فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
نقش سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیتی در رفتارهای خوردن آشفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیتی در رفتارهای خوردن آشفته انجام شد.
روش: بدین منظور، 331 دانشجوی دانشگاه تهران با روش خوشه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. کلیه شرکت کنندگان به پرسشنامه های نگرش های خوردن، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای، و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو فرم کوتاه پاسخ دادند. قد و وزن و شاخص توده بدنی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بیانگر رابطه معنادار رفتار خوردن آشفته با سبک های مقابله هیجان مدار، مساله مدار، و ویژگی های شخصیتی توافق، نورزگرایی و با وجدان بودن بود. به طوری که نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از تبیین 5/17 درصد از تغییرات رفتارخوردن آشفته با سبک مقابله ای هیجان مدار، و ویژگی های شخصیتی با وجدان بودن و توافق بود.
نتیجه گیری: این یافته ها بیانگر آن است که به واسطه تعامل سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیتی، افراد از رفتارخوردن آشفته به عنوان وسیله ای برای رویارویی با مسایل و مشکلات استفاده می کنند. این نتایج حاصل می تواند در برنامه ریزی پیشگیرانه و شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخله های روان شناختی مفید باشد.
بررسی اثرات سوگیری حافظه منطبق با خلق بر حافظه آشکار و ضمنی در بیماران افسرده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش از نوع پژوهش های علّی (پس رویدادی) ـ مقایسه ای و توصیفی است که با هدف بررسی تأثیر سوگیری حافظه منطبق با خلق بر حافظه آشکار و ضمنی در بیماران افسرده انجام شده است. روش بررسی: بدین منظور از بین بیماران افسرده نمونه ای به حجم 32 نفر به صورت تصادفی انتخاب نمودیم. آزمودنیهای بهنجار از بین دانش آموزان پیش دانشگاهی و دانشجویان انتخاب شدند. در دو مرحله متفاوت آزمایش، آزمون های متفاوت حافظه آشکار، ضمنی و آزمون حافظه وکسلر اجرا گردید و نتایج با استفاده از روش های تحلیل واریانس (F)، t استیودنت، X2 و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که گروه های پژوهشی تنها در پاسخ به آزمونهای حافظه آشکار تفاوت معناداری با یکدیگر دارند، اما عملکرد آنها در حافظه ضمنی تفاوت معناداری نداشت. (تأیید فرضیه اول) گروه ها در بازیابی واژه های خوشایند و ناخوشایند تفاوت معناداری با هم داشتند، اما در بازیابی واژه های خنثی و تهدیدکننده تفاوتی با یکدیگر نداشتند. (تأیید فرضیه دوم) در فرضیه سوم مشخص شد که گروه ها در بهر حافظه و خرده مقیاس های کنترل ذهنی، حافظه بینایی و تداعیها تفاوت معناداری دارند، اما در سایر مقیاس ها با یکدیگر تفاوت نداشتند. نتایج همچنین نشان داد که حافظه منطبق با خلق تنها بر حافظه آشکار اثر میگذارد. (تأیید فرضیه چهارم) نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که در بیماران افسرده تنها حافظه آشکار دچار اختلال میشود. همچنین، این بیماران در بازیابی واژه های دارای بار عاطفی با گروه های دیگر تفاوت معناداری دارد.
خوددرمانی وسواس
مروری بر عوامل مخاطره آمیز فردی، بین فردی، محیطی و اجتماعی مرتبط با گرایش به سومصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف و وابستگی به مواد مخدر، یکی از معضلات و نگرانی های عمده جهان امروز و عامل بازدارنده رشد و شکوفایی جامعه است. پژوهش حاضر باهدف بررسی و مرور جامع عوامل مخاطره آمیز فردی، بین فردی، محیطی و اجتماعی مرتبط با گرایش به سوءمصرف مواد مخدر طبق تحقیقات انجام شد. بر همین اساس اطلاعات این مطالعه به روش تحلیلی-کتابخانه ای جمع آوری گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل فردی، بین فردی، اجتماعی و محیطی مورد توافق اکثر مطالعات در گرایش به اعتیاد بوده است. لذا پیشنهاد می گردد که هر برنامه پیشگیرانه از اعتیاد در کشور ضمن اینکه باید بر مبنای فرهنگ و ظرفیت های مناطق مختلف کشور تدوین گردد، باید چندجانبه و براساس کاهش عوامل خطر و تقویت عوامل محافظ باشد.
مقایسه نیم رخ حافظه کودکان عادی با کودکان دچار ناتوانی های یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه حافظه کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی، و روخوانی با کودکان عادی پایه چهارم ابتدایی شهر اصفهان.
روش: از بین دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی 86-1385، چهار گروه 15 نفری (15 دانشآموز عادی، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در املا، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در ریاضی و 15 دانشآموز دچار ناتوانی در روخوانی) به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری حافظه آزمودنیها، خردهآزمون حافظه آزمون هوش وکسلر به صورت انفردی اجرا شد. نتایج به روش تحلیل واریانس و آزمون توکی تحلیل شد.
یافتهها: این پژوهش نشان داد که بین نیمرخ حافظه کودکان عادی و کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: حافظه دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری مشکل جدی دارد و دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری املا نسبت به دو گروه دیگر حافظه ضعیفتری دارند.
بررسی ارتباط بین وضعیت سلامت عمومی، شیوع افسردگی و شاخص تودة بدنی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار دختر و پسر دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی وضعیت سلامت عمومی، شیوع افسردگی و شاخص تودة بدنی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار دختر و پسر دانشگاه تهران است. به این منظور کلیة دانشجویان سال اول تربیت بدنی عمومی دختر و پسر در این تحقیق شرکت کردند و از بین آنها 200 دانشجوی دختر و پسر و 50 ورزشکار و 50 غیرورزشکار در هر گروه انتخاب شدند. به منظور تعیین سلامت عمومی و شیوع افسردگی، از پرسشنامة سلامت عمومی و آزمون افسردگی بک استفاده شد و برای تعیین شاخص تودة بدنی، قد و وزن آزمودنی ها اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین میانگین نمره های BMI دو گروه دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار بر حسب جنس تفاوت معنی داری وجود ندارد (09/0 = P)، ولی بین شاخص تودة بدنی دختران و پسران اختلاف معنی داری وجود داشت. هیچ گونه تعامل معنی داری بین جنس و فعالیت بدنی در شاخص BMI مشاهده نشد. بین وضعیت سلامت عمومی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار بر حسب جنس، اختلاف معنی داری مشاهده شد (007/0 = P). بین خرده مقیاس های سلامت عمومی و شاخص تودة بدنی و نمرة بک دانشجویان دانشگاه تهران بر حسب جنس و فعالیت ورزشی رابطة معنی داری مشاهده نشد. با این حال بین خرده مقیاس های GHQ28 و نمرة آزمون بک بر حسب جنس و فعالیت بدنی رابطة معنی داری وجود داشت.
اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان مبتلا به صرع(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان مبتلا به صرع انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران نوجوان مبتلا به صرع 14 تا 20 ساله شهر اصفهان در سال 1390 بود.
مواد و روش ها: به منظور انجام این پژوهش30 نفر دختر 14 تا 20 ساله از میان جامعه مصروعین به شیوه در دسترس، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش پژوهش نیمه تجربی بود. مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر اساس دستورالعملی از دانشگاه بوستون ومتناسب سازی با شرایط فرهنگی، به مدت 12 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارایه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه بهزیستی روان شناختیpsychological Well-Being (Ryff) questionnaire) و پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق(researcher-made questionnaire.) ساخته بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله روش تنظیم هیجان در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پیش آزمون- پس آزمون (048/0>p) و پیش آزمون- پی گیری (019/0>p) بر افزایش بهزیستی روان شناختی دختران مصروع مؤثربود هم چنین، میانگین نمره پذیرش خود (049/0>p)، در مرحله پس آزمون وخرده مقیاس های روابط مثبت (045/0>p)، پذیرش خود (049/0>p)، زندگی هدفمند (046/0p<)، در مرحله پی گیری افزایش معنی داری پیدا کرده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دادکه مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر افزایش بهزیستی روان شناختی دختران مصروع مؤثر است. هم چنین اثر درمان در زمان پی گیری ماندگار بود.
رابطه راه بردهای مقابله ای، با افسردگی، ناتوانی جسمانی و شدت درد در افراد مبتلا به کمر درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل روان شناختی نقش مهمی در درمان بیماری ها دارند. درد مزمن، می تواند موجب افسردگی و ناتوانی هایی برای بیماران شود که کیفیت و سبک زندگی آنان را تغییر می دهد. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین راه بردهای مقابله ای، افسردگی، ناتوانی جسمانی و شدت درد در افراد مبتلا به کمر درد مزمن بود.
مواد و روش ها: هفتاد بیمار مبتلا به کمر درد مزمن (بین سنین 19 تا 64 سال) که به کلینیک ارتوپدی امام رضای شهر اراک مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند و پرسش نامه های راه بردهای مقابله ای، افسردگی Beck، ناتوانی جسمانی و مقیاس درجه بندی شدت درد را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون های تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافته ها: راه برد مقابله ای فاجعه آفرینی با افسردگی، ناتوانی جسمانی و شدت درد رابطه مستقیم داشت (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که افسردگی با ناتوانی جسمانی و شدت درد رابطه مستقیم و با کارامدی مقابله رابطه منفی دارد (همه موارد 01/0 < P) و ناتوانی جسمانی با تفسیر مجدد و انکار (هر دو مورد 01/0 < P) و کنترل بر درد (05/0 < P) رابطه معکوس و با شدت درد (01/0 < P) رابطه مستقیم دارد. به علاوه فاجعه آفرینی با کارامدی مقابله رابطه منفی داشت (هر دو مورد 01/0 < P).
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که استفاده از راه بردهای مقابله ای ناکارامدی مثل فاجعه آفرینی در برابر مشکلاتی همچون کمر درد مزمن، می تواند به وخیم تر شدن شرایط منجر شود و پیامدهای منفی چون افسردگی، ناتوانی جسمانی و درد بیشتری به همراه داشته باشد. در نتیجه مداخله در این زمینه و آموزش استفاده از راه بردهای کارامد و مؤثر به بیماران می تواند موجب سازگاری مؤثر با دردهای مزمن گردد.
عوامل رفتاری، هیجانی و اجتماعی مرتبط با اعتیاد
حوزههای تخصصی:
وابستگی به موادمخدر، تهدیدی جدی برای سلامت افراد است. این اختلال نه تنها زندگی فرد را تحت شعاع قرار می دهد، بلکه نواقص و ناراحتی های زیادی را برای خانواده و جامعه ایجاد می کند. در واقع اعتیاد یکی از آسیب های مهم اجتماعی است که باعث دگرگونی های ساختاری در نظام اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک اجتماع می شود. با توجه به مشکلات زیاد و گسترده حاصل از اعتیاد، پیشگیری از این معضل الزامی است. پیشگیری از این مشکل، مستلزم شناسایی عوامل خطر و عوامل محافظت کننده در برابر وابستگی به مواد است. تحقیقات مختلف نشان داده اند که فقدان مهارت های رفتاری و همچنین اختلال در تنظیم هیجانات در کنار عوامل اجتماعی اثرگذار، از حیطه های مؤثر در پیش بینی اعتیاد می باشند. اعتیاد در کشور ما مانند کشورهای شرقی دیگر، الگوی خاصی دارد که با الگوی موجود در کشورهای توسعه یافته غربی متفاوت است. در چنین شرایطی تولید اطلاعات و دانش داخلی می تواند نقش اساسی در بهبود سیاست گزاری ها، برنامه ریزی ها و انجام مداخلات ایفا نماید. در این مقاله مروری، سعی شده است تا سازه های رفتاری، هیجانی و اجتماعی مرتبط با اعتیاد که در پژوهش های ایران به دست آمده است، جمع آوری شود. نتایج این مطالعه نشان داد که در سطح فردی، عواملی مثل راهبردهای مقابله ای، عوامل مربوط به تحصیل و مدرسه، مکانیسم های دفاعی فرد معتاد و خانواده ی او و ویژگی های جمعیت شناختی؛ در سطح هیجانی عواملی مثل هوش هیجانی، هیجان طلبی و سبک تنظیم هیجان و در سطح اجتماعی عواملی مثل وضعیت آنومیک، سرمایه اجتماعی، شبکه ی روابط، حمایت اجتماعی، شکاف بین نسلی و معنویت نقش عمده در گرایش، شروع و ادامه ی مصرف مواد ایفا می کنند.
مقایسه ی نیمرخ عصب - روان شناختی بیماران مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی و اختلال وسواس فکری - جبری با جمعیت سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های معدودی نقص های عصب شناختی را در افراد مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی بررسی کرده اند. به علاوه بدکارکردهای شناختی می تواند در ارتباط با صفات شخصیت وسواسی نیز رخ دهند. ویژگی های شخصیت وسواسی مانند پایبندی خشک به قواعد می توانند به عنوان راهبردی جبرانی در پاسخ به نقایص شناختی باشند. از طرفی با توجه به ارتباط این اختلال با اختلال وسواس فکری و با توجه به الگوی کارکردهای عصب شناختی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس چنین فرض شد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی نیز نقایصی در مجموعه ارزیابی های عصب شناختی نشان دهند، برای بررسی این فرض نیمرخ عصب روان شناختی بیماران مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی و اختلال وسواس فکری - جبری با گروه سالم مقایسه شد. در پژوهش حاضر، بیماران مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی، اختلال وسواس فکری - جبری و گروه سالم در یک مجموعه ارزیابی های عصب شناختی بررسی شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که افراد مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی و اختلال وسواس فکری - جبری تفاوت معناداری در ارزیابی های عصب شناختی از انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و حافظه ی کاری دارند. این نتایج نشان دهنده ی نقص در انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله و حافظه ی کاری در این بیماران هست.درحالی که الگوی اختلالات عصب شناختی در این دو اختلال متفاوت هست.
اسطوره ی بیماری روانی
طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، اختلال شخصیت وسواسی- اجباری وگروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افکار مزاحم و تکرارشونده از مؤلفه های اساسی اختلال های وسواسی- اجباری (OCD) و شخصیت وسواسی- اجباری (OCPD) است. زیرساخت های شناختی، طرح واره ها و ارزیابی افراد از افکارشان در این اختلال ها همواره مورد توجه روان شناسان بالینی بوده است.
از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی در افراد مبتلا به OCD، OCPD و گروه بهنجار است.
روش: این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای و جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال 1392 بودند. نمونه ی اولیه پژوهش که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، 385 نفر بودند. ابتدا تمام شرکت کنندگان، پرسشنامه های بازنگری شده ی وسواسی- اجباری، چندمحوری بالینی میلون3، فرم کوتاه طرح واره یانگ، فراشناخت و سلامت عمومی را تکمیل کردند. در مرحله دوم، افرادی که نمره های لازم را به دست آورده بودند، مورد مصاحبه قرار گرفتند. بدین ترتیب 127 نفر (شامل 35 نفر در گروه OCD، 39 نفر در گروه OCPD و 53 نفر در گروه بهنجار) انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوآ) نشان داد میانگین نمرات در تمام حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه در گروه های بالینی پژوهش به طور معناداری بالاتر از گروه بهنجار و در بین افراد مبتلا به OCD به طور معنادار بالاتر از دو گروه دیگر است. همچنین در باورهای فراشناختی، میانگین نمرات افراد مبتلا به OCD در خرده مقیاس های باورهای مثبت درباره ی نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر و اطمینان شناختی به طور معناداری بیشتر از دو گروه دیگر است.
نتیجه گیری: نتایج به طور کلی نشان دادند که بررسی طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی، باعث ایجاد درک بهتری از OCD و OCPD می شوند.
اوتیسم و محیط: چگونه با مدیریت عوامل محیطی احتمال اوتیسم شدن کودک خود را به حداقل برسانیم؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اوتیسم یک ناتوانی تکاملی با سن شروع در دوران کودکی (زیر 3 سال) است که از طریق نواقص مشخصی در برقراری روابط اجتماعی، اختلال در تکلم و الگوهای تکراری رفتاری شناخته می شود. در دهه های اخیر به علت بروز پیشرونده ی این بیماری، تحقیقات بسیاری پیرامون شناخت عوامل اتیولوژیک مربوطه صورت گرفته است و مشخص شده که نقش عوامل محیطی در سبب شناسی اوتیسم، اگر بیشتر از عوامل ژنتیکی نباشدکمتر نیست. به همین منظور در این مقاله مروری تلاش شده است تا مجموعه ای از عوامل محیطی دخیل در بروز اوتیسم گردآوری شود و در انتها دستورالعملی کاربردی جهت به حداقل رساندن احتمال ابتلای کودکان به این اختلال ویران کننده، در قالب پیشنهاداتی مشخص و عملی ارایه شود.
بررسی شیوع و عوامل مؤثر در ایجاد تاخیر تکامل حرکتی در شیرخواران پرخطر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: شیرخواران در معرض خطر ایجاد تاخیر تکامل، که دارای سابقه وجود یک یا چند عامل خطرساز در دوران قبل، حین یا پس از تولد می باشند، شیرخواران پرخطر نامیده می شوند. میزان شیوع تاخیر تکامل در این شیرخواران بالاتر از جمعیت عادی می باشد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع تاخیر تکامل حرکتی و عوامل خطرساز موثر در ایجاد آن در شیرخواران پرخطر مراجعه کننده به مرکز اختلالات تکاملی صبا انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه به صورت توصیفی (تعیین شیوع)، تحلیلی از نوع مورد – شاهدی (تعیین عوامل خطرساز موثر) انجام شده است. جامعه تحقیق شامل 403 شیرخوار ارجاع شده از مراکز بهداشت و درمانگاه های تخصصی اطفال تهران (دارای یک یا چند عامل خطرساز برای ایجاد تاخیر تکامل) بوده اند. موارد دچار تاخیر تکامل به عنوان مورد و شیرخواران مراجعه کننده به مرکز به علل دیگر به عنوان شاهد تلقی گردیدند.
یافته ها: بر اساس این مطالعه مشخص گردید، شیوع تاخیر تکامل حرکتی در شیرخواران پرخطر 30% و بطور قابل توجهی بالاتر از جمعیت عادی می باشد. همچنین موثرترین عوامل خطرساز به ترتیب، نارس بودن هنگام تولد (25.6%)، وزن کم حین تولد (19%)، تشنج های نوزادی (7.4%)، بیماری غشای هیالن (6.6%)، عفونت های سیستمیک مادر در دوران بارداری (5.7%) و زردی شدید نوزادی (4.9%) می باشند.
نتیجه گیری: با توجه به موثر بودن عوامل فوق در ایجاد شیوع بالاتری از تاخیر تکامل حرکتی در شیرخواران پرخطر، در جهت پیشگیری از این عوامل و در نتیجه کاهش شیوع تاخیر تکامل و همچنین در جهت شناسایی هر چه سریعتر شیرخواران مبتلا به تاخیر تکامل به منظور انجام مداخلات درمانی و توانبخشی به موقع اقدامات سریع لازم است. بدین ترتیب به نتایج درمانی بهتری در آنان دست خواهیم یافت.
"