فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۹۶ مورد.
تأثیر تمرینات فرایندی عصبی، عضلانی و اسکلتی ریتمیک بر عمق بخشی آرام سازی (ثبت شده توسط سیگنال های SCL ""جریان الکتریکی پوست"") جودوکاران تیم ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرامسازی، یکی از مهارتهای مهم روانی در حوزة فعالیتهای تربیت بدنی و ورزش است. بررسی ارتباط بین آرامسازی و تمرینات ریتمیک، با نظر به سازوکارهای انعطافپذیری- کارکردی سیستم عصبی، از جمله موضوعاتی است که در تحقیقات اخیر به آن اشاره شده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تمرینات ریتمیک بر عمقبخشی آرامسازی جودوکاران تیم ملی بود. 30 نفر از ورزشکاران مرد تیم ملی جودو، در سه گروه کنترل، تجربی 1 و تجربی 2، در این تحقیق شرکت کردند و براساس یک دورة اجرایی سهماهه بنابر پروتکل تمرینی و با استفاده از شاخص SCL، دادهها ثبت و در نهایت تجزیهوتحلیل شد. نتایج، بیانگر این بود که بین آرامسازی گروههابا توجه به آلفای 5 درصد و نمرة P(05/0P>) 061/0، اختلاف معنیداری وجود ندارد.
بهعبارتی میتوان گفت که دورههای تمرینی آرامسازی در ارتقای سطح مهارت آرامسازی، تأثیر اندکی داشته، اما تمرین ریتمیک تا حدودی موجبات عمقبخشی آرامسازی را، فراهم آورده است. یافتهها با توجه به فرضیات اخیر و نظریاتی مطرح در مورد تمرینات ریتمیک و آرامسازی، اذعان دارند که بیشتر از هر تمرینی، حرکات ریتمیک با تأثیر بر عمقبخشی آرامسازی، استرس را کاهش میدهد و شخص با آرامش بیشتر، در اجرای حرکات بهینه، موفقتر خواهد بود.
مانیتیسم
حوزههای تخصصی:
تغییرات سایکوفیزیولوژیک مرتبط با اضطراب امتحان در ارزشیابی کیفی توصیفی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان گروهی ذهن آگاهی بر کاهش علایم آسیب شناسی روانی و تغییرات الکتروکاردیوگرافی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهشهای سالهای اخیر بیش از پیش، موید تاثیر عوامل روانی بر پیدایش و سیر بیماریهای کرونر قلب میباشند. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان گروهی ذهنآگاهی بر تغییرات الکتروکاردیوگرافی و کاهش علایم آسیبشناسی روانی در افراد مبتلا به بیماری کرونری قلب انجام پذیرفت.
روشکار: 22 نفر از مردان مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب در یک کارآزمایی بالینی به روش نمونهگیری پیاپی از میان جامعهی پژوهش (مردان مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب که به بیمارستان حشمت شهر رشت مراجعه کرده بودند) انتخاب و به طورتصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برای بررسی علایم آسیبشناسی روانی، پرسشنامههای افسردگی بک، اضطراب حالت-صفت اشپیلبرگر و مادههای خصومت در پرسشنامه تجدیدنظر شدهی چکلیست روانی 90 آیتمی به عنوان پیشآزمون در دو گروه اجرا و جهت بررسی اثربخشی روش ذهنآگاهی بر تغییرات الکتروکاردیوگرافی، قبل و بعد از مداخلهی ذهنآگاهی از بیماران، نوار قلب گرفته شد. پس از اجرای هشت جلسه آموزش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در گروه آزمون، ابزارهای فوق مجددا به عنوان پسآزمون در هر دو گروه اجرا گردید. داده ها توسط تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری بررسی شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه شاهد و آزمون در نمرات پسآزمون افسردگی، خصومت، اضطراب حالت و صفت، تفاوت معنیداری (0.001>P) وجود دارد اما آموزش ذهنآگاهی بر شاخصهای الکتروکاردیوگرافی تاثیر
معنیداری نداشت (0.05<P).
نتیجهگیری: به نظر میرسدآموزش ذهنآگاهی گروهی، تاثیر معنیداری در کاهش علایم آسیبشناسی روانی در مردان مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب دارد.
نقش سیستم های مغزی رفتاری، نوجویی، پاداش وابستگی و نگرانی آسیب شناختی درپیش بینی استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش سیستم های مغزی رفتاری، ویژگی های شخصیتی (نوجویی، پاداش وابستگی) و نگرانی آسیب شناختی در گرایش به اعتیاد در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می داد. از این جامعه آماری تعداد 150 دانشجو به روش خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری (بازداری و فعال ساز رفتاری) کارور و وایت، نگرانی پنسیلوانیا، سرشت و منش کلونیجر و استعداد اعتیاد استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نگرانی آسیب شناختی، سیستم بازداری رفتاری و استعداد به اعتیاد رابطه منفی و سیستم فعال ساز رفتاری و ویژگی شخصیتی نوجویی با استعداد به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان با شناسایی افراد دارای سیستم فعال ساز رفتاری قوی و ویژگی نوجویی بالا تدابیری اندیشید که از گرایش به اعتیاد آن ها جلوگیری شود.
رابطة فاجعه سازی درد، اضطراب درد، روان رنجورخویی، حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله با ناتوانی عملکردی در بیماران روماتیسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای فاجعهسازی درد، اضطراب درد،
روانرنجورخویی، حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله و در پیشبینی ناتوانی عملکردی در بیماران رماتیسمی شهر اهواز بود.
روش: بدین منظور یک گروه 151 نفری از بیماران مبتلا به روماتیسم با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامههای مقیاس فاجعهسازی درد، مقیاس علائم اضطراب درد، خرده مقیاس روانرنجورخویی پرسشنامه شخصیتی آیزنک، خرده مقیاس حمایت اجتماعی مقیاس سنجش تأثیر آرتریت، پرسشنامه راهبردهای مقابله، مقیاس سنجش تأثیر آرتریت را تکمیل کردند.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای پژوهش قادر به تبیین 39% واریانس ناتوانی عملکرد بودند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب فاجعهسازی درد، روان رنجورخویی، حمایت اجتماعی و یکی از راهبردهای مقابلهای در معادله باقی ماندند. این متغیرها جمعاً 38% از واریانس ناتوانی عملکردی را تبیین کردند.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش از نقش عوامل روانشناختی در پیشبینی وضعیت عملکردی در بیماران روماتیسمی حمایت میکند.
احساس یا ادراک ؟
حوزههای تخصصی:
اثر شیوه های درمانی نوروسایکولوژیک در کارآمدی خواندن دانش آموزان با نارساخوانی تحولی نوع ادراکی
خواب عمیق
حوزههای تخصصی:
حساسیت سامانه های مغزی _ رفتاری B AS) (BIS- در پیش بینی استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر شناسایی ارتباط سامانه های مهارگری و فعال سازی رفتاری با استعداد اعتیاد دانش آموزان مقطع متوسطه می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است . جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پایه های دوم وسوم دبیرستانهای پسرانه شهر لردگان تشکیل می دهند . نمونه پژوهش شامل 100 دانش آموز از دبیرستاهای شهر لردگان بود که بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس فعال سازی – بازداری رفتاری و سنجش استعداد اعتیاد (APS test) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه وتحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بین سیستم های بازداری رفتاری با استعداد اعتیاد دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، و بین سیستم های فعال سازی رفتاری با استعداد اعتیاد دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که سیستم های بازداری رفتاری پیش بینی کننده استعداد اعتیاد می باشد .این نتایج بیان می کند که افزایش سیستم فعال سازی مغز (BAS) و کاهش سیستم بازداری سامانه عصبی (BIS) در مغز، استعداد به اعتیاد دانش آموزان را کاهش می دهد.
نقش سیستم های مغزی- رفتاری در اختلال سایکوپاتی بر اساس مدل سه بخشی سایکوپاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سایکوپاتی مجموعه ای از خصوصیات عاطفی، بین فردی و رفتاری است که نمایانگر سنگدلی، بی پروایی، فربیکاری، بزرگ منشی، هیجان خواهی و پرخاشگری می باشد. مدل سه بخشی سایکوپاتی که این اختلال را بر اساس سه سازه تهور، پستی و بازداری زدایی توصیف می کند، با هدف تلفیق و ترکیب مفاهیم و رویکردهای تاریخی مختلف و متضاد نسبت به ارزیابی سایکوپاتی توسعه یافت. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سیستم های مغزی- رفتاری در اختلال سایکوپاتی بر اساس مدل سه بخشی سایکوپاتی می باشد.\nروش: در یک طرح همبستگی از نوع علی غیر آزمایشی در قالب مدل یابی معادلات ساختاری، تعداد 450 نفر از زندانیان دارای جرایم مختلف زندان مرکزی ارومیه بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس سه بخشی سایکوپاتی و مقیاس فعال ساز رفتاری/ بازداری رفتاری(BIS/BAS) کارور و وایت اجرا گردید. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با بر آورد حداکثر برازش تحلیل شد.\nیافته ها: نتایج نشان داد که مدل نظری پژوهش برازش مناسبی دارد. همچنبن سیستم جنگ/گریز/اجتناب (FFFS) اثر مثبت معناداری بر تهور و اثر منفی معناداری بر بازداری زدایی و پستی دارد. سیستم فعال ساز رفتاری(BAS) اثر مثبت معناداری بر تهور، پستی و بازداری زدایی داشته و سیستم بازداری رفتاری (BIS) نیز اثر مثبت معناداری فقط بر تهور داشته و بر پستی و بازداری زدایی اثر معناداری ندارد.\nنتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این مطالعه بطور کلی نقش سیستم های مغزی- رفتاری را در تبیین ابعاد سه گانه مدل سه بخشی مورد تأیید قرار داده و نشان داد که تئوری حساسیت به تقویت تأثیر مهمی در بسط تئوریکی و پژوهشی سبب شناسی سایکوپاتی داشته و از نقش اساسی تر سیستم فعال ساز رفتاری در اختلال سایکوپاتی حمایت می کند.
مبانی علوم عصبی هیپنوتیزم درمانی
حوزههای تخصصی:
مقایسه تحمل ابهام، سرمایه روان شناختی و سبک های مقابله ای بیماران قلبی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این که عوامل روانی- اجتماعی بر پیدایش و سیر بیماری های قلبی موثر است، پژوهش حاضر با هدف مقایسه تحمل ابهام، سرمایه روان شناختی و سبک های مقابله ای بیماران قلبی و افراد سالم انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد 20 تا 80 ساله سالم و مبتلا به بیماری قلبی شهرستان تبریز در سال 93 است که از بین این افراد 50 بیمار قلبی و 50 فرد سالم که از لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با گروه بیمار همتا شده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سه پرسشنامه تحمل ابهام (ریدل و روزن، 1990)، سرمایه روان شناختی) لوتانز و همکاران، 2007) و مقیاس مقابله با موقعیت های تنیدگی زای (اندلر و پارکر، 1990) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد میانگین نمرات راهبردهای مقابله ای مسئله مدار (07/4=F)، سرمایه روان شناختی (35/7=F)، خودکارآمدی (67/5=F) و تاب آوری (47/4=F) در افراد بیمار کمتر از افراد سالم و میانگین نمرات راهبردهای مقابله ای هیجان مدار (78/4=F) و عدم تحمل ابهام (17/11=F) در افراد بیمار بیشتر از افراد سالم است (001/0> P). اما در مولفه های امیدواری (68/3=F) و خوش بینی (49/3=F) تفاوت معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش تحمل ابهام و سرمایه روان شناختی در بیماران قلبی کمتر از افراد سالم است و این بیماران برای مقابله با استرس ها بیشتر از راهبردهای هیجان مدار استفاده می کنند
دروغ نگو، حرکت چشمهایت می گویند
حوزههای تخصصی:
در مغزها، «چه کسی»، «چه چیز» را تجربه می کند؟ کوششی برای تدوین نظریه نظام های تجربه گر
حوزههای تخصصی:
رابطه حافظه دیداری - فضایی با گرایش به تفکر انتقادی و نگرش نسبت به خلاقیت، با توجه به رجحان نیمکره: مبنایی بر تعمیم پذیری کارکردهای شناختی نیمکره راست مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تناقضات اخیر در مورد کارکردهای اختصاصی نیمکره ها، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حافظه بینایی فضایی با گرایش به تفکر انتقادی و نگرش نسبت به خلاقیت در دانشجویان با رجحان نیمکره بود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش عبارت بود از کلیه دانشجویان دانشگاه شهید رجایی که در سال 95-94 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید رجایی بود که به صورت در دسترس انتخاب و با استفاده از مقیاس رجحان نیمکره زنهاوسرن غربال شده بودند. برای جمع آوری داده ها از نرم افزار کرسی بلاک، پرسشنامه نگرش نسبت به خلاقیت و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و آزمون z برای بررسی معناداری تفاوت دو ضریب همبستگی در نمونه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان رابطه حافظه دیداری_فضایی و گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان دارای رجحان نیمکره راست بیشتر از دانشجویان دارای رجحان نیمکره چپ است. همچنین مشخص گشت که میزان رابطه حافظه بینایی فضایی و نگرش نسبت به خلاقیت در دانشجویان دارای رجحان نیمکره راست و چپ تفاوتی ندارد. این یافته ها توانستند تاییدی بر نظریه های اخیر در مورد یکپارچگی نیمکره های مغزی در بعضی توانایی های ذهنی مانند خلاقیت باشند.
مقایسه باورهای غیرمنطقی و سبک های دفاعی در بین بیماران کرونر قلب و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نظر به اهمیت نقش عوامل روانشناختی در بروز بیماریهای جسمی، پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع باور های غیرمنطقی و سبکهای دفاعی در بین بیماران کرونر قلب و افراد عادی، انجام شد.
روش: پژوهش حاضر در چهارچوب یک بررسی زمینهای - مقایسه ای انجام شد. تعداد نمونه پژوهش حاضر شامل 238 نفر بیمار قلبی، از بیمارستان شهید مدنی تبریز بوده که با روش نمونهگیری مبتنی بر هدف جهت مطالعه انتخاب شدند. نمونه غیر بیمار نیز شامل 240 نفر بود که از بین همراهان و کارکنان این بیمارستان که فاقد بیماری قلبی بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند و با تکمیل پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز و سبک های دفاعی (DSQ-40) در مطالعه شرکت کردند. داده های پژوهش به کمک آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل گردید.
یافته ها: دوگروه بیمار قلبی و غیر بیمار در باورهای غیرمنطقی تأیید و حمایت دیگران، واکنش به ناکامی، بی مسئولیتی عاطفی، کمالگرایی و انواع سبکهای دفاعی تفاوت معنیداری دارند. (05/0>p)
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش که بیانگر نقش سبکهای دفاعی و انواع باورهای غیر منطقی به عنوان عوامل روانشناختی در سلامت جسمی، به ویژه بیماری های قلبی است، پیشنهاد میشود علاوه بر مداخلات پزشکی، از مداخلات روانشناختی هم برای بیماران قلبی و هم افراد سالم به منظور پیشگیری از بیماریهای قلبی- عروقی استفاده شود.