فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پس از کتاب معروف کارل پوپر در زمینه فلسفه سیاسی و در حمایت از آموزههای لیبرال با عنوان «جامعه باز و دشمنانش»، مشهورترین نظریه از جان رالز، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه هاروارد است که در کتابی با عنوان «نظریه ای در باب عدالت» در سال 1971 منتشر شد. این کتاب دربرگیرنده مقالات چندی است که نهایتاً به شکل یک کتاب عرضه شده و مخاطبان پرشماری در دانشگاه و مجلات تخصصی، به ویژه در کشورهای انگلیسی زبان یافته است. کتاب رالز، بر اساس رهیافت اخلاقی- سیاسی به چالش با مباحث رایج، از جمله دیدگاه سودگرایان پرداخت. رالز از نظریات جان استوارت میل، دیوید هیوم و بحث اخلاقی سیجویک که مباحثی کاملاً رایج و جا افتاده محسوب میشد، فراتر رفت و بر اساس سنت اخلاقی قرار دادگرایی، نظریه وظیفه گرایی کانت و فلسفه حق هگل به طراحی نظریه خود پرداخت و مجدداً مفاهیم هنجاری را در سنت فلسفه سیاسی غرب احیا نمود. کتاب «نظریه عدالت» به واسطه استناد وسیع به علوم مختلف اجتماعی، مخاطب های بسیاری را به خود جلب کرد. این نظریه خوانندگان وسیعی از رشته های مختلف، از روانشناسی گرفته تا اقتصاد و مباحث اخلاقی پیدا کرد. مبحث انتخاب شده از آن جهت است که رالز بارها در کتابش نظریه خود را کانتی خوانده و نامی از هگل نیاورده است، در این مقاله بر زوایای پنهان تاثیر فلسفه حق هگل در نظریه او و همچنین بر نظرهای برخی مفسران رالزدرباره این تاثیر پذیری، متمرکز خواهیم شد.
بررسی تحلیلی تعارض میان نظریه تکامل و نظام آفرینش از دیدگاه کیث وارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا در مورد تنوع ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه اخلاق و عدالت آموزشی با پرهیز از فریبکاری علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اخلاق در تحصیل علم و دانش از دیرباز محور توجه بوده، به ترتیبی که می توان گفت در کنار پشتکار و تلاش، رعایت اصول اخلاقی و انسانی نیز از ضروریات مطرح در علم و تحصیل هستند. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اخلاق و عدالت آموزشی با تعهد و فریبکاری علمی در دانشجویان است.روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاههای شهر اصفهان بودند که از بین آنها 396 نفر به شیوه نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده که همگی ساخته خود پژوهشگر بودند، شامل پرسشنامه اخلاق تحصیلی (با 8 سوال)، پرسشنامه عدالت آموزشی (شامل دو خرده مقیاس عدالت و بی عدالتی با 28 سوال) و دو پرسشنامه تعهد و فریبکاری تحصیلی هر یک با 8 سوال بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون واسطه ای مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین اخلاق تحصیلی با عدالت آموزشی رابطه مثبت، اما با بی عدالتی آموزشی و فریبکاری رابطه منفی معنادار وجود دارد. عدالت آموزشی نیز با فریبکاری، رابطه منفی و معنادار دارد. شواهد حاصل از تحلیل رگرسیون واسطه ای نشان داد که اخلاق تحصیلی، واسطه رابطه بین بی عدالتی آموزشی با فریبکاری است.نتیجه گیری: شواهد حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در حضور اخلاق تحصیلی، تاثیر بی عدالتی آموزشی بر فریبکاری در دانشجویان تضعیف می شود. این نقش تضعیف کننده اخلاق تحصیلی بر فریبکاری از زمره موضوعاتی است که باید به طور جدی مدنظر قرار گیرد.
لزوم توجه به موصوف عدالت در تعریف عدالت
حوزههای تخصصی:
«عدالت» صفت نیکویی است که موصوفهای متعددی به آن تعلق می گیرند. این موصوفها به سه دسته ی کلی شخص انسانی، وضع اجتماعی و جامعه قابل تقسیم هستند. هر یک از این موصوفها دارای شرایط و ویژگیهای خاصی هستند که بر اساس آنها نمی توان هر تعریفی از عدالت را برای آنها به کار برد. هدف از نگارش این مقاله تبیین این مدعاست که توجه به موصوف عدالت در تعریف عدالت امری ابتدایی و ضروری است و توجه نکردن به این موضوع عدالت را در مقام تبیین، نظریه پردازی و اجرا با ابهامات زیادی مواجه خواهد کرد . برای این منظور نویسنده ابتدا با یک تقسیم بندی کلی به تشریح موصوفهای عدالت می پردازد و سپس با بیان برخی از مهمترین تعریفهای عدالت سعی می کند که با ذکر مثالهایی امکان تعلق یا عدم امکان تعلق هر تعریف را به موصوفهای مختلف بررسی کند..
خدا و معمای فلسفه ی نقدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانت در نقد عقل محض بر این موضع پافشاری کرد که فهم بشری تنها قادر به شناخت پدیدارهاست اما در نقد عقل عملی، واقعیت عینی خدا، اختیار و جاودانگی نفس را اثبات می کند. در نگاه نخست به نظر می رسد که نتیجه دو نقد در تعارض با یکدیگر است و کانت خود، از این مشکل به معمای فلسفه نقدی تعبیر کرده است. او ضمن طرح و حل مسئله، تصریح می کند که «ایده آلیسم استعلایی پدیدارها» و «فرض جهان معقول» دو رکن اساسی فلسفه ای واحد را تشکیل می دهند.
براین اساس، او در نقد دوم پس از آنکه خدا را به مثابه یکی از مقتضیات عقل عملی اثبات می کند، فاهمه، اراده و آفرینندگی را به عنوان سه تعین بنیادین به خدا نسبت می دهد و در ادامه، این سه تعین بنیادین را با یک تعین بنیادین دیگر یعنی خودانگیختگی مرتبط می داند.
کانت معتقد است که انتساب این تعینات به خدا و اثبات وجود او، مغایر با نتایج نقد اول نیست و برای رفع تعارض گاه به روش تمثیل متوسل می شود و گاه به کاربرد متفاوت مقولات در نقد اول و دوم. اما به نظر می رسد کانت با توسل به این شیوه ها نمی تواند مشکل تعارض میان دو نقد را مرتفع سازد.
درآمدی به فلسفه دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چگونه گزاره های دینی افادة معنای حقیقی میکنند؟ (بررسی نظرگاه آلستون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونه می توان اوصاف بشری را بر موجودی یکسره متمایز یعنی خداوند بار کرد؟ شاید این پرسش، مهمترین پرسشی است که فیلسوفان دین در بحث کاربرد زبان در دین طرح کرده اند. استفاده از زبان بشری برای توصیف خداوند چگونه ممکن است؟
پاسخ سلبی به این پرسش، سر از تعطیل معرفت الهی در می آورد و پاسخ ایجابی، به تشبیه و انسان وار پنداشتن خداوند منتهی می شود. در مقام حل مسئله، فیلسوفان راه حل های متعدد و متکثری طرح کرده اند. بعضی مانند توماس آکویینی قائل به تشابه و بعضی مانند پل تیلیش قائل به نمادگرایی شده اند، بعضی اساساً زبان دین را غیرشناختاری و بعضی دیگر بی معنا تلقی کرده اند. از این میان، آلستون نظرگاهی یکسره متمایز عرضه کرده است. بنابر نظر او می توان از زبان بشری برای توصیف خداوند استفاده کرد، چنین زبانی علاوه بر این که معنادار است به نحو حقیقی نیز به کار می رود. آلستون در توضیح مقصود خود، به نظریه کارکردگرایی متوسل می شود. براساس این نظریه، می توان ویژگی های امکانی و جسمانی مفاهیم و اوصاف متعارف انسانی را کنار نهاده و هسته اصلی معنا را براساس کارکرد مشترک این اوصاف در خدا و انسان، به خدا نیز نسبت داد و از این رو، به نحو معنادار و حقیقی درباره خدا سخن گفت.
دین انسانی یا انسان دینی
حوزههای تخصصی:
محوریترین مسأله در ادیان آسمانی رابطه انسان و خدا یا دین و انسان است. وجه غالب در جهانبینی دینی آن است که دین برای انسان آمده و آنچه خواسته شده «انسانِ دینی» است. سیطره نگرش انسان محوری در غرب برخی متفکران را بر آن داشت که «دینِ انسانی» را به جای «انسان دینی» مطرح کنند. دغدغه اصلی آنان این بود که اگر دین، انسانی نباشد و اقتضائات، امیال و گرایشهای آدمی را مد نظر قرار ندهد و فقط تعالیمی از بالا به قامت روح و اندیشه او پوشانده شود، از خود تهی و بیگانه خواهد شد و لذا بر وصف انسانی بودن دین تأکید کردند. مهمترین شاخصههای انسانی بودن یک حقیقت تکیه بر امیال اصیل انسانی از قبیل عقلانیت و حقیقتجویی، زیباییدوستی، نیکیطلبی، میل به جاودانگی و کرامت و شرافت است.
دین اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی، علاوه بر اینکه انسان را دینی خواسته است، انسانی هم هست. مقاله با تکیه بر دو محور، یکی فطرت و ابتنای اسلام بر آن و دیگری جامعیت و فراگیری همه جانبه اسلام، به اثبات این وصف متعالی میپردازد که دین انسانی یا انسان دینی منفصله مانعة الجمع نیست.
عهد بی عهدی و تاریخ بی تاریخی
حوزههای تخصصی:
تقریرهای برهان آنسلم در فلسفه جدید غرب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهانی که آنسلم در قرن یازدهم اقامه کرد، در فلسفهٴ جدید غرب، یعنی از قرن هفدهم به بعد مورد توجه و بازخوانی دکارت، اسپینوزا، لایپ نیتس، هیوم و کانت قرار گرفت و هر یک از ایشان در مقام دفاع یا انتقاد نسبت به آن برآمدند. این مقاله مباحثی را که از قرن هفدهم تا کنون در فلسفهٴ غرب، درباره برهان آنسلم شکل گرفته است، از منظر حکمت اسلامی بر می رسد.
سیاست هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه تعریفی از کنش سیاسی و سوژه سیاسی آن، برای سیاستی رهایی بخش، دغدغه بسیاری از اندیشمندان سیاسی بوده است. در این میان اندیشه چپ از این دغدغه بی بهره نمانده است، و حتا شاید بیش از بقیه نحله ها بدان پرداخته است. در این مقاله کوشیده ایم تا بر اندیشه برخی از چهره های شاخص چپ نو، به ویژه آلن بدیو و ژاک رانسیر، تأمل کنیم، متفکرانی که با تفاوت هایی از آرای ژاک لاکان تأثیر پذیرفته اند. در این مسیر تلاش آنها را در صورت-بندی تعریفی متفاوت، و بنابر ادعا، جهانشمول از کنش و کنش گر سیاسی دنبال کنیم. در این مقاله خواهیم دید که آیا این اندیشمندان در رسیدن به تعریفی نو، و بنابر تعریف، «رهایی بخش» از کنش و سوژه آن به توفیق رسیده اند و طرحی نو در اندیشه سیاسی درانداخته اند یا صرفاً با تکرار همان مضامین در هیئتی به ظاهر متفاوت، همان نسخه های کلاسیک را از نو تجویز کرده اند.
نقد و بررسی نظریه ی اولویت دموکراسی بر فلسفه )تقدم آزادی بر حقیقت)در اندیشة ریچارد رورتی
حوزههای تخصصی:
رورتی در صدد است تا در مقام یک درمانگر مسائل فلسفی (therapeutic philosopher) به نقد مقولات مختلف فلسفی و نقد دسته بندی های مختلف میان علوم مبادرت ورزد.او که خود را نه در مقام یک فیلسوف بلکه درمقام یک نقادادبی معرفی می کند،مدعی است که فلسفه ممکن است در برهه ای از تاریخ مفید بوده باشدولی دیگر در عصر کنونی ما کارساز نیست. لذا او از مرگ فلسفه استقبال می کند و به اولویت دموکراسی و سیاست، به مثابه علمی در خدمت اجتماع،برفلسفه،در خوشبینانه ترین حالت به مثابه کمالی شخصی(به زعم رورتی)، اذعان می کند. در این مقاله کوشش خواهیم کرد تا این ادعای رورتی را از زوایای مختلف مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
ماجرای من و اشتراوس
تجربه گرایی هیوم و تأثیرآن برآموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش پس از تجزیه و تحلیل دو جنبه از تجربهگرایی هیوم یعنی اصالت حس و علیت انکاری، روشن شده است که پیامد پایبندی به این نظریه در عین تناقض درونی آن، حسن و قبح افعال و حقایق را صرفاً یک امر اعتباری و قراردادی جلوه خواهد داد و به طور طبیعی آنها را به نسبیت و بیثباتی خواهد کشاند. همچنین پیامد دیگر، انحصار معرفت در مشاهدات حسی نادیده و کنار گذاشتن خداباوری و دینمداری است. در پایان این جستار با توجه به خلط هیوم میان عادت و قانون علیت، نگاهی خواهد شد به حقیقت علیت در نگاه حکمای معاصر اسلامی.