سینما به عنوان یک رسانه جمعی تأثیر گذار، دائما در حال بازنمایی فضاها، محیط ها، رویدادها، نمادها و نشانه هاست که به صورت مستمر و پیوسته در حال آموزش، یادآوری و یا تجسم های واقعی برای مخاطبین خود است. هدف این مقاله، مروری بر چگونگی و نوع نگاه سینمای ایران به فضاهای شهری و نحوه بازنمایی آن در طی بیست سال گذشته است. این شناخت سبب خواهد شد تا فضای شهری که به مخاطبان ارائه می شود، شناسایی و با شناخت نقاط قوت و ضعف آنها، نه تنها رهنمودهایی در زمینه طراحی شهری ارائه شود، بلکه سواد بصری و ادراکی مردم و در نتیجه توقع آنان از محیط شهری ارتقا یابد. روش مورد استفاده در این تحقیق، روش کیفی است و از تکنیکهای دلفی و تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که در فیلم های ایرانی نشان می دهد که در فیلم های ایرانی کمتر از فضاهای شهری استفاده شده و این استفاده بیشتر محدود به فضاهای تاریخی و یا فرهنگی بوده است. این امر حاصل فقر فضای شهری از یک سو و محدودیت های ساخت در فضای شهری از سوی دیگر می باشد. این تحقیق میتواند برای گروه های مختلف متخصصین شامل فیلمسازان و طراحان شهری و در عین حال بینندگان به عنوان بهره برداران نهایی دارای اهمیت ویژه باشد.
در مباحث مربوط به نقش اسطوره در تکوین و تکامل هنر نمایش غالبا نگاه ها بر یونان باستان و عصر طلایی تراژدی نویسی (قرن 5 .پ. م) متمرکز می شود .حال آنکه می توان در هندوستان نیز الگوهایی غنی و متفاوت از رابطه اسطوره و نمایش جست و جو کرد مقاله ای که پیش روست در پی آن است تا با بررسی ماهیت اساطیر هندوستان در سه دوره تاریخی (پیشاودایی و دایی – برهمنی) نقش شان را در شکل گیری و استمرار هنر نمایش در هندوستان آشکار کند. هدف اصلی این مقاله رسیدن به این دریافت است که چگونه در یکی از غنی ترین فرهنگ هایی جهان باورهای اساطیری به طور مستقیم هنر نمایش را شکل می دهند فرهنگ ایستای هندوستان و امتداد این باورها تا زمان معاصر به مقاله امکان می دهد تا در بخش انتهایی با تمرکز بر آیین هایی که همچنان در شبه قاره زنده اند به نتیجه نهایی خود دست یابد در نتیجه گیری مقاله می توان دریافت که با توجه به نوع اساطیر انسان گرایی فرا زمینی بودن آمیختگی یا عدم آمیختگی با طرح داستانی می شود الگوهای ارتباطی متفاوتی میان نمایش و اسطوره در هندوستان کشف کرد نگارنده برای نگارش این مقاله از یافته های سه ماه تحقیق در هندوستان و منابعی که غالبا توسط پژوهشگران هندی نگاشته شده سود برده است.
هدف اصلی در این مقاله یافتن اصول و مفاهیمی بوده است که در طول تاریخ شهرسازی ایران دارای تداول و استمرار بوده در رشد ، اعتلا و شکوفایی معماری و شهرسازی ایران موثر بوده اند . جهت نیل به این منظور ، از شیوه مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است . ویژگی این بررسی توجه به اصول و مفاهیم غیر کالبدی در کنار خصائص کالبدی است . اصولی چون : - تبادل و تعامل مثبت فرهنگی ، - جاری و ساری بودن ارزشهای معنوی و اخلاقی در حیات اجتماعی و تجلی آن در معماری و شهرسازی ، - رونق مبادلات تجاری و پرهیز از اقتصاد مصرفی ، ...
هدف: شبیه سازی یک پژوهش تجربی در حوزه کاربرد همزمان متن و صوت در بازیابی قطعات موسیقایی براساس حس نشأت گرفته از آنهاست. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش شامل مرور متون و یک پژوهش تجربی شبیه سازی شده است. گردآوری و تحلیل داده ها به روش کمّی انجام شده است. یافته ها: کاربرد همزمان متن و صوت در بازیابی قطعات موسیقایی براساس حس نشأت گرفته از آنها زمینه پژوهشی چالش برانگیزی در علم اطلاعات است و در محیط وب و پایگاه های اطلاعاتی نیز قابل بررسی، آزمون و تعمیم است. بازیابی، تمام شکل ها و حوزه های موضوعی، ازجمله بازیابی اطلاعات موسیقایی را دربرمی گیرد. نتیجه گیری: علاوه بر چهار حس شناخته شده قابل انتساب به آثار موسیقایی، حس های مهم دیگری نیز وجود دارند که باید در پژوهش های آتی شناسایی شوند. همچنین، باید مسائل فنی، حقوقی و اقتصادی به عنوان ملاحظات و محدودیت های انجام چنین تحقیقاتی درنظرگرفته شوند.