فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
دین چیست؟
تأثیر بستر دینی در پیشرفت علم
حوزههای تخصصی:
چکیده
در این مقاله، پس از ذکر ویژگیهای دوران ششگانه پیشرفت علمی، بررسیهای انجام شده در خصوص علل بهوجود آمدن این تحوّلات تجزیه و تحلیل میشود. اندیشمندان، وجود بستر دینی ادیان ابراهیمی را عامل بسیار مؤثری در پیدایش این رشد علمی میدانند. این مقاله در پی بررسی نحوه و شواهد دالّ بر این تأثیر است.
دیباچه ای بر منطق فهم دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
شرح و نقد آراء «لایب نیتس» درباره رابطه نفس و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
در این مقاله این مسأله مورد بحث قرار گرفته است که نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس از یک جنسند یا نه؟ و آیا در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند و انطباق آنها چگونه تبیین مىشود؟ به بیان دیگر، آراء لایب نیتس درباره ارتباط نفس و بدن بررسى و نقد شده است. به این منظور برخى مقالات لایب نیتس، بویژه منادولوژى و گفتار درباره مابعدالطبیعه و بعضى از نامههاى او مانند نامههاى او به کلارک و آرنو و همچنین آثار شارحین او از قبیل شرح لاتا، راسل و ایشیگورا به دقت مطالعه و مطالب مربوط به رابطه نفس و بدن استخراج و سپس تجزیه و تحلیل و نقد شده و نتایج زیر به دست آمده است:
1ـ از نظر لایب نیتس نفس و بدن هر دو از یک جنسند؛ نفس مناد حاکم و بدن مجموعه بىنهایت منادهاى تابع است، اما با این نظریه لایب نیتس نمىتوان موافقت کرد، زیرا هیچ برهان صحیحى براى اثبات مناد وجود ندارد و لازمه منادِ حاکم بودن نفس این است که در برخى موارد بدن باید نفس محسوب شود.
2ـ نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس هیچ گونه تأثیر و تأثرى بر یکدیگر ندارند و انطباق آنها صرفاً با اصل هماهنگى پیشین بنیاد تبیین مىشود، ولى این نظریه مستلزم قول به جبر و از دست رفتن بهترین دلیل اثبات نفس است.
3ـ ترکیب نفس و بدن در سطح منادها انضمامى و در سطح پدیدارها اتحادى است و صحت این نظریه بر صحت نظریه مناد و تعریفى مبتنى است که لایب نیتس در مورد نفس و بدن ارائه کرده است.
4ـ نفس براى تمام بدن حاضر است، اما حضور آن به معناى انتشار نیست.
اشکال جاودانه زیستى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی دین پژوهی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
آسیبشناسی دینپژوهی معاصر یکی از مهمترین نیازهای دینشناسی جامعه معاصر است که باعث بالندگی و نوآوری در عرصههای دینپژوهی میشود.
در آغاز نوشتار، به ریشهشناسی واژة پیشگفته پرداخته و آسیبشناسی دینپژوهی معاصر و پرسشهای اصلی و روشناسی و گسترة این رهیافت تبیین شده است.
گونهشناسی آسیبهای دینپژوهی معاصر، بخش اصلی نگاشته مذکور است در این ساحت به آسیب نگرش کارکردگرایانه به دین، آسیب روششناختی آسیب جزءنگری به جای کلنگری، آسیب مغالطه اشتراک لفظی، آسیب محتمل پیشفرضها و آسیب نسبیگرایی با ذکر شواهد و نمونهها پرداخته شده است.
ایمان گرایی
منبع:
تردید بهار ۱۳۸۲ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
زوال مسألهى تحدید
حوزههای تخصصی:
معناى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فلسفه ی آلمان و ماکس وبر
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
فلسفه اخلاق
نظم و بی ثباتی در آشوب
تاملات معاصر معرفت شناختی و برون رفت های فکر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فکر دینی در سده های میانه با استعداد از متافیزیک یونانی تلاش کرد دعاوی اصلی دین را در قالب قضایایی که صدق آن قابل اثبات استدلالی است، صورت بندی کند. فیلسوفان مدرن این امکان را مورد مناقشه قرار دادند. نویسندگان عصر روشنگری روایت غالب دین را به مرز خرافات فروکاستند. و پوزیتیویست های حلقه وین گزاره های دینی را فاقد معنا برشمردند. به این ترتیب زمینه حاشیه نشین شدن فکر دینی و خروج کامل آن از دایره قضایای دارای ارزش صدق یا امکان تصدیق فراهم شد. اما ظهور بعضی نظریه ها در معرفت شناسی و غلبه تدریجی آنها، مانع تسلیم کامل فکر دینی و خالی کردن عرصه احتجاج شد. هرمنوتیک مدرن از یک سوء و فلسفه علم پست پوزیتیویست از سوی دیگر، شرایطی فراهم کردند که بر اساس آن، تفسیرهای مختلف از واقعیت، از جمله تفسیر دینی، در عرض هم قرار می گیرند، و اگر چه هم ارز نیستند، اما تخطئه یا طرد قاطع آن، نمیتواند منطبق با معیارهای عقلانی باشد.
تاملی در اخلاق جهانی ؛ با تاکید بر بیانیه های سویدلر و هانس کونگ
حوزههای تخصصی:
تهدید یا فرصت بودن پدیده ی جهانی شدن، مرهون برنامه های جهانی است و تلاش برای دست یابی به اخلاق جهانی، نمونه ای از آن برنامه ها است. هانس کونگ و سویدلر، در ارائه ی اخلاق جهانی، از موضع دینی، بیانیه های جهانی ارائه کرده اند. این بیانیه ها در هرم اخلاقی، از قاعده ی مبنایی، و نه ملاک نهایی، آغاز و آن گاه به اصول پایه و میانی می انجامند. کارآیی و اثربخشی، سازگاری درونی، تطبیق بر ادیان و انطباق پذیری با فرهنگ ها و قومیت ها مباحث اصلی است که در بررسی این بیانیه ها به میان می آیند. اخلاق جهانی در گرو نظریه های طبیعت گرایانه، اخلاق و حُسن و قُبح ذاتی نیست، اما محتاج نظریه ای است تا اجماع را تامین کند و آن مطلق انگاریِ حداقلی است که بر اساس ملاک نهایی اخلاق ـ امر نامشروط ـ قابل حصول است.