فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۹٬۲۴۱ تا ۳۹٬۲۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منشآت نویسان صاحب سبک در ادبیات دیوانی ایران (بازگشت ادبی تا عصر ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۶
73 - 102
حوزههای تخصصی:
از دیرینه ایام، دیوان رسائل در شمار مهم ترین دواوین سلسله های حاکم در ایران بوده و همواره، مُنشات نویس جایگاهی معتبر و مقامی ارزشمند را در میان درباریان داشته است. دبیران و کاتبان که معمولاً به پشتوانه خانواده های صاحب فضل و ادب وارد تشکیلات دیوانسالاری می شدند و به یاری کیاست خویش مراتب ترقی را می پیمودند، عاقبت مسئولیت خطیر انشای مکاتباتی را بدست می آوردند که سرنوشت مملکت را تعیین می کرد. اغلب، ترسل نویسانی «مُنشی خاصه دیوان اعلی» می شدند که از دانش نویسندگی، علوم ادبیه و هنر خوشنویسی توأمان برخوردار بوده و در نگارش فرمان نویسی و عریضه خوانی مهارت ویژه داشته باشند. از قرن ششم هجری، در میان صاحبان قلم که در دارالإنشا اشتغال داشتند، فرهیختگانی به دُستورنامه نویسی و منشآت نگاری روی آوردند. دُستورنامه یا دَستور دبیری حاوی قواعد و موازین مرسوم و متداولِ انشا نویسی و منشآت هم به سوادنامه های سلطانی- دیوانی و اخوانی اطلاق می شد. از این روی منشآت نویسان دیوانسالار با تدوین سندنوشته های منثور توانستند مختصات تغییرات زبانی و تحولات ساختاری نثر فارسی را با گذر زمان امکان پذیر سازند و اطلاعات دقیقی از انواع نوشتار و واژگان کاربردی و ناشناخته را ارائه نمایند. پژوهش حاضر، به واکاوی منشآت نویسانی پرداخته که از دوره زندیه تا میانه عصر ناصرالدین شاه قاجار، نثر دبیری و دیوانی را تعالی بخشیده اند.
تذکره مبتکران
حوزههای تخصصی:
جلوی پنجره ی رو به شرق
حوزههای تخصصی:
آنچه برای انتقاد لازم است
حوزههای تخصصی:
مدارک و اسناد: نامه ای از ابراهیم پورداود
حوزههای تخصصی:
Паремиологическое пространство: дискуссионные вопросы (فضای تمثیلات: موضوع ها و مسائل چالش برانگیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مسائل مربوط به عملکرد عناصر تمثیلی در فضای تمثیلات می پردازد. همچنین به تاریخچه پیدایش عناصر تمثیلی در نشریات روسی و خارجی (از جمله نشریات انگلیسی) و عناصر وارد شده به گنجینه تمثیلات اشاره می کند که شامل امثال و حکم، عبارات ثابت، عبارات مصطلح، کلمات قصار، شعارهای تبلیغاتی و غیره است. آن دسته از مجموعه تمثیلات و عبارات ثابت روسی و انگلیسی نیز در این پژوهش تجزیه و تحلیل می شود که به واسطه پژوهش های نویسندگان معاصر روسی و خارجی از رویکردهایی متفاوت در تفکیک عناصر کاربردی در فضای تمثیلات تأیید شده اند. در جریان پژوهش، ویژگی های مشترکی که کمک می کنند تا این عناصر در زمره گنجینه تمثیلات قرار گیرند، مشخص می گردد. این گنجینه به مثابه میراث ملی- فرهنگی بشری است که در آن دانش ملت ها در حوزه های گوناگون جمع آوری و حفظ می گردد.
حماسه ایرانی و کتاب غولان مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار به بررسیِ پیوند میانِ سنّتِ حماسیِ کهنِ ایرانی و کتاب ِ غولانِ مانی پرداخته ام: روایتِ حماسی اسطوره ای و داستان هایِ پُرآوازه گذشته درباره سرچشمه جهان و انسان، تا اندازه ای در اسطوره مانی و مبلّغانِ مانوی گنجانده شده و با سنّت هایِ اسطوره ای و در پیوند با کتابِ مقدّس درباره غولان و طوفان برآمیخته است. مانیْ اسطوره هایِ ایرانی را دگرگون کرده است تا با روایتِ خویش از پیدایشِ گیتی هم آهنگی یابد. همه قطعه هایِ ادبیِ بازمانده از مانی که دربردارنده اشاره هایی به سنّتِ حماسیِ ایران است، برایِ آسانیِ کار در این جا گرد آمده است.
Проблема интерпретации сюжета о человеке без тени в творчестве А. фон Шамиссо, Х.К. Андерсена и Е.Л. Шварца (تعبیر مضمون «انسان بدون سایه» در آثار آدلبرت فون شامیسو، هانس کریستیان آندرسن و یوگِنی شوارتس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی سه اثر اختصاص دارد که همگی بر اساس یک مضمون افسانه ای واحد - انسانی که سایه اش را گم کرده است- نوشته شده اند. این آثار عبارتند از: دو داستان بلند از آدلبرت فون شامیسو و هانس کریستیان آندرسن و یک نمایشنامه افسانه وار از یوگِنی لوویچ شوارتس. در این بررسی، شباهت ها و تفاوت هایی در تعبیر نویسندگان از این مضمون، در ترکیب بندی و شخصیت پردازی آثار و همچنین در برداشت نویسندگان از عنصر کانونی این آثار، یعنی سایه یافت شد و نتایج زیر به دست آمد: در داستان فون شامیسو، سایه ای که پیتر اشلِمیل، قهرمان اصلی اثر به بهای کیف پول «فورتونات» (که هیچ گاه خالی نمی شود) به «مردی با کت خاکستری» می فروشد، نمادی از عزت نفس انسانی است؛ در حالی که در افسانه های آندرسن و شوارتس این سایه جلوه ای از جنبه تاریک و منفی شخصیت قهرمانی، مبارزه او با خویشتن و بارقه های منفی روحش است. به این ترتیب، مضمونی که شامیسو پدید آورده، در آثار آندرسن و شوارتس به مضمون «همزادی» و پیدایش سیمای همزاد یا «انسان سیاه» انجامیده است که در ادبیات جهان نمونه های مشابه بسیاری دارد.
ضحاک و لوکی: مقایسه دو اسطوره ایرانی و اسکاندیناوی بر مبنای نمایشنامه های ضحاک و ایولف کوچک در چهارچوب نظریه کنشگرایانه ژرژ دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
249 - 276
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها از بهترین عناصر برای مقایسه و تطبیق میان ملت های مختلف به شمار می روند. اسطوره ها در طول زمان شکل های مختلفی به خود گرفته اند و تأثیرات شان در آثار فرهنگی ادبی جوامع مختلف، مشاهده می شود. مقاله حاضر مطالعه تطبیقی میان دو اسطوره از دو ملیت مختلف است: اسطوره ضحاک در ایران و اسطوره لوکی در اسکاندیناوی. هدف از نگارش این مقاله، یافتن شباهت های میانِ این دو شخصیت شرّ اسطوره ای و دریافتن ویژگی های بنیادین آن هاست که در روند شکل گیری شخصیت هایی با همین ویژگی ها در ادبیات نمایشی مؤثر واقع شده اند. در این تحقیق به بررسی تطبیقی نمودهای شکل گرفته از اسطوره ضحاک در نمایشنامه ای با همین نام از غلامحسین ساعدی و اسطوره لوکی در نمایشنامه ایولف کوچک اثر هنریک ایبسن، در چهارچوب نظریه کنشگرایانه ژرژدومزیل پرداخته شده است. نظریه کنشگرایانه دومزیل از بررسی تطبیقی کارکردها و کنش ها بهره می گیرد که سه کارکرد اساسی آن، حکمرانی، قدرت و باروری است. نتایج حاصل از این پژوهش با شرح تفاوت ها و شباهت های موجود در این آثار نشان می دهد که دو نمایشنامه مذکور به عنوان انعکاسی از ریشه های فرهنگی جامعه خود بنابر مقتضیات زمانه توانسته اند با کنش های کارکردشناسانه ژرژ دومزیل منطبق شوند.
بررسی اصالت زن-طبیعت و اندیشه های طبیعت گرایانه فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
123 - 142
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان جدّی ترین بحث های نقد فمنیستی در زبان فارسی را در شعر فروغ فرخزاد یافت. او نخستین شاعری است که احساسات زنانه خود را آزادانه تر از دیگران بیان کرده و زبان و اندیشه او کاملا زنانه، لطیف، پاک، و بی آلایش است و همچنین هیچ کس چون او، نتوانسته زندگی زن معاصر ایرانی را چنین در شعر خود به تصویر کشاند. این مقاله می کوشد تا نگرش اصالت زن-طبیعت را در شعر فروغ فرخزاد بازیابی و واکاوی نماید، از این رو «هستی شناسی طبیعت»، «فصول و گردش ایّام»، «عناصر چهارگانه»، «درخت و گیاه»، و «موجودات زمینی و آسمانی» در پیوند با زبان و اندیشه فروغ فرخزاد مورد کنکاش قرار گرفته است. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که در شعر و افکار شاعر، مفاهیم طبیعت گرایانه تا چه اندازه بازتاب داشته است و فروغ فرخزاد به عنوان شاعری زن به طبیعت چگونه می نگریسته است؟ بنابراین بررسی اصالت زن-طبیعت در شعر فروغ فرخزاد گامی است جهت کنکاش در اندیشه ها و آراء یکی از شاعران معاصر زن و شعرهای طبیعت گرایانه وی. روش تحقیق به کاررفته در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد.
زبان فارسی در افغانستان
خاور ساروی
حوزههای تخصصی:
نمایه فصلنامه ادبیات داستانی در سال 1375
حوزههای تخصصی:
اقتراح
تاریخ فلسفه (10)
حوزههای تخصصی:
دریاچه دربن
منبع:
چیستا مهر ۱۳۶۴ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
بمناسبت صدو پنجاهمین زادروز م.ی. سالتیکوف شدرین
حوزههای تخصصی:
مطالعات درباره ایران (7)
گوش دل باز کن ای خواجه بر این قول و غزل که من از حافظ شیراز سخن ها دارم
حوزههای تخصصی: