فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۲٬۷۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهریمن پرستی زروانی و نمونه های بازمانده از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی بنیادهای طبیعی و آیینی اهریمن پرستی زروانی و نمونه های بازمانده ازآن در شاهنامه و فرقه ی شیطان پرست یزیدیه می پردازد. آیین زروانی به دلیل پیوند گسترده با نیروهای ویرانگر طبیعی، سرنوشت گریزناپذیر و برتری نیروهای شر بر خیر، زمینه ی ترس از اهریمن، قربانی برای او و نیز اهریمن پرستی را فراهم کرده است. برتری نیروهای شر بر خیر در پیکره های زروان به خوبی به تصویر کشیده شده و توصیف اهریمن در متون پارتی مانوی، الفهرست ابن ندیم و نمادپردازی های فرقه ی یزیدیه از مَلَک طاوس(شیطان)، انتساب پیکره های زروان را به اهریمن تاییدمی کند. نمونه هایی از قربانی برای اهریمن در داستان ضحاک ماردوش شاهنامه و تمثیل شیر و نخجیران کلیله و دمنه به جای مانده است. نشانه های اهریمن پرستی زروانی نیز در داستان دژ بهمن و متون یزیدیه نمودیافته است.
نشانه شناسی نام شخصیت های نمایشی در نمایشنامه ی مرگِ فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در باب نام شناسی بر اساس نشانه شناسیِ نام شخصیت ها در نمایشنامه است و میکوشد با توجه به دانش نام شناسی و تکیه بر روش نشانه شناسیِ پیرس به دلالت های گوناگون چون دلالت شمایلی، نمایه ای و نمادین نام های شخصیت های نمایشی بپردازد. از آنجا که دانش نام شناسی یکی از امکانات تحلیلی در باب شناخت شخصیت ادبی– نمایشی در نظریات جدید است و در حوزهی مطالعات نمایشی ایران نادیده گرفته شده است این مقاله میکوشد با اشاره به این دانش ضمن معرفی، نمونه ای از این تحلیل را ارائه دهد. باید اشاره کرد به دلیل اهمیت کار پیرس یعنی مطرح کردن نشانه با تصاویر، مبنا و الگوی مناسبی برای بررسی آثار هنری به ویژه در حوزه های تئاتر و سینما به دست میدهد و بر همین اساس نشانه شناسی پیرس در مقالهی موجود بر همعصر خود یعنی سوسور ترجیح است چرا که تمرکز سوسور در نشانه شناسی بر روی زبان است. بنابر این پژوهش در اثر نمونه روشن میشود که رابطه ای مستقیم و کاربردی میان نام اشخاص نمایش و درون مایه و کنش های نمایشی وجود دارد. بر اساس همین یافته به نام شناسیِ نشانه شناختی شخصیت های نمایشی نمایشنامه مرگِ فروشنده اثر آرتور میلر پرداخته شده است. در ضمن این پژوهش بیانگر توجه آرتور میلر به جنبه های دلالت گر نام ها در نام گذاری اشخاص نمایش به طور خودآگاه و نا خودآگاه است.
فلسفه موسیقی
پیکرکهای الهه مادر-سیمای زن در آثار پیش از تاریخ ایران
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-هنر و گفتمان اقلیت
حوزههای تخصصی:
توسعه هنر : متن ها و زمینه ها
حوزههای تخصصی:
نگاهی جامعه شناختی به فیلم های حاتمی کیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، فیلم های ابراهیم حاتمیکیا با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی تحلیل شده اند. هدف از این تحلیل فهمیدن دو مطلب است: اول اینکه معانی تولید شده در فیلم ها چیست و دوم اینکه این معانی چگونه با جامعه معاصر فیلم ها و نیز گروهی اجتماعی که حاتمیکیا آن را نمایندگی میکند ارتباط پیدا میکنند. چارچوب نظری این مقاله متاثر از رویکرد بازتاب در جامعه شناسی سینماست که مشخصاً با استفاده از نظریه لوسین گلدمن درباره اثر هنری بزرگ و فرد استثنایی، که در حوزه ادبیات طرح شده است، و با تسری آن به حوزه سینما تدقیق شده است. روش تحلیل فیلم ها از حیث درک معانی مستتر در آنها تحلیل نشانه شناختی و از حیث امکان ارتباط دادن معانی با جامعه معاصرشان نقد برون نگر بوده است. در این مقاله فیلم های از کرخه تا راین، برج مینو، آژانس شیشه ای، روبان قرمز، موج مرده، ارتفاع پست و به نام پدر تحلیل شده اند. مسیر حرکت قهرمان فیلم های مذکور، که گویی یک نفر است که مراحل متفاوت زندگی خود و جامعه اش را طی میکند، به شکلی منطقی در لابه لای فیلم ها دنبال شده است. این تحلیل ها نشان دهنده نگرش یکی از گروه های جامعه ایران، یعنی گروه های بسیجی جبهه رفته زمان جنگ و خانواده هایشان است که در جامعه کنونی مورد فراموشی و بیمهری قرار گرفته اند. هنرمندی که خود مانند این گروه فکر میکند، این نگرش را به شکل اثر هنری درآورده است.
تداوم هویت در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ""هویت"" در مفهوم عام و کل آن، قدمتی طولانی و هم پای تاریخ تمدن انسان دارد، اما پیشینه این بحث در منظر شهری چندان با سابقه نیست. سهل و ممتنع بودن مفهوم هویت منظرشهری در فرایند شناخت و ادارک، پدیده ای چند بعدی و پیچیده را پیش روی ما قرار می دهد. از آنجا که شهر ویترین عرضه تفکرات جامعه به دنیای بیرون و بستر شکل گیری حیات مدنی است، ارتباط هویت و منظر شهری به مقوله ای تاثیرگذار در علوم مرتبط با این حوزه تبدیل شده و تلاش برای یافتن ماهیت و چیستی هویت منظر شهری جهت ارزیابی معیار سیاست های مداخله کلان در شهرهای امروز، امری ضروری است.نوشته حاضر درصدد است با تشریح تعاریف هویت و شهر، ضمن پرداختن به نظریه اخیرِ «هویت منظر شهری» و کمی نمودن هویت به عنوان یک امر کیفی با تحلیل ابعاد مختلف این دانش، ادبیات مختصر آن را بیافزاید. هدف این مقاله به سه دلیل، ارایه راهبردهای خرد و جزئی برای تداوم هویت منظرشهری نیست؛ اول اینکه مقوله شهر و منظر شهری به قدری گسترده است که امکان ارایه یک راهبرد قطعی برای آن وجود ندارد؛ دوم، لازمه رویکرد جزءنگر ارایه گزارشی حجیم است که از هدف این مقاله فاصله می گیرد و سوم، برای اولین بار است که این موضوع به صورت مقاله ای پژوهشی مطرح می شود و به نظر می رسد تحلیلی پایه ای و گسترده، مفیدتر از برنامه ریزی فنون جزیی است.
نگاهی به سیر آرا و عقاید دربارة نظریة محاکات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة محاکات از عصر حکمای یونان باستان تاکنون محل توجه فلاسفه، هنرمندان، شاعران و منتقدان هنری و ادبی بوده است. این نظریه نخست در آراءِ دوموکریت مطرح گردید. سقراط آن را به شکل جدی وارد مباحث زیباییشناسی و فلسفة هنر کرد و افلاطون و ارسطو هریک با دیدگاه خاص خود آن را تفسیر کردند و فلوطین تلفیقی از آراءِ ایشان را ارائه نمود. در قرون وسطی اگرچه در جهان غرب این بحث از رونق افتاد، اما خوشبختانه حکمای اسلامی مانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد و خواجه نصیر با ارائة نظریاتی بدیع و موشکافانه به این نظریه با مقتضیات فرهنگی خاص جوامع اسلامی تداوم بخشیدند. با آغاز عصر رنسانس مجدداً منتقدان و نظریه پردازان غربی به لطف ترجمه هایی که از تألیفات مسلمانان انجام شده بود، به این مباحث علاقه مند شده، کتاب ها و مقالات پرشماری درباب تفسیر نظریة محاکات تألیف نمودند. این نظریه از بدو پیدایش تا کنون تحولات گوناگونی را تجربه کرده و زمینة جذابی برای طرح مباحث فلسفی، ادبی و انتقادی فراهم نموده است.