هدف پژوهش حاضر ترکیب کمی نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینه سلامت روان سالمندان با کمک روش فراتحلیل بود. به این منظور با استفاده از فصلنامه ها و مجلات علمی – پژوهشی ، کلیه پژوهشهای انجام شده در سراسر کشور طی سالهای 1394-1384گردآوری و بررسی شد و تعداد 30 پژوهش انجام گرفته در زمینه سلامت روان سالمندان با بهره گیری از ابزار چک لیست گزینش پژوهش ها از نظر فنی و روش شناختی شامل روش نمونه گیری درست،روش پژوهشی و آماری صحیح و روایی و پایایی مناسب پرسشنامه ها، انتخاب شدند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر به روش «اشمیت و هانتز» نشان داد که رابطه بین سلامت روان و متغیرهای سرمایه اجتماعی،فعالیت های جسمانی(ورزشی/تفریحی)، تاهل، عدم سکونت در سرای سالمندی ، بهزیستی ، جنسیت، وضعیت اقتصادی، تحصیلات و شیوه های مختلف درمانی با سلامت روان سالمندان حمایت لازم را دریافت کرد، ولی رابطه بین متغیر سن و سلامت روان حمایت لازم را دریافت نکرد. یافته های پژوهش حاضر مشخص می کند که عوامل فردی، اجتماعی، روانی و جمعیت شناختی می تواند بر سلامت روان سالمندان تاثیرگذار باشد. از این اطلاعات می توان در راستای برنامه ریزی بهداشتی، درمانی و مراقبتی بهره جست و سلامت روان سالمندان را افزایش داد و یا از کاهش آن جلوگیری کرد.\nواژه های کلیدی: سالمندی، سلامت روان، فراتحلیل
سامانه تربیتی والدین مجموعه ای از باورها و رفتارهای تربیتی است که براساس آنها حدود آزادی و کنترل هر یک از اعضا ‘مراجع قدرت و تصمیم گیری در خانواده و میزان انتظارات افراد از یکدیگر تعیین میشود.این سامانه تحت تأثیر متغیرهایی مانند بافت فرهنگی خانواده‘شیوه فرزندپروری و انتظار والد –فرزند قرار دارد. به منظور بررسی نگرش نوجوانان دختر نسبت به سامانه تربیتی والدین‘تعداد200دانش آموز پایه سوم راهنمایی از مناطق شمالی و جنوبی شهر تهران انتخاب شدند.والدین این دانش آموزان دارای سطح تحصیلات و موقعیت اجتماعی متفاوت بودند.آزمودنی ها به پرسشنامه ای با دو محور اساسی:نحوه ارتباط والد-نوجوان و استقلال-خودمختاری نوجوان پاسخ دادند.نتایج نشان داد که از نظر نوجوانان والدین به طور کلی بخشنده و مهربان بوده ‘به عقاید فرزند احترام گذاشته و تاحدودی به وی آزادی عمل میدهند.یافته ها حاکی از تفاوت رفتار تربیتی والدین ساکن مناطق شمالی و جنوبی در زمینه های استقلال‘اعمال نظارت و کنترل بر رفتار نوجوان و برقراری رابطه توام با اعتماد میباشد.والدین نوجوانان مناطق شمالی در مقایسه با والدین نوجوانان مناطق جنوبی آزادی عمل بیشتری به فرزندمیدهند‘برای عقاید وی اهمیت بیشتری قائلند و با دوستان فرزند خود نیز رابطه بهتری دارند.
هدف از تحقیق حاضر تعیین ارتباط جهت گیری های مذهبی اسلامی با ابعاد هویت بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 232 دختر و 99 پسر رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه شیراز بودند که به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، عبارت بودند از: فرم تجدید نظر شده مقیاس جهت گیری های مذهبی اسلامی و ویرایش ششم مقیاس ابعاد هویت AIQ-IV . برای تعیین پایائی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین روائی مقیاس ها نیز از تحلیل عوامل استفاده شد. ضرائب پایائی حاصل، موید پایائی مطلوب مقیاس ها بود. نتایج تحلیل عاملی به روش مولفه های اصلی با چرخش واریماکس برای مقیاس جهت گیری های مذهبی بیانگر وجود دو عامل بود که به ترتیب اعتقادات-مناسک و اخلاق نامگذاری شدند. همچنین نتایج تحلیل عاملی برای ابعاد هویت، پنج بعد هوپت فردی، اجتماعی، مذهبی و قومی- نژادی را نشان داد. نتایج رگرسیون چندگانه زیر مقیاس های اعتقادات – مناسک و اخلاق نشان داد که زیر مقیاس اعتقادات – مناسک پیش بینی کننده مثبت و معنی دار بعد هویت مذهبی و زیر مقیاس اخلاق پیش بینی کننده ابعاد هویت فردی و ارتباطی به شکل مثبت و نیز پیش بینی کننده بعد هویت مذهبی به شکل منفی می باشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر آسیب خفیف تا متوسط دو حس شنوایی و بینایی ناشی از کهولت بر فعالیتهای روزمره زندگی و تعادل سالمندان انجام گرفت. روش بررسی: در پژوهش تحلیلی و مورد- شاهدی حاضر، از بین 370 نفر سالمند ساکن در 6 آسایشگاه شمال تهران، 36 نفر بر اساس معیارهای لحاظ شده به روش نمونه گیری ساده و در دسترس انتخاب و آزمونهای شنوایی و بینایی به صورت اودیومتری و جداول E (اسنلن)، بر روی نمونه ها انجام و براساس این آزمونها افراد در 4 گروه قرار گرفتند: ا- افرادی که فقط دارای مشکل بینایی بودند 2- افرادی که فقط دارای مشکل شنوایی بودند 3- افراد دارای هر دو مشکل شنوایی و بینایی 4- افرادی که مشکل شنوایی و بینایی نداشتند. سپس آزمون های مربوط به فعالیت روزمره زندگی در سالمند و تست تعادلی برگ برای افراد هر 4 گروه انجام شد. نتایج با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس، کروسکال والیس و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. یافته ها: خطر نسبی وابستگی در امور مربوط به فعالیتهای روزمره زندگی در ابتلا به اختلال بینایی خفیف تا متوسط 76/2 و خطر نسبی وابستگی در ابتلا به اختلال شنوایی خفیف تا متوسط برابر 5/1 بود. بیشترین خطر نسبی وابستگی وقتی بود که هر دو آسیب به طور توأم وجود داشت (خطر نسبی=85/2). آسیب شنوایی بر تعادل بی تأثیر و آسیب بینایی هر چند خفیف، بر تعادل تأثیرگذار بود (001/0>P). توأم شدن دو آسیب شنوایی و بینایی بر تعادل تأثیرگذار بود (001/0>P)، ولی باعث افزایش اختلال در تعادل نسبت به آسیب یک حس به تنهایی نشد. نتیجه گیری: کاهش شنوایی ناشی از کهولت حتی اگر در حد خفیف تا متوسط باشد، بر فعالیتهای روزمره زندگی تأثیرگذار است، اما این میزان کاهش شنوایی بر تعادل سالمندان تأثیرگذار نیست، مگر آن که با اختلال بینایی توأم باشد.
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نوع رابطه ی ابعاد دلبستگی والدین و هویت اخلاقی با عزت نفس دانشجویان دختر انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی- همبستگی شامل دانشجویان دختر دوره ی کارشناسی دانشگاه تبریز در سال 1388 بودند. تعداد 289 دانشجوی دختر از رشته های مختلف به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سه مقیاس عزت نفس روزنبرگ، پرسش نامه ی ابعاد دلبستگی والدین و مقیاس هویت اخلاقی را تکمیل نمودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام به کمک نرم افزار SPSS تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، نشان دهنده ی سه مرحله ی معنی دار در پیش بینی عزت نفس بود. نتایج مرحله ی سوم حاکی از آن است که 13 درصد تغییرات مربوط به عزت نفس دانشجویان دختر توسط مجموع متغیرهای ابعاد دلبستگی والدین (اعتماد و بیگانگی) و مولفه ی درون سازی هویت اخلاقی پیش بینی می شود (12/0=2R، 05/0>P، 12/12=F).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، اعتماد به والدین، بیشترین میزان تبیین و قدرت پیش بینی کنندگی عزت نفس دانشجویان دختر را به خود اختصاص می دهد.