فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۹۸۱ تا ۱۱٬۰۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تمثیل، یکی از فنون بلاغی است که کارکردهای معنایی آن مورد توجه بسیاری از ادیبان قرار گرفته است. از میان انواع تمثیل، نوع داستانی آن که ساختاری روایی دارد، کاربردی وسیع در متون ادبی کلاسیک و معاصر فارسی داشته است. داستان معاصر نیز همانند شعر در موارد بسیاری از کارکردهای معنایی تمثیل بهره برده است. بررسی تمثیلهای داستانی به کار رفته در داستان های کوتاه مدرن نشان میدهد که برخی از نویسندگان، این آرایه را در کارکردی متفاوت از نوع معنایی آن به کار برده و در بخش ساختاری داستان نیز از آن بهره گرفته-اند. به هدف بررسی این کارکرد، پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن آرای «برایان ریچاردسون» درباره تأثیر ساختاری ابزار بلاغی در داستان مدرن، به تحلیل سه داستان کوتاه فارسی («مهدی»، «دوزیستان» و «قصه و غصه») پرداخته و نشان داده است که تمثیل داستانی می تواند علاوه بر کارکرد محتوایی، در ساختار پیرنگ داستان کوتاه مدرن نیز مؤثر واقع شود.
بررسی الگوی کنشگران حکایت های باب نخست کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های مطرح در حوزه روایت، نظریه گریماس است که بر اساس تقابل های دوگانه متن طراحی شده است. اگرچه نظریه گریماس تا حدود بسیار زیادی قابل انطباق با قصه های متون ادب فارسی است، در پاره ای از موارد شاهد ناهم خوانی هایی در این زمینه هستیم. پژوهش حاضر به بررسی حکایت های باب اول کتاب کلیله و دمنه از منظر نظریه روایی گریماس پرداخته است. با بررسی صورت گرفته مشخص گردید که الگوی روایی گریماس را نمی توان به صورت کامل بر تمامی حکایت های کلیله و دمنه منطبق دانست. در بعضی از حکایت ها اجزایی از طرح روایی گریماس با همدیگر تلفیق می شوند. این موضوع با الگوی روایی گریماس در تضاد است؛ البته می توان این امر را برخاسته از تعلیمی بودن کتاب کلیله و دمنه دانست که راویان حکایت ها بیشتر به مفهومی که می خواهند بیان کنند، توجه دارند، نه به ساختار حکایت. اگرچه بهره گیری از نظریات گوناگون در حوزه روایت می تواند موجب شناخت بهتر متون ادبی شود، با توجه به ویژگی های خاص قصه های ایرانی، لازم است طرحی بومی برای بررسی ساختار روایی این قصه ها ارائه گردد و یا به تناسب حکایات، تغییراتی در این الگوها ایجاد شود.
پیشینه تاریخی پیشوندهای فعلی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷۹
155-174
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع فعل در زبان فارسی، افعال پیشوندی است که کمابیش از دوره باستان تاکنون در زبان فارسی رواج دارند. در این مقاله چگونگی کاربرد افعال به همراه پیشوند و تأثیر کارکرد آن در فعل از چند منظر مطالعه و بررسی شده اند. روش انجام این پژوهش از طریق مطالعه تاریخی – تطبیقی زبان شناسی تاریخی در زبان فارسی است. اهدافی که در این پژوهش دنبال می شود این است که سیر تاریخی زبان فارسی و تحولات دستوری (صرفی – نحوی) در حوزه پیشوندهای فعلی برپایه متون پی گیری شود و با اشاره به صورت های تاریخی فارسی باستان و میانه، نمود آن در چند متن برگزیده فارسی دری به نتایجی بیانجامد.-نخست از دیدگاه پیشینه تاریخی و دگرگونی های آوایی صورت گرفته در پیشوند فعل از زبان های ایرانی باستان تا فارسی دری مورد بررسی قرار گرفته است. در زبان های اوستایی و فارسی باستان کمابیش بیست و یک پیشوند فعلی وجود داشته است که علاوه بر کارکرد و یا نقش پیشوند فعل، به عنوان قید و حرف اضافه نیز بوده اند. این پیشوندها در زبان های میانه غالباً یا متروک شده اند و یا چونان جزیی مرده در ساختمان فعل به کار رفته اند و کارکرد پیشوندی خود را از دست داده اند. در فارسی میانه برای پرکردن جای آن ها زبان به پیشوندهای جدیدی نیاز پیدا کرد که بیشتر از قیدها، صفت ها و حروف اضافه دوره باستان بوده اند. این دسته به منظور پدیدآوردن معنای جدید بر سر افعال می آمدند و در آن تغییر معنایی ایجاد می کرده اند. - دوم از نظر کارکرد معنایی این پیشوندها مورد بررسی قرار گرفته اند که روی هم رفته به سه دسته تقسیم شده اند:نخست پیشوندهایی که در معنی اصلی خود به کار رفته اند.دیگر پیشوندهایی که در معنی فعل ساده هیچ تغییری ایجاد نمی کنند، مگر اینکه جنبه تأکیدی دارند.دسته سوم پیشوندهایی که در معنی فعل ساده تغییر ایجاد می کنند و به فعل معنی تازه ای می بخشند.- سوم کارکرد نحوی این پیشوندها در رابطه با فعل در محور هم نشینی جمله مورد ارزیابی قرار گرفته است.- در پایان افزون بر نتایج به دست آمده، پیشوندهای فعلی از منظر بسامد و میزان کاربرد آن ها با فعل های ساده در قالب جدول و نمودار مورد تحلیل قرار گرفته اند.
تحلیل شناختی استعاره مفهومی «جمال» در مثنوی و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر، کارکردهای استعاره مفهومی «جمال» و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی جهان، انسان، صورت (رخ)، آفتاب، آیینه و جز آن در غزل های مولوی تحلیل و تبیین می شود. پژوهش حاضر به این می پردازد که پیوندِ میان استعاره و بنیانِ فکری شاعر به چه شکل است و مولوی چگونه توانسته است ازطریق استعاره جمال، ایدئولوژی خود را مطرح کند. بن مایه استعاره مفهومی جمال در گفتمانِ کلامی، براساس نظریه «رؤیت» است. رؤیت با ورود به گفتمان عرفان در بافتِ استعاری جمال قرار می گیرد و انتقال از ایده به استعاره و زبان هنری صورت می گیرد. از رهگذر بررسی استعاره جمال و خوشه های تصویری آن در مثنوی و دیوان شمس درمی یابیم که «خداوند دیدنی است». این انگاره استعاری در ژرف ساختِ کلّ اثر نمایان است. مولوی با توجه به این انگاره، جمال حق را در خرده استعاره های حسن یوسف، جهان، انسانِ کامل، آفتاب و خوراک به تصویر می کشد و با کمک همین خرده استعاره ها دیدنی بودن خداوند را اثبات می کند. براساسِ مدلِ ارائه شده در این مقاله، می توان از رهگذر مطالعه روابطِ میان استعاره و ایدئولوژی، بازخوانی تازه ای از ادبیات فارسی به ویژه گفتمان های عرفانی به دست داد.
بازتاب ناسپاسی وکفران نعمت در تمثیل های عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۷
83 - 100
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از مهم ترین آرایه های بیانی و شیوه استدلال هنری و ذوقی است که هدف آن انتقال بهتر معنا و مفهوم به مخاطب است. تعریف ادبا درباره تمثیل تا حدودی با هم متفاوت است؛ گروهی آن را تشبیه مرکب با وجه شبه مرکب دانسته اند، گروهی ضرب المثل را در گروه تمثیل قرارداده و عده ای اسلوب المعادله و بعضی، داستان های تمثیلی را تمثیل گفته اند، با همه اختلافات مذکور، نگارندگان، حکایات تمثیلی عرفانی درباره ناسپاسی و شکر را مورد مداقّه قرارداده اند. ناسپاسی و ناشکری به معنی نادیدن لطف منعم از موضوعات علم اخلاق و عرفان است. عرفا برای ناسپاسی مراتب مختلفی قائلند. آنها در مذمت ناشکری و ناسپاسی از تمثیلات بهره جسته و با برشمردن عواقب و نتایج ناسپاسی و ناشکری بر اهمیت ترک آن تأکید نموده اند.
دگرگونی ونوگرایی تمثیل درنظریه وحدت وجود و وحدت شهود (با تکیه بر از آثار سنایی و فخرالدین ابراهیم عراقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه و اندیشه عرفای بزرگ در هر طبقه یا مسلک عرفانی در مواجهه با مسائل معرفتی و ارتباط انسان با پروردگارو جهان هستی، در اعصار و ازمنه، با هم متفاوت بوده است. هر یک از نگرش های فکری – عرفانی تحلیل خاصی از معرفت داشته، برای بیان مواجید عرفانی خود، به طور خاص، از روش نوشتاری منحصر به فرد و یا با یک اندیشه ویژه که حاصل تلاش گروهی از عرفای بزرگ بوده بهره برده است؛ اگرچه بررسی آثار، اقوال و ساختار نوشتاری عرفا مشترکات بسیاری را در دل خود تنیده اند؛ اما مداقه وافر و سنجش این آثار با معیارهای خاص عرفانی و زبان ادبی، تفاوت های ظریفی را از نظر واژگانی، تصویری و محتوای اندیشه به خواننده دقیق النظر نشان می دهد. تمثیل بهترین روش محاکاتی عرفا برای بیان بیشتر مسائل مربوط به تجربه های عرفانی و در سطوح بالاتر، اندیشه های عرفانی – تعلیمی بوده که در دو مشرب بزرگ فکری وحدت شهود و وحدت وجود با هم تفاوت های ساختاری و تصویری دارند. نگارندگان با مقایسه آثار دو شاعر عارف به عنوان نمونه ای از این دو تفکر عرفانی؛ یعنی حکیم سنایی غزنوی و فخرالدین عراقی این موضوع را به محک نقد گذاشته تا با ذکر شواهد آن را توضیح و تبیین کند.
بررسی کاربرد صور خیال در هایکوهای جبهه بیک وردی (مطالعه موردی مجموعه شعری ماه، بالای سر مجنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هایکو از جملة قالب های شعری است که در دورة معاصر، به ویژه در حوزه شعرِ ادبیات پایداری مورد توجّه قرار گرفته است. علی رغم این که یکی از اصول سرودن هایکو ساده گویی و اجتناب از کاربرد صور خیال و آرایه های شعری است، اما شاعران دفاع مقدّس در تلاش برای به تصویر کشیدن دلاوری های رزمندگان اسلام در طی هشت سال دفاع مقدّس به کاربرد صورِ خیال و آرایه های شعری در آن مبادرت ورزیده اند. در این پژوهش که با هدف بررسی و شناساندن هر چه بیشتر و بهتر شعر دفاع مقدّس صورت پذیرفته، سعی شده است تا به روش توصیفی تحلیلی و با توجّه به مبانی بلاغت سنتی، کاربرد صور خیال و صنایع شعری در هایکوهای جبهه بیک وردی در مجموعه شعری «ماه بالای سر مجنون»، مورد بررسی قرار گیرد. بررسی کاربرد صور خیال و صنایع بدیعی در هایکوهای جبهه بیک وردی، نشان از کاربرد آگاهانه و به دور از تصنّع صور خیال و آرایه های ادبی در هایکوهای وی دارد. کاربردی که بیشتر بر اساس انواع تداعی ظهور یافته و به خوبی توانسته است که با زبانی ساده، و در عین حال مبتنی بر صور خیال و آرایه های شعری به بیان شاعرانه حماسه های رزمندگان اسلام در طی هشت سال دفاع مقدّس بپردازد.
بررسی کارکردهای نام آوا در هشت کتاب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان در اصل، نظامی ذهنی است که به صورت ابزاری-آوایی ظاهر می شود و عمده ترین نقش آن، ارتباط و انتقالِ معانی از یک فرد به دیگری است. افراد با به کارگرفتن قاعده های زبان و تولید رشته های گوناگونی از واژه ها، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. از همین رو، به روشنی پیداست که زبان به میزان زیادی با زندگیِ انسان - یعنی با فعّالیّت های ذهنی و حرکتی او- آمیخته و از آغاز تا پایان زندگی با او همراه است. پژوهش پیش رو، درخصوص کارکرد نام آوا در اشعار سهراب سپهری است و دستاورد علمی این تحقیق، حاکی از این مطلب است که میزان استفاده از نام آوا در زبان شعریِ وی بسیار چشم گیر است و این مق وله، در سروده های او عینیّت داشته و ملموس و محسوس است. از آنجایی که سهراب، نقّاشی است شاعر، این رویکرد درخصوص زبان شعریِ وی، بیش از دیگران صدق می کند؛ لذا نام آوا، از برجسته ترین ابزارهای شعریِ اوست که در دریافتِ متن به خواننده کمک شایانی می کند. بنیان نظری این تحقیق، برپ ایة ن ظ ریّات اتویسپرسن و دیگر زبان شناسانی ست که به آراء شان در این زمینه، در کتاب فرهنگ نام آوایی فارسی به اجمال اشاره رفته است. زبان شناسانی چون اوتویسپرسن، هر لفظی را که میان لفظ و معنای آن رابطه ای طبیعی و ذاتی وجود داشته باشد، نام آوا می نامند.
تحلیل شخصیت های اصلی در ده داستان کوتاه صادق هدایت بر مبنای نظریه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستانهای کوتاه رئالیستی صادق هدایت از زوایای مختلف قابل نقد و بررسی است. چون این داستانها با مبانی نظریّات روانکاوانه فروید و یونگ، بیشتر قابل انطباق بوده ، تحلیل آنها از این زوایا، هم بیشتر مورد توجّه پژوهشگران واقع شده است؛ امّا این داستان ها در حوزه روانشناسی انسان گرا ( humanistic psychology ) و به ویژه با تکیه بر نظریه آبراهام مزلو هم قابل بررسی است. پژوهندگان در این جستار با مبنا قرار دادن همین رویکرد، به بررسی شخصیّت های اصلی در ده داستان کوتاه صادق هدایت پرداخته اند. بر اساس نتایج این پژوهش، چون محیط رشد و بالندگی قهرمانان این داستان ها؛ یعنی جامعه ایران در اواخر عهد قاجار و اوائل عصر پهلوی، واجد شرایط لازم برای پرورش و بالندگی استعدادهای نهفته افراد، در جهت نیل به شکوفایی و کمال نبوده است؛ لذا قهرمانان این داستان ها، اغلب آدم هایی درون گرا، منزوی، روان رنجور و شکست خورده اند که نمی توانند به خودشکوفایی برسند.
Dans la marge de l’H(h)istoire: Tout y est! Etude poétique du Paratexte inaugural dramatique: cas de La Mort de Yazdegerd de Beyzâ’ï(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Rares sont les études littéraires qui se sont penchées sur les topoïs les plus périphériques d’un texte. Allant du Titre jusqu’aux informations transcrites sur la quatrième de couverture, Genette y a d’ailleurs consacré une œuvre entière, Seuils. Malgré toutes les références théoriques fondamentales qu’il procure aux critiques littéraires, le livre n’a pas trouvé sa fortune dans le domaine d’analyses pratiques littéraires. L’étude présente se donne donc pour but de traiter la question du Paratexte, mais inaugural, d’un drame historique qui entraîne ipso factola particularité d’appréhender en plus de deux instances du Titre et de l’Epigraphe, celle des Didascalies avant-interactionnelles. Nous postulons qu’à peine ou même pas entamé le texte, le dramaturge de La Mort de Yazdegerd, fournit suffisamment d’éléments esthétique et idéologique au lecteur averti pour qu’il ait beaucoup plus qu’un premier aperçu et de la forme et du contenu du texte qu’il a l’intention de lire.Le Paratexte s’y fait figure d’un ‘’ presque tout’’condensé de la pièce entière.
تحلیل ریخت شناسی رمان عامه پسند
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی به عنوان رویکردی نوین در متن شناسی با آرای ساختارگرایان پیوند اساسی یافته است. ولادیمیر پراپ، فولکلورشناس روسی، نخستین کسی است که با مطالعه ساختارگرایانه بر روی قصه های پریان روسی، روایت شناسی نوین را پایه گذاری کرد. او دریافت قصه های عامیانه با وجود تنوعی که در روایت دارند، از نظر انواع قهرمانان و عملکردها به هفت نوع شخصیت و سی و یک عملکرد که همواره با توالی یکسان از پی هم می آیند، محدود می شوند. دستاوردهای او در این پژوهش، آغازگر مسیری نو برای روایت شناسان پس از او شد. در این نوشته با توجه به ساختار ساده و قصه گون رمان های عامه پسند - به عنوان نمونه- چهار رمان پریچهر، یاسمین، یلدا و گندم مرتضی مؤدب پور را که از رمان های پرفروش در گونه عامه پسند هستند، برای بررسی قابلیت آنها با نظریه ریخت شناسی پراپ برگزیدیم. نتایج به دست آمده با مطالعات پراپ همخوانی دارد. تعداد شخصیت ها و عملکرد آنها محدود است و بر اساس توالی یکسانی از پی یکدیگر می آیند. در حقیقت رمان های عامه پسند- با وجود ناهمگونی ها و محدودیت هایی که در تطبیق با الگوی پراپ دارند- دارای قابلیت تطبیق ریخت شناسانه هستند.
بررسی انسجام غیرساختاری در غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که همواره در بحث ساختار غزل مطرح می شود، موضوع بود یا نبود انسجام در غزل است. در پژوهش حاضر، کوشیدیم با به کارگیری رویکرد زبان شناسی نقش گرا و براساس الگوی هلیدی و حسن، انسجام غیرساختاری در غزل را بررسی و تحلیل کنیم؛ ازاین رو، پس از استخدام این الگو، تبیین اصول انسجام غیر ساختاری و تفکیک آن از انسجام ساختاری، تلاش کردیم براساس غزلی از حافظ، موضوع انسجام را توصیف و تبیین کنیم. هدف ما در این مقاله این است که علاوه بر بررسی نحوه شکل گیری انسجام در غزلی از حافظ، به طور کلی روشی برای پژوهش درباره انسجام غیرساختاری در غزل را ارائه کنیم. شیوه توصیفی به کاررفته در این پژوهش، مبتنی بر الگوی مذکور است؛ با این حال، کوشیدیم با طرح سه نکته نویافته با عنوان «بَرنام»، «اشتراک مجازی در محور مشابهت» و «اشتراک مجازی در محور مجاورت»، نکته ای هرچند مختصر را به روش شناسی پژوهش در این حوزه بیفزاییم.
ارزش شناسی جایگاه زن (همسر) در شعر معاصر فارسی و عربی (با رویکردی انتقادی بر دیدگاه فیمینست اگزیستانسیالیستی دوبوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهمّ ادبیّات معاصر، توجّه به زن و جایگاه وی در خانواده و به تبع آن اجتماع است. با توجّه به اینکه امروزه مکتب های فمینیستی به بهانة دفاع از حقوق زنان، ازدواج را یک معضل بزرگ اجتماعی در برابر ارزش گذاری زن می دانند؛ این مقاله در پی آن است تا با نگاه به نقش زن در جایگاه همسر و حضور وی در شعر معاصر فارسی و عربی، به ارزش شناسی جایگاه همسر (زن) در خانواده و جامعه از منظر ادبیّات بپردازد و با بهره گرفتن از تفکّر اسلامی ارائه شده از ازدواج، با دیدی واقع بینانه به نقد آراء فمینیستی دوبوار که برخاسته از تفکّر اگزیستانسیالیسم الحادی سارتر است، بپردازد. این مقاله نشان خواهد داد که شاعران معاصر فارسی و عربی، با نگاهی ارزشی به همسران خود، به ذکر نام آن ها در اشعارشان پرداخته و فضای خانه را با حضورشان لبریز از همدلی و عشق توصیف نموده و در فراق آن ها نیز مرثیه سرایی کرده اند. هدف اصلی این مقاله، پاسخ به این پرسش است که: در شعر معاصر عربی و فارسی، چگونه تصویری از همسر (زوجة) ارائه شده است؟
جستجو در احوال و ضرورت تصحیح انتقادی دیوان فطرت مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷۸
135-157
حوزههای تخصصی:
با گذشت نزدیک به یک قرن از آغاز تصحیح انتقادی متون کهن در ایران و کوشش محققان در نشر آثار ادب فارسی، هنوز کثیری از متون گذشته تصحیح و منتشر نشده است. تصحیح انتقادی و عرضه این متون علاوه بر ارزش مستقل، زمینه را برای پژوهش های دیگر فراهم می کند. از جمله این متون دیوان میرمعزالدین محمد مشهدی(م: 1101) متخلص به فطرت، معز و موسوی، شاعر برجسته سبک هندی در نیمه دوم سده یازدهم هجری است که علیرغم پایه بلند و شهرت گوینده در روزگار خویش و ذکر سرگذشت و سوانح زندگی او در منابع متعدد، تاکنون تصحیح نشده و به رغم پاره ای تلاش ها، درباره زندگی وی نیز پژوهش اطمینان بخشی انجام نگرفته است. زادگاه فطرت مشهد است. او پس از سفر در برخی مناطق ایران، از جمله مسافرت به اصفهان و معاشرت با صایب، با سرمایه قابل توجهی از علوم روزگار راهی هندوستان شده است و در آنجا با اورنگزیب، پادشاه هند، خویشاوندی یافته و به مقامات بالای سیاسی رسیده است. علاوه بر جایگاه سیاسی، نقش وی در ترتیب محافل ادبی و رواج زبان و ادب فارسی در هند، ستودنی است. از فطرت دیوان اشعار، سفینه و چند اثر دیگر باقی مانده است. دیوان وی از آثار ارزشمند سبک هندی است که با وجود باقی ماندن چندین دستنویس معتبر از آن، تاکنون تصحیح و چاپ نشده است. موضوع پژوهش حاضر تحقیق در زندگی و سبک سخن فطرت مشهدی، معرفی نسخه ها و بیان ضرورت تصحیح انتقادی دیوان اوست.
لحن و جایگاه و نقش آن در اشعار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لایه های سبک شناسی «شرح دعای صباحِ» آقا نجفی قوچانی
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، یکی از موضوعات ادبی است که در سده أخیر، توجه ویژه ای از طرف ادبیان و سخنوران به آن شده است. سبک ادبی، از اندیشه هر فرد سرچشمه می گیرد که بیان کننده نگرش و بینش آن فرد به واقعیت های پیرامونش است. نوع الفاظ، ترکیبات و جمله بندی و طرز تعبیر معانی، مهم ترین عوامل در چگونگی سبک ادبی است. در این میان از جمله متونی که شایستگی و ارزش بررسی و تجزیه و تحلیل دارد، متون دینی بویژه ادعیه ها و شروح آنها است، دعای صباح امیرمؤمنان علی (ع) یکی از متون دینی است که توجه بسیاری از علمای شیعه را به خود جلب نمود و شروح بسیاری برای آن نوشته شد. یکی از بهترین شروح آن که به دلیل جلوه-های ادبی، بلاغی و عرفانی از جایگاه والایی برخوردار است، شرح دعای صباح أثر آقا نجفی قوچانی می باشد. نوشتار حاضر بر آن است، تا عناصر سبکی شرح دعای صباح آقا نجفی در سه سطح زبانی( آوایی، واژگانی و نحوی)، ادبی(صنایع بدیعی و بیانی) و فکری و میزان انسجام این سطوح با همدیگر به روشی توصیفی تحلیلی در سایه سبک شناختی تجزیه و تحلیل شود، تا به واسطه ی این عوامل، شناخت هر چه بهتر و دقیق تری از این شرح به دست آمده و زیبایی ها و ارزش های ادبی آن تبیین گردد.
«زبان محوری» و نقش آن در نوآوری های شعر سپید و شعر حجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از ظهور نیما و پیدایش شعر نو فارسی و تثبیت این نوع ادبی جدید، جریان های مختلفی در شعر نو فارسی شروع شد. یکی از این جریان ها، «شعر زبان محور» است. این جریان شعری با تأکید بر اهمیّت زبان در شعر، بازی های زبانی و رفتارهای زبانی، توانایی های زبان را کانون توجّه خود قرار می دهد. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از نظریه های ادبی به ویژه نظریات وینگنشتاین به بیان نقش و اهمیّت زبان در شعر معاصر می پردازد. هدف پژوهش پیش رو، معرّفی این جریان شعری و بررسی مؤلّفه های آن، بر پایه نظریات نقد ادبی جدید است. بر اساس نتایج به دست آمده، شعر زبان محور از قابلیت های زبان برای ایجاد نوآوری بهره می برد و با قدرت زایش مستمر خود، فضاها و فرم های جدیدی را می آفریند. در این نوع شعر با یک بازی زبانی روبه رو هستیم که در آن هدف، انتقال معنای مشخّص نیست، بلکه فراهم کردن امکان ارتباط های معنایی متکثّر با خواننده است.
یادداشتی در باره ترجمه فیتزجرالد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا کنون نسخه های دوزبانه، انگلیسی فارسی، بسیاری از رباعیّات عمر خیّام در ایران چاپ شده است. متأخرترین آنها به کوشش سرکار خانم روشنک بحرینی در مجموعه کتابهای دوزبانه انتشارات هرمس منتشر شده و به چاپ سوّم (1393) هم رسیده است. گزارنده برای این کار از کتاب سرگذشت رباعیّات اثر آ. ج. آربری، مستشرق معروف انگلیسی، کمک گرفته است. آربری در این کتاب چاپ اوّل رباعیّات عمر خیّامِ فیتزجرالد (1859، که مشتمل بر 75 رباعی است) را مدّ نظر قرار داده و کوشیده است تا معادل های فارسی ترجمه فیتزجرالد را بیابد. شایان ذکر است که آربری این کار را بر اساس کتاب ارزشمند رباعیّات عمر خیّام اثر فیتزجرالد، و منابع اصلی فارسی آنها (1899) اثر ادوارد هرن الن ترتیب داده و بعضاٌ نکاتی نیز بر آن افزوده است. گزارنده بر این اثر مقدّمه ای (7- 16) نوشته اند که متأسفانه دارای اشتباهات و اغلاط فاحشی است، و حتّی در برخی از موارد گمراه کننده است. این نوشتار به بررسی این موارد، صفحه به صفحه، می پردازد.
جلوه های سیمای امام رضا(ع) در برخی آیین های نمادین و ادب عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و ادبیات آیینی ایران ریشه در اعتقادات دینی و پیوند عمیق عاطفی با معصومین، به خصوص امام رضا (ع)، دارد و از این آبشخور های ارزشمند و متعالی بهره مند شده است. تحلیل و تبیین آیین های نمادین و ادبیات آیینی رضوی عامه، علاوه بر تبیین پیوندهای آن با فرهنگ رضوی و شخصیت امام رضا (ع)، معتقدات و باورهای ما را نیز غنا و گسترش می دهد. آیین های نمادین و ادبیات عامه رضوی و کارکرد و برآیند آن، مانند توسل جویی، هویت بخشی، انسجام یابی، همبستگی، کاستن از روزمرگی، ایجاد امید و شادی در میان نسل معاصر از نظر مؤلفه های تربیتی و ایجاد خودباوری بسیار مهم است؛ زیرا این کارکردها و آثار آن در تعمیم درک بهتر آموزه های دینی و گسترش آن در میان نسل های جوان، نقش ویژه ای را ایفا می کنند. این پژوهش برخی آیین های نمادین رضوی ازجمله چاووشی خوانی، نصب عَلم، بستن شال و روسری، نذورات، جاسبزی، سوغاتی های زیارتی، دخیل بستن به پنجره فولاد، آب نوشی از سقاخانه اسماعیل طلایی، گنبدنمای رضوی و مژدگانی، و نیز ادبیات آیینی رضوی عامه مانند لالایی، مولودی خوانی، نوحه خوانی، کارآوا و ماشین نگاره های مردمی را که متأثر از فرهنگ رضوی هستند، با رویکردی توصیفی- تحلیلی بررسی و تبیین می کند و نشان می دهد که شخصیت امام رضا(ع) با ویژگی های برجسته ای در فرهنگ و ادبیات عامة ایرانی متجلی شده و آن را آیینی کرده است.