فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
The center of Amman (Downtown) is one of the most marvelous sites in Jordan as it represents a wide range of heritage through time and space. However, the Downtown suffers from severe disorders in terms of negative urban development due to the cross cutting cultures between the past and present. Despite of its historical and cultural richness, several factors affected the architectural uniformity of the area. The successive cultural effect is clearly marked in the downtown of Amman. Political factors, such as the arrival of the Iraqi and Syrian refugees, significantly controlled the urban planning development in a heterogeneous way created poor and overcrowded areas of immigrants due to many residential abusive areas. Moreover, the lack of innovation and maintenance of the entire downtown area with no changes through time in addition to the lack of awareness made the downtown unable to response to various emergencies. Natural hazards threats for examples earthquakes and floods are considered as a big challenge influencing the urban, economic and cultural development process, particularly due its location in a valley surrounded by seven hills. The current study focuses on finding solutions to overcome the mufti-folds of risk surrounding the area. Recommendations are put forwards for decision makers to maintain the Amman Downtown form further degradation.
ساختارهای انعطاف پذیر؛ راهکاری در جهت کاهش معضلات عملکردی پوسته های متحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور دست یابی به یک معماری پاسخگو که بتواند با شرایط پیرامونی اش سازگار باشد، رویکرد غالب آن است که معماران، طراحان و مهندسان سازه، تمرکز خود را بر روی طراحی و ساخت پوسته های ساختمانی متحرک متشکل از اعضای صلب و مفاصل مکانیکی قرار می دهند. گرچه ممکن است این شیوه مزایایی به همراه داشته باشد، اما می تواند با ایجاد مشکلات و ضعف هایی چون شکست و گسیختگی ناشی از تنش های بالا در مفاصل، منجر به هزینه بالای تعمیر و نگهداری شود. هدف از تحقیق پیش رو، بهره گیری از پتانسیل مکانیزم های انعطاف پذیر در طراحی و ساخت نما های متحرک است که بدین منظور، پس از دسته بندی کاربرد مکانیزم های انعطاف پذیر در معماری در دو سطح (سطح نخست: جایگزینی آن ها با مکانیزم های صلب-پیکر و سطح دوم: طراحی مکانیزمی یکپارچه)، تمرکز این مقاله بر روی سطح نخست است. دستآورد این سطح که در قالب سه زیر دسته ((1) حرکت های انتقالی، (2) دورانی و (3) انتقالی- دورانی در مفاصل انعطاف پذیر) و به روش شبیه سازی مورد بررسی قرار گرفت، طراحی، شبیه سازی رایانه ای و ساخت سه مدل فیزیکی از پوسته های متحرک ساختمانی است که غالب مزایای ساختارهای انعطاف پذیر چون یکپارچگی ساختار، کاهش تعداد اعضا و وزن سازه، کاهش چشمگیر تنش در مفاصل، هزینه تعمیر و نگاه داری و در نهایت توجیه اِقتصادی طرح را به همراه دارد.
تبیین پارامترهای کیفی و معیارهای ارزیابی تعامل میان فرم و سازه در معماری امروز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق، چگونگی تحقق تعامل میان فرم و سازه است. این تحقیق در پی آن است تا با تبیین معیارهایی در ارزیابی بناها از نظر تعامل فرم و سازه و با بررسی نمونه هایی از معماری امروز ایران، راهکارهایی را جهت ارتقای آن ارائه کند. بر این اساس از روش تحقیق کیفی، تحلیل محتوایی استفاده می شود. به این صورت که ابتدا بناها از جهت ارتباط میان فرم و سازه در سه گروه سازه خودنما، همساز با فرم و فراموش شده در فرم دسته بندی می شوند. سپس براساس نیازهای سازه و فرم و ویژگی های هر گروه، پارامترهای کیفی این تعامل شامل مشارکت فرم در بازدهی بالاتر سازه، صداقت در بیان عناصر سازه، درک رفتار سازه در فرم، تناسب سازه با نیازهای عملکردی و معنایی فرم و تناسب فرم با نیازهای ساخت سازه (زمان، اقتصاد و ملاحظات کیفی) ارائه می شود. در ادامه بر مبنای این پارامترها، معیارهای ارزیابی بناها در تعامل فرم و سازه استنتاج می شود. در نهایت نمونه هایی از معماری امروز ایران با روش پیمایشی و بر اساس این پارامترها و معیارها مورد ارزیابی قرار می گیرند تا نقاط قوت و ضعف آن ها در تعامل فرم و سازه شناسایی گردد. نتایج این تحقیق شامل ارائه راهکارهایی جهت بهبود معماری امروز ایران در تعامل فرم و سازه است.
بررسى تاثیر نقش بازرگانى پیرانشهر بر شاخص هاى استراتژى توسعه شهرى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسى و تحلیل شاخص هاى استراتژى توسعه شهر و میزان تأثیرگذارى نقش شهر بر آنها و شناخت روند و عملکرد کنونى پیرانشهر در ارتباط با شاخص هاى یادشده است. داده هاى موردنیاز با استفاده از پرسش نامه با نظرخواهى از سه گروه شهروندان، مدیران و نخبگان شهرى با حجم نمونه 474 نفر گردآورى شده است. تجزی هوتحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزارهاى SPSS و SmartPLS انجام شد. به دنبال تائید روایى مناسب پرسش نامه با استفاده از تحلیل عاملى تأییدى، فن معادلات ساختارى به روش حداقل مربعات جزئى، جهت بررسى روابط بین متغیرهاى پژوهش به کار گرفته شد. نتایج نشان داد نقش بازرگانى شهر تأثیر مثبتى بر هر یک از ابعاد چهارگانه استراتژى توسعه شهرى (قابلیت زندگى، حکمروایى، بانکى بودن، رقابت پذیرى) اعمال کرده است. قابلیت زندگى با ضریب مسیر 798 / 0 و رقابتى بودن با ضریب مسیر 325 / 0 به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را از نقش بازرگانى شهر پذیرفت هاند.
Energy Conservation in Building(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The building sector accumulates approximately a third of the final energy consumption. Consequently, the improvement of the energy efficiency in buildings has become an essential instrument in the energy policies to ensure the energy supply in the mid to long term moreover is the most cost-effective strategy available for reducing carbon dioxide emissions This paper is studying the main objectives for an effective sustainable building taking into account the environmental sustainability aspect, where it has introduced the main principles for developing building concept and the governor concepts for this development for forming sustainable building skins, also it is focusing on the different techniques in terms of natural ventilation, sهادیng techniques, and energy conservation and its role in enhancing the internal environment. The main objective of the paper is to investigate the impact of different ventilation strategies that can be implemented in new and existing buildings in hot climates So that it can reduce the amount of energy needed for building and sustainability in this climate.
بازتعریف شاخص های مکانی ارتقاء دهنده پایداری اجتماعی با رویکرد راهبرد بازآفرینی شهری در بافت تاریخی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
147 - 179
حوزههای تخصصی:
وسعت بافت های تاریخی و فرسوده در ایران و کم توجهی به لایه های اجتماعی در تشخیص این گونه بافت ها، لزوم پرداختن به حوزه های اجتماعی و مکان را روشن می سازد. رویکرد اخیر، «بازآفرینی شهری» است که دید جامعی به بافت های تاریخی و حفاظت آن دارد. هدف این پژوهش بازتعریف شاخص های مکانی ارتقاء دهنده پایداری اجتماعی با رویکرد بازآفرینی شهری در بافت تاریخی شهر سنندج می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی و نوع آن کاربردی می باشد. نمونه گیری به صورت تصادفی بوده و با فرمول کوکران، 400 نفر برای پرسشگری انتخاب شدند. داده های بدست آمده از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که شاخص های تنوع فعالیتی، تراکم و فشردگی، طراحی منظر محله به ترتیب با ارزش عددی «0.854، 0.748، 0.871» بیشترین تأثیر را بر ابعاد فعالیت پذیری، انسجام فضایی – کالبدی و عدالت مندی دارند. همچنین شاخص های مربوط به «هویت مندی» با میانگین عددی 0.730 و شاخص های مربوط به «عدالت مندی» با میانگین عددی 0.691 بیشترین تأثیر را بر پایداری اجتماعی بافت ناکارآمد مرکزی شهر سنندج دارند.
بررسی فناوری های نوین ساختمانی در سیمای بلندمرتبه های مسکونی تهران از منظر الگوهای زیباشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
91-103
حوزههای تخصصی:
اﻫﺪاف: ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ در دﻫﻪﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺎ ﻣﯿﺰان ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ در ﺗﻌﺪاد و ﺳﻬﻢ، در ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﮑﻞ ﮐﺎﻟﺒﺪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﻮد اﺧﺘﺼﺎص دادهاﻧﺪ، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪدﻟﯿﻞ ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار ی زیﺎد در ﻣﻨﻈﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎ در زﻣﯿﻨﻪ زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻣﻮرد ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻗﺮار ﮔﯿﺮﻧﺪ. ایﻦ ﺑﻨﺎﻫﺎ از ﻟﺤﺎظ زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ اﻟﮕﻮیﯽ ﺑﺮای ﺑﻨﺎﻫﺎی ﮐﻮﺗﺎهﺗﺮ ﻧﯿﺰ ﺗﺒﺪیﻞ ﺷﻮﻧﺪ. ﺗﺪویﻦ اﺻﻮل ﻧﻤﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎ ﺿﺮورﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻐﻔﻮل ﻣﺎﻧﺪه و دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ آن ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﺷﻨﺎﺧﺖ، ارزیﺎﺑﯽ و دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ایﻦ ﺑﻨﺎﻫﺎ اﺳﺖ. ﭘﺮﺳﺶ اﺻﻠﯽ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺳﯿﻤﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ در زﻣﯿﻨﻪ زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ ﭼﻪ دﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﭘﺪیﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ، ﺷﮑﻞﮔﯿﺮ ی آﻧﻬﺎ از ﭼﻪ روﻧﺪی ﭘﯿﺮوی ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻫﺪف ﺧﻮاﻧﺸﯽ روﺷﻦ از ﺳﯿﺮ دﮔﺮﮔﻮﻧﯽ اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﻧﻤﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺗﻬﺮان، از ﺳﺎل ۱۳۴۰ ﺗﺎﮐﻨﻮن اﺳﺖ. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: ﺑﺎ روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، ﻧﻤﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺗﻬﺮان و روﻧﺪ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮ ی آﻧﻬﺎ در دورهﻫﺎی زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮرﺳﯽ و اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎ ﺣﻀﻮر در ﻣﺤﻞ ﺑﻨﺎﻫﺎ ﺟﻤﻊآور ی ﺷﺪﻧﺪ، ﺳﭙﺲ در ﺟﺪاوﻟﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﺗﻌﺮیﻒ، دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی و ﺗﺎریﺨﭽﻪ ایﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای ﮔﺮدآور ی ﺷﺪ. ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ، اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ در ﺳﯿﻤﺎی ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎ را روﺷﻦ ﻧﻤﻮد. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻓﺮاواﻧﯽ ﻫﺮ یﮏ در ﺑﺎزهﻫﺎی زﻣﺎﻧﯽ، ﭼﻬﺎر ﻣﻮج زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ و ﻣﺸﺨﺼﺎت دﻗﯿﻘﯽ از ویﮋﮔﯽ اﻟﮕﻮﻫﺎ و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮ ی ﻫﺮ ﻣﻮج در ﺷﻬﺮ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ. از ﺳﻮی دیﮕﺮ اﻟﮕﻮواره ﺑﻨﺎﻫﺎ از ﻟﺤﺎظ ﺷﮑﻠﯽ ﺑﻪ ﻣﮑﻌﺐ، ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﮑﻌﺐ و زیﮕﻮرات در ﺗﺎج و ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺗﻨﻮع ﺣﺠﻤﯽ و ﺷﮑﻠﯽ دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪﻧﺪ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: روﻧﺪی ﺳﯿﺎل در ﺗﺪویﻦ اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪ ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺷﺮایﻂ زﻣﺎﻧﯽ و ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺗﻬﺮان وﺟﻮد دارد.
باز اندیشی در مفهوم شهر اسلامی؛ تحلیلی پیرامون برداشت های مختلف از مفهوم شهر اسلامی و تبیین ضرورت خوانش اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
157-166
حوزههای تخصصی:
اهداف: در دهه های گذشته مقالات و کتب متعددی پیرامون مفهوم "شهر اسلامی" هم توسط محققان مسلمان و هم توسط مستشرقین غربی به رشته تحریر در آمده است. برخی مفهوم شهر اسلامی را متناسب با اقتضائات زمان معاصر نمی دانند و در مقابل برخی از لزوم توجه بیشتر به آن سخن می گویند. هدف از این مطالعه در مرحله اول دسته بندی و تحلیل خوانش های مختلف از شهر اسلامی و در مرحله دوم بازاندیشی در این تعریف مبتنی بر اقتضائات کنونی جوامع مسلمان بود. ابزار و روش ها: مطالعه حاضر ماهیتی توصیفی- تحلیلی و اکتشافی دارد. روش جمع آوری اطلاعات برآیندی از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های عمیق با صاحب نظران این حوزه در داخل و خارج از کشور بود که در مقایسه با هم مورد بحث، تحلیل و نقد قرار گرفت. این مطالعه ابتدا به دسته بندی و مقایسه بین رویکردهای برون دینی و درون دینی از مفهوم شهرهای اسلامی پرداخت. یافته دیگر این مطالعه افزودن خوانشی درون دینی به خوانش های قبلی از شهر اسلامی بود. در این راستا به موازات بررسی مطالعات مختلف پیرامون شهر اسلامی، لایه های مختلف تفکر اسلامی نیز مورد بررسی قرار گرفت و با خوانش های موجود تطبیق داده شد. نتیجه گیری: در نتیجه گیری مطالعه حاضر به این سئوال پاسخ داده شد که تکیه بر کدام یک از ابعاد اندیشه اسلامی بیشتر با نیازهای جامعه امروزی در حوزه شهرسازی متناسب است؟. با توجه به تحلیل هایی که در مطالعه بیان شد تاکید بر رویکرد اخلاقی بیش از سایر رویکردها می تواند پاسخگوی اقتضائات کنونی شهرها در جوامع اسلامی باشد.
راه کارهای بهینه سازی معماری فضای داخلی با بهره گیری از شاخصه های سبک مینیمال
حوزههای تخصصی:
مشکل کوچک بودن خانه ها امروزه به معضلی تبدیل گشته است که درکنار عواملی مانند تغییر سبک زندگی و نگرش و فرهنگ عامه مردم باعث شده است تا لزوم اتخاذ رویکردی جدید در چیدمان خانه های مسکونی ضروری باشد. یکی از راه حل هایی که برای این مسئله اندیشیده شده است، ایجاد خلوص و خلوت بیشتر فضایی از طریق خلاصه سازی مبلمان و اجزای داخلی خانه هاست. یکی از راه کارهایی که می تواند معماران و طراحان داخلی را در این امر یاری رساند استفاده از مبلمان و وسایلی در خانه است که چند کاربردی بوده و با صرف کمترین فضا بیشترین نیازهای فضایی استفاده کننده را برآورده می کند. امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی خصوصاً در کشورهای صنعتی، طراحی و ساخت وسایل چند کاربردی به شاخه ای جدید در ساخت مبلمان تبدیل شده و استفاده از این وسایل در خانه های مدرن چه به دلیل زیبایی و تزیین و چه به سبب کاربردی بودن روزبه روز بیشتر متداول می شود. ما بامطالعه و بررسی سبک معماری مینیمالیسم درصدد آن هستیم که تأثیرات آن را بر زندگی روزمره افراد بیابیم و مشکلاتی همچون کوچک بودن خانه ها که معضلی بزرگ برای جامعه است را با استفاده از سبک معماری مینیمال حل کنیم.
بررسی نقش معماری مفاصل بر ارتقاء سطح خلاقیت دانش آموزان در مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
خلاقیت را می توان یکی از مهم ترین پدیده های روان شناختی بشر برشمرد. پدیده ای که می تواند سرنوشت بشر را رقم بزند. ازآنجاکه محیط نقش به سزایی در رفتار کودک دارد، مدرسه جزء اولین محیط هایی است که کودک تحت تأثیر آن قرار می گیرد. از عوامل متعدد تأثیرگذار در رشد خلاقیت کودکان، جنبه های شناختی و نیز مسائل تربیتی مکرر مورد بررسی قرارگرفته اند، یکی از ظرفیت های مغفول در تربیت و تعلیم کودکان، فضای آموزشی مناسب آن ها با توجه به معیارهای سنی و تأثیر کیفیت فضای معماری شده در پرورش خلاقیت آن هاست. امروزه عمده فعالیت های آموزشی دانش آموزان تنها در محیط های داخلی مدارس و معمولاً فضاهای بسته کلاس ها قابل تحقق بوده و فضاهای مفصلی و بینابینی آن ها دارای ارزش و اصالتی خاص نیستند. در این نگرش عملاً آموزش؛ انتقال یک سویه دانش از یاد دهنده به یادگیرنده خواهد بود و آموزش در فعل جست وجو و کشف وجود نخواهد داشت؛ بنابراین می بایست از تمامی فضاهای یک مجموعه بهره جویید. هدف از انجام این پژوهش رسیدن به فضای آموزشی مناسب کودک با بررسی اثربخشی حضور فضاهای مفصلی بر ارتقاء سطح خلاقیت دانش آموزان در مدارس دوره ابتدایی است. روش انجام این تحقیق ازنظر ماهیت در نوع کیفی- کمی قرار دارد. جمع آوری داده ها در مرحله نخست با روش کتابخانه ای و سپس مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری spss میزان اثرگذاری هر یک از عوامل ایجادکننده خلاقیت در فضای مفصل توسط پرسشنامه طراحی و با استفاده از نرم افزار به صورت تصادفی شامل 023 دانشآموزان از سه مدرسه ابتدایی دخترانه دوره دوم در منطقه 22 شهر تهران بودهاست. یافته ها نشان می دهد که با 59 درصد اطمینان می توان گفت استفاده از عوامل سه گانه ی خلاقیت آفرینی فضای مفاصل بر ابعاد تعلق آفرین فضای مدارس دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی تأثیر معناداری دارد. درنتیجه می توان گفت حضور فضاهای مفصلی در مدارس موجب ارتقا سطح خلاقیت دانش آموزان شده و محیطی مناسب برای رشد اجتماعی کودک فراهممی آورد تا خود را متعلق به آن فضا بداند.
مطالعه تطبیقی رمزهای آیینی و فرهنگی در منظر پردازی باغ های ایرانی و چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
29 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سه عامل فرهنگ، آداب و رسوم و باورهای مذهبی مؤثرترین مؤلفه های تأثیرگذار بر تمدن های کهن از جمله ایران و چین بوده است. این مؤلفه ها در تمدن های مذکور به صورت های مختلف تجسم یافته و در تعریف هویت مکانی فضاهای مختلف از جمله باغ ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. در این راستا انجام مطالعه تطبیقی جهت بررسی چگونگی تأثیر مفاهیم آیینی و فرهنگی در شکل گیری رمزها و فضاهای کالبدی باغ سازی این دو تمدن مسئله اصلی این تحقیق است. هدف: هدف اصلی این مقاله، شناخت رمزهای به کاررفته در ساختار کالبدی باغ های ایرانی (دوره اسلامی) و باغ های چینی (دوره های تائو و بودا) و چگونگی ارتباط آن با باورهای آیینی و فرهنگی این دو تمدن بوده است. روش تحقیق: این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است که در مرحله جمع آوری اطلاعات از روش توصیفی_تحلیلی و تفسیری_تاریخی و در مرحله تجزیه و تحلیل داده ها از روش استدلال منطقی بهره گرفته است. این مقاله با نگاهی لایه ای و با تمرکز بر تأثیر رمزهای برگرفته از باورهای مذهبی انجام شده است. در این راستا ابتدا به بررسی رمزها، انواع آن و چگونگی ظهور و نمایش عناصر نمادین در باغ سازی ایران و سپس چین پرداخته شده و با توجه به وجود ارتباط میان رمزهای استفاده شده با باورهای مذهبی تمدن و سازندگان آن، به مطالعه تطبیقی لایه های رمزگانی در باغ های ایران و چین پرداخته شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به تفاوت های موجود در نگاه به طبیعت، ریشه های آیینی و فرهنگی، عوامل اقلیمی و تأثیر آن بر ظهور رمزهای عام و خاص، باغ های ایرانی و چینی از آغاز شکل گیری خود با روش های متفاوتی روبه رو بوده اند. چنین به نظر می رسد که باغ سازی چینی با رویکرد تقدیس طبیعت، از نمادها و نشانه هایی برای یادآوری قدرت ها و نیروهای نهفته در طبیعت و دنیا استفاده کرده است. درحالی که در باغ سازی ایرانی نمادها و نشانه ها در راستای نگاه آیه ای به طبیعت و در جهت یادآوری بهشت و قدرت خداوند در خلق طبیعت و دنیا است.
عملکرد نمایه ای شرق شناسی در هنر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هنر دو دهه اخیر ایران تاکنون از جنبه های مختلفی نقد شده است و برخی از منتقدان گرایش های اصلی آن را بازتولید گفتمان شرق شناسی دانسته اند. در همین رابطه، مسئله پژوهش این است که چگونه می توان ویژگی های مشترکی را میان فرمول تولید این قبیل آثار هنری و عملکرد شرق شناسی یافت؟ بدین منظور از مفهوم نمایه، با استناد به مباحث نشانه شناسی و تاریخ هنر و به منظور خوانش نقادانه بازتولید گفتمان شرق شناسی، بهره گرفته شده است. هدف: هدف این پژوهش مطالعه انتقادی و تعمیق در چالش های نظری هنر معاصر ایران با تکیه بر مفهوم نمایه است. پرسش اصلی این است که چه مؤلفه هایی ویژگی نمایه ای هنر معاصر ایران را شکل می دهند و چگونه نمایه سازی در هنر معاصر ایران در تطابق با گفتمان شرق شناسی است؟ روش تحقیق: روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و داده های آن به شیوه کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. نمونه ها به شکل هدفمند انتخاب شده اند. نتیجه گیری: کاربست افراطی برخی عناصر و نقش مایه های سنتی در هنر ایران دارای کارکردی نمایه ای است که ظرفیت جداسازی مکانی و موقعیت مند کردن آثار هنری را ایجاد می کند. این جداسازی مکانی و موقعیت مندکردن در تطابق با گفتمان شرق شناسی است.
بررسی طراحی معماری پایدار با رویکرد طراحی معماری بیونیک و ارتباط آن ها بایکدیگر
حوزههای تخصصی:
امروزه به نظر می رسد که توسعه پایدار و مفاهیم آن به خوبی با اهداف و مقاصد معماری می تواند به عنوان عاملی مؤثر جهت رسیدن به اهداف پایداری مطرح شود. در سال های اخیر بیانیه ها و مقالات بی شماری در زمینه اصول معماری توسط محققان مختلف در سراسر دنیا مطرح شده است. مفهوم پایداری در عصر حاضر آن چنان اهمیتی یافته است که هر بحث معاصری درباره محیط زیست و معماری بدون توجه به این مفهوم بحثی ناتمام محسوب می شود. معماری پایدار یک فرآیندی است که می تواند تکرار شود. معماری پایدار می تواند در کیفیت محصول نهایی تأثیرگذار باشد و فرآیندی که ماندنی باشد را تشخیص دهد. در این راستا الهام گیری از معماری بیونیک می تواند در طراحی معماری پایدار مؤثر واقع گردد. بیونیک علمی است که مشکلات فنی و سازه ای را می تواند از راه های زیستی حل کند، به عبارتی می تواند از الگوهای زنده الهام بگیرد. براین اساس روح بخشیدن به ساختمان یکی از تمایلات معماری بیونیک است که طراحان این رشته با توجه به قدرت سازه برای تنفس (زنده نمایی)، به کمک خطوط مستقیم یا منحنی خالص و القاء آهسته تمامیت سازه به آن دست پیدا می کنند و مهم ترین چیز برای طراحی معماری بیونیک آن است که ساختمان بتواند زنده بودن خود را القاء کند. سؤال اصلی تحقیق این است که استفاده از معماری بیونیک در پیوند با طراحی معماری پایدار به تأثیری در محیط زیست خواهد داشت؟ روش تحقیق حاضر به صورت کتابخانه ای-اسنادی می باشد. هدف این مقاله بررسی جایگاه طراحی معماری بیونیک در طراحی معماری پایدار و رابطه این دو مفهوم با یکدیگر می باشد.
Evaluation the Role of Factors Affecting the Feasibility of Urban Development Plans through Structural Equation Model ( Case Study: Shiraz City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this paper is to explain the factors affecting the change of service land uses in the city of Shiraz and identify its reasons. For this purpose, the second-order confirmatory factor analysis technique has been used as one of the structural equation modeling techniques to determine the severity of the effect of the four factors on land use change, through which a contributing framework for the effects of the four factors (physical, activity, economic, accessibility) on land use change is obtained. Finally, the extent and direction of the factors affecting the realization of service land uses in the city of Shiraz are explained using the structural equation model (SEM). In order to achieve these goals, 50 variables affecting 600 plots in Shiraz city are extracted through field method. The variables are investigated and analyzed using GIS maps, Amos and SPSS software, and a series of bi-variable correlations in a table called correlation matrix or covariance, the most notably of which are confirmatory factor analysis and SEM. The results of the research show that, in total, the selected four factors have a significant effect on the land use change. It is such that the standardized weights of regression for "the effect of the access factor on land use change", "the effect of the economic factor on land use change", "the effect of the activity factor on land use change", and "the effect of the physical factor on land use change" are 0.91, 0.78, 0.65, and 0.56, respectively.
بررسی تطبیقی شهرسازی سنتی با شهرسازی مدرن مورد مطالعه: شهر جدید مهاجران و شهر شازند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
33 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در سال های اخیر جمعیت کلانشهرها بر اثر مهاجرت ها افزایش یافت و در همین جهت شهرهای جدید با اهدافی همانند کاهش جمعیت کلانشهرها، ایجاد اشتغال و غیره احداث شده اند. هدف: از این رو هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان موفقیت شهرهای سنتی و جدید در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و از این عوامل برای موفقیت هر دو شهر ذکر شده، استفاده شده است. روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش از نوع مقایسه ای و در چارچوب روش های تحلیلی است. از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز استفاده شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تکمیل شده است. و ضریب آلفای کرونباخ نیز 858/0 محاسبه گردیده است. جامعه آماری پژوهش شامل 117571 نفر در شهرشازند و 20346 نفر در شهر جدید مهاجران است. که حجم نمونه انتخابی با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 383 و 377 محاسبه گردید. یافته ها: برای مقایسه وضعیت رضایت شهروندان با استفاده از آزمون تی دو نمونه ای و آزمون لون دو شهر با هم مقایسه و شهر شازند با میانگین 41/13 در مقابل شهرجدید مهاجران با میانگین 25/16 (نسبت به میانه 14) از میزان رضایت پایین تری برخوردار است. در همین راستا آزمون تی با مقدار 473/4- و سطح معناداری 000/0 فرض صفر را رد کرده و عدم برابری واریانس های دو شهر نیز تأیید می گردد. بر این اساس میانگین های دو شهر دارای اختلاف معنادار برابر با 84/2 بوده است. در نهایت با استفاده از روش رگرسیون چندگانه مدل تحلیلی با استفاده از ضرایب استاندارد شده هریک از معیارها در دو شهر محاسبه شده است. نتیجه: و در نتیجه شهروندان شهر شازند و شهرجدید مهاجران بر این باور بوده اند که میزان موفقیت شهر جدید مهاجران در زمینه وضعیت اقتصادی از قبیل، اشتغال و نظام فعالیتی آن هم در زمینه میزان خودکفایی شهری بیشتر از شهر شازند بوده است.
تأثیر سرعت گرایی بر تحولات ساختار شهر در مقیاس جهانی و ایران (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
21 - 36
حوزههای تخصصی:
سرعت در قالب فناوریهای مدرن اخیر، به تغییرات گسترده، شتابان و غیرمنطیق بر بستر اجتماعی-کالبدی شهرها دامن زده است. هدف کلان و نظری این نوشتار، بررسی ابعاد گوناگون سرعت، برقراری ارتباط دوسویه میان مفاهیم سرعت و ساختار شهر از طریق استخراج و دسته بندی اعصار چندگانه سرعت در مقیاس جهانی و ایران، و مقایسه تحلیلی-انطباقی آنها میباشد. هدف خرد و عملیاتی موضوع، بدست آوردن محورهای چندحرکتی-چندسرعتی تأثیرگذار بر شکل دهی به ساختار شهر شیراز است. بدین ترتیب با بکارگیری روش چیدمان فضا و معیار ارزش همپیوندی در ساختار شهر شیراز در چهار عصر سرعت بدست آمده؛ همچنین بررسی تفصیلی عصر حاضر در قالب تحلیل زیرساختهای فیزیکی، مجازی و شیوه های گوناگون سفر، به پراکندگی و تعدد محورهای عمدتاً شرقی-غربی، چندحرکتی-چندسرعتی با تمرکز بیشتر در بافت میانه شهر شیراز پی برده شده است. بر این اساس با پیوستگی و پخشایش متعادل محورهای بدست آمده، دستیابی به ساختار شهری منسجم میسر میشود.
شناسایی مراکز شهری با استفاده از فعالیت ها و عملکردهای شهری (نمونه پژوهشی مراکز شهری کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:رشد سریع جمعیت، افزایش جمعیت شهرنشین و نیروهای محرکه، منجر به تحول شهری سریعی شده اند که به صورت فرآیندی مداوم، شکل و ساخت شهرها را دگرگون می کنند. توسعه و تحول سریع شهری همیشه مشکلاتی را به دنبال خود دارد، به ویژه زمانی که این امر بدون برنامه اتفاق افتاده باشد و ساخت شهری کلان شهرها را از حالت تعادل خارج نماید. یکی از تحولات بزرگی که در ساخت شهری کلان شهر تبریز به وقوع پیوسته است، افزایش مراکز شهری جدید با نقش های عملکردی جدید و افزایش تراکم در قسمت های خاصی از این کلان شهر است که نتیجه این اقدامات، تحولات فضایی نامتعادل در ساخت شهری است. این مقاله به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که توزیع فضایی مراکز شهری در کلان شهر تبریز چه تأثیری در تعادل یا عدم تعادل فضایی ساخت شهری این کلان شهر دارد؟ قبل از پرداختن به سؤال قبل، این سؤال مطرح می شود که مراکز شهری چگونه شناسایی می شوند؟ هدف:بررسی میزان تأثیرپذیری تحولات فضایی ساخت شهری کلان شهر تبریز از مراکز شهری به وجودآمده طی دهه های اخیر هدف اصلی این مقاله است و هدف دیگر، ارائه روشی علمی برای شناسایی مراکز شهری. روش تحقیق: این پژوهش از نظر هدف پژوهش جزو پژوهش های کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات جزء روش های کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است و از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای توصیف و تحلیل داده ها و نقشه ها بهره گرفته است. نتیجه گیری:نتایج تحقیق نشان می دهد که ساخت شهری کلان شهر تبریز طی دهه های گذشته تحولات فراوان کالبدی را به خود دیده است. دگرگونی در ساخت آن اغلب در قسمت های شرقی و شمال شرقی به وقوع پیوسته است که از آن جمله می توان به شکل گیری سه مرکز شهری جدید (آبرسان، ولیعصر، باغمیشه-شهیدفهمیده) اشاره کرد. توزیع جغرافیایی مراکز شهری، ساخت شهری کلان شهر تبریز را از حالت تعادل خارج کرده است که در طرح های توسعه آتی، بایستی این مهم مدنظر قرار گیرد.
Making Invisible City Visible: A Solution for Mapping Hidden Socioeconomic Patterns in Tehran
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
39 - 49
حوزههای تخصصی:
Today, urban areas are among the most complex social landscapes. In order to detect and to resolve urban social problems, urban planners require a deep recognition of this complexity. Synthetic homogeneous neighborhoods offer one approach in moving towards reimagining some of the invisible socioeconomic aspects of urban life. In this paper, we use Openshaw’s Automated Zone Design (AZD) methods that utilize an array of factors and algorithms to generate new homogenous socio-spatial units based on both statistical and heuristic procedures. The results are polygons (pseudo neighborhoods) which represent a specific underlying socioeconomic patterning across the city. Using Tehran as our case, the hidden socioeconomic patterns are different from the administrative city divisions and cartographic. The consistency of the new zone design was checked through global and local Moran’s I; upon given assumption that for the resulted homogenous polygons (neighborhood), there is no spatial autocorrelation in the new zone design map. The results showed the random distribution for all but one socioeconomic indices in the new zone design map. The result converts heterogeneous urban divisions into new homogenous polygons (neighborhoods) by regrouping basic socioeconomic and spatial units.
تحلیلی بر طول سفرهای درون شهری با رویکرد جغرافی زمان: تأثیرپذیری از محدودیت های فردی یا فرصت های فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
41 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طول سفر، به منزله یکی از متغیرهای کلیدی رفتار سفر، به نوعی بازتاب دهنده میزان پایداری در حمل و نقل، کیفیت زندگی، قابلیت دسترسی افراد به مقاصد و تعادل فضایی در شهر است. هدف: باوجود مطالعات فراوان درزمینه رفتار سفر، تا کنون مطالعات کمتری به بررسی و تحلیل نقش عوامل مختلف در مسافت سفرهای غیرکاری درون شهری اختصاص یافته اند. از این رو، هدف اصلی مقاله پیش روی بررسی تأثیر عوامل فردی و ویژگی های کالبدی-فضایی مبدأ و مقصد سفر در مسافت سفرهای شهری با استفاده از چارچوب نظری جغرافی زمان است. روش تحقیق: روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استدلال های منطقی و مشاهدات تجربی است. در این پژوهش براساس دیدگاه جغرافی زمان 9 عامل در سطح فردی و 9 عامل در مقیاس محله ای در سه دسته محدویت، شامل محدویت های ظرفیتی، محدودیت های وابستگی و محدودیت های مقرراتی، تعریف شده است. به منظور آزمون تجربی چارچوب نظری نیز 30 ناحیه مطالعاتی در کلان شهر اصفهان انتخاب و داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. در تحلیل عوامل مذکور، ابتدا به صورت نظری تأثیر بالقوه عامل های مربوط به محدودیت های سه گانه بر طول سفر تبیین شده و سپس، با استفاده از روش رگرسیون خطی، روابط مورد انتظار به صورت تجربی آزمون شده است. نتیجه گیری: نتایج تحلیل ها و یافته های پژوهش نشان می دهد که طول سفر تابعی از متغیرهای هر سه نوع محدودیت است، اما نقش ویژگی های کالبدی- فضایی در مسافت سفر شهروندان پررنگ تر از عوامل فردی است، به طوری که فاصله از مرکز شهر مهم ترین عامل اثرگذار در طول سفر شهروندان است. علاوه بر این، اگرچه به صورت نظری انتظار می رفت برخی عوامل مانند جنسیت، اندازه خانوار، تراکم کاربری های تجاری و تنوع کاربری ها در طول سفر تأثیر داشته باشند، در واقعیت در مدل تحلیل تجربی معنی دار نبودند.
بازخوانی مؤلفه های مؤثر بر ادراک جداره های فعّال در طراحی منظر خیابانی (مطالعه موردی بافت میانی شهر شیراز، خیابان خیام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
159 - 178
حوزههای تخصصی:
تمرکز بر ویژگی های کیفی جداره های فعال و مؤلفه های ادراک آن ها، از مهم ترین موضوعات طراحی منظر خیابانی است. کیفیت سطح همکف جداره ها تأثیر زیادی بر میزان و نحوه استفاده شهروندان از فضای شهری، مدت زمان حضور و رفتارهای احتمالی آن ها دارد. به منظور دست یابی به مؤلفه های مؤثر بر ادراک منظر خیابانی با تأکید بر جداره های فعال و امکان مطالعه دقیق تر آن ها، می توان عناصر تشکیل دهنده منظر خیابانی را به سه مؤلفه کالبدی، عملکردی و زمینه ای تقسیم نمود. کیفیت های طراحی شهری مناظر خیابانی متشکل از کیفیت های کاربردی منظر پیاده رو و کیفیت های زیبایی شناسی آن است. اجزاء تشکیل دهنده جداره های فعال متشکل از دو بعد عینی و ذهنی است که بعد عینی شامل عناصر خارجی و داخلی ساختمان؛ و بعد ذهنی شامل خوانایی، جهت دهی، حس خوش آمدگویی و ارتباط متقابل شهروندان با فضای خیابان است. این پژوهش از شیوه تحقیق مشاهده و پیمایش در بستر مطالعات میدانی خیابان خیام در بافت میانی شیراز بهره گرفته است. روش تحلیل مورد استفاده تلفیقی از روش های کمی و کیفی ارزیابی ادراک منظر خیابانی است و داده های به دست آمده با استفاده از ماتریس سوات و امتیازدهی طیف لیکرت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و راهبردهای طراحی از طریق ماتریس راهبردهای کمی استراتژیک ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأکید بر ارجاعات زمینه ای و تاریخی، ارتقاء کیفیت منظر عینی، ارتقاء مؤلفه های عملکردی و نظام فعالیتی، ساماندهی کالبدی جداره های سطح همکف، تأکید بر تجربه فضایی عابرین پیاده از سطح همکف و ارتقاء امنیت اجتماعی و حس حضورپذیری در طراحی منظر خیابانی ضروری است.