در تفکر اسلامی اصل، رسیدن به کمال مطلوب الهی است که در نهاد انسان فطرتاً وجود دارد. مسکن سنتی به علت جوابگویی به این نهاد فطری با انسان انس دارد. لذا مسکن سنتی را نمی توان تنها به لحاظ کالبدی، هندسی و فرمی توصیف کرد، بلکه معانی ورای آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند. معانی پنهان ناشی از حقایق مکتوم در مشیت الهی و غیرقابل رؤیت است و تنها از طریق جلوه های جهان کون و مکان به وسیله خدا بر ما آشکار و قابل رؤیت می گردد. اجزای مختلف مسکن سنتی نه به کمک عملکرد فضاها و نه به دلیل اقلیم، اطراف حیاط قرار گرفته اند؛ بلکه براساس معانی حاصل از فراآگاهی معماران، شکل گرفته اند. معماران سنتی با در نظر آوردن معانی بی شکل و تجسم بخشیدن به آن ها در قالب اشکال معماری، تصورات خود را از عالم و در نتیجه مشیت الهی در بناها و دست ساخته های خود، به منصه ظهور رسانده اند. این معانی و ویژگی های درونی و فطری انسان که در مسکن سنتی تاثیر گذار است، عبارتند از گرایش به حقیقت جویی، خلاقیت و ابداع، خیر و فضیلت، جمال و زیبایی و عشق روحانی و پرستش. تحلیل گرایش های فوق می تواند نقشه ی پنهان را به مثابه دست آورد باورهای دینی در مسکن سنتی تبیین نماید و از طریق آن امکان دستیابی به لایه های پنهان تفکر را فراهم آورد.
حرمان هنرمندان و دانشمندان یکی از مسائل مهم در حوزه ی جامعه شناسی هنر است که تاکنون بحث های جدی و علمی ای در مورد آن صورت نگرفته است. در غالب جوامع، هنرمندان در تنگ دستی و سختی زندگی می کنند و کسانی که بهره ای از هنر و دانش ندارند، در رفاه و توانگری به سر می برند.
در مقاله ی حاضر سعی شده است که علل این پدیده بررسی شوند و عواملی که سبب به وجود آمدن چنین مسئله ای می شوند به درستی توصیف و تبیین گردند. در تحلیل نهایی چنین به نظر می رسد که سبب برخی از آن ها به ویژگی های شخصیتی هنرمندان برمی گردد و برخی دیگر ناشی از سیاست گذاری های دولت مردان و میزان برخورداری یا بی نصیبی جامعه از عقلانیت است.
به این ترتیب برخی از عللی که سبب حرمان هنرمندان می شود، عبارت اند از ویژگی های شخصیتی هنرمندان، گریز هنرمندان از واقعیت های عالم ماده و پرهیز آنها از شکار سایه ها، نشاندار بودن هنرمندان، ابتذال گرایی عوام، دشواریِ سلوک هنری و بالأخره هنرگریزی و هنرمندستزیِ حاکمان.
نگارنده امیدوار است با جلب توجه مسئولان و اقشار گوناگون جامعه به این مسئله ی مهم زمینه ای برای حل مسائل معیشتی و مادی هنرمندان از یک سو و بستری برای احیای حرمتِ از دست رفته ی هنرمندان از سوی دیگر، فراهم آید و شاهد جامعه ای باشیم که در آن هنرمندان همواره و همه جا قدر بینند و بر صدر نشینند.
در بسیاری از بناهای شهر تبریز از سنگ خاکستری رنگ با بافتی زبر استفاده شده که عمده آن ها بخصوص مواردی که در بخش های پایینی بناها از جمله ازاره های ساختمانی نصب شده اند دچار هوازدگی و آسیب هایی از قبیل تورق، تاول و پوسیدگی گشته اند که این آسیب ها در بناهای ثبت ملی همچون ازاره ساختمان شماره 2 مجموعه چرم سازی خسروی به واسطه شدت تخریب قابل توجه است؛ از این رو جهت شناخت علمی از فرآیند فوق مطالعات ساختارشناسی با آنالیزهای پتروگرافی، پراش پرتو ایکس و بررسی های خواص فیزیکی این سنگ ها از طریق آزمون های استاندارد درصد محتوای رطوبت طبیعی سنگ، جذب آب، تخلخل سنگ، کشش مویینگی و آزمون چشمی انجام شد، که نتایج نشان دهنده عیوب ذاتی سنگ های تراکیتی ازاره به واسطه ی حضور کانی های کائولینیت، کلسیت و هماتیت است که به ترتیب حضورشان در سنگ با وجود رطوبت، موجب تورم، انحلال و هوازدگی شیمیایی آن می شوند. از طرفی بالا رفتن تخلخل موجب افزایش درصد جذب آب سنگ ها می گردد که با توجه به وقوع چرخه های ذوب و انجماد موجود سبب هوازدگی مکانیکی و در نهایت تخریب ساختار سنگ های ازاره های مجموعه چرم خسروی شده است.
هدف مقاله جستاری در باب شکل شهر از منظر اندیشه اسلامی است. سؤال اصلی مقاله این است که چه مؤلفه های شکلی و غیر شکلی بر شهر سنتی حاکم است؟ روش کار به مانند روش اندیشمندان اسلامی در تحقیق است. از این رو استناد اصلی در تحقیق، قرآن و روایات و نظر اندیشمندان است که به عنوان معارف پایه و مقبولات در استدلال منطقی و استنتاج سود برده شده است. نتایج، بیانگر آنست که شهر سنتی دارای ارتباطی همه جانبه، زمینی و آسمانی است؛ یعنی زمین، سایه آسمان است. هدف از شهر سنتی، ایجاد بستر مناسب برای هدایت انسان به کمال یعنی همان بندگی است. در سایه بندگی، آرامش قلبی و امنیت برقرار می شود و بستر لازم برای ظهور عدالت به وجود می آید. شکل شهر سنتی به تبعیت از نظم طبیعت و به وجود آمدن نیازهای جدید دایم در حال تغییر و در عین گوناگونی دارای وحدت است. از سویی دیگر مسئولیت پذیری اجزا نسبت به هم باعث شده از طبیعت در شهر سنتی به اندازه و به جا استفاده شود. از آنجایی که هدف شهر سنتی انسان است و انسان دارای روح و جسم است؛ شهر سنتی نیز متناسب با انسان و نیازهای جسمانی و روحانی او شکل می گیرد و بنابر این قبل از برپایی شهر سنتی، بایستی انسان سنتی برپا شود. از این رو هدف در شهر سنتی برپایی کالبد شهر به تنهایی نیست.