این مقاله تحلیلی نشانهشناختی است بر یک اثر نگارگری از شاهنامه طهماسبی شاهکار نگارگری ایران در مکتب تبریز صفوی که بهدست خواجه عبدالعزیزنقش گردیده است. ابتدا روش ساختگرایانهی فرهنگی (مکتب مسکو-تارتوکه واضع آن یوری لوتمان میباشد) و شیوهی ساختگرایانه در تحلیل و بررسی نظام تصویری را، که بر بنیاد تقابل انسان و طبیعت و دو محور جانشینی و همنشینی و دلالتهای صریح و ضمنی قرار دارد، شرح میدهد. آنگاه میکوشد با برخورداری از این روش، مطالعهای تحلیلی بر نگارهِی «زال و سیمرغ» را ارائه دهد. نتیجه این بررسی، در قالب نظام طبیعت و فرهنگ، تقابلی فضایی و کلی را میان بیان واقع گرا و اسطورهای نشان می دهد. در انطباق نشانههای تصویری درنگارهی عبدالعزیز و نشانههای کلامی شعر فردوسی، نیز آشکار میگردد که بنابر ماهیت ساختار تصویر نحو زمانی روایت به نحو مکانی تبدیل مییابد و نشانههای زبانی و صنایع بدیعی شعر به نشانههای تصویری سادهِی حالتی ترجمه میشود و نگارگر در حرکت از اثر ادبی به متن تصویری به شیوهای تقلیل گرا دست مییازد. در آخر چنین عیان میگردد که گویا قهرمان صحنهی نگاره و کنشگر اصلی روایت، یعنی زال، حلقهی اتصال وجوه متضاد طبیعت و فرهنگ قرار گرفته و دو فضا را به هم پیوسته است.
این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیل محتوای بصری به بررسی ابعاد گرافیکی نشانه ها پرداخته، کیفیت و کمیت پرکاربردترین نمادهای گیاهی در 30 ساله اخیر را نشان داده است. جامعه آماری مورد بررسی به صورت انتخابی، تعداد 236 نشانه معاصر ایرانی را در بر می گیرد. ویژگی مشترک آنها استفاده از نماد گیاهی در طراحی نشانه است. یافتن پرکاربردترین نمادهای گیاهی در طی سه دهه گذشته هدف این بررسی است. نتایج نشان می دهد که نمادهای گیاهی در بین نشانه های مورد بررسی، بیشتر به سبک طراحی تجریدی گرایش یافته اند. علاوه بر نقش گل ها، طراحان، دراستفاده از نقش اسلیمی، توان بالقوه آن را در انواع کاربردهای فرهنگی، اجتماعی، تولیدی، سیاسی، تجاری، به صورت حد اکثر و بالفعل ارائه کرده اند. همچنین بیشترین کاربرد این نمادها در زمینه های فرهنگی بوده و اکثراً به صورت تلفیقی با تصاویر یا نوشتار همراه شده اند. این نتیجه علاوه بر رصد جایکاه طراحی نشانه، برای بررسی سمت و سوی حرکت جریانات هنری گرافیک معاصر ایران هم می تواند شاخص باشد و احتمالآ به حوزه های دیگر هنر و علوم اجتمایی نیز تعمیم پذیر خواهد بود.