پوشاک مردمان هر سرزمینی بیانگر فرهنگ وتمدّن زیستی است که در طیّ زمان علاوه بر کارکرد اوّلیّه خود-به عنوان پوشش بدن-از نظر جنس پارچه، نوع دوخت و رنگ، در مجموع وجه زیبائی نیز یافته است و با مقوله هایی نظیر مردانگی یا زنانگی، طبقه، منزلت و به طور کلّی با ساختارهای اجتماعی متناظر شده است. پوشش رنگ لباس ها به عنوان یک عنصر معنایی و نمادین، دارای خصلت های نشانه ای است. از این منظر در این مقاله برای درک نمادها و کشف معانی رنگ پوشاک بر روی نگاره های صفوی و توجّه به ویژگی های قراردادی نمادها در گروه های مختلف و خرده فرهنگ های گوناگون جامعه اشاره شده است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با شیوه ی کتابخانه ای و مطالعه ای انجام گرفت. پرسش اصلی تحقیق مبتنی بر این است که روابط رنگ های لباس با تیپ شخصیّتی نگاره ها، چگونه است؟ با توجّه به منابع مکتوب و تصویری می توان به ویژگی ها و نتایج جالب توجّهی در این خصوص پی برد. از آنجایی که هویّت و منزلت هر فرد توسّط طبقه یا گروه مربوطه مشخّص می گردید؛ لازم بود به طریقی تفاوت میان طبقات و گروه ها معلوم گردد. لذا هر فرد بسته به طبقه یا گروهی که در آن قرار داشت، ملزم به رعایت نحوه ای خاصّ از نوع و رنگ پوشش بود. استفاده از رنگ های گرم و روشن در گروه هایی مثل شاه و شاهزادگان، اشرافیان، رقّاصان، عاشقان و معشوق ها و خدمتکاران و رنگ های سرد و تیره در گروه هایی چون: صوفیّان و عارفان، کارگران، دراویش و فقرا و ... دیده می شود امّا به علّت تفاوت اقشار و طبقات و با در نظر گرفتن رنگ ها در کنار یکدیگر روابط گروه های مختلف را می توان از همدیگر متمایز ساخت.
نقش پردازی در کاشی کاری های مجموعه ابراهیم خان نمونه ای ارزنده از منظره سازی به شیوه ترکیبی ایرانی ـ اروپایی است که کاربرد عناصر بومی و منطقه ای در آن کاملا مشهود است. عناصری از طبیعت و منظر مانند کبک کوهی، درخت شکوفه، و انواع گل های کوهی که در منطقه کرمان یافت می شود و نقش آنها بر فرش های کرمان نیز وجود دارد. همچنین مقایسه بعضی از نقش ها با کاشی کاری های ترکیه عثمانی که متاثر از تزیینات ایرانی است. منظره پردازی در این مجموعه بنا به دو شیوه هندسی و سنتی و شیوه اروپایی با حجم نمایی و سایه پردازی انجام شده است.تنوع در رنگ آمیزی، طراحی و کاربرد موضوعات گوناگون در بخش های مختلف این مجموعه و ارتباط و هماهنگی موضوعات با محل قرار گیری آنها از نمونه های عالی، اصیل و پابرجای تزیینات دوره قاجار است.در این نوشتار به معرفی و تحلیل نقش های بدیع و استثنایی از طبیعت گرایی بومی در تزیینات عصر قاجار کرمان اشاره خواهد شد.
آمدن اسلام و سپس ظهور تشیع، قرآن که حامل سخنان خداوندی است ، ادعیه و احادیث مرتبط با ائمه به صورت موضوعی ارزشمند به استخدام هنرمندان خطاط و کتیبهنگار درآمد و هنرمندان با استفاده از این خطوط به تزیین اماکن مقدسی چون مسجد، امامزاده، خانقاه و مدارس مذهبی پرداختند. هنرمندان نه تنها از این مضامین برای تزیین اماکن مقدس استفاده میکردند، بلکه آنها را برای تزیین اشیاء و ظروفی چون بشقاب، کاسه، چراغها و پایه شمعدانهایی ساخته شده از فلز، مرمر، سنگ، چوب و پارچه نیز مورد استفاده قرار میدادند.پس از ورود اسلام به ایران هنرمندانی در این مرز و بوم ظهور کردند که مذهب تشیع با همت والای ایشان تداوم یافت. آن ها مضامین شیعی را بیش از پیش دستمایه کار خود قرار داده و از خط و خوشنویسی هم در کتیبههای معماری و هم در هنرهای کاربردی به عنوان یک عنصر تزیینی و ابزاری برای تبلیغ و تقویت ارزشهای والای تشیع بهره جستند.در همین راستا مقام والای علی(ع) امام اول شیعیان که در تکوین تعالی شیعه نقش بسیاری دارد، در کتیبهها انعکاس یافته است.در این مقاله نمونههای مختلفی از کتیبههایی که در آنها نام علی(ع) به چشم میخورد، بررسی شده است. این کتیبهها مشتمل بر نام حضرت علی(ع) به تنهایی و یا در ترکیب با نام خداوند و نام پیامبر، دعا و صلوات برای ایشان، شهادتین که گواهی بر ولایت ایشان بر شیعیان است و احادیثی در ستایش و وصف ایشان میباشد.این مقاله که با هدف بررسی نمود نام امام علی (ع) در کتیبههای معماری و هنرهای کاربردی دورههای مختلف تنظیم شده است، به دنبال یافتن پاسخ سؤالات زیر میباشد:خط و خوشنویسی در هنر اسلامی چه جایگاهی دارد؟ رابطهی خط و خوشنویسی با مذهب تشیع کدام است؟مضامین عبارتهایی در وصف علی(ع) در کتیبههای معماری و خط نگارههای هنرهای کاربردی کدامند؟روش گرد آوری مطالب این مقاله به روش کتابخانهای و اسنادی و شیوه تنظیم مطالب به صورت توصیفی- تحلیلی است.