رسیده است. پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی می باشد. حجم نمونه 873 نفر شامل 586 زن و 287 مرد بود که به شیوه نمونه گیری طبقاتی و بنا به میزان درصد دانشجویان دانشکده ها و جنسیت انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته «سنجش رفتارهای خودتخریبی و علل آن» می باشد که در دو قسمت 31 پرسشی به منظور بررسی میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی و 10 پرسشی برای بررسی علل احتمالی استفاده شد. مقدار ضریب آلفا کرانباخ درقسمت اول پرسشنامه برابر با 836/0و در قسمت دوم پرسشنامه (857/0) محاسبه شد. روایی محتوای پرسشنامه به تأیید متخصصان؛ اساتید و کارشناسان روان شناس دانشگاه فردوسی مشهد رسید. رفتارهای خودتخریبی دانشجویان با توجه به متغییرهایی از قبیل سن، جنس، وضعیت تأهل، محل سکونت و مقطع تحصیلی در حیطه نرمال با استفاده ازآزمون های تی وآزمون آنالیز واریانس و در حیطه غیر نرمال از آزمون من ویتنی و آزمون کروسکال والیس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از این امر است که تقریبا در مورد همه متغییر ها (سن، جنس، تأهل، محل سکونت و میزان تحصیلات) ورزش ناکافی (نداشتن فعالیت های حرکتی مناسب)، خواب زیاد، استرس،کم خوری افراطی و نداشتن تفریح و فعالیت های سالم مفرح دارای بیشترین میزان شیوع و رفتارهای مصرف دائم هرگونه مواد مخدر ،سرقت ،مصرف تفننی هرگونه مواد مخدر ،فرار از خانه وهم جنس بازی دارای کمترین میزان شیوع می باشند. میزان شیوع رفتارهای خودتخریبی در مردان بیشتر از زنان بوده. دانشجویان مهمترین علل شیوع رفتارهای خودتخریبی را به علل خانوادگی، روانی عاطفی و اجتماعی نسبت دادند.