فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
راهبردهای رویارویی با مشکلات رفتاری و عاطفی دانش آموزان: آشنایی با اختلالات اضطرابی دانش آموزان و راه های مقابله با آن در مدرسه
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواسی - اجباری
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس (شناختی – رفتاری) بر سلامت روان زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری افراد را مستعد افسردگی و اضطراب می کند. عدم توجه به اختلالات هیجانی زنان نابارورامکان باروری را کاهش می دهد. بنابراین مداخلات روانشناختی میتواند سهم بسزایی در ارتقاء سلامت روان زنان نابارور داشته باشد.
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مدیریت استرس(شناختی – رفتاری) بر سلامت روان زنان نابارور بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با جایگزینی تصادفی است. جامعه آماری، زنان ناباروری بودند که در تابستان 1390 به مرکز ناباروری شهر شیراز مراجعه کرده بودند. بدین منظور 24 زن نابارور بانمره استرس بالا انتخاب شدند و آموزش گروهی مدیریت استرس( شناختی – رفتاری)، طی 10 جلسه هفتگی با گروه آزمایش انجام شد. پرسشنامه سلامت روان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید.
یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss18 واستفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی( میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس) صورت گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که سلامت روان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده بود، (5./.>P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت مدیریت استرس (شناختی – رفتاری) می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، جهت افزایش سلامت روان زنان نابارور بکار رود.
رابطه ساده و چندگانه راهبردهای شناختی و مدیریت زمان با اضطراب امتحان دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین پژوهش روابط بین راهبردهای شناختی و مدیریت زمان با اضطراب امتحان دانش آموزان متوسطه آمل بود .روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 2950 نفر از دانش آموزان متوسطه ی دوم و سوم ریاضی فیزیک شهرستان آمل بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 333 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. ابزار پژوهش، بخشی از پرسشنامه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ و همکاران شامل راهبردهای شناختی، مدیریت زمان و اضطراب امتحان بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین راهبردهای شناختی و مدیریت زمان با اضطراب امتحان دانش آموزان در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تکرار و مرور، تفکر انتقادی، سازماندهی، بسط معنایی و مدیریت زمان اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی می کند.
سخت گیری های والدین و افسردگی کودکان و نوجوانان
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۸
حوزههای تخصصی:
رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت با ویژگی های اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در یک نمونه ی غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عاملها و قلمروهای مدل پنج عامل بزرگ شخصیت درافراد دارای صفت مرزی و صفت اسکیزوتایپال بود.\nتعداد 190 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی به روش تصادفی خوشهای انتخاب و سه پرسشنامهی پنج عامل شخصیت، پرسشنامه\nاختلال شخصیت مرزی و نسخهی کوتاه پرسشنامهی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را تکمیل کردند. شرکتکنندگان بر اساس\nنقطه برش پرسشنامهها به 4 گروه دارای صفت مرزی بالا، صفت مرزی پایین، صفت اسکیزوتایپال بالا و صفت اسکیزوتایپال پایین تقسیمبندی شدند. همچنین بعد از مشخص شدن نتایج طبقه بندی تابع تشخیص برای دو گروه مرزی و اسکیزوتایپال، افرادی که در تابع، مرزی واقعی و اسکیزوتایپال واقعی تشخیص داده شدند ، به 2 گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف تقسیم بند ی شدند. داده ها با استفاده از روش آنالیز تشخیصی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هم عاملها و هم قلمروهای مدل پنج عامل در صفت مرزی از غیر مرزی، صفت اسکیزوتایپال از غیر اسکیزوتایپال و صفت\nمرزی از اسکیزوتایپال نقش تشخیصدهنده داشتند. در سطح عاملها، گشودگی به تجربه و برونگرایی و در سطح قلمروها جمعگرایی، نظم و ترتیب، آرامش و سازماندهی به ترتیب بهترین عوامل متمایزکنندهی دو گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف بودند.
مقایسه اثربخشی کیفیت زندگی درمانی و درمان مبتنی بر معنویت اسلامی برتحمل پریشانی، استرس، اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به سردرد تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:سردرد تنشی یکی از انواع اختلالات روان تنی است که شیوع زیادی دارد.استرس و خلق منفی، عامل تشدید کننده سردردهای تنشی است. هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی کیفیت زندگی درمانی و درمان مبتنی بر معنویت اسلامی بر تحمل پریشانی، استرس، اضطراب و افسردگی در زنان مبتلا به سر درد تنشی بود. روش:طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود.جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه بیماران زن مبتلا به اختلال سردرد تنشی درشهر کرمانشاه بود. که در سال 1393 با استفاده از نمونه گیری در دسترس و با استفاده از ملاک های ورود و خروج، انتخاب شدند تعداد 39 نفر انتخاب شده به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل( هر گروه 13 نفر) قرار گرفتند.گروه آزمایش کیفیت زندگی درمانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت کیفیت زندگی درمانی و گروه آزمایش معنویت درمانی نیز در 8 جلسه 100 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر معنویت اسلامی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود.ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی و مقیاس افسردگی،اضطراب و استرس بودند که در هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی شرکت گنندگان اجرا شدند. یافته ها:نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد در دو گروه کیفیت زندگی درمانی و درمان مبتنی بر معنویت اسلامی، مداخله صورت گرفته بر تحمل پریشانی، استرس، افسردگی و اضطراب در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی داری داشته. اما اثربخشی معنویت درمانی در کاهش اضطراب و افسردگی در پس آزمون بیشتر از کیفیت زندگی درمانی بود.در حالی که در تحمل پریشانی و افسردگی تفاوت دو گروه مداخله در پس آزمون معنی دار به دست نیامد.در مرحله پیگیری نیز در همه متغیرها تأثیر معنویت درمانی بیشتر از کیفیت زندگی درمانی بود. نتیجه گیری:براساس یافته ها، هر دو درمان، کیفیت زندگی درمانی و درمان مبتنی بر معنویت اسلامی مداخلاتی مؤثر در بیماران مبتلا به سردرد تنشی است.اما تأثیر طولانی مدت درمان مبتنی بر معنویت اسلامی بیشتر است.
اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر نشانه های اضطراب حالت و صفت در بیماران مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT یکی از درمان های شناختی رفتاری مبتنی بر مهارت آموزی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر DBT بر کاهش اضطراب حالت وضعیت بیماران مبتلا به دیابت نوع II اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع II مراجعه کننده به یک کلینیک خصوصی در شهر ساری بودند که از بین آن ها 20 نفر ملاک ورود به پژوهش را داشتند. شرکت کنندگان در طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش مهارت آموزی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی با تکیه بر مولفه های ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی و کارآمدی بین فردی، طی دوازده جلسه دو ساعته و در طول شش هفته بر اساس راهنمای درمانی اجرا شد. برای بررسی اضطراب در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه اضطراب حالت-صفت اشپیلبرگر استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد پس از حذف اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایشی و کنترل در اضطراب حالت و صفت تفاوت آماری معناداری وجود دارد. مبتنی بر یافته های پژوهش می توان بیان داشت که مداخله DBT بر کاهش اضطراب حالت و صفت بیماران دارای دیابت نوع II تأثیرگذار است.
اثربخشی درمان گروهی شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی در افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی افراد معتاد به مواد مخدر شهرستان قروه انجام شد. روش: جامعه مورد مطالعه شامل افراد معتاد مراجعه کننده به یکی از مراکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 بود. تعداد 60 نفر از افراد معتاد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تعداد 24 نفر از آن ها که در پرسشنامه افسردگی بالاترین نمرات را داشتند انتخاب شده و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درمان گروهی شناختی - رفتاری به تعداد 12 جلسه یک و نیم ساعته در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل تحت هیچگونه درمانی قرار نگرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی 21 سوالی افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از نمرات پایین تر گروه آزمایش در نمرات افسردگی داشت. نتیجه گیری: درمان گروهی شناختی-رفتاری در کاهش افسردگی افراد معتاد مؤثر است.
آمادگی به اعتیاد نوجوانان: عوامل روانی- اجتماعی و هم وابستگی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش عوامل روانی اجتماعی و هم وابستگی در آمادگی به اعتیاد نوجوانان بوده است. برخی افراد در مقایسه با دیگران آسیب پذیری بیشتری نسبت به عوامل خطر آمادگی به اعتیاد دارند. تجارب اولیه ی استرس زای زندگی مثل مورد آزار قرار گرفتن و شکل های تروما یکی از مهم ترین عوامل خطر هستند. آسیب پذیری ژنتیکی، والدین مصرف کننده الکل یا سایر مواد، فقدان نظارت کافی توسط والدین و ارتباط با همسالان مصرف کننده مواد نقش مهمی در آمادگی به اعتیاد نوجوانان دارد. یافته ها نشان می دهد که عوامل روان شناختی مثل هیجان خواهی و عوامل اجتماعی مثل پذیرش اجتماعی با مصرف مواد رابطه معنادار دارد. هم وابستگی و اعتیاد با یکدیگر مرتبط هستند، به ویژه که هم وابستگی ابتدا در ارتباط با والدین الکلی معرفی شد. خانواده در ایجاد هم وابستگی نقش مهم ومؤثری دارد. بنابراین با توجه به این امر و همچنین با در نظر گرفتن شیوع اعتیاد در جامعه، بررسی عوامل همراه و خطرزا برای این پدیده شوم ضروری به نظر می رسد.
پیش بینی انعطاف پذیری شناختی افراد تحت درمان با متادون بر اساس فرانگرانی، اضطراب، مدت و میزان مصرف متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی انعطاف پذیری شناختی براساس فرانگرانی، اضطراب، مدت و میزان مصرف متادون در مردان تحت درمان با متادون انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد، تحت درمان با متادون شهر قزوین در سال 1395 بود که تعداد 254 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های فرانگرانی آدریان ولز (2005)، اضطراب بک (1988) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) استفاده شد. یافته ها: نتایج رگرسیون چند متغیری به شیوه گام به گام نشان داد که فرانگرانی و اضطراب، انعطاف پذیری شناختی مردان تحت درمان با متادون را پیش بینی می کند (05/0p≤). همچنین مدت و میزان مصرف متادون، انعطاف پذیری شناختی را در مردان مصرف کننده متادون پیش بینی نمی کند (05/0p>). نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گرفته می شود فرانگرانی و اضطراب، انعطاف پذیری شناختی مردان تحت درمان با متادون را پیش بینی می کند و میان آن ها همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. بدین صورت که فرانگرانی و اضطراب بالا منجر به انعطاف پذیری شناختی پایین می شود. بنابراین، توجه به مولفه های فراشناختی برای رسیدن به انعطاف پذیری شناختی بالا و استفاده از رویکرد فراشناخت درمانی در مشاوره به افراد تحت درمان پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان فراشناختی (MCT) در تغییر سطح باورهای فراشناختی و نگرانی از تصویر بدنی دانش آموزان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی درمان فراشناختی (MCT) در تغییر سطح باورهای فراشناختی منفی و مثبت و نگرانی از تصویر بدنی (BICI) دانش آموزان دختر افسرده مقطع متوسطه دوم شهر خرم آباد بود. این پژوهش به صورت شبه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از میان دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای افسردگی شهر خرم آباد انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (درمان فراشناختی) و گواه گمارده شدند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 2 ساعته تحت درمان فراشناختی قرار گرفتند. در طی این مدت گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تصویر بدنی (BII) فیشر (1979)، پرسشنامه افسردگی بک (1988) و مقیاس باورهای فراشناختی ولز وکاترایت – هاتن (۲۰۰۴) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار (SPSS.21) انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معنی داری بین دو گروه نشان داد. یافته ها حاکی از آن بود که درمان فراشناختی در کاهش نگرانی از تصویر بدنی (BICI) و باورهای فراشناختی منفی و همچنین افزایش باورهای فراشناختی مثبت، اثربخش است.
افسردگی وعوامل مرتبط با آن در دانشجویان دختر دانشکده پرستاری مامایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در میان دانشجویان است و به عنوان یک بیماری ناتوان کننده بر عملکرد جسمی، اجتماعی و آکادمیک دانشجویان تاثیر دارد. این پژوهش با هدف تعیین شیوع افسردگی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. این پژوهش به شکل مقطعی در مورد 280 نفر از دانشجویان در سال 1391 انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه دو بخشی، شامل داده های دموگرافیک و بخش دوم، پرسشنامه استاندارد سنجش میزان افسردگی بک بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند که 45%(126 نفر) از دانشجویان دارای درجاتی از افسردگی بصورت خفیف تا شدید بودندکه 95 % از این افراد در هیچ نوع مشاوره یا درمان پزشکی نبودند.ارتباط معناداری بین وضعیت اقتصادی ،سابقه افسردگی در فامیل درجه یک ، ابتلا قبلی به بیماری های روانی ،میزان رضایت از رشته و افسردگی مشاهده شد، اما بین سن، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی و افسردگی اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان دهنده فراوانی نسبتا بالای افسردگی بین دانشجویان نسبت به جمعیت عمومی می باشد.
فراتحلیل اثربخشی مداخله تحلیل رفتارکاربردی بر مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:درسال های اخیر بسیاری از مطالعات، به بررسی اثربخشی مداخلات متفاوت بر روی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم پرداخته اند. یکی از مداخلات مؤثر بر روی این کودکان، روش تحلیل رفتار کاربردی است. در تعداد زیادی از کوشش های بالینی و پژوهش های موردی، میزان اثر بخشی این روش در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم اندازه گیری شده است که نتایج متفاوتی را نشان می دهند؛ بنابراین لزوم استفاده از فراتحلیل جهت ارائه یک نتیجه کلی احساس می شود. هدف پژوهش حاضر نیز این است که با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل وبا جمع آوری و ترکیب نتایج پژوهش های مختلف، اندازه اثرروش تحلیل رفتارکاربردی را بر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مورد بررسی قرار دهد.
روش:10 مطالعه خارجی مورد قبول از نظر روش شناسی، گردآوری و فراتحلیل شدند. ابزار پژوهش فهرست وارسی فراتحلیل بود. اندازه اثر هر پژوهش به صورت دستی محاسبه شد.
یافته ها: میانگین اندازه اثر مداخله روش تحلیل رفتار کاربردی بر بهبود مهارت های زبان بیانی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم79/1 ، بر مهارت های زبان دریافتی56/1 و بر مهارت های زبان مرکب 21/1 به دست آمد که طبق جدول کوهن در سطح زیاد است.
نتیجه گیری: نتایج این فراتحلیل از تأثیر مداخله روش تحلیل رفتار کاربردی بر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم حمایت می کند.
مقایسه طرد اجتماعی، احساس پیوستگی و ادراک خطر در افراد وابسته به مواد، سیگار، قلیان و عادی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه طرد اجتماعی، احساس پیوستگی و ادراک خطر در افراد وابسته به مواد، سیگار، قلیان و عادی بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد، سیگار، قلیان و افراد عادی ساکن شهر اردبیل در نیمه اول سال 1395 بودند. 120 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند که به ازای هر گروه 30 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی ارزیابی شناختی حوادث پرخطر، مقیاس احساس پیوستگی و مقیاس طرد اجتماعی همسالان استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقیاس خطر استفاده از داروهای محرک، رفتارهای پرخاشگرانه، می بارگی، رفتارهای پرخطر شغلی و تحصیل میانگین گروه عادی از سه گروه سیگاری، قلیانی و وابسته به مواد کمتر بود. اما در متغیر قابل درک بودن و کنترل پذیری میانگین گروه عادی از سه گروه سیگاری، قلیانی و عادی بالاتر بود. در متغیر توهین، نادیده گرفتن، تهمت و اتهام میانگین گروه عادی از هر سه گروه سیگاری، قلیانی و عادی کمتر بود. طرد اجتماعی، احساس پیوستگی و ادراک خطر از عواملی هستند که در گرایش افراد به سمت مواد، سیگار و قلیان نقش مؤثری ایفا می کنند. بنابراین ضروری است که در برنامه های آموزشی، پیشگیری و درمانی اعتیاد بر این ویژگی های روانشناختی تأکید گردد تا از این رهگذر به غنی سازی برنامه های پیشگیرانه و درمانی کمک شود.