فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
پیکره دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
27 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: «مناره یا میل کرات» واقع در روستای کرات از توابع شهرستان تایباد در استان خراسان رضوی ایران، ازجمله بناهای کهنی است که در وضعیت خوبی بسر می برد. پژوهش هایی که به مناره کرات پرداخته اند، آنچه از کتیبه این مناره باقی مانده است، کامل قرائت نکرده اند و در برخی از آن ها متن کتیبه و تاریخ گذاری بنا با یکدیگر متفاوت است. سازمان میراث فرهنگی ایران این اثر را به شماره ۱۲۳ به ثبت رسانده و آن را متعلق به قرن 6 ه. ق می داند. پژوهش حاضر برای رفع اختلاف ها و ابهامات در متن کتیبه و تاریخ گذاری بنا درصدد پاسخ به این پرسش است که متن کتیبه این مناره و تاریخ ساخت آن چیست؟روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش کیفی انجام شده است. در این پژوهش اطلاعات پیرامون مناره کرات، از طریق مطالعات میدانی در محل مناره و بررسی های تطبیقی با مناره های ساخته شده در بازه زمانی قرن چهارم تا ششم هجری قمری حوزه جغرافیایی خراسان و مراجعه به منابع تکمیلی و همچنین نقد و بررسی دستآوردهای پژوهشگران این حوزه به صورت کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده و به روش توصیفی و تحلیلی ارائه شده است.یافته ها: این پژوهش با خوانش و بازسازی قسمت های باقی مانده از کتیبه این بنا به روش دیجیتال و تطبیق محتوای آن با منابع تاریخی دریافته است که مناره کرات یک مناره مستقل و مربوط به قرن ۴ ه.ق و احتمالاً دوره حکومت غزنویان در ایران بوده است که به دستور «شیخ ابوبکر» در سال های قرن ۴ ه.ق، بر سر راه مواصلاتی خواف به باخرز، در بالای تپه ای در مجاورت روستای کرات، ساخته شده است. به واسطه خوانش کتیبه و کشف تاریخ ساخت، مناره کرات کهن ترین مناره تاریخ دار در ایران است.نتیجه گیری: با توجه به شرفه داشتن این مناره بر محیط پیرامون، به نظر می رسد کاربرد آن استراتژیک بوده که در کنار مجموعه ارسلان جاذب، دو اثر مربوط به دوره غزنوی هستند که در خاک امروز ایران واقع شده اند.
تجلی بصری جایگاه معمار به مثابه هنرمند در کتیبه نگاری دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۴)
101 - 120
حوزههای تخصصی:
تاریخ معماری امری چندبعدی است و برای شناخت صحیح آن لازم است جنبه های گوناگونش بررسی و تحلیل شود. یکی از زمینه های مطرح در این حوزه شخص معمار و جایگاه او در دوره های مختلف است. دوره صفویه به سبب تحولاتش مقطع مهمی در تاریخ معماری ایران است که در آن نسبت به دوره های پیش تر معمارانِ شناحته شده بیشتری مطرح شدند و نیز نوعی از تاریخ هنر با محور نام هنرمندان در این دوره پدید آمد. توجه بیشتری که در این عصر به هنرمندان در نوشته های تاریخ هنر به وجود آمد این سؤال را پیش می آورد که این افزایش توجه در آثار معماران چه بازتابی داشته است؟ آنچه در این آثار بیش از هرچیز می تواند نمایانگر این امر باشد، کتیبه های حاوی نام معماران است که همانند صحنه ای جایگاه معمار به مثابه یک هنرمند را نمایش می دهند. به این ترتیب هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه معماران در دوره صفوی ازجهت جلوه بصری آن در کتیبه های معماری با تمرکز بر کتیبه های حاوی نام معماران است. این پژوهش از نوع کیفی و با شیوه تحلیل محتوا انجام شده است. داده های آن نیز با شیوه اسنادی گردآوری شده اند. بررسی حضور نام معماران در کتیبه های دوره صفوی و در قیاس با پیش از آن روشن می سازد که تغییر در محل قرارگیری و محتوای آن ها شامل نحوه نام بردن از معمار و نوع صفاتِ استفاده شده برای او و همراهی اسامی شاهان و حامیان حکومتی تغییرات عمده در نمونه های بررسی شده است که افزایش جایگاه معمار را همگام با آغاز تاریخ نویسی هنر و پرداختن بیشتر به هنرمندان در نوشته ها نشان می دهد.
بررسی وضعیت شاخص های تاب آوری شهری و تدوین عوامل مؤثر در ارتقای وضع موجود (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات گستره و مسائل غیرقابل پیش بینی، همواره محیطهای شهری با چالشها و مخاطرات متنوعی روبه رو هستند. با توجه به این وضعیت، بایستی شهرها همواره آمادگی مقابله با انواع بحرانها را داشته باشند. بر همین اساس وضعیت تاب آوری آنها بسیار مهم است. تاب آوری شهری توانایی سیستمهای شهری برای پاسخگویی به تنش ناشی از سوانح و بازسازی سریع پس از آن تعریف میشود. این موضوع در کلانشهرها به واسطه موقعیت، جمعیت و خدمات مختلف، دارای اهمیت بیشتری است. شهر شیراز نیز از این موضوع مستثنی نیست. بنابراین برنامه ریزی برای بهبود تابآوری این شهر، در مرحله اول نیازمند شناخت جامع از وضعیت تاب آوری آن دارد که در این پژوهش به عنوان هدف مورد تاکید است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری دادهها از طریق روش پیمایشی است. ابزار گردآوری دادهها پرسش نامه بوده است. روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب کرونباخ بیشتر از 75/0 تایید شد. جامعه آماری پژوهش را متخصصان حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری تشکیل دادهاند. تعداد 110 پرسش نامه در سطح نمونه توزیع شده که از مجموع فرمهای توزیع شده، 103 پرسش نامه تکمیل شد. نتیجه نشان داد وضعیت تاب آوری اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی شهر شیراز در سطح کمتر از 05/0 معنادار و از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. بر اساس نتایج آماری، بهترین وضعیت مربوط به شاخص تعلق اجتماعی با میانگین 148/3 بوده و مابقی شاخصهای تاب آوری شامل مشارکت اجتماعی، آسیب پذیری اقتصادی، رفاه اقتصادی، بهداشت محیط، زیرساختهای شهری، کیفیت مسکن و بافت شهری در وضعیت ضعیفی شناخته شدهاند و نیازمند توجه و ارتقاء دارند. نتایج بخش مدلسازی تاثیر عوامل مختلف در ارتقاء و بهبود وضع موجود تاب آوری شهر شیراز نیز نشان داد که 17 عامل در این زمینه تاثیرگذار هستند. در این زمینه بیشترین نقش را تاثیر را دو عامل استحکام سازی ابنیه موجود از طریق مرمت کالبد و تحکیم پی با تبیین 99/0 و ارتقا و متنوع سازی مشاغل خرد با تبیین 86/0 دارند. در مجموع وضعیت تاب آوری شهر شیراز مناسب نیست، اما برخی عوامل و اقدامات میتوانند این شرایط را تغییر دهند. این عوامل شامل بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و مدیریتی شهر شیراز است. در واقع نمیتوان به صورت تک بعدی، انتظار ارتقاء تاب آوری این شهر متصور بود.
شناسایی و سنجش پیامدهای مهاجرت معکوس بر مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
119-144
حوزههای تخصصی:
امروزه بازگشت شهرنشینان به روستاها، تحت عنوان مهاجرت معکوس یا شهر گریزی با شدت و آهنگ رشد سریعتری نسبت به گذشته بوده که قطعا اثراتی را بر روستاها دارد. یکی از مهمترین آنها، تغییرات مسکن روستایی میباشد. هدف اصلی تحقیق، شناسایی و سنجش پیامدهای مهاجرت معکوس بر مسکن روستایی با مطالعه موردی روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال است. پژوهش به روش آمیخته (کیفی-کمی) با هدف کاربردی و روش ترکیبی (اکتشافی و تجربی) انجام شده است، ابتدا عوامل اولیه استخراج شده از مطالعه کتابخانهای به همراه عوامل احصاء شده از 20 مصاحبه ساختاریافته؛ توسط10کارشناس مورد تحلیل محتوایی (CVR) قرار گرفته و نهایتاً عوامل نهایی در قالب پرسشنامه توسط نمونه آماری ارزیابی شده است. در حالت کلی، جامعه آماری این تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال تشکیل میدهد که به روش ترکیبی تعداد 6 روستا به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. در حالت اخص ، جامعه آماری این پژوهش به دو بخش کیفی و کمی تقسیمبندی میشود. در بخش کیفی (مصاحبه)، متخصصین و خبرگان به روش انتخابی و در ادامه به روش گلوله برفی تعیین و بهصورت هدفمند مورد پرسشگری قرار گرفتند (20 کارشناس) و در بخش کمی (پرسشنامه)، جامعه آماری تحقیق ساکنان روستایی بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعیین حجم شده (352 نفر از ساکن روستاهای مورد مطالعه) و به روش تصادفی طبقهبندی شده (متناسب با جمعیت هر روستا) نمونهبرداری شدند. با توجه به آمیخته بودن پژوهش، تجزیهوتحلیل دادهها در دو مرحله صورت پذیرفت. در مرحله نخست تجزیهوتحلیل مصاحبهها با استفاده از نرمافزار MAXQDA انجام شد. در مرحله دوم، برای تحلیل روایی پرسشنامه و نهایی کردن اثرات شناسایی شده، از روش تحلیل محتوایی CVR، جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کورنباخ و جهت سنجش اثرات مهاجرت از روش ساختاری حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. در همین خصوص نتایج تحقیق بیانگر این امر است که بیش از نیمی از گویههای احصاء شده (23 از 45) به تغییرات کالبدی مسکن روستایی اشاره دارد اما به لحاظ تکرار شاخصها از نظر مصاحبهشوندگان، شاهد پراکندگی در تمامی ابعاد می باشد . با این وجود گویهها و تکرار آنها نشان از مثبت بودن نقش مهاجرت در تغییر مسکن روستایی است. بگونهای که از بین 45 گویه احصاء شده (اثرات مهاجرت بر مسکن روستایی)، 25 گویه با مجموع 100 مرتبه تکرار، جزو اثرات مثبت مهاجرت معکوس بر مسکن روستایی و در مقابل 20 گویه با مجموع 67 مرتبه تکرار، جزو اثرات منفی مهاجرت بر مسکن روستایی میباشند. همچنین نتایج ارزیابی پرسشنامهها حاکی از تاثیرگذاری مهاجرت به مسکن روستایی است بگونهای که حدود 68 درصد نمونه آماری تحقیق (روستائیان)، تأیید کردند که مهاجرت باعث تغییر در مسکن روستایی شده است و 14 شاخص بررسیشده ، روی هم رفته 793/0 از اثرات مهاجرت بر مسکن روستایی را تبیین میکنند.
بررسی آسایش حرارتی فضای باز در دوره گرم سال در ساختمان های سنتی احیاء شده، (نمونه موردی: دانشکده هنر و معماری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۶۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
تعیین محدوده آسایش حرارتی در فضای باز پیچیده بوده و از آنجاکه وجود آسایش حرارتی بر حضور بیشتر افراد در فضای باز کمک می کند، امری مهم است. در پژوهش حاضر سعی شده است محدود آسایش حرارتی افراد در فضای باز بناهای سنتی و احیا شده، در اقلیم گرم و خشک شهر یزد تعیین گردد. به این منظور در پنج حیاط مرکزی از مجموعه دانشکده هنر و معماری شهر یزد به عنوان بناهایی که از کاربری مسکونی به آموزشی تغییر کاربری داده اند، یک پایش میدانی در فصل گرم سال انجام شده، که شامل اندازه گیری اطلاعات اقلیمی همزمان با تکمیل 389 پرسشنامه آسایش حرارتی توسط دانشجویان دانشکده بوده است؛ سپس به کمک نرم افزار Ray Man و SPSS اطلاعات به دست آمده تحلیل و پس از بررسی نمودارهای رگرسیون خطی، محدوده آسایش حرارتی برای افراد در حیاط های مرکزی دانشکده به عنوان یک خرد اقلیم در منطقه گرم و خشک شهر یزد بین بازه 28-16/5 درجه سانتی گراد براساس شاخص دمای معادل فیزیولوژیک (PET) به دست آمد و به علت اینکه ترکیب عوامل اقلیمی و جغرافیایی برای هر منطقه ی خاص منجربه درک متفاوت از شرایط آسایش حرارتی برای افراد آن جامعه خواهد شد، این بازه آسایش با محدوده های آسایش در مناطق دیگر که در پژوهش های متعدد تعیین گردیده است، متفاوت می باشد. از مقایسه حیاط های مورد مطالعه نیز چنین برآمد که هرچه حیاط دارای نسبت ارتفاع به عرض بیشتر و محصورتر باشد، میزان دریافت سایه و درنهایت آسایش حرارتی در طول شبانه روز برای ایام گرم سال بیشتر خواهد بود.
مطالعه نمود والایی با توجه به مبانی نظری آن در آثار نقاشان آلمان و انگلیس قرن 18 و 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: والایی ریاضی و پویا از نظر اندازه و قدرت توان، قوای انسان را به چالش می کشند و به نظر می رسد اغلب مصادیق والای متفکران قرن 18 پیش از کانت را در برمی گیرد. به نظر می رسد نقاشان قرن 18 و 19 آلمان و انگلیس هم بر امر والا به عنوان مضمونی برجسته تکیه کرده اند. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش این است: وجه مشخص رمانتیک آلمان و انگلیس از حیث والایی چیست؟ هدف پژوهش: مطالعه رابطه والایی در آرای متفکران قرن 18 و آثار نقاشان رمانتیک قرن 18 و 19 آلمان و انگلیس است تا بتواند تمایزهای رمانتیک آلمان و بریتانیا را از حیث والایی بررسی کند. روش پژوهش: پژوهش از نظر نوع کیفی است. روش مطالعه آثار توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است.نتیجه گیری: شکوه، ویژگی ذاتی امر والاست و ویژگی های برجسته امر والا در نقاشی ها به بزرگی، وسعت، بی کرانگی، ابهام، بی محدودگی و ویرانی نیروهای طبیعت اشاره دارد. مطالعه آثار نقاشان رمانتیک قرن 18 و 19 مانند فردریش، آیخن باخ، ترنر، مارتین و دنبی نشان می دهد رمانتیک آلمان به وسعت و عظمت طبیعت و جنبه های وحشت آور آن پرداخته است، اما در کنار آن جنبه های معنوی و سمبولیک طبیعت را هم مدنظر داشته است. در رمانتیک انگلیس امر والای پویا، ترس و وحشت نیروهای مخرب و قهار طبیعت با تأکید و شدت بیش تری پی گرفته شده است. بنابراین می توان آن را جزء مضامین برجسته و وجه مشخص رمانتیک انگلیس دانست.
بررسی الگوهای رومی و بیزانسی برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی؛ بر بنیان نمونه های آناتولیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
49 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ربع رشیدی دو مرحله سکونت و کاربری متفاوت داشته است که کاربری مرحله دوم آن، نظامی بوده است. فرم و پلان برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی در تاریخ معماری ایران پیشینه ای ندارد؛ بنابراین، دو پرسش پژوهندگان حاضر این است که فرم و پلان آن برگرفته از کدام الگو است؟ و معمار یا بانی احتمالی این برج کیست؟ فرضیه پژوهندگان این است که برج بزرگ جنوبی قلعه پساایلخانی رشیدیّه ساخته عثمانیان است و الگوی رومی و بیزانسی دارد. در قلمروی غربی عثمانی نمونه هایی از برج های بیرونی بر جای مانده اند که فرم و پلان آن ها می تواند چونان الگوی نمونه رشیدیه معرفی شوند؛ همچنین دیگر فرضیه پژوهندگان، جعفر پاشای فرنگی عثمانی را بانی این برج و قلعه پساایلخانی رشیدیه پیشنهاد می کند که در فترت رومیّه تبریز ساخته شده است.هدف پژوهش: مرمت روشمند این اثر تاریخی نیازمند رعایت دو شرط اصالت و شناسایی الگوی آن است؛ زیرا در این حالت، می توان از تجربه موفق مرمت نمونه های مشابه بهره گرفت.روش پژوهش: برج های بیرونی در قلعه رشیدیه تبریز و آنتالیا، بودروم، ایاسوس، کلیدالبحر و معموره در آناتولی باختری مجموعه داده های این پژوهش را تشکیل می دهند که نمونه های آناتولی باختری، الگوی رومی و بیزانسی دارند. فرم و پلان و موقعیت این برج های بیرونی نسبت به باروی قلعه آن ها، با نمونه ربع رشیدی به روشی استقرائی مقایسه و هم چنین ده گزارش تاریخی مهم سده های شانزدهم و هفدهم میلادی درباره قلعه رشیدیه و لشکرکشی عثمان پاشا و جعفرپاشای فرنگی به تبریز بررسی شده اند.نتیجه گیری: برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی که با یک دیوار دارای مردرو به باروی اصلی قلعه رشیدیه وصل شده است، از گونه برج های بیرونی دارای منشأ رومی و بیزانسی است. برج بزرگ جنوبی قلعه رشیدیه دو طبقه دارد. دو طبقه ساختن برج های بیرون از بارو، میراثی است که از روم به بیزانس و سپس به عثمانی رسیده بود.
سناریوی آینده مطلوب در تجاری سازی پژوهش های مقطع کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
توجه به پژوهش های انجام شده در حوزه فرش دستباف و تجاری کردن آن ها، مسئله ای است که باید در اولویت برنامه ریزان آموزشی قرار بگیرد. رویکرد آینده پژوهی می تواند زمینه ساز این امر مهم باشد. این پژوهش سعی دارد به شناسایی آینده مطلوبی که در اثر تجاری سازی پژوهش ها در سطح جامعه برای دانشگاه و صنعت فرش دستباف در بازارهای هدف به وجود می آید، بپردازد. در راستای دستیابی به این هدف، این پرسش اصلی مطرح می شود که آینده مطلوب در جهت تجاری سازی و پیاده سازی پژوهش های مقطع کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان چیست و چه کمکی می تواند به صنعت فرش دستباف در بازارهای هدف بکند؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف، توسعه ای و به لحاظ روش آینده نگاری از نوع تحلیل روند و سناریونویسی است که در انتخاب پیشران های اصلی از روش عدم قطعیت استفاده شده است. جامعه موردمطالعه در این پژوهش، خبرگان، دانشجویان، و فارغ التحصیلان در دانشگاه هنر اصفهان بین سال های 1394 لغایت 1398 است. این پژوهش جزو پژوهش های آمیخته یا ترکیبی است که نمونه های انتخابی بخش کمی، به صورت احتمالی برمبنای جدول کرجسی و مورگان 40 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری در مباحث کیفی، به صورت هدفمند موردی نمونه شاخص و به بر مبنای اشباع نظری 15 نفر از خبرگان آموزش عالی فرش بوده اند. اطلاعات و داده های موردنیاز این پژوهش به کمک ابزار پرسش نامه و مصاحبه غیرسازمان یافته جمع آوری شده است. نتایج این پژوهش منجر به شناسایی چهار پیشران مهم و کلیدی، شامل پرورش نیروی متخصص در حوزه تجاری سازی، به کارگیری یک تیم حرفه ای در دانشگاه به امر تجاری سازی، ایجاد هسته های علمی در جهت تجاری سازی پژوهش ها، ارتقاء دانش فنی ارکان دانشگاهی در حوزه تجاری سازی پژوهش ها و ارائه سناریو آرمانی در ارتباط با تجاری سازی و کاربردی کردن پژوهش های تجاری نوشته شده در این حوزه، در سطح جامعه شد، به طوری که راه ها و روش های پربازده و آسانی برای تجاری سازی این پژوهش ها پیشنهاد شد، تا با اجرایی سازی آن ها آینده ای مطلوب برای این هنر-صنعت رقم بخورد.
تحلیل تصویر ذهنی در فضاهای شهری تاریخی مبتنی بر رویکردهای شناختی (مطالعه موردی: خیابان ارگ شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
121 - 146
حوزههای تخصصی:
واکاوی در ارزش تصویر ذهنی یک شهر که از دهه 1960 فضای بازتری پیدا کرده است، به عنوان انتقادی علیه تقلیل گرایی جنبش مدرن مطرح شد و ارزش جنبه های کیفی منظر ذهنی را برجسته کرد. تصویرپذیری فضاهای شهری بالاخص دارای هویت و ذات تاریخی، غایت کیفیت های مطلوب محیط است. حال سوال مهمی که مطرح می شود این است که چگونه طراحان شهری و یا برنامه ریزان شهری می توانند بر روی شکل گیری تصویرذهنی از فضاهای شهری تاثیر بگذارند؟ پاسخ به این سوال در ابتدا نیاز دارد که متخصصان به برداشت و تحلیل درست از ذهن افراد دست یابند و این موضوع یک چالش مهم تلقی می شود، زیرا باید تکنیک های تحلیل تصویرذهنی افراد هم از منظر کیفی و هم عینی مورد واکاوی قرار گیرد. پژوهش در حوزه این که چه ابزارها و استراتژی هایی برای دستیابی درستی از تصویر یک شهر، هویت و مکان های موثر آن در برابر نیروهای همسان که در حال دگرگونی و ایجاد تحول در شهرهای معاصر هستند، ضروری است. این مقاله ابتدا بر دیدگاه نگرش به ایجاد تصویرذهنی از فضاهای شهری تاریخی به عنوان فلسفه شناخت شهری تاکید می کند که کیفیت فضایی معنادار از طریق تجربیات محیطی چند حسی ایجاد و در ادامه به اهمیت برداشت و تحلیل درست تصویرذهنی از طریق ابزارهای گوناگون می پردازد. هدف از این مطالعه شناسایی تکنیک های ارزیابی تصویرذهنی شکل گرفته از قلمرو ادراک ساکنان آن با استفاده از تحقیقات تجربی افراد است. در این تحقیق سعی شده درک شود که ساکنان خیابان ارگ شهر مشهد چگونه تصویر آن را می بینند و کدام روش های برای ارزیابی تجربی آن موثر هستند. بررسی اصول نظری و روش هایی که به صورت تجربی برای مدیریت کیفی تصویرذهنی در محیط شهری مورد استفاده قرار می گیرند به دلیل تغییر و تحول گسترده شهرها دارای اهمیت فراوانی است. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از نوع کیفی-کمی است. ابتدا در بخش کیفی تکنیک ها و ابزارهای تحلیل تصویرذهنی دسته بندی شده است و سپس با توجه به ماهیت و ویژگی هر تکنیک شاخص های مدل مفهومی با آن سنجش شده است، بدین صورت که مصاحبه های نیمه ساختار یافته در خیابان ارگ شهر مشهد با مخاطبین از اقشار گوناگون در محیط صورت گرفته است تا لایه های تحلیلی تصویرذهنی آن ها برداشت شود و سپس تحلیل های کیفی هر روش صورت گرفته است. در بخش کمی نیز در نهایت تمام خروجی های بخش کیفی با استفاده از نرم افزار تبلو (نرم افزاری قوی در حوزه مصورسازی داده های کیفی و تبدیل آن به اطلاعات مکانی) انجام شده است. نتایج نشان دهنده آن است که در سکانس سوم خیابان ارگ کمرنگ شدن عمق ارتباط ذهنی افراد با محیط به وضوح دیده می شود. در باب خاطره انگیزی اکثرا سکانس ها بسیار نامطوب عمل می کند و عدم ارتباط در نرم افزاز نیز رویت می شود. نبود مکان های آشنا در سکانس سوم نیز از ضعف های محور تلقی می شود و در مجموع وضعیت تصویرذهنی در ابتدای ورودی محور در سکانس یک نیز بسیار مناسب از منظر ذهنی تلقی می شود که در تصویرذهنی اولیه از محیط تاثیر زیادی دارد. در نهایت مهم ترین تکنیک های ارزیابی تحلیل تصویرذهنی شامل (رده بندی مکان های آشنا، مقیاس دهی چند بعدی، سنجش طیف رنگی ذهنی افراد، عملیات بازشناسی، ارزیابی گذر زمان، تحلیل عناصر گمشده شهری و ذهنی افراد) است.
خوانش بیش متنی طراحی نقوش سیارات هفت گانه در هنر سلجوقیان (نمونه موردی «کاسه مینایی» و کتاب «عجایب المخلوقات» قزوینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۵
1 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در عصر سلجوقیان، هنر به شکوفایی و کمال نسبی رسید و آثار هنری متعدد و متنوعی با مضامین نجومی خلق شد که نشان دهنده اهمیت نجوم در این دوره است. هنرمندان این دوره، با آگاهی از جایگاه نجوم و مسائل نجومی، مفاهیم و مضامین نجومی را به عنوان تزیینات و نقوش مؤثر در زندگی، در آثار خود، به وفور منعکس کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال شناخت مفاهیم نقوش نجومی و تأثیر متقابل هنرمندان سلجوقی از همدیگر در طراحی این نقوش در آثارشان است؛ بنابراین، شیوه تأثیر هنرمندان از همدیگر در طراحی نقوش سیارات ثابت و معانی آن ها در دو اثر دوره سلجوقی مورد بررسی و مطالعه واقع شده است و در این راستا، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش هاست که شیوه تأثیر طراحی نقوش سیاره های ثابت از همدیگر، بیشتر به کدام گونه از بیش متنیت تمایل دارد؟ و اینکه در فرآیند تأثیرپذیری چه تغییراتی در طراحی این نقوش ایجاد شده است؟ هدف پژوهش حاضر شناخت شیوه تأثیر طراحی نقوش سیاره های ثابت از همدیگر و نوع تغییرات در دو اثر مورد نظر پژوهش با رویکرد بیش متنیت ژرار ژنت است.روش پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری و به صورت کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، نقوش نجومی ترسیم شده در نسخه های خطی سلجوقی علاوه بر ملاک های نجومی، به لحاظ تزیینی تا حدودی منطبق با سایر نمونه های هنرهای صناعی ترسیم شده و بعضاً به اقتضای سلیقه هنرمند، تغییراتی در آن ها صورت گرفته است. هنرمندان سلجوقی دارای شناخت کامل از تحولات هنر دوره خود و دوره های پیشین بوده اند و تلاش کرده اند با بهره گیری از تجارب سایر هنرمندان، هنر خویش را به حداعلای خود برسانند.نتیجه گیری: با توجه به پژوهش صورت گرفته، نتایج نشان داد که تأثیر طراحی نقوش سیارات ثابت در کتاب «عجایب المخلوقات» (بیش متن) از طراحی نقوش سیارات ثابت در کاسه مینایی (پیش متن) براساس گونه شناسی بیش متنیت ژنت در دسته جایگشت (ترانسپوزیشن) و تراگونگی با کارکرد جدی است. تراگونگی های ایجاد شده در بیش متن شامل تغییرات (جنسی، شکلی، ترکیب بندی و رنگی) است. نگارگر «عجایب المخلوقات» در خلق یک بیش متن جدید و مستقل نگاه تقلیدی صرف نداشته و به گونه ای متفاوت تر به طراحی آن پرداخته است.
مطالعه تطبیقی کیفیت استقرار حروف گزیده ای از خطوط نستعلیق دو شیوه صفوی و معاصر (نمونه موردی: میر عمادالحسنی و غلامحسین امیرخانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۷۴-۶۳
حوزههای تخصصی:
در نگارش خط علاوه بر زیبایی، به کیفیت و موقعیت قرارگیری حروف متناسب با ترتیب و خوانش آن ها توجه می شود چنان که مخاطب به راحتی بتواند ترتیب و ارتباط میان حروف در هر کلمه را دریافته، خواندن حروف به سهولت مقدور گردد. در خطوط فارسی، نستعلیق را عروس خطوط نامیده اند. هنرمندان بسیاری درطول چندقرن گذشته به نگارش نستعلیق پرداخته و هریک ضمن ذوق آزمایی تلاش کرده اند تا آثارشان را در این زمینه به کمال مطلوب برسانند. مقاله پیشروبا هدف دستیابی به نحوه مواجهه هنرمند خطاط درخصوص کیفیت استقرار حروف در کلمات، به روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی، نمونه هایی از سطرنویسی و چلیپا در دو شیوه صفوی و معاصر؛ گزیده ای از آثار میرعمادالحسنی و غلامحسین امیرخانی به عنوان شاخص را انتخاب و سپس از طریق تطبیق، کیفیتِ ترکیب و استقرارِ حروف در کلمات آن ها را توصیف و تحلیل نموده است. چگونگی استقرار حروف نستعلیق در آثار دو استاد خوشنویس پرسش اصلی و نظیر نویسی های امیرخانی از میرعماد مورد توجه این پژوهش است. این که ترکیب و ترتیب قرار گرفتن حروف در کلمه و در نهایت سطر، در تناسب با بار معنایی کلمه در دو شیوه تا چه اندازه به لحاظ کیفی حائز اهمیت بوده است. یافته های پژوهش، ضمن تبیین ویژگی های خاص آثار و نقاط اشتراک و افتراق هریک از نمونه های مشابه دو هنرمند، حاکی از آن است که در آثار میرعماد ترکیب و ترتیب قرارگیری حروف در کلمات، منطبق با مسیر نگاه مخاطب، روان خوانی و اساساً تسریع دریافت معانی کلمات در نظر گرفته شده و رعایت این نکته از دقت و اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است درحالی که در آثار امیرخانی این موضوع چندان مورد اعتنا قرار نگرفته است و صرفاً چیدمان اجزای یک کلمه غالبا از بُعد ترکیب بندی و حسن همجواری حروف و کلمات مورد اهمیت است.
تطبیق تصویر آرایی معراج پیامبر (ص) در دیوارنگاره های بقاع گیلان و نسخه خمسه نظامی بر مبنای نظریه بیش متنیت ژرار ژنت
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
193 - 216
حوزههای تخصصی:
در تاریخ هنر اسلامی، هنرمندان همواره مضامین دینی، عرفانی و ادبی را دست مایه خلق آثار ارزشمند خود قرار داده اند. مصورسازی واقعه شگفت انگیز معراج پیامبر (ص) از جمله این موضوعات است. آثار موجود با موضوع معراج باتوجه به ویژگی های سبکی مختلف و به تأثیر از شرایط فکری زمانه، از نظر شیوه و اجرای کار شباهت ها و تفاوت هایی دارد. نگاره های معراج پیامبر (ص)، در خمسه نظامی دوره صفوی و چهار دیوارنگاره بقاع گیلان دوره قاجار، از جمله این آثار بوده است. شناخت عمیق از نگاره های معراج و کشف روابط میان عناصر دو متن تصویری و دامنه تأثیرات نگاره معراج خمسه نظامی بر دیوارنگاره های بقاع گیلان از اهداف اصلی این پژوهش است. این پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش هاست: 1- نگاره های معراج در خمسه نظامی اثر سلطان محمد و دیوارنگاره های بقاع گیلان، از لحاظ عناصر تصویری و ساختاری چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟ 2- از دیدگاه بیش متنیت ژرار ژنت، نگاره معراج خمسه نظامی تا چه اندازه در دیوارنگاره های بقاع گیلان تأثیرگذار بوده است؟ این پژوهش با رویکرد نظریه بیش متنیت ژرار ژنت، دارای ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده، روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای انجام شده و تجزیه وتحلیل به صورت کیفی است. از نتایج این پژوهش چنین بر می آید، هنرمند نقاش بقاع ضمن برگرفتگی و تأثیرپذیری ویژگی های تصویری، مفاهیم و مضامین برخی جریانات هنری گذشته یا همزمان و موازی توانسته ترکیبی بدیع از یک سبک ممتاز مردمی را پدید آورد. همچنین، در معراج سلطان محمد و دیوارنگاره ها، با وجود آنکه هر دو نگاره از لحاظ موضوع و محتوا دارای معنایی مشابه بوده، اما کاربست عناصر تصویری و تمهیدات تجسمی با توجه به زمینه و بستر ایجادشده، یکسان و یک شکل نیست و هر دو اثر تصویری، شیوه متفاوتی از روایت و کیفیت هنری را نشان می دهد.
ارزیابی تأثیر عوامل محیطی بر ارتقاء دسترسی پذیری کاربران فضاهای درمانی در شرایط بحران با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
56 - 73
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلف تایید میکنند که ارزیابی شاخص های کیفیت محیطی در کاربری های حساسی مانن د س اختمان های درمانی، نقش مهمی را در حفظ سلامت، رضایت و بهبود بیماران ایفا می کند. بیمارستان از اجزای حیاتی و حساس شهراست که از نظر شرایط مربوط به پدافند غیرعامل به منظور مدیریت مخاطرات باید توجه ویژه ای به آن شود. هدف اصلی پژوهش ارزیابی تاثیر عوامل محیطی بر ارتقاء دسترسی پذیری کاربران فضاهای درمانی در شرایط بحران با رویکرد پدافند غیرعامل است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت اکتشافی و از حیث روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. طرح پژوهش در بخش توسعه ابزار و آماده سازی عبارات در سه مرحله (۱) تحلیل محتوای اسناد؛ (۲) پیمایش دلفی و (۳) تحلیل نشانه شناختی تعریف می گردد. با استفاده از داده های پرسشنامه و نرم افزار spss26 و بهره گرفتن از آزمون فریدمن جهت بررسی نرمال بودن داده ها جهت بررسی رابطه موجود بین متغیرها اقدام به تحلیل آماری شد، در نهایت با تحلیل پلانی دو بیمارستان رسول اکرم و لاله تهران توسط نرم افزار Depth Map به بررسی مولفه های نحوی و ارتباط آن ها با مولفه های مورد مطالعه در پژوهش پرداخته شد. طبق نتایج بدست آمده شاخص های عملکردی، کالبدی و اجتماعی در دسترسی پذیری با شاخص های هم پیوندی و عمق فضایی در روش نحو فضا مرتبط هستند، و در نتیجه دسترسی پذیری فضا در شرایط بحران در بیمارستان ها را تحت تأثیر قرار می دهند.
طراحی خلاق به مثابه پژوهش کاربست پژوهش کنش محور در طراحی نشانه گالری دیدار اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
75 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های طراحی خلاق، به کارگیری روش کنش محور -متکی بر فرایند پژوهشی- است. در روش کنش محور، طراح در مقام پژوهشگری است که آگاهانه و آزادانه مسائل طراحی را از درون موضوع سفارش خود شناسایی می کند و روش های متنوع و متناسب با موضوع را برای خلق یک اثر خلاق انتخاب و ترکیب می نماید. این مقاله، با هدف «تجسم مؤلفه های هنر معاصر» و «توسعه جریان های گرافیک خلاق» در فرایند طراحی نشانه، به روند طراحیِ پژوهشی نشانه «گالری دیدار» اصفهان می پردازد و در پی پاسخ به این مسئله است که چگونه می توان نشانه ای خلاق مبتنی بر «مؤلفه های هنر معاصر» و «نام» و «فعالیت های پیشروِ» گالری دیدار طراحی کرد. روش تحقیق از نظر نوع کیفی، از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. نگارنده به روش کنش محور از چهار حوزه شناختی «گرافیک و رسامی نشانه»، «طراحی فرایندگرا و روش خلاقیت تریز»، «هنر و گالری های معاصر» و «فلسفه ساختارگرا و پساساختارگرا» بهره گرفته و با انتخاب و مستندسازی اطلاعات کارآمد در چهار حوزه مذکور و تحلیل و ارزیابی این اطلاعات و ترکیب یافته های حاصل از آن، پاسخی خلاقانه-انتقادی به مسئله طراحی نشانه گالری دیدار می دهد. جمع آوری اطلاعات به شیوه اسنادی-کتابخانه ای و گزینش هفده لوگو از وب سایت های موزه های هنرهای معاصر جهان میسر شد. نتیجتاً در طراحی نهایی، طراح با ایجاد تغییر در ابزار ِرسامی و رویکرد طراحانه و نیز، با تعمیق اثر -به واسطه ایده یابی از گزاره های فلسفی (به ویژه شالوده شکنی دریدایی)- وجه خلاقانه و اندیشمندانه لوگو را افزایش داده است تا حدی که نشانه گالری ضمن ماهیت کارکردی خود، یک اثر پژوهشی و هنری تلقی شود.
شناسایی نحوه اثرگذاری ابعاد بیوفیلیکی شهر رامسر بر ادراک کیفیت زندگی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
95-112
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد بحرانهای محیط زیستی در دو دهه گذشته در سکونتگاههای انسانی بهطورکلی و در شهرها بهطور خاص، اندیشمندان و پژوهشگران حوزههای علوم محیطی در پی رویکردها و راهکارهایی بودهاند که موجب ارتقاء زیست پذیری در شهرها شود. یکی از فراگیرترین این رویکردها، که در راستای رسیدن به ابعاد محیط زیستی توسعه پایدار شهری ارائهشده، برگشت انسان به طبیعت یا بیوفیلیک بوده است. بااینوجود، پژوهش منسجم و جامعی در راستای چگونگی اثرگذاری این مفهوم بر زیست پذیری و کیفیت زندگی شهری صورت نپذیرفته است. در همین راستا، این پژوهش با هدف شناسایی نحوه اثرگذاری ابعاد بیوفیلیک بر ادراک افراد در شهرها از کیفیت زندگی خود انجام شد. بدین منظور، پس از مرور دو مفهوم بیوفیلیک در شهرها و همچنین کیفیت زندگی شهری، مدل مفهومی پژوهش تبیین شد و با استفاده از پیمایش پرسشنامهای در شهر رامسر در شمال ایران، موردبررسی قرار گرفت. نمونه مورد مطالعه شامل 384 نفر از شهروندان رامسر بر اساس فرمول کوکران بوده است. دادههای بهدستآمده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار Smartpls2 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سه عامل "کالبد"، "سازمانهای طبیعت محور" و "نگرشها و آگاهیهای طبیعت محور" بهعنوان معنادارترین عوامل طبیعت محور در اثرگذاری بر کیفیت زندگی شهروندان رامسر طی سازوکار ویژهای مؤثر واقعشدهاند. از بین بردن تناسبات و عناصر طبیعی در سالهای اخیر توسط ساختوسازهای بیبرنامه و ناهماهنگی موجود بین کالبد و عناصر طبیعی در این شهر ازنظر شهروندان بهعنوان اصلیترین دلیل کاهش کیفیت زندگی در این شهر شناختهشده است. با توجه به ذهنیت شهروندان، فراگیر شدن نگرشها و آگاهیهای بیوفیلیکی موجب خواهد شد تا اولویتهای حکمروایی در شهرها تغییر پیدا کرده و توجه به طبیعت افزایش پیدا کند. همچنین، وجود نگرشهای و آگاهیهای بیوفیلیک در بین شهروندان موجب خواهد شد تا آنها به سلامت خود توجه کنند و در مجموع در این فرایند بهطور تدریجی سطح کیفیت زندگی شهروندان نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
میراث کشاورزی روستای تاریخی وانشان با نگاهی ویژه به معماری بناهای وابسته به امور کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
231 - 246
حوزههای تخصصی:
میراث کشاورزی در فرم کالبدی به صورت باغ ها و کشتزارها و بناهای وابسته و در فرم فراکالبدی به شکل فنون کشاورزی، سامانه ای از ارزش های کالبدی و فراکالبدی را شکل داده است. گوناگونی اقلیمی، پیشینه و شیوه ساماندهی امور کشاورزی برای حصول معیشت، سبب شکل گیری نظامی متنوع از میراث کشاورزی در گستره ی جهانی شده است. امروزه شناخت و احیای این میراث نه تنها از جهت ارزش معیشتی، بلکه حفظ جوامع روستایی و دانش آن ها مورد توجه است. احیای این ارزش ها شاید با اهداف گردشگری، منظر، محیط زیستی و میراثی همراه گردد؛ اما در گام نخست باید به شناخت و مطالعه ی هردو جنبه ملموس و ناملموس به سبب آنکه لازمه ی درک یکدیگر هستند، پرداخته شود. هدف این پژوهش کیفی، مطالعه ی میراث کشاورزی یک روستا و بناهای مرتبط با امور کِشت به شیوه ای روش مند و با نگاهی وحدت بخش میان دو جنبه ی کالبدی و فراکالبدی است. در این راستا طی مطالعات کتابخانه ای پیرامون مفاهیم میراث کشاورزی، روستای وانشان به عنوان موضوع پژوهش انتخاب و طی سه سال مطالعات میدانی روی معماری بومی روستا و جنبه های گوناگون میراث کشاورزی آن انجام پذیرفت. سپس داده هایی که از طریق مشاهدات و برداشت های میدانی و مصاحبه به دست آمد، به کمک تحلیل منطقی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد میراث کشاورزی در این روستا متاثر از دو سامانه ی اقلیمی اصلی؛ کهن رود و کوه دیگاه است و دو بنای کبوترخانه و کِچِه از عناصر ارزشمند وابسته به شمار می روند. کبوترخانه کارکردی دوجانبه به عنوان برج دیده بانی نیز دارد که سبب تفاوت ویژگی های کالبدی آن با نمونه های منطقه شده است. کچه الگویی از اقامتگاه موقت در زمین های کشاورزی وانشان است که صفات خانه های تاریخی روستا را در سه خصلت سادگی، کمینگی و به اندازگی در خود حفظ نموده است. حدود هر یک از این صفات جهت درک مرز میان خانه و کچه در ادامه تفسیر شده است.
بازآفرینی مجازی محراب مسجد جامع ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حفاظت از بناهای تاریخی، تزئینات معماری به دلیل نقش کم رنگ تر آن ها در پایداری سازه، گاهی کمتر مورد توجه قرار می گیرند و به ویژه در صورت آسیب دیدگی یا تخریب، بازسازی آن ها به دلیل پیچیدگی ها و ظرافت های خاص دشوار است. این پژوهش با هدف حفظ و بازآفرینی مجازی تزئینات مسجد جامع ورامین، که از آثار مهم دوران ایلخانی به شمار می رود، انجام می شود. بخشی از تزئینات این بنا، مانند محراب گنبدخانه، به دلیل عوامل محیطی و مداخلات انسانی دچار آسیب شده و جزئیات آن به مرور زمان محو شده است. بنابراین، این تحقیق بر بازسازی دیجیتال این بخش ها متمرکز است. در مرحله اول، با استفاده از رویکرد تفسیری-تاریخی و تحلیل شواهد باستان شناسی، دوره های مختلف تاریخی تزئینات شناسایی و تحلیل می شوند. سپس، به منظور ایجاد مدل های سه بعدی دقیق، از فناوری فتوگرامتری برد کوتاه استفاده و تصاویر به دست آمده با روش های پردازش دیجیتال بازسازی شده اند. در این مرحله، از استراتژی های مختلف بازسازی مانند شباهت، قیاس و قرینگی جزئی استفاده می شود تا نقوش آسیب دیده به طور دقیق بازخوانی شوند. پژوهش حاضر به طور خاص بر بازآفرینی مجازی محراب با دقت 1:1 تمرکز دارد و با استفاده از مدل سه بعدی و تصویر قائم، نقشه ای دوبعدی از محراب با حداکثر نقوش خوانش شده و تطبیق با نمونه های هم عصر، ارائه می دهد. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان روشی مؤثر و نوآورانه برای حفاظت مجازی از آثار تزئینی آسیب دیده در بناهای تاریخی مطرح شود.
بررسی تطبیقی آثار حبیب محمدی و نقاشان امپرسیونیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امپرسیونیسم مهم ترین پدیده هنر اروپایی در سده نوزدهم و نخستین جنبش نقاشی سبک هاست. اساس شیوه امپرسیونیسم توجه به اثر آنی و تصادفی مناظر، یعنی پرداختن از «بود» به «نمود» است. این سبک، به حقیقت دنباله و نتیجه سبک رئالیسم به شمار می رود. حبیب محمدی ازجمله پیشکسوتان نقاشی مدرن در ایران است. وی از فضاهای شهری، روستایی و طبیعت در ترسیم آثار خود بهره جسته است. در این راستا قرابت و نزدیکی ازلحاظ مبادی فکری و تجسمی، بین آثار حبیب محمدی به عنوان پیشرو نقاشی مدرنِ ایران با سبک کاری نقاشان امپرسیونیست دیده می شود. هدف پژوهش حاضر شناخت تشابه های مؤلفه های نقاشی حبیب محمدی در تطبیق با مؤلفه های آثار نقاشان امپرسیونیست است. ازاین رو پژوهش حاضر با توجه به مؤلفه های مشترک در آثار نقاشان امپرسیونیست و آثار حبیب محمدی در پی پاسخ به این پرسش است که وجوه تشابه و تمایز در آثار حبیب محمدی و نقاشان امپرسیونیست کدم اند و علل این وجوه چیست؟ روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، میدانی و شیوه پژوهش آن توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که هر یک از مؤلفه های مشخص شده در عین تفاوت نشان دهنده شباهت زیاد آثار نقاشی حبیب محمدی با برخی از آثار نقاشان امپرسیونیست است. نکته حائز اهمیت در این پژوهش پرداختن مؤلفه های مغفول مانده در آثار حبیب محمدی به عنوان نقاش پیشگام سبک هنر مدرن در عصر معاصر است که بر اندیشه ها و آثار هنرمندان مشهوری چون بهمن محصص بی تأثیر نبوده است.
ﺗﺤﻠﯿﻞ وﺿﻌﯿﺖ ﺷﺎﺧﺺ های ﻋﯿﻨﯽ و ذهنی ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ در فضاهای شهری (ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردی: محلات ﻣﻨﺘﺨﺐ ﮐﻼن شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
525 - 543
حوزههای تخصصی:
ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﺮی، روﯾﮑﺮدی ﺟﺎﻣﻊ در اﺑﻌﺎد ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﮐﺎﻟﺒﺪی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ- ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی اﺳﺖ. ﯾﮑﯽ از ﺿﺮورﯾﺎت ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﺷﻬﺮی در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮی ارﺗﻘﺎی ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ اﺳﺖ. ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ دارای اﺑﻌﺎد ﻣﺎدی و ﻣﻌﻨﻮی ﯾﺎ ﻋﯿﻨﯽ و ذﻫﻨﯽ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺤﯿﻂ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺤﯿﻂ ﺑﺴﺘﺮ، ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺳﺎﺧﺖ وﺳﺎزﻫﺎ، اﻗﺘﺼﺎد، ﺗﺄﺳﯿﺴﺎت و ﺗﺠﻬﯿﺰات و ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎی روﺣﯽ و رواﻧﯽ اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ از ﻧﻮع ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ اﺳﺖ. روش ﻫﺎی ﺟﻤﻊ آوری، ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ و اﻃﻼﻋﺎت ﺗﻮﺳﻂ ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎی SPSS، Excel و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻫﺎی آﻣﺎری t-test است؛ ﺗﻌﺪاد ﻧﻤﻮﻧﻪ آﻣﺎری ﺑﺎ ﺗﻌﺪاد ﮐﻞ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﺮاﺳﺎس ﺳﺮﺷﻤﺎری 1395 ﻣﺮﮐﺰ آﻣﺎر اﯾﺮان 8693707 ﻧﻔﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ، ﺗﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ای اﺳﺖ. اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﺮﻣﻮل ﮐﻮﮐﺮان 262 ﻧﻔﺮ از ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﻣﺤﻼت ﻣﻨﺘﺨﺐ ﮐﻼن ﺸﻬﺮ ﺗﻬﺮان و ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺳﺎده اﺳﺖ. ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺠﺰﯾﻪ وﺗﺤﻠﯿﻞ ﭘﺮﺳﺸ ﻨﺎﻣﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ وارﯾﺎﻧﺲ داده ﻫﺎ و آزﻣﻮن T ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﺮی ﻣﺤﻼت ﻣﻨﺘﺨﺐ ﺧﺎﻧﯽ آﺑﺎد ﻧﻮ، رﺳﺎﻟﺖ، دوﻟﺖ ﺧﻮاه، اﺳﺘﺎد ﻣﻌﯿﻦ، ﻣﻬﺮآﺑﺎد و ﺷﻬﯿﺪ دﺳﺘﻐﯿﺐ در ﻫﺮ دو ﺑُﻌﺪ ذﻫﻨﯽ و ﻋﯿﻨﯽ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮﯾﻦ وﺿﻌﯿﺖ را دارﻧﺪ. ﻣﺤﻼت ﺣﺼﺎرک، اﮐﺒﺎﺗﺎن، ارم، ﺻﺎدﻗﯿﻪ و ﭘﺮدﯾﺴﺎن دارای وﺿﻌﯿﺖ ﻣﺘﻮﺳﻂ در اﺑﻌﺎد ذﻫﻨﯽ و ﻋﯿﻨﯽ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑه دﺳﺖ آﻣﺪه از ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﻣﺤﻼت ﮔﯿﺸﺎ، وﻧﮏ، ﺟﺮدن و ﻗﻠﻬﮏ از وﺿﻌﯿﺖ ﻣﻄﻠﻮب ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ در دو ﺑُﻌﺪ ﻋﯿﻨﯽ و ذﻫﻨﯽ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ رﺿﺎﯾﺘﻤﻨﺪی ﺷﻬﺮوﻧﺪان از ﻧﻈﺮ ﻋﯿﻨﯽ در ﺑُﻌﺪ ﮐﺎﻟﺒﺪی و از ﻧﻈﺮ ذﻫﻨﯽ در ﺑُﻌﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ- ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮐم ترین ﻣﯿﺰان را داراﺳﺖ. در ﻧﺘﯿﺠﻪ، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﻫﺎی ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻧﺒه اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی و ﮐﺎﻟﺒﺪی ﺑﺎ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑﺮای ارﺗﻘﺎی ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺿﺮوری اﺳﺖ.اهداف پژوهش:ارائه الگویی برای تبیین عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی شهری در مقیاس محلات منتخب شهر تهران.تدوین معیارها و شاخص های سنجش کیفیت زندگی شهری در مقیاس محلات منتخب شهر تهران.سؤالات پژوهش:معیارها و شاخص های سنجش کیفیت زندگی شهری در مقیاس محلات کلان شهر تهران چیست؟چه راهکارهایی جهت ارتقای کیفیت زندگی شهری در سطح محلات کلان شهر تهران وجود دارد؟
نمودهای الگوی خودشکوفایی ابراهام مزلو در مثنوی معنوی مولانا با تأکید بر تزئینات داخلی مقبره مولانا در قونیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
136 - 153
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنوی تصویری کامل از انسان و آلام انسانی را ترسیم کرده است و با بیان چشم اندازهای زندگی و آشکارسازی دغدغه ها و بیراهه ها در مسیر تعالی، راه کارهایی روان شناسانه و نجات بخش بیان می کند. این اثر با نمایش لایه های نهانی وجود آدمی او را به سوی آرامش روانی و درونی سوق می دهد تا حدی که تمام افکار درونی بشر را می توان در اندیشه های مولوی یافت به گونه ای که می توان متن مثنوی معنوی را منبع اصیل و مناسب از روانشناسی امروز دانست. آبراهام مزلو یکی از چهره های برجسته نهضت روان شناختی به شمار می رود که می توان درون مایه های روانشناسی او را در مثنوی شناسایی کرد. یافته های پژوهش نشان داد اشتراکات فراوانی نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو با مثنوی معنوی دارد. ازجمله این اشتراکات می توان به درک واقعیت، خودانگیختگی، مسئله محوری، توجه به تنهایی، خودمختاری، تقدیر و تحسین، تجربه عرفانی، حس همدردی، پذیرش خود، دیگران و طبیعت و روابط بین فردی اشاره کرد. در کل نتیجه پژوهش نشان داد روانشناسی مزلو اشتراکات زیادی با مثنوی معنوی دارد. استمرار این تجربه عرفانی را می توان در تزئینات داخلی مقبره مولانا در نقوش کتیبه ای و کاربست رنگ ها مشاهده کرد.اهداف پژوهش:بررسی مصادیقی برای مفهوم خودشکوفایی آبراهام مزلو در مثنوی معنوی مولانا.بررسی تزئینات داخلی مقبره مولانا در قونیه.سؤالات پژوهش:مصادیق الگوی خودشکوفایی آبراهام مزلو در مثنوی معنوی مولانا کدام اند؟تزئینات داخلی مقبره مولانا دارای چه ویژگی های عرفانی است؟