فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی محدوده باروی قدیم شهر تبریز با استفاده از منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۲
37 - 46
حوزههای تخصصی:
با پایتخت شدن تبریز در دوره ایلخانان (حک: 736-653 ه.ق.)، شهر به ناگاه با مهاجرت گسترده توده های مردمی مواجه شد. به نحوی که طی مدت کوتاهی در محدوده بیرونی هر یک از دروازه های باروی شهر، محلاتی متعدد برابر با وسعت شهر قدیم شکل گرفتند. این امر تبیین موقعیت اراضی در ناحیه ربض و شارستان را از لحاظ مالکیت هم ارز کرد، چنان که در اسناد و مدارک ثبتی مانند وقف نامه ها به وفور با اصطلاحاتی همچون محلات درونی و بیرونی، و یا داخل شهر و خارج شهر روبرو می شویم. از آنجا که محدوده باروی قدیم به عنوان معیاری جهت تفکیک موضع محلات و تعیین حدود شهر قدیم به کار رفته است، تدقیق در محدوده باروی قدیم تبریز (احداث : 435ه.ق.) عاملی تأثیرگذار در شناخت روند توسعه کالبدی شهر تاریخی قلمداد می شود. از این رو تحقیق حاضر سعی دارد با شناسایی حریم باروی قدیم، تعداد و محل دروازه های تاریخی آن، نظام ساختاری شهر تبریز طی قرون میانه اسلامی را مورد بازخوانی قرار دهد. از طرفی، با توجه به آنکه نقشه دارالسلطنه تبریز (ترسیم : 1297ه.ق.) نشانگر موضع دروازه های نه گانه باروی نجف قلی خانی است، این سؤال مطرح می شود که محدوده باروی قدیم تبریز نسبت به باروی اخیر شهر که پس از زمین لرزه 1194ه.ق. برپا گشته در چه موقعیتی واقع بوده است؟ بر این اساس با بهره گیری از منابع تاریخی، نام و تعداد دروازه ها و محل استقرار هر یک به طور جداگانه مورد مطالعه قرار گرفت، سپس داده های به دست آمده با اطلاعات حاصله از نقشه دارالسلطنه به منظور تعیین موقعیت مکانی دروازه های باروی قدیم انطباق داده شد. جهت نیل به اهداف پژوهش، از روش تحلیل محتوای کیفی برای داده اندوزی استفاده شده است. منابع گردآوری داده ها نیز شامل اسناد و مدارک نوشتاری و تصویری همچون کتب مورخین، وقفنامه ها، و نقشه های تاریخی است. در نهایت نتایج حاصل به صورت نقشه ای شهری مربوط به اواخر قرن ششم هجری ترسیم شد که نشانگر هم پوشانی محدوده باروی قدیم شهر تبریز با محدوده باروی نجف قلی خانی است.
تأثیر طراحی شهری بر پیشگیری و کاهش جرائم و نابهنجاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
صفه ۱۳۸۴ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
وجود محیطی امن برای زندگی در کنار سایر نیازهای اساسی فیزیولوژیکی انسان مثل غذا ، سرپناه و بهداشت از ضروریات و نیازهای اصلی انسان است . احساس ناامنی در محیط و نگرانی های ناشی از مکان های ناامن سایر فعالیت های انسانی را تحت الشعاع قرار می ده و امور اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی به درستی انجام پذیر نخواهد بود . نابهنجاری های اجتماعی و جرایم گوناگون در محیط های شهری از جمله موارد اصلی ناامنی محیط زندگی و سلب کننده امنیت مناطق شهری و در نتیجه مختل شدن آسایش و آرامش مردم است ...
بررسی آراء اخوان الصفا در مورد علم عدد و هندسه مطالعه موردی نقش مایه ها و تزئینات هندسی گنبد کبود مراغه
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی سراسر نظم و هندسه است. در آثار حکیمان و فیلسوفان مسلمان جابه جا به اهمیت هندسه و شکل های هندسی برمی خوریم. چنان که گفته اند اخوان الصفا غایت قصوای علم هندسه را آماده کردن روح انسان برای تفکر و تعقل در حقایق بدون توجه و احتیاج به عالم محسوسات، می دانند و نتیجه آشنایی با هندسه را تمایل روح به ترک این عالم و پیوستن به عالم معقولات و زندگانی ازلی می پندارند. ایشان برای شکل های هندسی «فضایل»، «صفات» و «خصایص» مشخص قائل اند. اخوان الصفا در رساله دوم خویش از مجموعه رسائل، هندسه را به دو مقوله تقسیم کرده است: هندسه محسوس و هندسه معقول؛ هندسه محسوس عاملی بر صناعت و آفرینش عملی و هندسه معقول را علت فکر و آفریننده علم و هر دو را راهی برای درک حکمت و جوهر نفس می داند و درجایی دیگر هندسه را راهی به سوی تقویت فکر و خیال برای ادراک جوهر نفس و ذات اشیاء در نظر گرفته است. این پژوهش در پی بررسی آرای اخوان الصفا در مورد عدد، هندسه و مطالعه آن در نقوش هندسی گنبد کبود مراغه می باشد. گنبد کبود مراغه حلقه میانی معماری سلجوقی و ایلخانی هست و به لحاظ نقوش هندسی و به کارگیری تزئینات و رنگ در نوع خود کم نظیر می باشد. روش تحقیق به صورت تاریخی- تفسیری و تجزیه اطلاعات کیفی و گردآوری اطلاعات به روش اسنادی است. در این راستا بنای گنبد کبود مراغه به عنوان مطالعه موردی بررسی خواهد شد. متخصصان این گنبد را به لحاظ تحولاتی که در ساختار گره هندسی و تزئینات معماری ایجاد کرده، نقطه پیوند بین تاریخ هنر با تاریخ معماری و با تاریخ ریاضیات می دانند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که انتخاب و کاربرد اشکال هندسی و حتی رنگ، تصادفی نبوده و مانند سایر اجزای هنر اسلامی از مبانی اعتقادی خاصی برخوردار است. می توان یافته های مطالعه را به طراحی گره هندسی در بعد دوم، استفاده از مفاهیم رنگ و اعداد و تناسبات خاص تقسیم نمود. انتخاب این نقش مایه ها می تواند با مفاهیمی چون هندسه محسوس و معقول که اخوان الصفا مطرح کرده اند نسبت معناداری داشته باشد.
مطالعه کیفی دلالت های معنایی معماری هورامان تخت از منظر نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال چهاردهم اسفند ۱۳۹۶ شماره ۵۷
45 - 62
حوزههای تخصصی:
معنا نیاز بنیادی انسان است و معماری به عنوان یک فرآیند دلالتی، در تلاش است تا با تأکید بر ویژگی های ذهنیِ انسان علاوه بر کالبد و فرم ظاهری محیط، به تحقّق این بُعد از نیازهای بنیادی انسان یاری رساند؛ و در این میان، نشانه شناسی رهیافتی است که نگاهش به فراگَرد معناست و به دنبال دلالت های ضمنی و کشف لایه های معنایی پدیده هاست. هورامان مجموعه ای غنی از سکونت گاه های انسانی است که سهم مهمی از ارزش های فرهنگی کشور، از جمله در زمینه معماری را به خود اختصاص می دهد. عدم توجه به ابعاد معنایی در توسعه کالبدی سکونت گاه ها می تواند پیامدهای منفی بسیاری بر جاذبه های معماری این مناطق در جهت جذب گردشگر و نهایتاً اجتماع پذیری و حتی سکونت در آنها داشته باشد. از این رو پاسخ به این پرسش که "معانی خاص و دلالت های معنایی شکل گیری معماری هورامان تخت کردستان ایران با توجه به نشانه های متنی و از منظر نشانه شناسی چیست؟"، ضروری به نظر می رسد. هدفِ عمده این بررسی، کشف و تدوین معانی معماری هورامان و نظام معنایی حاصل از نشانه/بازنمون های آن، جهت استفاده در برنامه های آتی بهسازی و نوسازی است. نظام تفسیر و رویکرد پژوهش حاضر نشانه شناسی، و نظام تحلیل آن روش شناسی کیفی است و از روش نظریه زمینه ای برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارایه نظریه نهایی استفاده شده است. در این راستا، معماری هورامان به مثابه یک متن، در ذیل پنج نظامِ استقرار، ساخت، فضا و عملکرد، حرکت و دسترسی، و منظر به صورت جزء به جزء مورد بررسی قرار گرفت؛ در این مرحله محقق با حضور در منطقه مورد پژوهش و انجام مصاحبه های باز و عمیق نسبت به گردآوری اطلاعات اقدام کرده و عناصر و اجزای بازنمونی این نظام ها، تحت 43 مفهوم اولیه شناسایی و کدگذاری باز گردید؛ در مرحله بعد هر کدام از نشانه/بازنمون ها، در ذیلِ هر یک از رمزگان های سه گانه اجتماعی، علمی و زیبایی شناسی، در چند سطح معنایی و با استفاده از کدگذاری های محوری و گزینشی، مورد تفسیر و تعیین موضوع قرار گرفت. نهایتاً 11 مقوله عمده نظیر: انسجام فضایی، خوانایی، حضورپذیری فضا که نشانگر اجتماع پذیریِ این معماری است شناسایی و تدوین شد. سپس در مرحله پایانی، با یکپارچه کردن، مقایسه، و تعمق پیرامون مقولات به دست آمده در مراحل قبلی، یک مقوله هسته تحت عنوانِ "معماری هورامان پدیده ای اجتماع پذیر در جهت ارتقای کیفیت حیات جمعی" به عنوان معنای نمادین معماری هورامان تخت کردستان ایران انتخاب شد.
بررسی کیفیت محیط مسکونی بر اساس مولفه های کاربردی معماری پارامتریک
حوزههای تخصصی:
معماری تامین و ایجاد فضایی برای نیازهای انسان است، احتیاج به مسکن در کنار حس زیبایی شناسی می تواند یکی از معیارهای طراحی معماری باشد. ضرورت تحقیق عدم توجه به مولفه های محیط و نیازهای انسان معاصر و آینده زمینه مسکن را دچار تیپولوژی های یکسان نموده و نیز طراحی مسکن به طور یکنواخت و کارخانه ای منجر شده است. بدین ترتیب ضرورت به وجود آوردن نگرشی نو در طراحی معماری خانه برای معماران و نیز استفاده کنندگان میتواند بخشی از ضرورت های حاکم بر نیازهای انسان را در بر داشته باشد. طراحی پارامتریک یکی از رویکردهای فراگیر در فضای طراحی امروز جهان است. ترکیب معماری با علم هندسه می تواند یک فرم پایدار را به کالبد ارائه دهد. هدف تحقیق پاسخگویی به نیاز انسان با استفاده از معماری پارامتریک، تغییر روش های طراحی معماری برای دست یافتن به مسکن و بالا بردن کیفیت کالبدی مسکونی با استفاده از حس زیبایی شناسی در معماری پارامتریک می باشد. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی پیمایشی، ضمن ارائه ارتقای کیفیت محیط انسانی در طراحی مسکن معاصر به رویکرد پارامتریک در بنا می پردازد. بر این اساس حاصل تحقیق فوق چنین است؛ عامل اول: مسکن مطلوب و رابطه آن با زمینه (فیزیکی و بصری)، عامل دوم: محیط انسان ساخت(شناخت قابلیت های محیطی برای تحقق نیازهای انسانی در مکان)، عامل سوم: هندسه پارامتریک در مسکن.(در ﻋیﻦ ﻣﺠﺮد ﺑﻮدﻧﺶ ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ زﺑﺎﻧی اﺳﺖ کﻪ ﻣﻌﻤﺎر ﺑﻪ وﺳیﻠﻪ آن کیﻔیت های ویﮋه ﻓﻀﺎیی را ﻣی آﻓﺮیﻨﺪ). در نتیجه پژوهش حاضر با توجه به توسعه مسکن رسیدن به طرحی جامع در ورای بحث های کیفیت فضا که نقش مهمی در طراحی های امروزی را دارد به ارائه الگوی مناسب برای مسکن مطلوب در جامعه ایی انسان مدار پرداخته خواهد شد.
گفت و شنود مستمر با معماری دستاورد تاریخی انسان
منبع:
سوره ۱۳۶۹ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
درسهای زلزله بم برای معماری و شهرسازی ایران
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-مجموعه مقالات علمی و تخصصی (در حوزه معماری و شهرسازی)
حوزههای تخصصی:
گزارش اجمالی آثار تاریخی عزآباد
حوزههای تخصصی:
بررسی استفاده از شبکه های مجازی و اجتماعی در آموزش های فضای سبز تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی استفاده از شبکه های مجازی و اجتماعی در آموزش های تخصصی مراکز گل و گیاه شهرداری تهران انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه شهروندان مناطق 2 و 20 شهرداری تهران که در سال 1395 در کلاسهای مراکز گل و گیاه شرکت کرده اند که تعداد آن ها بالغ بر 1000 نفر می باشد. از این تعداد، 278 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه است، روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید راهنما و مشاور و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ در بازه 84%- 77% با استفاده از نرم افزار SPSS16 مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان دسترسی به شبکه مجازی، نگرش نسبت به شبکه مجازی، میزان اطلاع و آگاهی از شبکه مجازی، میزان مهارت در به کارگیری شبکه مجازی، سن و تحصیلات و امکان استفاده از شبکه های مجازی و اجتماعی در آموزش رابطه مثبت و معنیداری در سطح 99% وجود دارد. نتایج حاصل از تأثیر جمعی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از طریق رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که از دیدگاه پاسخگویان، متغیرهای میزان دسترسی به شبکه مجازی، میزان اطلاع و آگاهی از شبکه مجازی و میزان مهارت در به کارگیری شبکه مجازی تأثیر مثبتی بر امکان استفاده از شبکه های مجازی و اجتماعی در آموزش داشته است.
میراث معماری تیموری در خراسان
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117-130
حوزههای تخصصی:
دوران حكومت تیموریان یكی از درخشان ترین ادوار تمدن اسلامی و دوران اعتلای هنر و معماری ایران محسوب می شود. سبک معماری خاص و تزئینات زیبای به جای مانده در ابنیه عصر تیموری قابل توجه است. در این دوره، معماری از نظر عظمت و غنای تزئینات به شكوفایی كم سابقه ای دست یافت که در بناهایی چون مدرسه غیاثیه خرگرد، مدرسه دودر و مسجد گوهرشاد قابل مشاهده هستند. مساجد و مدارس عصر تیموری و نیز آرامگاه های خانوادگی و بناهایی که بر قبور شخصیت های سیاسی و علمی این دوره ساخته شده به نوعی نمایانگر سبک معماری آن همچون سردرها و گنبدهای مرتفع و پیازی شکل و نیز تزئینات زیبا با غلبه رنگ لاجوردی است که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند. زیارتگاه هایی که بر قبور شیخ احمد جامی و ابوبکر تایبادی ساخته شدند از ابنیه آرامگاهی عصر تیموری در خراسان به شمار می روند. همچنین بناهای دیگری چون کاروانسراها، آب انبارها، میل و... در این دوره ساخته شد که اگرچه ممکن است بخش زیادی از این بناها از بین رفته باشد و یا در دوره های بعد بازسازی شده باشد اما همچنان گویای ذوق و هنر معماری عصر تیموری است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی به بررسی معماری و تزیینات این بناها پرداخته شده است.
پدیدارشناسی، پاسخی به مسأله روش در فهم چیستی معماری (پیشامدرن سنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
13-24
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: فهم اصیل از چیستی معماری پیش از مدرن (سنتی) و اتخاذ رویکرد و روشی مناسب در مواجهه با آن معماری، مسأله ما در این پژوهش است. طرح این موضوع و پاسخ درست به آن، در دورانی که خلأ وجود آن در ادبیات پژوهشی معماری به خوبی دیده می شود؛ و عدم تبیین درست مسأله، طرح نامناسب و پاسخ های سطحی و غیربنیادین به آن منجر به بی معنایی و آشفتگی در معماری معاصر امروز شده، ضروری است. هدف: این پژوهش با هدف تبیین روشی مناسب و جامع برای رویارویی درست با معماری سنتی و رسیدن به حقیقت و چیستی معماری آن دوران طرح ریزی شده است؛ این مطالعه بر این فرض بنا شده که پدیدارشناسی می تواند پاسخ مناسبی برای مسئله روش در مطالعات مرتبط با چیستی معماری سنتی باشد. روش: در این راستا با بازخوانی منظم منابع، و تفسیر محتوای مطالب و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش استدلال منطقی، به دنبال ایجاد نظمی منطقی در مطالب پراکنده و نامنسجم پیشین در ارتباط با روش پدیدارشناسی با پایبندی به تفکر پدیدارشناسی هستیم. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که تفکّر تصوری و مواجه علمی و کمی با آثار معماری ما را به درک درستی از چیستی معماری نمی رساند، بلکه ما نیازمند رجوع به خود آثار هنری و هم دلی و هم زبانی با آنها هستیم؛ تا با یافتن زبانی مشترک و هم سخنی با این آثار، مفاهیم بنیادین و ناگفته های آنها را آشکار سازیم. در این پژوهش مسیری را که می تواند ما را در فهم درست معماری سنتی یاری رساند را در هفت گام، حیرت و طلب، آشکارگی عالم بنا، پالایش ذهنی، این همانی ذهن و فضا، فهم پدیدارشناسانه از فضا، یافتن زبانی برای بیان و آشکارسازی معانی پنهان ترسیم کردیم.
گونه شناسی مساجد بلوچستان ایران، از دوره قاجاریه تا معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش اسلام در قرون اولیه اسلامی، سایر مناطق مسلمان شده براساس نوع معماری منطقه خود و ویژگی های جغرافیایی آن، اقدام به احداث مساجد کردند. بلوچستان ایران نیز یکی از نخستین سرزمین هایی بوده است که در اوایل قرون اسلامی، اسلام در آن گسترش یافت و مردم آن به تبع عوامل جغرافیایی، فرهنگی و مصالح ساختمانی در منطقه، مساجد خود را بنا کردند. این مساجد دارای ویژگی های متنوعی نسبت به سایر مناطق ایران هستند و در این پژوهش، این خصوصیات در دوره تاریخی سیصدساله اخیر، مورد شناخت و بررسی قرار می گیرد (از دوره قاجاریه تا معاصر)، این دوره تاریخی باتوجه به نمونه های قابل بررسی و مشاهده انتخاب شده است. بدین سان برای تبیین ویژگی ها تمایزی ذکر شده که حاوی نکات ارزشمندی از زمینه های شکل گیری معماری است. هدف از پژوهش، شناسایی ساختار شکلی فضایی مساجد بلوچستان و معرفی گونه های برآمده از این تحلیل شکلی فضایی است. برای این منظور، از روش تحقیقِ توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده است و جمع آوری اطلاعات ازطریق مطالعات کتابخانه ای و برداشت و بازبینی مساجد بلوچستان می باشد. در این پژوهش، ابتدا مساجد برحسب موقعیت مکانی به سه دسته مساجد عشایری، روستایی و شهری تقسیم شده و سپس برحسب معیار شکلی فضایی گونه شناسی صورت گرفته است. تفاوت گونه ها در نحوه شکل گیری و ارتباط فضای باز، بسته و نیمه باز در الگوی فضایی مسجد است. یافته های گونه شناسانه حاکی از سه گونه صحن شبستان، گونه صحن رواق شبستان و گونه دوشبستانی است. بیشترین تنوع گونه در دسته مساجد روستایی واقع شده است. مساجد شهری علی رغم تزیینات بیشتر و مصالح جدید در ساخت آن ها و مساحت زیاد، همچنان از ساختار کالبدی فضایی مساجد روستایی تبعیت می کنند. همچنین بررسی ها نشان می دهد گونه صحن رواق شبستان در حال حاضر، پرکاربردترین الگوی ساخت مساجد است و گونه دوشبستانی رو به فراموشی گذاشته است. گونه صحن شبستانی همچنان الگوی مساجد ساده و کوچک در نقاط کم تراکم جمعیتی است.
شهر مردم پسند-طراحی، نگهداری و مدیریت
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر فضای نیمه باز بیرونی بر کیفیت محیط مسکونی (نمونه موردی: مسکن آپارتمانی بندر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای نیمه باز یکی از مشخصه های معماری ایرانی است که در معماری و شهرسازی مناطق گرم و مرطوب نمود ویژه ای داشته است. با وجود پیشینه غنی بهره گیری از انواع فضاهای نیمه باز در معماری بافت تاریخی بندر بوشهر، نقش آن در ساخت و سازهای جدید این شهر کم رنگ گردیده است. به گونه ای که بسیاری از ویژگی های کالبدی و کارکردی خود را از دست داده است. این پژوهش به هدف بررسی تأثیر فضاهای نیمه باز بیرونی بر کیفیت زندگی در آپارتمان های معاصر بندر بوشهر از روش تحقیق ترکیبی کمی و کیفی بهره برده است. بدین منظور پیشینه پژوهش در دو حوزه فضاهای نیمه باز به عنوان متغیر مستقل و کیفیت محیط مسکونی به عنوان متغیر وابسته انجام گردید. در ادامه مبتنی بر راهبرد تحلیل محتوا چهار مؤلفه انسانی، کالبدی، عملکردی، و محیطی به عنوان مؤلفه های اصلی ارزیابی کیفیت فضای نیمه باز مسکونی استخراج و ریزمؤلفه های آن ها تدقیق گردید. با تدوین پرسشنامه ای مبتنی بر طیف لیکرت، ابزار نظرسنجی از ساکنان درباره مؤلفه های اصلی و ریزمؤلفه های آن ها فراهم گردید. اطلاعات به دست آمده با روش تحقیق کمی و توسط نرم افزار R و آزمون های دقیق فیشر، کروسکال والیس و دان تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از نظر زنان مؤلفه فضایی و از نظر مردان مؤلفه های عملکردی بیشترین تأثیر و مؤلفه انسانی بین هر دو گروه زن و مرد کمترین تاثیر را بر کیفیت فضاهای نیمه باز بیرونی در آپارتمان های مسکونی معاصر بندر بوشهر داشته است. همچنین مؤلفه فرعی زیبایی شناسی با شاخص هماهنگی بصری در مؤلفه فضایی، امکانات با شاخص ارتباط با عناصر طبیعت در مؤلفه عملکردی، مؤلفه فرعی فرهنگ با شاخص شیوه زندگی در مؤلفه محیطی و جنبه روانشناختی با شاخص دلبستگی به مکان در مؤلفه انسانی بیشترین تأثیر را از بین مؤلفه های فرعی و شاخص های مرتبط با آن ها در این زمینه دارند.
بررسی بازنمود روان زخم فردی و جمعی ناشی از دو جنگ جهانی در هنر با نگاهی به آثار دو تن از نقاشان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سده بیستم و پس از تجربه دو جنگ جهانی و فجایع بشری دیگر، مفهوم روان زخم به مثابه پدیده ای فردی و جمعی هر چه بیشتر در محافل علمی و نیز سپهر عمومی مطرح شده است. با وجود دشواری تعیین مرزهایی روشن برای تعریف یک دسته بندی مشخص از عوامل پیدایش روان زخم فردی و جمعی، همچنان می توان با اطمینان جنگ را پدیده ای آسیب زا دانست و مفهوم روان زخم ناشی از جنگ را طرح کرد. ● بیان مسئله و پرسش های کلیدی : این پژوهش به بازنمود روان زخم فردی و جمعی ناشی از جنگ در آثار هنری با نگاهی به نقاشی های دو هنرمند آلمانی در سال های پس از جنگ جهانی اول و دوم می پردازد. مسئله تحقیق ردیابی و مطالعه رابطه تعاملی این آثار با روان زخم فردی و جمعی در بستر شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه پساجنگ در کشور مغلوب است. در واقع این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هاست که بازنمود روان زخم فردی ناشی از جنگ در آثار نقاشی چگونه در متن جامعه پساجنگ در تعامل با روان زخم جمعی قرار می گیرد؟ بازنمود روان زخم جمعی در آثار هنری نسل های مختلف پس از جنگ چگونه با نظریات روان کاوی فرویدی و پسافرویدی قابل تشریح است؟ ● روش تحقیق : برای نیل به پاسخ پرسش های این تحقیق، نخست به طرح نظریات روان کاوی در باب روان زخم (و بالاخص روان زخم ناشی از جنگ) با تکیه بر آرای فروید در این زمینه پرداخته می شود. این رویکرد روان کاوانه در جریان تحلیل محتوای آثار به مثابه نقطه عزیمتی خواهد بود که ارزیابی شرایط فرهنگی و اجتماعی و نیز زندگی نامه هنرمند در نسبت با آن صورت می گیرد. بر این اساس این پژوهش نشان می دهد که آثار هنری محملی برای بازنمود خاطرات روان زخم فردی و جمعی هستند. برای شناخت بهتر جنبه های مختلف فردی و جمعی روان زخم ناشی از جنگ، دو هنرمند آلمانی از دو نسل مختلف برای مطالعه موردی انتخاب شده اند. تعلق یکی به نسلی که جنگ را تجربه کرده است و دیگری به نسلی که پیامدهای جنگ را از نسل والدین خود میراث برده است، امکان مطالعه بهتر بازنمود روان زخم به مثابه تجربه ای فردی یا جمعی را فراهم می آورد. ● هدف از تحقیق : پژوهش حاضر می کوشد نشانه ها و ویژگی هایی را که روان کاوی برای تشخیص روان زخم تعیین کرده است، در آثار دو نقاش آلمانی پس از دو جنگ جهانی، به مثابه بازنمودی از روان زخم فردی و جمعی ناشی از جنگ بیابد و محتوای این آثار را با خوانشی روان کاوانه تشریح کند. این پژوهش امکان شناخت بهتر آثار تحلیل شده را فراهم می آورد و ضمناً الگویی برای مطالعه وجوه بازنمود روان زخم جنگ آثار مشابهی که در سایر دوره های تاریخی یا سایر جوامع پس از جنگ خلق شده اند، ارایه می کند.