در هندوستان که سرزمین عجایب است ،دین مجموعه ای است وسیع از نوشته های آسمانی ، آرای گوناگونی نظری ، مکتب های فلسفی و انواع افسانه های مقدس و تعداد بی شماری اسطوره که بر خلاف پیچیدگی ، تعدد و تنوع ، دارای نظمی پیوسته ، شگفت آور و در خور ستایش است . اگر در ایران باستان فلسفه ی اعتقادی و نوع نگرش مردم ، در ادبیات کهن خلاصه شده است در هندوستان فلسفه ی هندی در دامن دین هندو پرورش یافته است که تجلی آن را امروزه می توانیم در انواع حجاری های سنگی هندی مشاهده کنیم ...
لوح سفالین استوانه ای که از آن به عنوان منشور حقوق بشر کوروش یاد می کنند، در سال 538 پیش از میلاد در زمان کوروش دوم هخامنشی پادشاه و بنیان گذار امپراطوری عظیم هخامنشی نگاشته شده است.
جنس این لوح از گِل پخته شده است، چه شگفت انگیز است!... خداوند انسان را از این گل بی ارزش خلق کرده است و با دمیدن روح خویش بر گِل، انسان را به بالاترین مرتبه رسانید تا جایی که خود می فرماید: «فتبارک الله احسن الخالقین...».