هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسة دو نوع خودگویی انگیزشی و آموزشی بر اجرای تکالیف تعادلی ایستا و پویا در سالمندان بود. 45 سالمند 60 تا 70 سالة استان قم، بدون مداخلة خودگویی تکالیف تعادلی ایستا، آزمون لک لک (ایستادن روی یک پا) و تعادلی پویا، آزمون SEBT (آزمون ستاره) را آموزش دیدند، سپس به سه گروه خودگویی انگیزشی، آموزشی و کنترل تقسیم شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج تفاوت معناداری را بین گروهها نشان داد. نتیجة آزمون تعقیبی توکی از عملکرد آزمودنیها نشان داد بین خودگویی آموزشی و انگیزشی در تکلیف تعادل ایستا تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 P>). همچنین در تکلیف تعادل پویا خودگویی آموزشی بهطور معناداری نسبت به خودگویی انگیزشی موجب بهبود عملکرد تعادلی شد (05/0 P<). بهطور کلی، خودگویی بهعنوان یک راهبرد شناختی در اجرای تکالیف تعادلی مؤثر بوده و در تکالیف تعادلی پویا ترجیحاً استفاده از خودگویی انگیزشی بهتر است.
مقدمه و هدف: مطالعه شخصیت افراد به منظور پیش بینی رفتار در روانشناسی جایگاهی ویژه دارد. هدف از این تحقیق شناسایی الگوهای شخصیتی نوجوانان و تعیین میزان همخوانی در نگرش آنها با نگرش اولیاء ایشان می باشد.
مواد و روش کار : در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی الگوهای شخصیتی 400 نوجوان دختر و پسر 12 تا 18 ساله شهر یاسوج به وسیله پرسشنامه شخصیتی آیزنک در سال 1382 مورد ارزیابی قرار گرفت . سپس این پرسشنامه به وسیله 400 تن از والدین این دانش آموزان از طریق تکمیل پرسشنامه به وسیله آزمودنی و مصاحبه انجام شد. انتخاب نمونه به صورت خوشه ای و تصادفی ساده در مناطق سه گانه شهر یاسوج می باشد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری غیر پارامتری مانند ویلکاکسون و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها : میزان همخوانی نگرش نوجوانان و والدین آنها در مورد الگوهای شخصیتی در کل ضعیف تا متوسط برآورد شد . در حیطه مشکل در برقراری ارتباط با دیگران بیشترین درصد در دختران دوره راهنمایی (6/70 درصد)، در حیطه تمایل به پرخاشگری دانش آموزان پسر دوره راهنمایی (8/45 درصد) ، در حیطه تمایل به کارهای ماجراجویانه پسران دوره دبیرستانی(4/71 درصد)، در حیطه رعایت نظم و انضباط در دختران دوره راهنمایی ( 3/68 درصد) ، در زمینه رعایت حقوق دیگران دختران دوره راهنمایی (3/58 درصد) و در زمینه اضطراب و نگرانی در دختران دوره دبیرستان (1/83 درصد) بود .
بحث و نتیجه گیری : متوسط میزان برون گرایی دانش آموزان کمتر از میانگین مطالعات پیشین بود، ولی در زمینه مقیاس های دیگر مانند ؛ روان پریشی ، روان رنجوری و دروغ سنجی بالاتر از میانگین تحقیقات دیگر بود . از متغیرهای مورد بررسی فقط بی سوادی مادر تاثیر معنی داری بر مقیاس های برون گرایی داشت یعنی کودکان مادران بی سواد کمتر برون گرا بودند . بنابراین پیشنهاد می گردد مطالعات بیشتری در این زمینه صورت گیرد تا به عنوان راهنمایی کوچک برای اولیاء و مربیان مدارس مورد استفاده قرار گیرد .
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش سبک های فرزندپروری (ریشه های تحولی) در پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه در مدل طرحوار یانگ صورت گرفته است. به این منظور 235 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه تبریز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و دو پرسشنامه شیوه های فرزندپروری یانگ و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ را پر کردند. متغیرهای مورد نظر بر اساس چارچوب نظریه جفری یانگ مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل نتایج بدست آمده با استفاده از تحلیل رگرس یون نشان داد که ش یوه های فرزن دپروری در حوزه های پنج گانه به غیر از حوزه دیگر جهت مندی پیش بین خوبی برای طرحواره های ناسازگار در دو حوزه بریدگی-