فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
تبیین نظری اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی: الگوی بازداری رفتاری و ماهیت خود کنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر مرور الگوی بازداری رفتاری بارکلی (1997a,b) در مورد خود کنترلی و کارکردهای اجرایی و کاربرد آن در تبیین اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی است. در این الگو گفته می شود که اختلال مذکور در اثر نارسایی در بازداری رفتاری ایجاد می شود. این الگوی نظری، بازداری را با چهار کارکرد عصب روان شناختی اجرایی مرتبط می داند. این چهار کارکرد عبارتند از (الف) حافظه کاری، (ب) خودگردانی (ج) درونی سازی گفتار، و (د) بازسازی. الگوی بازداری رفتاری بیان می کند که اختلال مذکور پیامد ثانویه نارسایی در چهار کارکرد یاد شده و کنترل حرکتی است. در الگوی بازداری رفتاری، نارسایی در احساس زمان نوعی نارسایی نا آشکار ولی اساسی به حساب می آید که تاثیر قابل ملاحظه ای بر حافظه کاری و در نتیجه استحکام و پایداری رفتار و از جمله توجه می گذارد. ملاحظه های مربوط به ارزیابی و درمان براساس الگوی یاد شده مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی و مقایسه رشد اخلاقی نوجوانان عادی و دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مراحل رشد اخلاقی نوجوانان 12 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک بر اساس نظریه کلبرگ است. بدین منظور تعداد 54 نوجوان 12 تا 17 ساله (27 نوجوان دارای اختلال سلوک و 27 نوجوان عادی) از مدارس راهنمایی و متوسطه شهر تهران و همچنین کانون اصلاح و تربیت این شهر انتخاب و با استفاده از داستانهای کلبرگ مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پاسخهای نوجوان دارای اختلال سلوک نشان داد که مراحل رشد اخلاقی نوجوانان 12 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک با الگوی ارایه شده از جانب کلبرگ مطابقت دارد و به موازات بالا رفتن سن، سطح استدلال اخلاقی آنان نیز رشد می یابد. اما مقایسه نسبت پاسخهای آنان با نسبت پاسخهای نوجوانان عادی در داستانهای کلبرگ نشان داد که استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک با استدلال اخلاقی نوجوانان عادی سنین 3-12 سال در سطح اول و دوم تفاوت دارد. در حقیقت سرعت و حرکت نوجوانان دارای اختلال سلوک در مراحل رشد اخلاقی و به عبارتی حرکت صعودی آنان به سمت مراحل بالاتر کندتر از نوجوانان عادی است.
مقایسه ویژگی های رفتاری دانش آموزان آزار دیده و عادی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزار رسانی به کودک اغلب اثراتی دارد که سال ها پس از حادثه در نوجوانی و بزرگسالی خود را نشان می دهند. شاید یکی از شناخته شده ترین اثرات کودک آزاری، اثرات رفتاری آن باشد. در این پژوهش به بررسی تاثیرات کودک آزاری در رفتار دانش آموزان شهر اصفهان پرداخته شده است. آزمودنی های پژوهش را 100 دانش آموز مقطع متوسطه تشکیل داده اند. این افراد به روش تصادفی چند مرحله ای از بین دانش آموزان شهر اصفهان انتخاب شده اند. آزمودنی های پژوهش بر اساس نمراتی که در پرسشنامه کودک آزاری به دست آورده اند، به دو دو گروه آزار دیده و عادی تقسیم شده اند. ابزار مورد استفاده علاوه بر پرسشنامه کودک آزاری، شش مقیاس از مقیاس های میلیون 2 بوده است. نتایج حاکی از آن بود که دو گروه آزار دیده و عادی در ویژگی های رفتاری پرخاشگری، ضد اجتماعی، پرخاشگر- منفعل، وابستگی به دارو و الکل با هم تفاوت معنادار دارند و نمرات گروه آزار دیده در این مقیاس ها بالاتر است.
تاثیر مداخله درمانی به روش ABA بر درمان کودکان دچار اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر روش ABA بر روی کودکان با اختلال اتیسم می باشد که در سالهای 1382 و 1383 به مدت شش ماه به مرکز اتیسم اصفهان صورت گرفته و شامل دو گروه 20 نفره (هر گروه 10 دختر و 10 پسر) با عنوان آزمایشی و کنترل با میانگین سنی 8، 6 (آزمایشی) و 4، 5 (کنترل) بوده که از میان حدود 100 کودک شناخته شده با این اختلال انتخاب گردیده اند. روش مورد استفاده در تحقیق فوق مدون شده روش ایوار لوواس است که با عنوان «مداخله درمانی به روش ABA» شناخته می شود. اساس این روش تحلیل ضعف ها و مشکلات رفتاری و ادراکی کودکان با اختلال اتیسم و سپس برنامه ریزی آموزش انفرادی برای هر کودک و آموزش نفر به نفر به آن ها توسط مربیان آموزش دیده با استفاده از شرطی سازی کنشی (اسکینری) است. برای جمع آوری داده ها از تست گارز استفاده شده که شامل سه زیر گروه رفتارهای کلیشه ای، ارتباط و تعامل است و هر کدام از این سه زیر گروه دارای 14 سوال و حداکثر 42 نمره است که شدت علایم اتیسم را نشان می دهد. ضمنا برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون T و تحلیل واریانس استفاده گردیده است. تحقیق فوق که به صورت نیمه تجربی اجرا شده، سنجش توانایی روش ABA در بهبود کودکان با اختلال اتیسم بوده و نتایج حاصله نیز نشان داد که گروه آزمایشی، همان طور که تحقیقات و گزارش پروفسور لوواس در 1983 نیز نشان داده، توانسته اند با کاهش متوسط 30 نمره در علایم حاد اتیسم و کسب رفتارهای متناسب با همسالان عادی خود، پیشرفت قابل توجهی را با سطح معناداری P<0.000 کسب نمایند.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اختلال سلوک دانش آموزان دوره راهنمایی مدرسه امام سجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است که تاثیر آموزش مهارت های زندگی را بر کاهش اختلال سلوک دانش آموزان پسر دوره راهنمایی بررسی کند. به این منظور 20 نفر از دانش آموزان با اختلال سلوک 13 الی 14 ساله را از یک مدرسه به شیوه در دسترس و به وسیله پرسش نامه علایم مرضی کودکان CSI-4 انتخاب کرده و به صورت کاملا تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم نموده است. با استفاده از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل تاثیر آموزش مهارتهای زندگی را بر کاهش اختلال سلوک این دانش آموزان مورد سنجش قرار داده است. ابتدا آزمون CSI-4 به عنوان پیش آزمون در گروه نمونه اجرا گردید، و سپس گروه آزمایش به مدت یک ماه و هر هفته دو جلسه یک ساعت و نیم طول می کشید، تحت آموزش قرار گرفتند. پس از خاتمه دوره آموزش، آزمون CSI-4 از دو گروه آزمایش و کنترل به عمل آمد و در پایان نتایج تحلیل آماری به کمک طرح اندازه گیری مکرر تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان داد. بعد از یک ماه پی گیری مشاهده شد که نتایج پایدار مانده اند و یافته های پژوهش نشان داد که میزان اختلال سلوک دانشآموزان تحت تاثیر آموزش مهارتهای زندگی به طور معنادار کاهش یافته است.