شناسایی آسیب ها که می توانند در حال اجرا و یا در طول زمان بهره برداری بر یک ساختمان وارد شوند از جمله مسائلی است که در کشور ما – بر خلاف بسیاری از کشورها – به آن کمتر بها داده شده است. آسیب هایی که می توانند موجب بروز ناهنجاریهایی شوند که علاوه بر صرف هزینه های گزاف نگهداری ساختمان را با مشکل مواجه سازد و گاه به عدم قابلیت بهره برداری از ساختمان منجر شود. در هر حال از آنجا که ساختمان به عنوان یک سرمایه ملی تلقی می شود، حفظ و نگهداری آن از نکاتی است که در نگرش ها و برنامه ریزی های کلان کشور بایستی مورد توجه قرار گیرد. در برقراری تداوم موجودیت یک ساختمان ، پی در پی سازی آن دارای نقشی اساسی است و شناخت آسیب های وارده بر اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این یادداشت به دو جنبه تغییر تعادل خاک و مسایل اجرایی پرداخته شده و با ذکر نمونه هایی برای هر یک از موارد آسیب، امکان بروز آنها مورد تأکید قرار گرفته است.
بیان مسئله :یکی از عوامل مهم درک و شناخت عالم تجدد توسط ایرانیان، جنگ های ده ساله ایران و روس بوده است و سفرهای صورت گرفته توسط صاحب منصبان به روسیه، به واسطه رخدادهای تاریخی و سیاسی بعد از جنگ، عامل اصلی رویارویی با دنیای جدید و مشاهده تجدد به شمار می آید. از این رو، در راستای تعاملات دیرینه در زمینه های مختلف با روسیه و از طرفی به واسطه هم جواری دو کشور، به نظر می رسد که با انعقاد قراردادهای متعدد، علاوه بر افزایش حضور روس ها در ایران (خصوصاً در نواحی شمالی) و ساخت ابنیه مختلف با دانش معماری آن زمان (معماری نئوکلاسیک)، صاحب منصبان ایرانی نیز با مشاهده بناهای نئوکلاسیک روسیه، در راستای نمایش قدرت حکومت خویش، اقدام به ساخت بناهایی با معماری الهام گرفته از این سبک در ایران کرده اند. هدف :هدف از این پژوهش، بررسی نقش روسیه در نحوه ورود معماری اروپا و عناصر معماری غربی به ایران و شناسایی الگوهای معماری نئوکلاسیک روسی و بازیابی آنها در بناهای اداری-خدماتی ایران است. روش تحقیق:این پژوهش به صورت تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی صورت گرفته است که از روش تحقیق تاریخی-تفسیری در گردآوری مبانی نظری تاریخی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در حیطه معماری استفاده شده است. نتیجه گیری : نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که روسیه نقش بسیار مهمی در ورود عناصر معماری غربی به ایران طی سه مرحله «درک»، «مشاهده» و «اجرا» داشته است. الگوها در هر سه حوزه پلان، حجم و نما تأثیرگذار بوده اند که ظهور مؤلفه های عینی، نسبت به دو مؤلفه دیگر، شاخص تر بوده است. پارامترهای معماری پرکاربرد این سبک در بناهای اداری-خدماتی ایران عبارت اند از: راهروهای طولانی و اتاق های متعدد در اطراف آن، سقف شیروانی، بالکن، پنجره های نیم دایره ای و مستطیل شکل باریک و بلند و طارمی های تزئینی.
شهر سلطانیه دارای بناها، تپه ها و، آثار طبیعی زیادی از دوره های مختلف تاریخی، قبل و بعد از اسلام است. برخی از این آثار با گذشت سالیان هنوز پا برجا مانده اند و برخی نیز بر اثر عوامل مختلف سیاسی و طبیعی تخریب و بعضا تبدیل به تپه های تاریخی شده اند، لذا طبق شواهد و متون تاریخی می توان اینگونه بیان کرد که این شهر برای حاکمان و فرمانروایان وقت، حائز اهمیت بوده است. برای شهرهای تاریخی مانند سلطانیه، با توجه به قرار گرفتن در نقطه سوق الجیشی، مسیر ارتباطی بین شمال غرب به دیگر نقاط کشور و شرایط آب و هوایی مطلوب، محل مورد علاقه بیشتر پادشاهان بوده است و همچنین اینکه سلطانیه زمانی پایتخت ایلخانان مغول بوده است، اتفاقات سیاسی زیادی رخ داده و بناهای مهم مختلفی اعم از عام المنفعه و خصوصی در شهر قدیم سلطانیه احداث گردیده است. این اتفاقات سیاسی و محل و کاربری بناهای قدیمی که در عصر حاضر با توجه به تخریب چند باره شهر، برخی از این بناها دیگر وجود ندارند، سینه به سینه نقل شده تا به امروز برسد. لذا اهمیت این چنین پژوهش ها در این است که این خاطرات و اطلاعات از زبان سالخوردگان و شخصیت هایی که در گذشته در شهر سلطانیه فعالیت های علمی داشته اند به صورت مکتوب درآید. چرا که در بعضی موارد منابع مکتوب با توجه به دستکاری های مصلحتی در تاریخ شهر بخاطر مسائل سیاسی و غیره نمی تواند پاسخگوی نیاز پژوهشگران باشد. سوالاتی که در این پژوهش مطرح می شود این است که بناها و آثاری که در عصر معاصر موجود بوده و بر اثر گذشت زمان تخریب و یا به فراموشی سپرده شده اند کدامند؟ تاریخچه و ساخت اینگونه بناها به چه دوره ای بر می گردد؟ لذا سعی شده در نتیجه بررسی ها با کمک افراد سالخورده ی بومی شهر و پژوهشگران به موقعیت چندین بنای از بین رفته و موجود اشاره کرد.
پس از فروپاشی حکومت پارتیان به دست اردشیر بابکان، در اوایل قرن سوم میلادی، قدرتی جدید به نام سلسله ساسانی روی کار آمد. تعدد آثار تاریخی به جای مانده از این دوره تاریخی به نسبت دوره پارتی، نشان می دهد که میزان فعالیت های عمرانی، مانند ایجاد شهرها، قلعه ها، پل ها و سدها، رشد قابل توجهی داشته است. بنیان تعدادی از شهرهای تاریخی ایران به دو پادشاه نخستین سلسله ساسانیان، اردشیر و شاپور، منسوب است. بیشتر این شهرها روی نواری ساخته شده اند که بین خلیج فارس و حاشیه جنوبی و جنوب غربی رشته کوه های زاگرس کشیده شده است. این نوار تنگه هرمز را به بین النهرین و سپس تیسفون متصل می کرده است. شهر بیشاپور در نقطه ای از این حوزه که رشته کوه های زاگرس کمترین فاصله تا آب های خلیج فارس را دارند، به دستور شاپور ساخته شده است. پرسشی که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، چگونگی انتخاب هندسه شهری بیشاپور توسط طراحان ساسانی است. این مطالعه براساس تحقیقات میدانی در کنار مطالعات کتابخانه ای، شامل مطالعه تطبیقی با شهرهای هم دوره آن شکل گرفته است. تحول سیاست های حکومتی و فرهنگی از دوره پارتی تا دوره ساسانی، شامل تمایل به تمرکز سیاسی در تغییر الگوی ساخت شهرها قابل ارزیابی است. شهر گور و بیشاپور، شاخصه های نقطه عطف طراحی شهرهای جدید با دیدگاه بنیانگذاران ساسانی بودند. شهر گور نمادی از طراحی شهر برای دستیابی به قدرت و بیشاپور نمادی از مرحله استقرار و ثبات را با دیدگاه های مشترک به نمایش می گذارد. یکی از روش های مطالعه این شهرها، بررسی و تحلیل هندسه کلی آن هاست. در این مرحله، نحوه تعامل طراحی با طبیعت اطراف، از اهمیت کلیدی برخوردار است. بیشاپور نمادی از استفاده مفید از عوارض طبیعی در کنار هندسه منظم است. استفاده از محورهای عمود برهم از اصول طراحی شهر بیشاپور است. یکی دیگر از مهم ترین قواعد به کاررفته در طراحی این شهر، تقارن محوری و توجه به یک نقطه تمرکز در طرح است که در مقیاس های مختلف به کار گرفته شده است.
میدان نقش جهان از میدان های تاریخی مهم ایران و جهان است که در طول تاریخ چندصد ساله خود دچار دگرگونی های فراوانی شده است. این دگرگونی ها عمدتاً شامل محوطه و فضای باز میدان، ابنیه و عناصر پیرامونی میدان نسبتاً در همان وضعیت دوران صفویه بوده و ترکیب کلی کالبدی فضایی میدان بر خلاف بسیاری میدان های دیگر از جمله میدان کهنه اصفهان تقریباً دست نخورده باقی مانده است. به همین منظور در این مقاله ضمن بازنمایی وضعیت پیشین و اولیه فضای باز میدان در دوره صفویه و بررسی ارزش های فضایی میدان در آن دوره، سیر تحولات تاریخی فضای باز میدان در دوره های بعد به ویژه در وضع کنونی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی تاریخی بوده و در این راستا از سفرنامه های دوران صفویه، متون تاریخی و اسناد تصویری مرتبط با میدان نقش جهان بهره برده شده است. در ارتباط با وضع کنونی میدان اکثر اطلاعات حاصل برداشت های میدانی است. هدف از این بررسی ها، بازنمایی وضعیت اولیه فضای باز میدان در دوره صفویه و مستندسازی تحولات تاریخی آن در دوره های بعد به ویژه در وضع کنونی است تا بدین وسیله زمینه مقایسه تطبیقی ارزش های محیطی فضای باز میدان در این دوره های تاریخی فراهم آید. علاوه بر این، مقاله مسایل موجود در فضای باز میدان در وضع کنونی را مورد بررسی قرار داده و در انتها پیشنهاداتی را برای رفع این مسایل مطرح کرده است. نتایج مقاله نشان می دهد که وضعیت پیشین فضای باز میدان در دورة صفویه ویژگی های مطلوبی چون آسایش اقلیمی، سرزندگی و مناظر شاخص را به وجود آورده بود که امروز به دلیل تغییرات فضای باز میدان برخی از آنها از بین رفته و برخی تضعیف شده اند. با این وجود می توان از طریق بازپیرایی فضای باز میدان ضمن نزدیک کردن فضای باز میدان به وضع اولیه و اصیل خود در دوره صفویه، زمینه افزایش برخی کیفیت های فضایی که در میدان های دوره صفویه بسیار پررنگ بوده است را فراهم آورد.