فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۸۷ مورد.
ارتباط سطح توجه ماندگار با پتانسیل های وابسته به رخداد مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط میان سطح توجه ماندگار و پتانسیل های وابسته به رخداد با استفاده از ویژگی های شکلی انجام شد.
روش: برای سنجش سطح توجه ماندگار آزمون عملکرد پیوسته مورد استفاده قرار گرفت. سیگنال به وسیله دستگاه ثبت 32 کاناله والتر و کلاه الکترود با 19 کانال ثبت شد. برای استخراج پتانسیل های وابسته به رخداد، میانگین سیگنال های هر دسته از تحریکات که نسبت به وقوع تحریک از نظر زمانی قفل شدهاند، محاسبه گردید. 400 ویژگی شکلیِ پتانسیل های وابسته به رخداد در 51 سوژه محاسبه و همبستگی پیرسون میان این ویژگی ها و نتایج آزمون عملکرد پیوسته بررسی شد.
یافته ها: در تمامی سوژه ها قله 3p روی تحریک هدف (X) نسبت به غیر هدف به وضوح دیده شد. محاسبه همبستگی نشان داد که 33 ویژگی از ویژگی های شکلی استخراج شده ارتبــاط معناداری با سطح توجه ماندگار دارند.
نتیجه گیری: نتایج کیفی حاصل، براساس الگوی ادبال، با تحقیقات قبلی در مورد تولید مؤلفه 3p مطابقت داشت. بیشتر ویژگی های دارای ارتباط معنادار با نتیجه آزمون عملکرد پیوسته، مربوط به دامنه و روی پتانسیل های وابسته به رخداد نسبی بودند. در مجموع، نتایج بیانگر رابطه مناسب بین آزمون عملکرد و پارامترهایی از سیگنال مغزی در بسیاری از نواحی سر می باشد که از آن میتوان برای ارزیابی سطح توجه ماندگار استفاده کرد.
تأثیر اثر استروپ و فاصله های زمانی بین دو محرک بر دوره بی پاسخی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواد و روش ها:این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود برای این منظور تعداد 20 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران با میانگین سنی 54/1±45/23 سال به صورت در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان آزمون تکلیف دوگانه به عمل آمد این آزمون شامل چهار فاصله زمانی 50، 100، 300 و 900 هزارم ثانیه بین شروع ناهمزمان دو محرک در دو حالت همخوان و ناهمخوان برای محرک اول و دوم بود.
بررسی تغییرات جریان خون ناحیه ای مغز، هنگام دستیابی به تجربه مذهبی با استفاده از روش مقطع نگاری یا فوتون گاما(SPECT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر فاصله و حذف نشانه های بینایی و چرخش سیستم آزمایشی بر جهت یابی فضایی موش های آلبینوس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطة تسلط ربع های مغزی مدیران آموزشی با سطح اثربخشی عملکردآن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطة تسلط سبک تفکر ربع های مغزی مدیران آموزشی با سطح اثربخشی عملکرد آنها می باشد. نمونة مورد مطالعه شامل 103 نفر از مدیران و 412 نفر از دبیران مقطع متوسطة شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 می باشندکه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. در این پژوهش، از پرسشنامة 60 سؤالی سنجش تسلط مغزی هرمن (حوریزاد، 1385: 264) جهت سنجش تسلط سبک تفکر ربع های مغزی مدیران و از پرسشنامة 35 سؤالی سنجش اثربخشی مدل پارسونز (فرخ نژاد، 1376) جهت سنجش اثربخشی عملکرد مدیران استفاده شد. بر اساس یافته های به دست آمده متغیرهای پیش بین تسلط ربع مغزی A ، C و D )01/0 P< ( قادر به پیش بینی متغیر ملاک (اثربخشی عملکرد مدیران) بودند. همچنین، نتایج نشان دادند تسلط ربع مغزی B قادر به پیش بینی اثربخشی عملکرد مدیران نمی باشد.
تأثیر لاموتریژین بر تغییرات بیوشیمیایی و رفتاری ناشی از استرس در الگوی جانوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ارتباط وضعیت تحصیلی دانشجویان و توانایی شناختی مغز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پایش وضعیت تحصیلی دانشجویان یکی از ماموریتهای نظام آموزشی دانشگاههاست. تواناییهای شناختی مغز نقش محوری در یادگیری و موفقیت تحصیلی ایفا میکنند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین وضعیت تحصیلی و تواناییهای شناختی دانشجویان بود.
روش ها: این مطالعه مقطعی موردپژوهی، در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در سال 1391 انجام شد و 395 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه توانایی های شناختی 30گویه ای در 7 زیرمقیاس ""حافظه فعال""، ""کنترل مهاری و توجه انتخابی""، ""تصمیم گیری""، ""برنامه ریزی""، ""توجه پایدار""، ""شناخت اجتماعی"" و ""انعطاف پذیری شناختی""بود. برای بررسی همبستگی بین معدل و کارکردهای اجرایی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها: همبستگی معنی داری بین معدل تحصیلی و کل توانایی های شناختی و زیرمقیاس های حافظه فعال، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیم گیری، برنامه ریزی، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی (همگی در سطح 0001/0=p) به غیر از شناخت اجتماعی (969/0=p) مشاهده شد.
نتیجهگیری: زیرمقیاس های توانایی های شناختی یعنی حافظه فعال، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیم گیری، برنامه ریزی، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی با معدل تحصیلی دانشجویان ارتباط مثبت دارند.
تأثیر مشاهده فیلم های ترسناک بر غلظت ایمونوگلوبولین ترشحی نوع A موجود در بزاق(مقاله علمی وزارت علوم)
دو مدل ریاضی برای بررسی کنشهای مغز در زمینه بازسازی خاطرهها، فراموشی و نقش عواطف در شناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
در این مقاله دو مدل ریاضی برای بررسی کنشوریهای مغز در بازسازی خاطرهها، فراموشی و برخی از نارسا کنشوریهای مغز مانند الزهایمر و روان گسیختگی ارائه شد. همچنین تلاش شد تا بر مبنای این مدلها، مکانیزمی برای تبیین رؤیاها ارائه شود و چگونگی تعامل بین هیجان و شناخت و همچنین مسائلی مانند هشیاری و ناهشیاری با توجه به نظرات پیاژه (1972) توصیف شدند.
"
بررسی ارتباط بین سیستم های فعال ساز و بازداری رفتار، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرانی، پدیده ای رایج و ویژگی مشترک بسیاری از اختلالات، به خصوص اختلالات اضطرابی است. هدف از انجام این مطالعه پیش بینی نگرانی، از طریق سه عامل پیش بین کننده آن در سه حوزه مرتبط با بیولوژیک، هیجان و شناخت است. در این مطالعه متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال ساز رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت به عنوان متغیر پیش بین مورد بررسی قرار گرفتند. در یک طرح پژوهش توصیفی ـ مقطعی از نوع همبستگی، 234 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد و علوم پایه گروه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس های سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری (BIS/BAS)، دشواری در تنظیم هیجانی (DERS)، فراشناخت-30 (MCQ-30) و پرسشنامه حالت نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) را تکمیل کردند. متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی رابطه مثبت معنی دار داشتند (01/0>P ). رابطه متغیر سیستم فعال ساز رفتاری با نگرانی معنادار نبود. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مدل پیش بینی نگرانی به ترتیب شامل متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت است. متغیر سیستم فعال ساز رفتاری به دلیل عدم همبستگی معنادار با نگرانی از همان ابتدا وارد مدل رگرسیون نشد. نتایج حاصل از این مطالعه به بررسی نگرانی در ابعاد مختلف بیولوژیکی، هیجانی و فراشناختی اشاره دارد. همچنین به نقش سیستم بازداری رفتاری به عنوان یک عامل سرشتی و بیولوژیکی در فهم آسیب شناسی نگرانی در جمعیت بزرگسال تاکید می کند.
شالوده های عصب شناختی زبان
حوزههای تخصصی:
اثر موفقیت و شکست بر پاسخ های فیزیولوژیک افراد کمال گرا و غیر کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از موضوعات مورد بررسی در حیطه روانشناسی سلامت، رابطه بین ویژگی های شخصیتی و بروز پاسـخ های فـیزیولوژیک در شـرایط مخـتلف است. پژوهش حاضر به بررسی ویژگـی شخصیتی کمال گرایی در شرایط تنیدگی پرداخته است.
روش: در این تحقیق پرسشنامه کمال گرایی به وسیله 395 دانشجو تکمیل شد. بعد از نمره گذاری، 60 آزمودنی از 30 درصد بالای توزیع نمرات و 60 آزمودنی از 30 درصد پایین توزیع انتخاب شدند و بر اساس دو ملاک سطح کمال گرایی (بالا/ پایین) و شرایط تجربی (موفقیت/شکست) چهار گروه تشکیل شد و آزمودنی ها به طور تصادفی در یکی از شرایط موفقیت یا شکست جایگزین شدند. شاخص های فیزیولوژیک آزمودنی ها در دو مرحله حد پایه و بعد از کاربندی شکست یا موفقیت با استفاده از آزمون t مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: در شرایط شکست، تغییرات ضربان قلب و فشارخون سیستولیک در افراد کمال گرا بیشتر از افرادی بود که از نمره کمال گرایی پایینی برخوردار بودند، ولی میزان تغییر شاخص فشارخون دیاستولیک معنی دار نبود. از سوی دیگر، تغییرات شاخص های فیزیولوژیک در افرادی که نمره کمـال گـرایی بـالایی داشتند، متعاقب شرایط موفقیت معنی دار نبود و بالاخره اینکه در مقایسه با شرایط موفقیت، در کاربندی شکست میزان تغییرات دو شاخص ضربان قلب و فشارخون سیستولیک در افراد کمال گرا بیشتر بود، ولی این تغییرات در شاخص فشارخون دیاستولیک معنی دار نبود. نتیجه گیری: با تجربه شکست، شاخص های فیزیولوژیک افراد کمال گرا حداقل در دو شاخص ضربان قلب و فشارخون سیستولیک افزایش می یابد و این نشان می دهد که افراد کمال گرا نسبت به افراد غیرکمال گرا تنیدگی بیشتری را تجربه می کنند.
تأثیرموقعیت های موفقیت و شکست بر تغییرات شاخص های فیزیولوژیک فعالیت نظام های مغزی / رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مغز انسان در زبان آموزی
حوزههای تخصصی:
آناتومی کارکردی تصویرسازی ذهنی حاصل از اسامی ذات : یک مطالعه fMRI
حوزههای تخصصی:
این مقاله، اولین گزارش در مورد به کارگیری fMRI در مطالعات عصب شناسی در ایران است. اسکن fMRI در یک طراحی قطعه ای (block paradigm)، هنگام تصویرسازی ذهنی (mental imagery) یک فرد طبیعی از اسامی ذات (concrete)، صورت گرفت. شنود غیرفعال اسامی معنی (abstract) و نیز شرایط استراحت، به عنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفتند. به هنگام تصویرسازی ذهنی، فعالیت منطقه اولیه بینایی و همچنین فعالیت مناطق دخیل در بازشناخت شی، بازیافت حافظه، حافظه در کار بینایی و درک محرک های پیچیده شنوایی نشان داده شد. همچنین با افزایش زمان تخصیص یافته جهت تصویرسازی ذهنی از اسامی ذات، فعالیت بیشتری در منطقه اولیه بینایی مشاهده گشت. این یافته ها نشانگر سازوکارهای مشترک تصویرسازی ذهنی و ادراک بینایی هستند.
تاثیرات 2- 212 ، WIN 55 هیپوکامپ پشتی بر یادگیری وابسته به وضعیت اسکوپولامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر 2-212،55WIN، آگونیست گیرنده های کانابینوئیدی، بر یادگیری وابسته به وضعیت القاشده با اسکوپولامین.
روش: در این مطالعه، از روش اجتنابی مهاری (غیرفعال) با مدل Step-down که یک روش پذیرفتهشده در بررسی حافظه درازمدت موش های سوری است، استفاده شد.
یافتهها: تزریق پس از آموزش اسکوپولامین (2،4، میکروگرم/موش) به ناحیه 1CA، باعث کاهش به یادآوری حافظه شد. کاربرد اسکوپولامین پیش از آزمون، به یادآوری حافظه در روز آزمون را به حد طبیعی برگرداند. این پدیده، به عنوان یادگیری وابسته به وضعیت اسکوپولامین شناخته می شود. تزریق داخل هیپوکامپی 2-212،55WIN (5/0، 1 میکروگرم/ موش) پنج دقیقه قبل از آزمون، به یادآوری حافظه را کاهش داد. از طرف دیگر، تزریق داخل هیپوکامپی 2-212،55WIN (1 میکروگرم/ موش) قبل از آزمون (در روز آزمون و 24 ساعت بعد از آموزش)، باعث برگشت حافظه حیواناتی شد که به کار بردن اسکوپولامین (2 میکروگرم/ موش) بعد از آموزش، به یادآوری حافظه آنها را تخریب کرده بود. به علاوه، تزریق مقدار غیرمؤثر اسکوپولامین همراه با مقادیر غیرمؤثر 2-212،55WIN، به صورت سینرژیک، قبل از آزمون، بازگشت حافظه به وسیله اسکوپولامین را افزایش داد.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که گیرنده های کانابینوئیدی ناحیه 1CA هیپوکامپ پشتی، نقش مهمی در فراموشی القاشده با اسکوپولامین و یادگیری وابسته به وضعیت اسکوپولامین دارند.
بررسی تغییرات فشارخون بر اساس سرسختی در موقعیت شکست
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشها، نقش تنیدگی را به عنوان عاملی در برپایی فیزیولوژیک مورد تایید قرار داده اند. یکی از متغیرهایی که می تواند ارتباط بین تنیدگی و تغییرات فیزیولویک را تعدیل نماید سرسختی است. سرسختی یک متغیر شخصیتی است که از سه مولفه تعهد، مهار و مبارزه جویی تشکیل شده است. همچنین، مطالعات دیگر نقش تنیدگی را در افزایش فشارخون مورد تایید قرار داده اند. پژوهش حاضر با پیگیری روند مطالعات مربوط به سرسختی و توجه به نتایج به دست آمده در مورد تغییرات فیزیولوژیک افراد سرسخت در موقعیت های تنیدگی زا، به بررسی نقش تعدیل کننده سرسختی در ارتباط بین تنیدگی و تغییرات فشارخون می پردازد. در این پژوهش، 60 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی در دو گروه دارای سرسختی زیاد و کم در وضعیت شکست مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان فشارخون سیستولیک و دیاستولیک افراد مورد آزمایش در مرحله قبل و بعد از مواجهه با وضعیت شکست اندازه گیری شد. نتایج حاکی از آن بود که میانگین تغییرات فشارخون سیستولیک و دیاستولیک گروه دارای سرسختی کم به نحو چشمگیری بالاتر از گروه دارای سرسختی زیاد است. در مجموع، یافته های پژوهش به نقش محافظت کننده سرسختی در برابر تنیدگی اشاره می کند
تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت مندی جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال شهر کازرون بود. بدین منظور از بین زنان متاهل 30 تا 50 سال شهر کازرون، تعداد 100 نفر از کسانی که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، انتخاب و با پرسشنامه های استاندارد رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی انریچ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان تستوسترون و پروژسترون با خونگیری در مرحله ی فولیکولار(بین روزهای 12 تا 18 قاعدگی) و به کمک دستگاه الیزا و کیت های هورمونی تهیه شده از شرکت مونوبایند، اندازه گیری شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و روش ضریب همبستگی سهمی، تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین میزان رضایت جنسی و نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی رابطه ی معناداری وجود دارد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. به طوری که برای رضایت جنسی زنان، نوسانات هورمون پروژسترون دارای بیشترین توان تبیین بوده است و به دنبال آن نوسانات هورمون تستوسترون در مرحله ی دوم پیش بینی رضایت جنسی زنان می باشد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون به همراه رضایت مندی زناشویی قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون در زنان، بر میزان کیفیت روابط زناشویی موثر بوده و در بحث کاهش رضایت جنسی می توان تغییرات هورمون های مذکور را مدنظر قرار داد.